مایلی‌کهن: به فائقی گفتم کلاه سرمربیگری تیم ملی برای من گشاد است/وینگادا ما را برد جام جهانی، نه کروش

فرهاد اشراقی - مرتضی رضایی - سروش امینی توماجی/ محمد مایلی‌كهن همیشه حرف برای گفتن دارد؛ حتی وقتی كه سرمربی هیچ تیمی نباشد. او همیشه حرف‌های جدید می‌زند و به نكاتی اشاره می‌كند كه شاید كمتر كسی جرات داشته باشد آن‌ها را به زبان بیاورد. مایلی‌كهن حتی با خودش هم تعارف ندارد و می‌گوید خودش هم با حكم فدراسیون فوتبال سرمربی تیم ملی نشده بلكه با حكم سازمان تربیت بدنی در این جایگاه قرار گرفته است. او كه روز سه شنبه مهمان خبرآنلاین بود، حرف‌های جالبی به زبان آورد.

تبريك روز خبرنگار

با دو سه روز تأخير روز خبرنگار را تبريك مي‌گويم. انشاءا... كه شما و همكارانتان سلامت و سربلند باشيد.

بنز و موتور گازي توهين بود

وقتي يك روزنامه دولتي بعد از جام‌جهاني‌ بحث بنز و موتور گازي را مطرح و به مربيان ايراني اهانت كرد، طبيعي بود كه همكاران من ناراحت شوند. كانون مربيان به اين اهانت واكنش نشان داد. با آقاي وزير جلسه‌اي داشتيم اما در مورد اين موضوع آنجا صحبتي نكرديم. در مورد كليت فوتبال صحبت شد و فكر كنم بحث كروش هم به ميان آمد.

گابن هم كروش را نخواست

در مورد كروش يك سري آمار فني به وزير ارائه داديم كه براساس واقعيت‌ها بود. الان يك سري از سايت‌ها هستند كه يك روز كروش را به منچستر مي‌برند و يك روز ديگر به رئال اما آخرش ديديد كه گابن هم او را نخواست. تقريباً از يك سال و نيم پيش بود كه بحث تمديد قرارداد كروش مطرح شد. دليل اين همه فشار براي بستن قرارداد با او چه بود؟ خب كارنامه هر كسي مشخص است، اگر كارنامه مربي خوب باشد طبعا با او قرارداد مي‌بندند. مگر در نقاط ديگر دنيا مربيان را مردم انتخاب مي‌كنند. يا خبرنگاران انتخاب مي‌كنند؟ همه جاي دنيا افرادي متخصص هستند كه عملكرد مربي را با توجه به امكاناتي كه در اختيار او بوده بررسي مي‌كنند. اگر خوب بوده با او تمديد مي‌كنند و در غير اين صورت با مربي ديگري وارد مذاكره مي‌شوند. بعد از جام‌جهاني‌ وضعيت مربي همه تيم‌ها مشخص شد به غير از تيم‌ملي ما. اخيراً هم كه مي‌گويند آقاي كروش از همان بدو تولد ايران را دوست داشته و به همين خاطر جايي نرفته است.

صاحب سبك يعني فان‌خال و فرگوسن

نمي‌گويم كروش به غير از ايران پيشنهاد ديگري نداشته، پيشنهاد بوده اما از طرف كشورهاي صاحب سبك نبوده است. مربيان صاحب سبك را كشورهاي صاحب سبك مي‌خواهند. ايشان را آلمان خواسته؟ اسپانيا و فرانسه خواسته؟ مربي صاحب سبك يعني فان‌خال، گوارديولا و فرگوسن، نه كروش!

بازيكنان ايران هم سبك ندارند

ايشان صاحب سبك نيست. درست مثل بازيكنان‌مان. اگر ملي‌پوشان ايران در جام‌جهاني‌ عملكرد خوبي داشتند الان تيم‌ها بزرگ آنها را جذب كرده بودند. حالا ببينيد در زمان من با آن امكانات كم چقدر بازيكن به فوتبال معرفي شد؟

كروش پول مي‌گيرد كه بخوابد

اين را قبول ندارم كه فقط در زمان من استعدادهاي خوبي در فوتبال ما حضور داشتند، ما الان هم اين نسل را داريم اما وقتي آقاي كروش با هزار مكافات به استاديوم مي‌‌آيد و در جريان بازي چرت مي‌زند، چطور مي‌خواهيد نسل طلايي را پيدا كنيد؟ چطور مي‌خواهيد استعداد را بشناسيد. شما خودتان نام فرهاد مجيدي را آورديد. من مي‌روم مسابقه اميدهاي تهران بين بهمن و پاس تهران را نگاه مي‌كنم و از آن بازي علي موسوي و فرهاد مجيدي را مي‌آورم. شما به مربي اين همه پول مي‌دهيد و در استاديوم مي‌خوابد! اكثراً ايران نيست. اين يك واقعيت است. چه كسي مي‌گويد ما الان استعداد نداريم؟

كروش از بيكاري به ايران آمد

من مي‌گويم كروش چون از پرتغال اخراج شد به ايران آمد وگرنه اگر پيشنهاد ديگري داشت حاضر به اين كار نبود. ضمن اينكه خيلي هم براي او احترام قائل هستم. من كلاً به اين حرف كاري ندارم. اصلاً ايشان مربي خوبي بوده اما مي‌گويم براي كشور من كاري نكرده است. كشورهاي صاحب سبك بعد از جام‌جهاني‌ او را نخواستند اما شما اعتقاد داريد كه ايشان خيلي خوب بوده و ما نسبت به سه دوره قبل خيلي بهتر بوديم، در صورتي كه اصلاً اين‌طور نيست. ما خيلي ضعيف‌تر بوديم. آمار فيفا اين مسئله را به خوبي نشان مي‌دهد. شما خودتان بهتر از ما اين را مي‌دانيد.

من از شما دفاع مي‌كنم نه از خودم

من اصلاً كشور خودم را با هيچ جاي دنيا مقايسه نمي‌كنم. استعدادي كه من به عنوان متخصص اين امر در كشورم مي‌بينم هيچ جاي ديگر نمي‌بينم. شما هم نبايد به اين صورت مقايسه كنيد. ما در كشوري هستيم مملو از استعداد. در همه زمينه‌ها اين‌گونه است حالا اين رشته تخصصي من است. همين الان ببينيد در بحث رسانه چقدر جوان با‌استعداد وجود دارد. من فكر نمي‌كنم هيچ جاي دنيا اين‌گونه باشد. اين به دليل استعدادهاي جوانان كشور من است. من كه از خودم دفاع نمي‌كنم. ديگر ريش‌هاي من سفيد شده و 60 سال عمرم است. من به نوعي از شماها دفاع مي‌كنم.

دادكان مربي بود، نه برانكو

من روزي يك مصاحبه در تلويزيون كردم و گفتم قبل و بعد از انقلاب هيچ زمان رئيس فدراسيون، مربي تيم‌ملي را انتخاب نكرده. هنوز روي حرفم هستم. حتي در دوران آقاي دادكان هم استقلال نبود، اصلاً نبود. به عنوان مثال مي‌گويم، اصلاً در دوران آقاي دادكان برانكو مربي نبود. خود آقاي دادكان مربي بود. چه كسي مي‌گويد برانكو مربي بود؟ من از اين ناراحتم. دست مي‌گذارم روي قرآن كه آقاي دادكان بارها به من گفته كه خودش دستور مي‌داده «برانكو فلان بازيكن را نبايد بگذاري، يا فلان بازيكن را نبايد دعوت كني» آن وقت شما مي‌گوييد مربي برانكو بود؟ دو تا بازيكن را هميشه نام بردم الان هم مي‌برم. وحيد هاشميان و خداداد عزيزي را كه خود آقاي مهرعليزاده از آتن دستور داد كه بايد باشند. بعضاً مي‌گويند كه فوتبال نبايد سياسي شود، بابا فوتبال كه همه جاي دنيا سياسي است. زمان خود آقاي دادكان كه فدراسيون از همه زمان‌ها سياسي‌تر بوده. شما به من جواب بدهيد كه اعضاي هيأت‌مديره آقاي دادكان چه كساني بودند؟ سردار يعقوبي قائم‌مقام نيروي انتظامي، آقاي آصفي سخنگوي وزارت خارجه، آقاي شجاعي‌برهان معاون وزير بازرگاني، آقاي سازگارنژاد. اين افراد كه فوق‌سياسي بودند.

شيطنت نكنيد

شما هر سؤالي داريد بپرسيد اما شيطاني نكنيد! من دو مرتبه سرمربي تيم‌ملي شدم. دفعه دوم كه خودم كنار رفتم. پس من مي‌توانم اين ميز را براي خودم نگه دارم اما اهل معامله نيستم. اولين قرارداد من با پرسپوليس براي 27/10/54 است و در آن زمان دانشجوي سال سوم مدرسه عالي ورزش بودم. پولي كه به من دادند براي پيش پرداخت 200 هزار ريال و ماهانه 15 هزار ريال بوده است. بعد از دو بازي حقوق من به 20 هزار ريال افزايش پيدا كرد. پس آن زمان هم پول بوده اما به مديريت خيلي بهتر بوده است. من همه راه را بلدم و اگر مي‌خواستم الان ميلياردها تومان سرمايه داشتم اما نخواستم.

من هم با حكم فدراسيون سرمربي تیم ملی نشدم

بله من هم به دستور سازمان تربيت‌بدني سرمربي تيم‌ملي شدم نه با حكم فدراسيون فوتبال. اصلاً آقاي مهاجراني را مگر فدراسيون انتخاب كرد؟ داستان من را هم مي‌توانيد از آقاي فائقي بپرسيد. بنده آبان 1358 در سازمان تربيت‌بدني استخدام شدم و كارمند آنجا بودم. مهندس فائقي هم به عنوان معاون آقاي هاشمي‌طبا تشريف آوردند آنجا. اگر يادتان باشد تيم اميد هم در آن زمان نتايج خوبي نگرفته بود و كميته شكست تشكيل داده بودند كه من هم عضو آن بودم. در آن كميته آقاي فائقي با من آشنا شد.

به فائقي گفتم اين كلاه براي من گشاد است

اصلاً من نمي‌گويم كه سرمربيگري تيم‌ملي حق من بود. به خدا قسم دفعه دومي كه سرمربي تيم‌ملي شدم گريه و زاري مي‌كردم. پيش خودم مي‌گفتم خدايا تو داري با من چه‌كار مي‌كني؟ همه عليه من بودند، چطور دوباره اين اتفاق براي من افتاد. در كتاب خاطراتم هم نوشتم كه در زمان پيشنهاد مربيگري تيم‌ملي به آقاي فائقي گفتم كه اين كلاه براي من گشاد است اما اگر شما مربي در ايران پيدا كرديد كه به اندازه من در كلاس‌هاي مربيگري حضور پيدا كرده باشد، جايزه داريد. از آقاي احساني بپرسيد كه در اين كلاس‌ها چه كسي از دقيقه اول آمد و تا آخر نشست.

پشت فنس فقط تمرين تماشا كردند

من كه يادم نيست مرحوم حجازي عليه من مصاحبه كرده باشد اما اگر مصاحبه كردند و گفتند كه مرا سرمربي تيم‌ملي نكردند چون ريش ندارم، جوابي نمي‌توانم بدهم جز اينكه خب ريش مي‌گذاشتند! خدا حجازي را بيامرزد. من آن زمان هم هيچ ادعايي نداشتم. اين كاغذها كه مي‌بينيد يك سري از مدارك من است. حالا بعضي از دوستان پشت فنس فلان باشگاه تمرين تماشا كردند كه هيچ اعتباري هم ندارد اما دائماً به آن استناد مي‌كنند. به‌هر‌حال وقتي فائقي من را به عنوان سرمربي تيم‌ملي انتخاب كرد، كارمند ايشان بودم و سابقه كاپيتاني پرسپوليس و بازي در تيم‌ملي را داشتم. سال‌ها بعد همان زمان كه مربي تيم‌ملي اميد شدم، خودم اين پست را نمي‌خواستم. شما مي‌توانيد واقعيت داستان را از آقاي عزيز محمدي بپرسيد.

استعداد هست شجاعت نيست

من آن زمان كه سرمربي تيم‌ملي بودم تك‌تك بازيكنان ليگ را بررسي مي‌كردم. كروش چند دفعه براي ديدن بازي‌هاي ليگ به استاديوم رفته است؟ فقط به شهرهاي خوش آب و هوا و شهرهايي كه آثار تاريخي دارد، مي‌رود. من همين الان هم اكثر بچه‌ها را رصد مي‌كنم. من الان هم در اين زمينه ادعا دارم كه بازيكن‌شناس هستم. الان ليگ ما بهتر است يا آن زمان؟ من مي‌گويم الان. اين نظر يك متخصص است الان هم بازيكن و پديده زياد داريم اما شجاعت استفاده از جوان‌ها وجود ندارد. من مي‌گويم از اين ليگ ما علي دايي، خداداد و... بيرون مي‌‌آيد.

من بودم شاید نکونام و آندو را به جام جهانی نمی بردم

من مي‌گويم هر كس بهتر است بايد بازي كند. اگر بازيكن جوان و باتجربه در كفه ترازو يكسان باشند من بازيكن باتجربه را برمي‌دارم اما اگر جوان بهتر بود نبايد حق او را خورد. كروش يكسري از جوانان خوب ما را به جام‌جهاني‌ نبرد. يكي مهرداد جماعتي. شما اگر به من فرصت بدهيد من 22 تا بازيكن كه در ليست كروش نبودند و مي‌توانستند در تيم‌ملي باشند را به شما معرفي مي‌كنم. شما به من بگوييد اميد ابراهيمي چه ايرادي داشت؟ مي‌توانم از شما بپرسم كه چرا به تيم‌ملي دعوت نشد؟ من قبلاً هيچ اعتراضي نمي‌كردم اما حالا كه جام‌جهاني‌ تمام شده دوست دارم حرف‌هايم را بزنم. من الان اسم نمي‌آورم. من نكونام را دوست دارم اما او را نمي‌بردم. من مي‌گويم اميد ابراهيمي بالاتر است. اگر مساوي بودند نكونام را مي‌بردم. من حتي آندو را هم نمي‌بردم. من وقتي نفر توپ گير‌تر و جوانتر دارم بايد او را مي‌بردم. من رضا حقيقي و اميد ابراهيمي را به آندو و نكونام ترجيح مي‌دادم. البته بايد گوش حقيقي را بگيري تا در خدمت تيم باشد. اين ريسك بزرگي است اما من اهل ريسك هستم. مثلاً شما مي‌گوييد نبايد مهدوي‌كياي 18 ساله را در سال 98 بازي مي‌داديم؟ البته نكونام و تيموريان را مثال زدم. نمي‌گويم كروش آندو و نكونام را به جام‌جهاني‌ نمي‌برد اما بايد اين‌ها را قلقلك مي‌داد.

شيشه خانه‌ام را نشكستند

چه كسي گفته روز بازي با استراليا مقابل خانه ما، مردم مشكل ايجاد كردند؟ من اينجا نشسته‌ام و اگر بخواهم مظلوم‌نمايي كنم مي‌گويم بله. من آن زمان خانه‌ام طبقه دهم اكباتان بود اما شايعه كرده بودند كه با سنگ زده‌اند شيشه خانه مايلي‌كهن شكسته است. من حتي مادرم آن زمان نگران بود. ايشان را سوار ماشين كردم و رفتم بيرون. روز بعدش سوار اتوبوس شدم و رفتم. همه مي‌گفتند آقاي مايلي‌كهن در حق تو جفا كردند.

كروش با رحمتي بد تا كرد

به نظر من كروش با رحمتي بد تا كرد. مهدي رحمتي اشتباه كرد اما چرا پس از عذرخواهي‌ها به تيم‌ملي دعوت نشد؟ زمان من مشابه همين اتفاق براي دايي افتاد من هم گفتم دايي بايد عذرخواهي كند تا برگردد. نيازي هم نيست به من زنگ بزند. اگر اين كار را كرد كه برمي‌گردد، در غير اين صورت تا زماني كه من باشم دايي نخواهد بود. من مي‌خواهم بگويم وظيفه يك پدر وقتي كه فرزندش تخلفي مي‌كند چيست؟ او را اصلاح مي‌كند. من به دايي اعتقاد داشتم اما او بايد عذرخواهي مي‌كرد. من عقده‌اي نيستم. دايي مي‌رفت در فدراسيون به خاطر رفتاري كه كرده بود ابراز پشيماني مي‌كرد من دعوتش مي‌كردم. يك بار مصطفوي گفت دايي به من زنگ زده است. گفتم واقعاً اين كار را كرده، گفت بله. گفتم بنويس اين را و به من بده. اين نوشته را به من دادند و من هم دعوتش كردم. من هم همان بعد از ظهر در تمرين گفتم كه با توجه به تماس تلفني دايي با فدراسيون ايشان مي‌تواند در تمرينات شركت كند. دايي آمد اتاق من، تا آمد بگويد من اشتباه كردم، اصلاً اجازه ندادم چون هدفم قدرت‌نمايي نبود. حالا بنده خدا رحمتي بايد چه كار مي‌كرد؟ شما وقتي فرزندت مي‌پذيرد اشتباهش را تكرار نمي‌كند بايد بپذيري. من باور نمي‌كنم كروش به خاطر حرمت قائل شدن براي پيراهن تيم‌ملي اين كار را كرده باشد، اگر به خاطر پيراهن بود سر پول برند تبلغاتي‌‌اش آبروي ايران را نمي‌برد.

سياسي حرف بدي نزد

پرسپوليس وقتي مي‌برد همه خوب هستند و هيچ‌كس هم بد نيست. من سياسي را نه ديده‌ام و نه مي‌شناسم اما با عليرضا رحيمي هم كلاس بودم. او مي‌خواست قبل از پرسپوليس من را ببرد سپاهان. مگر او نمي‌دانست پرسپوليس اين همه مشكل دارد؟ رحيمي با اين همه سابقه‌اي كه دارد چرا اين كار را كرد. ايشان همه را مي‌شناختند. مشكل پرسپوليس عدم داشتن ساختار مناسب است. آقاي رحيمي همان‌طور كه شما آمده‌اي هيأت‌مديره هم آمده است. مشكل ما اين است به خودمان كه مي‌رسد زمين و زمان را به هم مي‌دوزيم. هيأت مديره‌اي كه مديرعامل را خودش انتخاب نكرده است چرا با او كار مي‌كند؟ اين دو سويه است. هم مدير‌عامل نبايد اين طور باشد و هم هيأت مديره. پرسپوليس بايد ساختارش درست شود. مجمع، اعضاي هيأت مديره، مدير‌عامل و... شما اين را بايد اول درست كنيد. مگر مي‌شود من زمين و زمان را متهم كنم اما كسي در كار من دخالت نكند؟ مگر مي‌شود هر كاري كرد و به كسي پاسخگو نبود. اصلاً چرا اينقدر مصاحبه مي‌كنند؟ البته سياسي حرف بدي نزده است و گفته كه تغييرات مي‌تواند هميشه اتفاق بيفتد.

من عصباني نمي‌شدم!

*اگر من سرمربي پرسپوليس بودم و هفته دوم رئيس هيأت‌مديره اين حرف را مي‌زد عصباني نمي‌شدم. چرا عصبانيت. من از دربان باشگاه به همه احترام مي‌گذارم تا بالاترين مقام. اين واقعيت است. تا ديروز مي‌گفتيد چرا يك اصفهاني بايد مديرعامل تيم تهراني شود؟ شما ببينيد كسي كه مي‌گويد من معاون وزير بودم چرا اين حرف‌ها را مي‌زند. فقط به خاطر منافع است. بعد مي‌آيند عضو كميته فني مي‌شوند كه به گفته پروين يعني كشك. حالا هم بحث پيك موتوري مطرح شده است.

به جاي اتوبوس از قطار استفاده كرديم!

پيام از نظر فوتبالي خيلي خوب است و اگر در جام‌جهاني‌ بود به تيم‌ملي كمك زيادي مي‌كرد. هرچند اگر مي‌رفت به بازي گرفته نمي‌شد. چون نوع ديدگاه كروش فرق مي‌كند. از اول هم مشخص بود كه ما نمي‌رويم اتوبوس بگذاريم درون دروازه مي‌رويم قطار بگذاريم آنجا. شما اين همه دفاع داشتيد و بيت‌آشور را هم به نيمكت آورديد. اين بدون معادله نبوده است. از آن طرف خلعتبري خط مي‌خورد. اميد ابراهيمي دعوت نمي‌شود و مهدي شريفي دعوت نمي‌شود. مهرداد جماعتي خط مي‌خورد. كاوه رضايي و...

بايد با پيام حرف بزنند

الان هم براي پيام اتفاقي نيفتاده. با 3 ماه محروميت فوتبال او از بين نمي‌رود؟ خيلي جاها ما او را بي‌جهت حمايت كرده‌ايم. يك سري از چيزها نمايش است. اگر پرسپوليسي‌ها قرارداد او را كم كردند من ريشم را مي‌زنم. در ماجراي كيش نمي‌دانيد آنهايي كه خبر را آورده بودند چه بلايي سرشان آمد. بلافاصله جبهه‌‌گيري كردند. عمل بد، بد است و بايد با آن برخورد شود. بايد با او حرف زد و گفت كه اين اشتباه است و كمكي به فوتبالت نمي‌كند. خدا بيامرزد من مربيان زيادي داشتم اما آقاي اميرآصفي شش ماه بيشتر مربي من نبود اما بيشتر از همه روي من تأثير گذاشت. من خودم در زماني كه فوتبال بازي مي‌كردم آدمي بودم كه به داور مي‌پريدم و كتمان هم نمي‌كنم. من از زماني كه مربي شدم به هيچ عنوان اجازه ندادم تا بازيكنانم اشتباه خودم را تكرار كنند.

فدراسيون همين الان هم كشك است

من از شما مي‌خواهم اردوي آفريقاي جنوبي را فيلمش را به من نشان بدهد. ايشان مي‌گويد كمپ تيم‌ملي ما زمينش خوب نيست. يك خواهش هم دارم. شما يك ليست هزينه به من بدهيد و بگوييد 50 نفر مي‌خواهيم برويم آفريقاي جنوبي در آن كمپ. بگوييد همه چيز هم مي‌خواهيم. هزينه‌‌اش چقدرمي شود؟ اصلاً اين طور نبوده است. مي‌خواهم بگويم اين‌ها به كروش ربطي ندارد. اصلاً ايشان چه‌كاره است. من اسنادي به شما نشان مي‌دهم كه ثابت مي‌كند در زمان من چقدر خرج شده است. اين نامه‌ها نشان مي‌دهد من مستقيماً با سازمان تربيت‌بدني كار مي‌كردم نه فدراسيون. فدراسيون همين الان هم كشك است. من همه كارها را خودم مي‌كردم و مداركش هم موجود است.

الان هم حرف نزنم

كروش به ميزان پولي كه گرفته است خوب كار نكرده است. در بازي با آرژانتين هم جو را طوري كردند كه اگر ما سه گل هم از آرژانتين بخوريم خوب است. شما مي‌گفتيد قبل از جام‌جهاني‌ حرف نزنيم. در حين برگزاري جام هم حرف نزنيم. الان هم حرف نزنيم؟من هم چيزي نمي‌گويم. من همه خبرنگاران را دوست دارم و توقعم اين است كه از يك مربي خاص جانبداري نكنند.

با 900 هزار تومان نود و پنج هزار رأي آوردم

من يك بار كانديداي مجلس شوراي اسلامي شدم. سال 86 بود. روي تبليغاتم نوشته بودم ما براي آنكه ايران شود خون دلها خورده‌ايم. بعد نوشته بودم مايلي‌كهن مردي كه هميشه حرف حق را مي‌زند كه البته كمي غلو بود. بعد نوشته بودم اگر من را مي‌شناسيد به من رأي بدهيد و به بقيه هم بگوييد. 100 هزار تا از اين چاپ كردم شد 900 هزار تومان. خودم هم پخش مي‌كردم. حتي ابوالفضل جلالي گفت كريمي مي‌گويد ما براي شما تيزر درست كنيم. علي دبير زنگ زد و حبيب كاشاني هم همين طور. او مي‌گفت بيا در ليست گروه‌ها رأي مي‌آوري. خيلي‌ها مي‌گفتند نمي‌خواستيم رأي بدهيم اما به خاطر شما مي‌رويم پاي صندوق. من نفر شصت و هفتم شدم با 95 هزار و هشتصد و هفتاد و هشت. يعني بالاتر از فتح‌ا...زاده، سعيد ابوطالب، راه‌چمني، ميرمحمدصادقي، ميرمحمدي، اصغرزاده، پرويز كاظمي وزير رفاه، سلطاني‌فر. اين‌ها به جاي خودش. ديگر هم از اين كارها نمي‌كنم.

وينگادا ما را برد جام‌جهاني‌ نه كروش

من مي‌گويم ديديد كه چطور رفتيم جام جهاني. بعد هم كروش ما را نبرد جام جهاني. وينگادا ما را برد جام جهاني. آن هم كدام وينگادا؟ او سه تا گل در 96 از من خورد. من مي‌گويم چطور است كه اين‌ها از بدو تولد عاشق ايران بوده‌اند. آن هم وضعيت ما در جام‌جهاني‌ بود. جباري بهترين حرف را زد. او گفت جاي من در جام‌جهاني‌ خالي نبود چون اصلاً در آنجا فوتبال بازي نكرديم. بعضي‌ها مي‌گويند رفته بوديم حفظ آبرو كنيم، من مي‌گويم كدام حفظ آبرو؟ دلتان را خوش نكنيد به اين جمله كه مردم از تيم‌ملي راضي بودند. برخي رسانه‌ها به ذهنيت مردم جهت دادند.

43 43