یکی از مهم ترین مسایلی که این روزها دغدغه بسیاری از کشورهای خاورمیانه و حتی سایر جهانیان شده موضوع ناکامی دولت های عربی در ابراز واکنشی جدی و حتی اجمالی به رویکرد های بین المللی است.

آنها حتی در برابر مسایلی که ممکن است در آینده ای نزدیک به چالشی بزرگ برای آنها تبدیل شود هیچ موضع مشترکی اتخاذ نمی کنند.

 یکی از مقامات بلند پایه عربی که می خواست نامش فاش نشود ضمن گفت و گو در باره موضع خاموش اعراب در عرصه های بین المللی معتقد است که ناتوانی اعراب در حرکتی همسو و همراستا با هم طی سالهای اخیر منجر به ازکارافتادگی تمامی سیاست های آنها شده به طوری که این مساله تمامی نظام دولت های عربی را تحت شعاع قرار داده و باعث بدنامی و بی اعتباری آنها در سطوح بین المللی شده است.

 نمونه ای از این رخوت عربی را می توان در زمینه برگزاری نشست اتحادیه عرب در قاهره مصر مثال زد. کشورهای عربی که در 26 نوامبر با تبلیغات و سروصدایی بسیار برای حل و فصل اختلاف گروه های فلسطینی و تسریع روند آشتی ملی در فلسطین گرد هم آمده بودند بی هیچ دستاورد خاصی و بدون ذره ای اجماع و توافق نظر قاهره را ترک کردند.

 روابط درونی اعراب طی تاریخ طولانی آنها  همواره با آمیزه ای از حس رقابت و  دشمنی های دیرینه همراه بوده است به همین دلیل در همه این سال ها هر تصمیمی که از سوی گروهی از آنها گرفته شد، ناکارآمد و بی فایده بود. اما این روزها باید بیش از هر زمان دیگری از این عدم همگرایی کشورهای عربی متاسف بود. آنها درست زمانی سعی دارند در رقابت با سایر همتایان خود مسیری خاص را به تنهایی سپری کنند که باید هم اکنون در برابر دو مساله ویژه موضعی روشن و فراگیر داشته باشند.

 نخست موضوع رییس جمهوری جدید آمریکا  و دیگری اسراییل. انتخابات فوریه آینده اسراییل به طور حتم تکلیف رابطه صهیونیسم با دنیای عربی را مشخص می کند. از سوی دیگر باراک اوباما وعده بهبود شرایط خاورمیانه و به سرانجام رساندن روند صلح منطقه را داده است. این دو مورد از موضوعاتی هستند که باید روزها و ساعت ها پیش از مواجهه با آنها موضعی روشن در قبالشان اتخاذ کرد.

 این در حالی است که بر خلاف کشورهای عربی 27 کشور عضو اتحادیه اروپا در نوشتاری صریح و روشن مواضع خود را در برابر اوباما حتی در زمانی پیش از انتخاب او تعیین کردند.

 اما سند موضع اعراب در برابر آمریکا کجاست؟ نقشه راه آینده آمریکا و کشورهای عربی کجا پنهان شده است؟ چه طور کشورهای عربی انتظار دارند که صدای آنها در گستره جهانی شنیده شود در حالی که حتی یک بار هم همنوا با هم فریاد نزده اند؟

 سکوت بی معنای اعراب

سکوت طولانی اعراب این روزها دو نتیجه عمده به همراه خواهد داشت. در وهله نخست این که سستی و رخوت سیاست های کشورهای عربی می تواند راه را برای ایران و ترکیه باز کند چرا که خلای قدرت در منطقه آن قدر عمیق است که مسیر این دو کشور را برای تحکم و اقتدار در منطقه هموار می کند. از سوی دیگر یاس و نا امیدی از انجام هر گونه حرکت مفید و سازنده از سوی دولت های عربی گذرگاه کشورهای عربی را به معبری مناسبی برای فعالیت های افراطی تبدیل کرده است. 

 رسوایی بزرگی که این روزها در غره رو به وقوع است نشانه ای از همین ناکارآمدی هاست. تا به حال دولت های عربی در برابر تخطی های همواره اسراییل از قوانین بین المللی هیچ اقدامی مشترک صورت نداده اند. در بعد فردی نیز صدای آنها آن قدر ضعیف بوده که راه به جایی نبرده است. آنها تا به حال از ابزارهای مالی و سیاسی خود برای الزام مجامع بین المللی به شکست حصرغزه استفاده نکرده اند. حتی هیچ هیاتی از وزرای 5 کشور عربی که عضو دائم شورای امنیت هستند جرات این را نداشته که خواستار پایان بخشیدن به روش تنبیه گروهی 1.5 میلیون ساکن بی گناه غره در صحن سازمان ملل باشد.  

 شاید فقط یک یا دو کشور عربی باشند که به شدت نگران اوضاع منطقه هستند که البته تلاش های آنها هیچ فایده ای هم نداشته است. بنیاد خیریه اسلامی قطر سعی دارد که یک کشتی حاوی مواد غذایی و مایحتاج مردم غزه را رهسپار این منطقه کند که البته بعید می رسد چنین اقدامی در نهایت صورت بگیرد. یک کشتی از لیبی نیز با 3000 تن مواد مورد نیاز توسط نیروهای دریایی اسراییل متوقف و بازگردانده شد.در این میان مصر نالایق تر و ناتوان تر از دیگر کشورهای عربی با قرارداد صلحی اجباری با اسراییل، سستی و ضعفی همیشگی از وابستگی به آمریکاییان، واهمه از فعالیت های اخوان المسلمین هیچ تلاشی برای پایان محاصره غزه با گذشتن از مرزهای مشترک طولانی اش با این منطقه انجام نمی دهد.

 یک نسل پیش این ارابه مصر، عربستان و سوریه بود که بار بسیاری از تاملات  جهانی را حمل می کرد اما این روزها مصر فقط سایه ای از قدرت گذشته اش است و رابطه ریاض و دمشق تیره و نامعلوم  شده است.

 اهمال اعراب فقط به این موارد خلاصه نمی شود. ماه گذشته بیش از 500 تن از افسران، سیاستمداران و مقامات امنیتی اسراییل همایشی برای ارائه نقشه صلح عربی به عموم اسراییلی ها برگزار کردند. برای نخستین بار در سال 2002 میلادی در نشستی عربی این نقشه برای برقراری صلح و روابط عادی 22 کشور عربی با اسراییل و بازگشت سرزمین های اشغال شده فلسطین و سوریه به دوران پیش از اشغال 1967 پیشنهاد شد.   

 در آن زمان بیش از 500 تن از مقامات اسراییلی طی بیانیه ها و تبلیغاتی وسیع در مطبوعات اسراییل به سرکردگی ژنرال بازنشسته دنی روتچیلد اعلام کردند که هموطنان اسراییلی آنها از چنین فرصتی که دنیای عرب در اختیار آنها قرار داده است استقبال می کنند. روتچیلد 27 نوامبر در گفت و گو با فایننشال تایمز عنوان کرد:" عموم مردم اسراییل باید از متنی که برای نهایی شدن مساله صلح اسراییل با سوریه و فلسطین ارائه شده، اطلاع کافی داشته باشند."

 چه طور رهبران عربی به این اظهار نظر بی سابقه مقامات اسراییل واکنشی نشان ندادند؟ آیا آنها اصلا سعی کردند با برگزاری نشستی مشترک به بررسی جزییات طرح صلح عربی بپردازند؟ چرا آنها از قدرت بسیار خود برای اجبار مقامات جدید کاخ سفید یا اتحادیه اروپا برای اجرای طرح صلح عربی استفاده نمی کنند؟ واقعا که اعراب هیچ وقت هیچ کاری نمی کنند!

 تهدید های پریشان  اسراییل

خاموشی اعراب را در بحبوحه تهدیدهای همیشه غزه و لبنان از سوی اسراییلی ها باید با ناشنوایی آنها تعبیر کرد نه زبان الکن و ناتوان شان!

 تهدید سران اسراییلی صرفا به این دلیل است که آنها از حالا پیش بینی تقابل به مثل و رویارویی انتقام گونه لبنانی ها را دارند و از این گونه است که هر روز تهدیدی جدی را از سر می گیرند. آنها برای آغاز جنگی دوباره با اهالی منطقه چندان بی میل هم نیستند.  به طوری که گیورا ایلاند ژنرال بازنشته اسراییلی و مشاور پیشین امنیت ملی شارون و اولمرت در گزارشی با عنوان ارزیابی استراتژیک در مجله مرکز تحقیقات امنیت ملی اسراییل هشدار داد که جنگ بعدی اسراییل با لبنان منجر به انهدام کامل ارتش لبنان، از بین رفتن تمامی زیرساخت های کشور و به جاماندن شمار فراوانی از قربانیان خواهد شد!

 با این اوصاف چرا دولت های عربی آتش افروزان منطقه را به صورت علنی تقبیح نمی کنند؟ تصورش خیلی راحت است. فقط کافی است یکی از مطبوعات رسمی جمهوری اسلامی ایران یا عرب از جنگی قریب الوقوع با اسراییل و نابودی هر چه تمام تر ساختارهای آن سخن بگوید. آن وقت اسراییلی ها به بدترین نحو ممکن واکنش نشان می دهند و جامعه بین المللی نیز  فریاد عدالت خواهی برای شان سر می دهد، اما کمتر پیش آمده که اعراب در لحظه ای خاص و حساس که سرتاسر خاورمیانه را نزاعی ویرانگر فرا می گیرد تصمیم بگیرند که زمانی فارغ از تصور منافع فردی خود و رقابت های همیشه شان موضعی مشترک داشته باشند و از سکوت دیرینه شان دست بردارند.

پاتریک سیل/ ترجمه: لیدا هادی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 841

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =