یک عضو شورای شهر تهران می‌گوید: دو ماه پیش وقتی بحث خیابان‌ مردم در تهران پیش آمد، این را مطرح کردم که باید خیابانی که به نام مردم است، جایی باشد که مردم بتوانند آنجا جمع شوند، حرف بزنند و اعتراضاتشان را به گوش مسئولان برسانند.

فهیمه حسن‌میری: ناآرامی‌هایی كه چند روز گذشته در شهرهای مختلف به وجود آمد، از ابعاد مختلف قابل بررسی است؛ بعضی آن را اقتصادی می‌دانند، بعضی به جناح‌های مختلف ربطش می‌دهند، بعضی آن را دسیسه و توطئه می‌دانند و عده‌ای دیگر معتقدند مجموعه‌ای از این عوامل دست به دست داده كه این روزها، فضای ملتهبی ایجاد شود.

با زهرا ن‍ژادبهرام،‌  عضو شورای شهر تهران درباره این موضوع گفتگو كردیم. او معتقد است اعتراض حق مردم است، می‌گوید این اعتراض‌ها اقتصادی است و باید مردم احساس كنند حرفشان شنیده می‌شود و قول‌های مساعدی كه از مسئولان می‌گیرند، می‌تواند چاره‌ساز باشد؛ قول‌های مساعد در كنار اقدامات اجرایی زودبازده.

این گفتگو را در ادامه بخوانید:

 تحلیل شما از ناآرامی‌های اخیری كه در بعضی شهرها اتفاق افتاده چیست؟

اتفاقاتی كه در چند روز اخیر در بعضی شهرهای كشورمان افتاده از چند بعد قابل تحلیل است. باید در این اعتراضات به چند كلیدواژه توجه كنیم،‌ اولین و مهمترین مساله این است كه دقت داشته باشیم این معترضان، مردم هستند و نباید خودی و غیرخودی ایجاد كنیم.

مهمترین دلیلی كه موجب این اعتراض‌ها شده را چه می‌دانید؟

من فكر می‌كنم مشكلات اقتصادی، مهمترین دلیل اعتراض‌های مردم است؛ البته طبیعی است كه در حاشیه این اعتراض‌ها موارد دیگری هم مطرح می‌شود كه ربط زیادی به اصل اعتراض‌ها ندارد. به هر حال بايد بگويم اصلا مساله دولت نیست و وضعیت اقتصادی، مورد اعتراض مردم است.

اما این مشكلات اقتصادی تا چند وقت قبل هم وجود داشت.

بله وجود داشت. همین مردم با امیدواری و پرشور در انتخابات شركت كردند كه این مشكلات حل شود اما اتفاقاتی افتاده كه باعث شده آنها دلسرد شوند و دست به اعتراض بزنند.

 این اعتراض‌ها را حق مردم می‌دانید؟

به هر حال مردم حق دارند نسبت به اتفاقات مختلف اعتراض یا انتقاد داشته باشند، قانون اساسی هم به صراحت این را پذیرفته و رییس‌جمهور و سایر نهادهای حكومتی هم به حق اعتراض مردم اشاره كرده‌اند. اما باید دید این اعتراض‌ها چطور باید انجام شود و چه برخوردی باید با آنها داشت.

فكر می‌كنید چه برخوردی باید با این اعتراضات مردمی داشت؟

مردم باید بدانند كه شنیده می‌شوند و حق اعتراضشان به رسمیت شناخته می‌شود. در قدم بعدی، انتظار دارند سیاستگذاران و نهادهای اجرایی، در یك بافت همگرا نسبت به انتظاراتشان توجه كنند و تصمیم‌گیری‌های كلان در مدیریت ارشد كشور گرفته شود. به عنوان مثال یكی از جدی‌ترین مسائل مردم، موسسات اعتباری هستند كه به ورشكستگی كشیده شدند و بعضی افراد تمام دار و ندارشان را از دست دادند. بارها این افراد در شهرهای مختلف اعتراضشان را اعلام كردند و پاسخ مناسبی نگرفتند یا تعداد محدودی پاسخ گرفتند. این فقط یك نمونه كوچك است. درست است كه مسائل اقتصادی مسائلی نیستند كه یك‌شبه حل شوند اما مردم بايد احساس كنند حرفشان شنیده شده و قول‌های مساعدی از مردم بگيرند.

 فكر می‌كنید قول‌های مسئولان كافی باشد؟

ببینید، معترضان حتی به اقدامات كوتاه‌مدت و نسخه‌های زودبازده هم امیدوارند و تا زمانی كه شرایط اقتصادی كلی كشور رو به بهبود برود، می‌توان با بعضی كارها به نیازهای اقتصادی مردم پاسخ داد. بنابراین منظورم این است كه ببینند مسئولان دغدغه آنها را می‌شناسند، گام‌هایی برمی‌دارند و تصمیم جدی برای حل مشكلاتی دارند كه ممكن است زمان بیشتری برای رفع آنها لازم باشد.

چقدر در شرایط فعلی به تزریق امید بین مردم احتیاج داریم؟

هم به تزریق امید احتیاج داریم و هم شفاف‌سازی. در سال‌های گذشته انواع اختلاس‌ها و برداشت‌های بی‌رویه از منابع مالی اتفاق افتاده كه مردم را به نوعی دچار ناامیدی كرده است. به اینها اضافه كنید اتهام‌هایی را كه علیه بعضی مسئولان مطرح می‌شود و در مقابل، پاسخ مشخصی دریافت نمی‌كنند. همین اواخر شاهد بودیم كه رییس‌جمهور اسبق، مسائلی را مطرح كرد كه پاسخي به آن داده نشد در حالی كه لازم بود در مقابل اين حرف‌ها، براي مردم شفاف‌سازي شود. باید در شفافیت و صداقت كامل با مردم مواجه شد؛ اگر چنین اتهاماتی وجود دارد كه با مسئولان مورد اتهام برخورد شود و اگر این اتهام‌ها واهی است، به مردم گفته شود و با مدعی این اتهام‌ها برخورد قضایی شود. مردم باید اين را ببینند و احساس كنند كه كلیت نظام در مقابل مفاسد اداری و اقتصادی و رانتخواری، ایستادگی كرده و افرادی كه دست به این اقدامات زده‌اند، سرمایه‌هایی كه به نادرست كسب كرده‌اند را برگردانده‌اند و مجازات شده‌اند.


این شفاف‌سازی كه شما به آن اشاره می‌كنید چقدر با محدود كردن شبكه‌های اجتماعی همخوانی دارد؟

به هر حال در شرایط بحران باید از ظرفیت‌های مدیریت بحران استفاده كرد. اما در عین حال همانقدر كه این محدودیت‌ها آن هم به صورت مقطعی انجام می‌شود، لازم است با مردم به صورت صریح و بی‌پرده گفتگو شود.

 اما تریبون‌ها معمولا یكطرفه است. مسئولان تریبون دارند و مردم ندارند. برای حل این مشكل چه كاری باید كرد؟

متاسفانه این كمبود را در سطح كشور داریم كه مردم تریبون داشته باشند. نهادهای صنفی، احزاب، تشكل‌های مردمی و ... می‌توانند فضایی باشند برای این كه مردم حرف‌هایشان را به مسئولان برسانند و وقتی چنین فرصت‌هایی گرفته می‌شود و مطالبات بیان نمی‌شود، برای مطرح كردن این خواسته‌ها از فضای خیابان برای گفتگو استفاده می‌شود كه ممكن است مورد سوءاستفاده هم قرار بگیرد و فضا را به سمت خشونت بكشاند.

با این حساب فكر می‌كنید شورای شهر بتواند مراكزی را تعیین كند كه مردم برای اعتراضاتشان به آنجا مراجعه كنند و در چهارچوب قوانین، خواسته‌ها و انتقادهایشان را مطرح كنند؟


دو ماه پیش وقتی بحث خیابان‌ مردم در تهران پیش آمد، همین را مطرح كردم كه باید خیابانی كه به نام مردم است، جایی باشد كه مردم بتوانند آنجا جمع شوند. مردم باید بتوانند در آنجا حرف‌هایشان را بزنند یا شهرداری شهرهای مختلف، مراكزی را در اختیار اعتراض‌های مردمی قرار دهند. اما این مساله‌ای نیست كه شورای شهر بتواند به تنهایی از عهده آن برآید بلكه كلان‌تر است و وزارت كشور باید برای چنین موضوعاتی درخواست بدهد و ما هم به آن رسیدگی می‌كنیم. چنین اتفاقی دور از ذهن نیست، ما نمایندگان مردم هستیم و آماده شنیدن حرف‌های مردم.

 

 



47234

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 742661

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =