۰ نفر
۱۷ تیر ۱۳۹۶ - ۰۵:۰۵

وقتی در سال ٧٦ تیزر تبلیغاتی آقای ناطق نوری با صحنه هایی از زندان اوین و اشاره به سابقه مبارزه ایشان پخش شد اما بازخورد مثبتی نداشت علامت سؤال بزرگی در ذهن من ایجاد شد.

چه شده و چه اتفاقي در حال رخ دادن است كه مخاطب جديد تصويري از آقاي خاتمي را با عباي شكلاتي و انگشتر فيروزه اي و لبخند مي پسندد ولي برايش آن سابقه رنج و مجاهدت چندان مهم نيست؟
در آن مقطع زماني تحولات عظيمي در حال رخ دادن بود و نسل جديد داشت به سرعت پوست مي انداخت و تغيير مي كرد و دگرگوني خودش را نشان مي داد.

البته موضوع پيچيده تر و عميق تر از تغيير نگرش به هنجارهاي حاكم بود و هست، اما به هر حال از آن زمان تا كنون، به مرور ادبيات وزبان و معيارها و فضاي ذهني اين مخاطب به طور جدي تغيير كرده اما مشكل اينجاست كه بسياري از بزرگان و مسؤولان و عالمان و مديران جامعه نه تنها نمي توانند رويكرد و زبان و ادبيات خود را با اين مخاطب سازگار كنند، بلكه -بدتر و خطرناكتر از آن- حتى تغيير و تحول مخاطب را درك نكرده اند!

به مخاطبي كه هيچ مشكلي با دزد ندارد هشدار مي دهند كه مراقب دزدها باشد و كسي را كه هيچ تعلقي به خانه خود ندارد تهديد مي كنند كه اگر چنين باشي و چنان كني از خانه بيرونت مي كنيم!
چيزي كه اكنون بايد فهميد و درك كرد اين است كه در چنين شرايطي نخست بايد اين مخاطب شما را بپسندد و بخواهد تا بعد از آن نسبت به پيام هاي شما واكنش مثبت نشان دهد.

در واقع اكنون محور ارزشها شماييد و علاقه مخاطب به شما تعيين كننده است كه چه چيزي خوب و مثبت است و چه چيزي بد و منفي! در دوراني كه مرجعيت اجتماعي به جاي معلم و پيرمراد و شيخ و استاد به ستاره هاي سينمايي و چهره هاي ورزشي منتقل شده معيار ارزش و ضد ارزش سبك زندگي و شيوه رفتار و گفتار اين چهره هاست و خلاصه "هر چه آن خسرو كند شيرين بود"!
مخاطب اگر شما را نپسندد ارزشهايي كه به آن دعوت مي كنيد نخواهد پسنديد و ضد ارزشهايي كه از آن بد مي گوييد بد نخواهد دانست.
مي گوييد نفوذ دشمن ؟ طرف چون از شما متنفر است مي گويد اشكال ندارد! مي گوييد وابستگي ! طرف مي گويد حاضرم وابسته باشم به كوري چشم تو! حرص مي خوريد و مي گوييد اهداف بيگانه و غربزدگي ! طرف مي گويد از لج تو هم كه شده حاضرم و استقبال هم مي كنم!

يكي از ايرادهاي گفتمان دعوت به حيا و عفاف و تبليغ حجاب و چادر همين است كه چون صاحبان اين دعوت بين بخشي از مخاطبان مقبوليت ندارند هرچه بيشتر از اين مفاهيم سخن مي گويند كمتر نتيجه مي گيرند!
اين فاصله ادبيات و شكاف گفتماني نتيجه تفاوت ارزشها و هنجارهاست! به دختر جوان مي گويند آيا مي فهمي اين طور لباس پوشيدن يعني چه؟! و توقع دارند طرف بلرزد و بترسد و جابزند و شرم كند! زيرا گوينده و فرستنده در فضاي گفتماني خود و از حال و هواي پنجاه سال قبل صحبت مي كند اما شنونده با گوشي پنجاه سال بعد و از حال و هوايي ديگر مي شنود! و در واقع زبان حالش اين است كه اصلا من همه اين كارها را كرده ام تا به همان "فلان" ها شبيه بشوم!

مخاطب اين پيام ها در دنيايي كه تن محور است و با ارزشهاي نظام ليبرال به آزادي فردي و انسان گرايي و اصالت لذت تربيت شده و شكل گرفته و تربيت شده مي شنود و از اين رو چه بسا مثلا شباهت به آن "فلان" ها را چندان بد و ناپسند هم نداند!
اين است كه بايد ابتدا كاري كنيد كه مخاطب شما را بپسندد و دوست داشته باشد و آن وقت اگر بگوييد خيار سبز زرد است و موز زرد سياه است خواهد پذيرفت! بگوييد صبحانه به جاي نان و پنير بهتر است كه برنج و مربا بخوري خواهد خورد! بگوييد بايد تمام زندگي ات را براي سوريه بدهي خواهد داد!

وقتي مخاطب از قيافه من حالش بد مي شود و ريخت من را هم نمي تواند تحمل كند آن وقت نه تنها نقل مصاحبه من براي او مفيد نيست بلكه بدتر از آن هر چه بيشتر تلويزيون من را نشان دهد و راديو صداي من را پخش كند اثر منفي و موضع نفي مخاطب شديدتر مي شود!
چرا متوجه نيستيم؟ زبان و حال و هواي اين مخاطب اين نيست كه من و شما به آن سخن مي گوييم. فعلا يادگرفتن زبان اين مخاطب جديد و سخن گفتن به زبان او طلبمان! نخست بايد اين زبان را فهميد و درك كرد و بالاتر و مهمتر از آن اصل اين تحول و تغيير را باور داشت و به رسميت شناخت!

https://telegram.me/morzaeri

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 684285

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سیدمهدی A1 ۰۴:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۶
    0 0
    احسنت برشما جناب آقای زائری نکته اصلی هم در واقع همینه. زبان مدرن و به روز.