۰ نفر
۲ مهر ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۳

همه ی تحلیل گران در عرصه ی برزیل می دانند که بی توجهی به این بخش های ملت استمرار راهیپیمایی و گسترش خشونت خواهد بود

سیاست نظام چندحزبی حزب کارگر برزیل پس از 14 سال حکمرانی چپگرایان -البته متعادل-به پایان رسید.لولا داسیلو در دوران ریاست جمهوری خود با کاردانی و زیرکی تمام احزاب متنوع و متعدد برزیل را زیر سایه حزب کارگرنمایندگی کرد و با هدف گذاری لازم به تجمیع منافع پرداخت،لکن با رسیدن دیلما روسف به قدرت و سپس برکناری او اکنون فضای جدیدسیاسی در حل شکل گیری است.

متحدان و دوستان سابق پراکنده و اپوزیسیون شده اند و دیلما روسف و لولا داسیلوا از صحنه ی سیاسی حذف شده اندو حزب کارگر بنای بازسازی درونی را در پیش خواهدگرفت،هرچندلولا و روسف به فعالیت سیاسی در آینده و یا دور بعدی امیدوارند.سیاست در برزیل مجموعه ی تعاملی و پیچیده ای از تصمیم های حزبی،بوروکراتیک و بر پایه ساختارهای فدرالیسم است که در تلفیق با عوامل تصمیم گیرنده در کشور را هدایت می کند.دراین نوشتار کوتاه البته نمی توان مسائل را کامل تشریح کرد،اماداده های استراتژیک جالب توجهی درباره ی برزیل به شرح زیربه استنادگزارش های پژوهشی آمده است تا نمای روشنی از سیاست و حکومت در برزیل کسب کنیم:

--در سیاست خارجی:برای بیشتر از 20 سال، برزیل به طور دائم پیوندهای خود با دیگر کشورهای آمریکای جنوبی را فراتر از حوزه رودخانه پلاتا گسترش داد و اولویت بالای خود را به توسعه روابط درون قاره ای اختصاص داد. تمام تلاش برزیل تا حد امکان با هدف تنوع بخشی به روابط سیاسی و اقتصادی به شیوه گسترش قلمرو نفوذ برای مانور و افزایش قدرت چانه زنی صورت می گرفت.هدف سیاست خارجی برزیل، استفاده از موقعیت های بین المللی برای رشد اقتصادی و به رسمیت شناختن وضعیت جاری آن به عنوان قدرت در سطح متوسط و مشروعیت بخشی به جاه‌طلبی ها در زمینه تحکیم مرکوسور و کسب جایگاه دائم در شورای امنیت سازمان ملل متحد است.این هدف با آگاهی از توان ایالات متحده در حمایت یا ممانعت اولیه برای تعقیب اهداف برزیل همراه شد و همچنین با ابراز تردید نسبت به این‌که ایالات متحده واقعاً آماده پذیرش یک برزیل مستقل واقعی و قدرتمند به عنوان عضو جدید از دولت های موثر و قدرتمند جهان نیست و هر اقدامی برای جلوگیری از انسجام مرکوسور انجام می دهد. برزیل تعریف کامل خود در مسأله منافع ملی و درک خود از جهان مبنی بر لزوم تغییر ساختار ثروت و قدرت جهان را کماکان حفظ کرد.(لوئیس آلبرتومونیزباندرا/استاددانشگاه)

--درنقش لولا و روسف:لولا رئیس جمهور ما تغییراتی را که در جامعه برزیل اتفاق افتاده رهبری می کند،برای رئیس جمهور ما یک مزیت است که از فقر و حاشیه نشینی به مراتب بالا رسیده است.بسیاری از سیستم های لیبرالی نمی توانندچنین مساله ای را درک کنند،زیرا در سیستم آن ها چنین پدیده ای وجود ندارد.درکشوری مانند برزیل حزب ائتلافی قدرت کامل را در دست نداردواین یکی از ویژگی های دمکراسی برزیل است.(خوزه فلاویوساراایوا/استاددانشگاه)

-- درسیاست داخلی برزیل:این همان برزیلی است که از دیدن برزیلی های هم قطار خود برقله های بلند افتخاربین الملل در ورزش،فرهنگ و مد به خود می بالد،اما او همان کسی است که باید به خواری بیکاری،مستخدمین فاسد دولتی،سیستم حزبی هرج و مرج گونه و نهادهای آموزشی و بهداشتی بی کفایت رسیدگی کند.(آیدااسکوئیراویاردا/پژوهشگر)

--دموکراسی و آزادی:پس از آشوب اوایل دهه1990شرایط لازم برای حسن اداره گری از نو فراهم می شود،ازاین مهمتر روند گشایش سیاسی به رغم آهنگ تدریجی-و وفاق آمیزی-که داشت و شاید به دلیل آن دستور کار پیشرفت های ارزشمند را تحکیم بخشید.آزادی کامل مطبوعات،گسترده ترین بحث سیاسی در همه ی موضوعات مربوط از جمله تصمیمات اصلی هردو قوه مجریه ومقننه،شفافیت کلی و انشای گسترده ارقام هرچه قابل اعتمادتر و سرانجام آنچه موضوعیت فراوان داشت،نظام قضایی به راستی مستقلی که البته بیش ار حد کند بود.(مارسیلیومارکزموریرا/پژوهشگر)


مجموع این داده ها نشان می دهددر برزیل شاهد ساختار قدرتمندی از احزاب ائتلافی باساختاری بوروکراتیک هستیم که رشد و توسعه همراه با تلاش برای ایفای نقش منطقه ای و جهانی را به عنوان عناصر ثابت استراتژی کشور برگزیده و بر آن اجماع شده است،اما این اصول ثابت به معنای این نیست که نخبگان سیاسی در درون حکومت به رقابت برای کسب قدرت نپردازند.حکومت برزیل از سال2000به این سو مرتب به سمت تمرین ساختار شفافیت در حکومت پیش رفته است،نظام قضایی مستقل ابزاری مناسب برای حمایت از این رویکرد است.

دوره ی لولا و روسف به گسترش همکاری های جنوب- جنوب،تقویت سریع و همه جانبه ی بازار مرکوسور و سایر پیمان های منطقه ای و همراهی با سران چپ اندیش منطقه گذشت.لولا و روسف دیدگاه های کاملا آشکار نقادانه در خصوص ایالات متحده داشته ودر مواقعی مواضع متضادی در بحث فلسطین،سوریه،نهادهای چندجانبه ی مالی بین المللی ،نقش در سازمان ملل،جمهوری اسلامی ایران و نقش در بریکس داشتند. همزمان با این نوع سیاست ها در داخل برزیل ،تمایل روسف به ایفای نقش طبقه ی متوسط و کمی فاصله گرفتن از برنامه های لولا داسیلوا مشاهده شده است.هزینه و بودجه های گسترده ی در خصوص بازی های المپیک که با تصور رونق گردشگری ورزشی انجام شد .این روندسپس خشم و نارضایتی طبقات فرودست،محروم و حاشیه نشین که همواره امیدوار به بهبود وضعیت اقتصادی خود از طریق نظام تامین اجتماعی هستند را برانگیخت.راهپیمایی های مکرر علیه هزینه های جاری المپیک برگزار گردید.

سپس مولفه ی مهم فساد سیاسی از رشوه دهی و رشوه گرفتن تا اختلاس و دستکاری بودجه ی عمومی و نقش شرکت نفتی قدرتمند پتروپراس زمینه ای برای ورود اپوزیسیون راستگرای محافظه کار به ماجرا فراهم کرد.پایه های ائتلاف دیرین به رهبری لولا داسیلوا و روسف سست و ناپایدار شدو رقیب مترصد فرصت بحث ها را ابتدا سیاسی و بعد قضایی مطرح کرد تا برابر قانون اساسی موضوع در کنگره و سنا مطرح شود و در نهایت رای به تعلیق روسف داده شد.تحلیل گران چپگرا هم جهت با روسف موضوع کودتای نرم،استیضاح دموکراسی و براندازی قانونی را مطرح کردند.

برخی گزارش ها ازنقش ایالات متحده -به خصوص نمایندگان کنگره امریکا-و اولیگارشی مالی سرمایه داری غرب نکاتی را مطرح کردند و واکنش همسایگان چپ هم علیه دولت جدید شدیدبود.روسف مخالفانش را بزدلان سیاسی خطاب کرد و اینکه کودتا تحت پوشش قانون اساسی انجام شده است، اوسپس تصمیم گرفته است از برازیلیا خارج شودو درپورتوالگره به مبارزه برای دفاع ازدموکراسی مشغول شود .انچه در این روندقابل ارزیابی است و بیشتر مغفول مانده است مبارزه برای شفافیت و افشای فساد توسط مطبوعات و نهادهای ناظر است.این روند ممکن است برای هرکس از جمله میشل تمر کفیل ریاست جمهوری هم اتفاق بیفتد که او هم در مظان اتهام از طریق اطرافیان بوده است.

حکومت در برزیل و احزاب سنتی در حال استحاله و نوسازی هستند.این تحولات بدون شک رهبرانی توانمند و جدید در برزیل را می طلبد که اشتباهات سیاستمداران فاسد را تکرار نکنند،دولت جدید تمرپس از کاهش احساسات رهبران منطقه و پذیرش او به عنوان رئیس جمهور کفیل تا2018 مناسبات ثابث خود را با کشورهای جنوب حفظ خواهدکرد.این ناگزیر ابعاد ژئوپلیتیک منطقه است،زیرا برهم خوردن مناسبات با کشورهای جنوب و همسایه منافع حیاتی برزیل را از بین می برد،لذا می توان انتظار داشت به تدریج این روابط ترمیم شود.

دولت تمر روابط جدیدی با ایالات متحده در پیش خواهد گرفت و برخی مناسبات گذشته درعین حفظ نقش منطقه ای و جهانی احیا می شود.حزب کارگر به عنوان حزبی کلیدی و قدرتمند فرصت بازسازی در شرایط جدید را خواهدداشت.به نظر می رسد کابینه ی تمر ناچار باشد برخی کارها در حوزه ی تامین اجتماعی به نفع طبقه ی فرودست و متوسط را کماکان ادامه دهد،زیرا همه ی تحلیل گران در عرصه ی برزیل می دانند که بی توجهی به این بخش های ملت استمرار راهیپیمایی و گسترش خشونت خواهد بود.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 582228

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =