۰ نفر
۱۶ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۵:۲۳

آیا دولت و شوراهای شهر فرصتی طلایی را برای تربیت نسل جدیدی از مدیران از دست می‌دهند؟‌ به نظر می‌رسد جوان‌گرایی بیشتر یک گفتمان است تا هدف.

خدا بیامرزد مرحوم صابری را که اولین کسی بود که شباهت میزهای ریاست و اسب‌های سواری را در کشور مشاهده کرد. برخی متعهد به مردن در منصب هستند٬ حالا به هر قیمتی. این روزها انتصاباتی که در دولتهای محلی و وزارتخانه ها صورت می گیرد٬ تکرار همان مشاهده است. بازگشت مردانی که چهار دهه است در مسندند و میز عوض کرده اند ولی از زین سواری پایین نیامده اند. این بازگشت در حالی صورت می گیرد که حداقل در لفظ پیروزمندان انتخابات اخیر بر لزوم به کارگیری جوانان و زنان تاکید کردند ولی در عمل به نظر می رسد این الزام بیشتر موضوعی بوده است برای گفتمان و هدفی اجرایی نبوده است. 

این نکته وقتی خطرناک می شود که به خاطر می آوریم در سالهای اخیر انتقال تجربه ای صورت نگرفته است و جوانی به مسندی گمارده نشده است. این سرخوردگی باعث تشدید فرار مغزها شده است٫‌ بهترینهای دانشگاههای ممتاز کشور فرصتهایشان را در آنسوی مرزها می جویند و از بالا رفتن از نردبان ارتقاء در جامعه خود مایوسند. باید پرسید آیا در میان دانش آموختگان دانشگاههای تهران٬ شیراز٬‌ مشهد٬‌ اصفهان و تبریز مدیر شایسته ای وجود ندارد که به معاونت وزیری گمارده شود؟‌ آیا باید برای حفظ ظاهر معاونتی برای جوانان تاسیس کرد که اختیاری ندارد و همان کادر قدیمی به پستهای اجرایی و موثر گمارد؟‌ واقعیت اینجاست که وقتی به صف هفتادسالگان منتظرالمقام می نگریم باید بپرسیم آن کدام عملکرد برجسته مدیریتی در چند دهه گذشته ایشان را شایسته چنین بقایی در مقامات دولتی و محلی می کند؟‌ اگر ایشان مدیران شایسته ای برای اقتصاد کشور و ایجاد اصلاحات بوده اند٬ می شود کسی دستاوردهایشان را گزارش کند و بگوید چالشهای اقتصادی و فساد اداری منشا در عملکرد کدام گروه یا دسته از مدیران در سالهای گذشته دارد؟‌

این در حالیست که اقتصاد جهانی٬ شیوه های مدیریتی و سیاستگذاری در دهه های اخیر متحول شده اند. به لطف انقلاب فن آوری اطلاعات و ارتباطات حالا می توان سیاستهای بهتر و کارآمدی را با استفاده از داده های موجود و داده هایی که توان گردآوریشان وجود دارد٬ تهیه کرد.  در غیبت ایران از بازار جهانی رشد اقتصاد  و تحولات اقتصادی جهانی ادامه داشته اند. آیا کسانیکه در دهه های اخیر از پستی به پستی رفته اند و هرازگاهی مدرکی گرفته اند٬ از مهارتهای لازم برای بهره برداری از فرصتهای موجود اقتصاد برخوردارند؟ این روزها که اخبار را دنبال می کنم به خبر انتصاب فرد عزیزی به ریاست موسسه همشهری رسیدم که این روزها دهه هشتم زندگیش را شروع می کنم. به خاطر آوردم که ۲۱ سال پیش نوشتن را از روزنامه همشهری شروع کردم. ۲۱ سال زمان کمی نیست. آیا در این فاصله خبرنگار یا مدیر رسانه ای تربیت نشده است٬  که این روزها در دهه پنجم زندگیش بتواند مدیریت این موسسه را برعهده بگیرد؟ مدیران رسانه ای موفق کم نیستند که در رسانه های خصوصی آبدیده شده اند ولی تعلقی به این گروه از نخبگان سیاسی ندارند.

این روزها فرصتی طلایی در اختیار دولت اعتدال و شوراهای شهر است تا نسل جدیدی از مدیران را تربیت کنند و با استفاده از فرصتهایی که تحولات فن آوری  در اختیار اقتصاد کشورمان قرار داده اند٬ گامهای بلندی به جلو بردارند. به نظر می رسد این فرصت در حال از دست رفتن است. کسانی که روزی با گفتمان اصلاح طلبی به قدرت رسیدند ولی در عمل اصلاحی به یادگار نگذاشتند٬ حالا با شعار جوانگرایی به عرصه بازگشته اند ولی جوانی را به کار نگماشته اند که به دولتمردی برجسته تبدیل شود. حق است که نگران از دست رفتن این فرصت باشیم و یادآوری شویم که مردم اعضای حزب نیستند که مجبور باشند رای خود را تکرار کنند و دربرابر اشتباهات سکوت اختیار کنند. ایشان شهروندان و مالکان سرنوشتند و برخلاف برگزیدگانشان حافظه ای مناسب و قوه تحلیلی بالا دارند و بجای گفتمان طالب عملکرد هستند. 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 704661

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 4 =