روزنامه شرق در یادداشتی نوشت: سال‌هاست گروه قلیلی تلاش می‌کنند کشور را دوپاره نشان دهند. یک پاره که باید امر و پاره دیگر که باید اطاعت کنند. پاره نخست با مستمسک قراردادن نکاتی از آموزه‌های دین می‌کوشند خود را بر بخش دیگر رجحان دهند و چنین وانمود کنند که متدین‌تر و موجه‌ترند.

برای آنان اکثریت جامعه لاقید و کم‌توجه به نظر می‌آیند و فقط آنها هستند که دین و اخلاق را در جامعه پایدار نگاه داشته‌اند.

اینکه بخش کوچکی از جامعه خود را مرجح بر بخش بزرگ‌تر بداند و بر آن اصرار ورزد، از نشانه‌های بروز شکاف است. ایرادگیری بخش خرد بر بخش کلان و آشکارا به‌رخ‌کشاندن آن، تحقیر بخشی از جامعه است و در صورت تداوم این تحقیر، نه‌تنها در تدین و تشرع بخش کلان بهبودی حاصل نمی‌آید بلکه برعکس موجبات آزردگی آنها را نیز فراهم می‌کند. وقتی بخشی از جامعه به زیر کشیده شوند تا در مقابل بخشی دیگر بالا برده شوند، تبعیض آغاز می‌شود. ‌

چنین است که گروه اقلیت، در پی فاصله‌افتادن بین خود و اکثریت، به سمت قدرت (Power of state) میل می‌کند تا با اتصال به آن، جایگاه خود را مستحکم کند. نزدیکی بخش خرد به قدرت، به بیشترشدن فاصله در جامعه می‌انجامد و البته دوپارگی آن؛ که قطعا به سود هیچ‌کس نیست. در چنین وضعیتی حتی علاوه بر نهاد دولت، نهاد دین نیز تضعیف می‌شود. آسیبی که در انتظار جامعه است، بسیار جدی‌تر از آسیب تهاجم خارجی است. جامعه رفته‌رفته به دوپارگی میل می‌کند تا آنجا که به نظر می‌رسد دو شق جامعه، دیگر امکان تحمل هم را ندارند و در شرایطی ممکن است حتی رودرروی یکدیگر هم قرار بگیرند.

صدالبته این وضعیت نباید خوشایند دولت (State) باشد. هیچ دولتی (حاکمیتی) در هیچ نقطه‌ای از جهان خواهان ایجاد تفرقه میان ملتش نیست، چراکه به وقت بسیج عمومی با مشکلی جدی روبه‌رو خواهد شد؛ مسئله‌ای که هنگام بروز، به آن بی‌توجه بوده و هیچ‌گونه تلاشی برای حل آن نکرده ، ممکن است در درازمدت یکپارچگی کشور را تهدید کند و حتی آن را به‌سوی درگیری داخلی سوق دهد. آنچه به وقت تهدید خارجی به کار می‌آید، انسجام، همبستگی و وحدت ملی است. وحدت ملی از یکپارچگی ملت حاصل می‌شود، نه دوپارگی آن. با برکشیدن گروه قلیل و به زیرکشیدن گروه کثیر، رسما بین دو بخش از جامعه فرق گذاشته شده است، این فرق‌‌گذاشتن میان دو بخش از جامعه، نفرت تولید می‌کند و نفرت نمی‌تواند عامل وحدت‌بخش در یک جامعه باشد. دولت (State) خیلی دیر؛ اما ناگزیر است روند دودستگی در جامعه را متوقف‌ کند، روندی که سال‌هاست به تخریب روحیه عمومی کمر بسته و دست از تخریب روحیه ملی برنداشته است.

بیگانه فرض‌کردن بخشی از جامعه به همان اندازه خطرناک است که خودی فرض‌کردن بخش دیگر؛ بیگانگی سبب بی‌تفاوتی بخشی از جامعه به سرنوشت کشور و دولت می‌شود و این بی‌تفاوتی همان احساس خطرناکی است که هر چند سال يكبار همه مسئولان را به تکاپو وامی‌دارد تا با تلاش فراوان آن را در نزد مردم کاهش دهد تا جامعه را به یکپارچگی و وحدت برای یک عزم ملی ترغیب کنند. به نظر می‌رسد این احساس خطر رفته‌رفته در حال تبدیل‌شدن به نگرانی عمیق و مداومی است که به طرق گوناگون در حال رخ‌نمایی است. اینکه سال‌ها گروهی خُرد بی‌هیچ هراسی از عواقب اعمال خود دست به تحقیر گروهی کلان بزند و آزادانه بر نیات خود پای بفشارد، گواه عزمی برای به انزواکشاندن و در نهایت حذف بخشی از جامعه است.

 

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 566131

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 9 =