۰ نفر
۲۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۰
مبارزه با تروریسم در گروی هم‌بستگی ملی

حملات اخیر داعش در تهران، بخشی از جنگ‌های سبوعانه‌ی تروریسم جهانی بود که ایران را هم دربرگرفت.

جمال خدیو: تفسیر و تأویل این اقدام تروریستی اما واجد سویه‌های جامعه‌شناختی و سیاسی فراوانی است. انباشت شكاف‌های موجود در جامعه ایرانی از تبعیض و سرخوردگی اجتماعی تا مناقشه سیاسی و حزبی در سطح ملی مجالی برای تولید بحران و گسترش آن در میان جامعه است. بی‌تردید تبعات این تهاجم تروریستی نه تنها دستاوردهای استراتژیك كشور را در منطقه تحت‌تأثیر قرار می‌دهد كه در صورت غفلت به تعمیق و گسترش شكاف‌های موجود در فضای سیاسی-اجتماعی ایران هم می‌انجامد. 

ظرفیت‌شناسی جامعه در بروز رفتارهای خشونت‌آمیز و خصمانه، مطالعاتی انسانی و جامعه‌شناسانه می‌طلبد. احساس تبعیض نظام‌مند، عدم تمكن مالی و حاشیه‌نشينی؛ یأس و سرخوردگی جمعی و زوال ارتباط اجتماعی را درپی‌خواهد داشت. از بین رفتن اعتماد اجتماعی به مرور به ناتوانی دولت در حل بحران‌های اجتماعی و ازبین‌رفتن سرمایه اجتماعی می‌انجامد.

برای مثال تروریسم بی‌وطن در اروپا در صدد جذب افراد محروم، بیكار، مهاجر و در كل به لحاظ اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، مطرود در جامعه است. هدف آن‌ها از دامن‌زدن به این شكاف، گسترش ناآرامی‌ها و تشویش در سطوح كلان برای تخریب و نفوذ است. آن‌ها با شناسایی گزاره‌های بحران‌ساز در سیستمِ هدف دست به عضوگیری و تخریب نقطه‌ای می‌زنند. در ایران سیطره گفتمان محافظه‌كار و مذهبی بر گفتمان تحول‌خواه و اصلاح‌گر در راه‌بردهای كلان سیاست كشور به انباشت شكاف ها و تبعیض ساختاری منجر شده‌است كه همین موضوع دستمایه‌ای رنگین در اختیار تروریسم برای تولید خشونت كلامی و عملی قرارمی‌دهد.

 انتخابات اخیر و حمایت پرشور كردها، بلوچ‌ها و اهل تسنن از روحانی حامل نگاهی است كه تابع سیاست پیشرفت و تغییر می‌باشد. الگوی رفتاری آنان در انتخابات همواره معنی‌دار و در تبعیت از گفتمان اصلاح‌ و اعتدال و توسعه بوده‌است. چنان‌كه همراهی پرشور آنان در انتخابات ٩٦ به مثابه امیدی دوباره در راستای هم‌گرایی ملی بود. بیشترین درصد آرا در حمایت از اعتدال‌گرایان از صندوق‌های رأی كردستان و بلوچستان به حساب روحانی ریخته شد و قاطعانه‌ترین اختلاف آرا با نماینده محافظه‌كاران بازهم در بلوچستان و كردستان رقم خورد.

گفتمان همگرایانە مولوی عبدالحمید در جهت وحدت و ایرانی شدن و كم‌رنگ نمودن علقه‌های مذهبی و تفاوت‌های دینی بین ایرانیان اما تهدیدی برای اهداف ایدئولوژیك اسلام‌گرایان افراطی بود. انگیزه جریان فكری رادیكال اسلامی به نوعی در جهت برهم‌زدن اتحاد و تعمیق شكاف‌های مذهبی و قومی در ایران با ابزارهایی بومی و در معرض تبعیض صورت گرفت.

مبارزه با داعش و تفكر داعشی تنها با اقدامات نظامی و تحركات بازدارنده حكومتی امكان‌پذیر نیست. صدالبته آسیب‌شناسی و جامعه‌شناسی فكری این قسم از گرایشات افراطی در مناطق محروم و طرد شده باید در دستور كارِ اتاق‌های فكر دولت و نهادهای حكومتی قرار بگیرد. اما اتحاد و همبستگی ملی از پایین و در میان توده‌های مردم در شرایط بحران به مثابه سپری فولادین در مواجهه با اهداف و آرمان داعشی است. اگر چه عاملان حملات انتحاری تهران كرد و از اهل سنت ایران بودند، اما باید اذعان داشت كه قاطبه مردم كرد در كشور تابع ارزش‌های دینی معتدل و میانه‌رو هستند. داعشیزم تفكری است كه مرز و محدوده و قومیت نمی‌شناسد.

چه در فرانسه چه در انگلیس و چه در افغانستان حضور مستمر دارد. برای مقابله با این طرز فكر باید متحد بود و متحد ماند. واضح است كه در شرایط چیرگی گفتمان «مركز گریز» بر «همبستگی و وحدت» نمی‌توان مصونیت كشور را تضمین نمود. تنها در سایه همدلی و اتحاد ملی است كه می‌توان دست داعش و حامیان فكری‌اش را از مام میهن دور ساخت و امنیت و آسایش را بار دیگر به خانه‌ها برگرداند.

52310

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 675326

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 4 =