به گزارش خبرآنلاین روزنامه مسکوفسکی کمسمولتس، در خصوص همکاری نظامی ایران و روسیه و در اختیار گذاشتن پایگاه هوایی همدان از سوی ایران به روسیه تحلیل ارائه کرده است که برآیند آن خوشحالی و شعف روس ها از این نوع همکاری را نشان می دهد.
این روزنامه می نویسد: تانکهای شوروی در سال 1946 برای پیشروی برق آسا به سوی تهران اقدام کردند. استالین میخواست ایران را به یکی از اقمار شوروی تبدیل کند ولی نتوانست. در سال 1986 رژیم ایران به رهبری آیتالله خمینی به هر نحوه از مجاهدان افعانی در حال جنگ با نیروهای شوروی حمایت میکرد. اما در سال 2016 ایران و روسيه به متحدان نظامی رسمی تبدیل شدند. ایران در برابر چشمان ناظران مسئله اتمی و مبهوت شده پایگاه هوایی خود را برای ضربه زدن به سوریه به نیروهای هوافضایی روسيه واگذار کرد.
آمریکاییها به این گزارش واکنش خیلی دردناکی نشان دادند و این امر مفهوم است. در سال 1946 واکنش شدید آمریکا و دیگر کشورهای غربی به استالین اجازه نداد به خواسته خود برسد. اما در سال 1953 آمریکاییها در ایران کودتای دولتی ترتیب داده و دولت محمد مصدق را بخاطر تمایل به پیاده کردن سیاست مستقل سرنگون کردند. از آن لحظه تا انقلاب اسلامی سال 1979 ایران سنگر مقدم آمریکا در خاورمیانه تلقی میشد. ولی حتی در آن دوران آمریکا اجازه استقرار نیروهای خود در خاک ایران را کسب نکرد. لذا حضور کنونی هواپیماهای روسی در ایران از لحاظ احساساتی برای آمریکا امر فوق العاده منفی است. و این عامل به "عقده ایرانی" واشنگتن افزوده ميشود که نخبگان آمریکایی نمیتوانند از آن رها شوند: ایران برای آمریکاییها مترادف کلمه "تحقیر" است. واشنگتن بخوبی گروگان گرفتن کارکنان سفارت خود در ایران و ناتوانی رئیسجمهور کارتر از رها کردن آنها را به یاد دارد.
خلاصه از لحاظ روانی ميشود گفت پوتین توانست بار دیگر به احساس غرور آمریکاییها ضربه بزند. ولی سیاست بينالمللي فقط به جریحه دار کردن احساس غرور محدود نمیشود. حضور هواپیماهای ما در ایران را نمیشود به عنوان پیروزی کامل سیاست خارجی روسيه ارزیابی کرد. بنظر من اینجا راه فنی نیل به پیروزی مطرح است: هم ایران و هم روسيه به پیروزی در سوریه نیاز دارند.
خلاصه ما شاهد بدنیا آمدن اتحاد راهبردی ایران و روسيه نیستیم. ما شاهد هماهنگی منافع ایران و روسيه در این مقطع از سیاست بينالمللي هستیم. البته این امر به معنی نبود چشماندازهای توسعه روابط ایران و روسیه نیست ولی این توسعه باید مرزهای دقیقی داشته باشد. و این مرزها را منافع روسيه تعیین میکند. نباید فراموش شود که ایران کشور مستقلی است که عادت کرده خودش بار مشکلاتش را به دوش بکشد. برخی اجزاء این بازی به نفع ما است، بعضیها نیست. برای مثال، ایران مدت طولانی میخواست به سلاح هستهای دسترسی پیدا کند (ممکن است حالا هم میخواهد). این امر به هیچ وجه برای ما مفید نیست. ما در حوزههای دیگری هم اختلاف جدی داشتیم. رهبران ما همیشه باید به یاد داشته باشند: ایران رفیق راه موقت ما است. ولی خوب میشد که این راه حتی الامکان طولانیتر شود.
26149
نظر شما