آغاز:گاه پیش می‌آید که بین دو نقطه سرگردان بمانی،بیان حقیقت و رنجیده‌شدن یک دوست و انسان نازنین.اما طبیعت و منطق و اخلاق برای هر کدام از این‌ها راه حلی پیش پایت می‌گذارد. اگر بنا باشد که بین بیان حقیقت و رنجش یک انسان(خواه دوست و خواه غیر دوست) یکی را انتخاب کنیم، باید اولی را برگزینیم،چرا که کار یک روزنامه‌نگار و منتقد بیان حقیقت است.چنانکه از ارسطوی حکیم نقل شده است که «افلاطون نزد من عزیز است اما حقیقت عزیزتر است». اما ماجرا چیست؟ دادن جایزه و تجلیل از آقای عثمان خوافی.

 
 
میانه: نام او به عنوان یک نوازنده معروف دوتار در همه ایران پیچیده بود،اما با توجه به اینکه جشنواره‌های مختلف نواحی ایران برگزار می‌شد، او را در هیچ یک از این جشنواره‌ها ندیده بودم و همیشه برایم این سوال پیش می‌آمد که چرا بین این همه نوازنده دوتار که بسیاری از‌آنها هم شناخته شده نیستند، عثمان غایب است و دود و دمی از او در این محافل نیست. نه در جشنواره موسیقی حماسی ایران، نه در جشنواره موسیقی آیینه و‌آواز و نه در جشنواره‌های مختلف موسیقی نواحی کرمان و جشنواره موسیقی فجر و ...
دست تقدیر فرصتی را فراهم آورد تا به پاسخ این پرسش برسم. آشنایی من با عثمان به سال‌های بسیار دور باز می گردد که نوایی خواندن و دوتار نواختنش را با بانو سیما بینا شنیدم و بعدها هم به تفاریق در اینجا و‌آنجا اجرایش را می‌دیدم تا زمانی که فرصت سفری به کشور آفتاب تابان( ژاپن) پیش آمد و من و عثمان همسفر شدیم و نه تنها همسفر که به مدت نزدیک به ده روزی در یک هتل هم اتاق شدیم. این ایام فرصتی شد تا نواختنش را دقیق‌تر زیر ذره‌بین بگذارم و البته سلوک رفتاری‌اش را. برخلاف بسیاری که او را پیرمردی ساده دل نامیده‌اند،نگارنده او را روستایی‌ای تیزهوش شناختم. مردی که توانست از همان ا ندک سرمایه‌ای که در حوزه موسیقی داشت و دارد، و البته هیبت و هیمنه رستم‌وارش،با همان پوشش محلی خود را به عنوان نماد موسیقی منطقه خراسان مطرح کند، در حالی که متن ماجرا چنین نیست. اجرای عثمان چه از نظر تکنیک و چه از نظر محتوایی که ارائه می‌کند، در مقایسه با بزرگان درگذشته‌ای چون حاج حسین یگانه، حاج قربان سلیمانی،حسین سمندری،غلامعلی رنجبر، عبدالله سرور احمدی و ...  زندگانی چون ،نورمحمد درپور،سهراب محمدی، علیرضا سلیمانی و ذوالفقار عسگری‌پور و قابل قیاس نیست. آنها توانستند متن و محتوای موسیقی منطقه خراسان به خوبی درک و دریافت و هضم کره و روایت کنند.
اگر بخواهیم در یک کلمه اجرای عثمان را توصیف ‌کنم باید بگویم که او اجرایی را به صحنه می‌برد که به کار توریست‌ها و آدم‌های گذری می‌آید و از این منظر هم شان و قیمتشان قابل احترام است. او نماد موسیقی توریستی و شیرین‌نوازانه از موسیقی نواحی خراسان و خواف است و شاید سهمی جدی در شناساندن و علاقه‌مندی خیلی عظیم از توریست‌های داخل وخارج به این ساز و نغمه‌‌های منطقه خود داشته است.
انجام: نگارنده با برپایی مراسم نکوداشت برای عثمان مخالف نیست،سرمایه و امکاناتی با رایزنی فردی خیرخواه و فرهنگی در این مسیر قرار گرفته و طبیعی است که باید هم در راه موسیقی هزینه شود،به خصوص موسیقی نواحی و نام آواران آن ،اما آمدن نام خانه موسیقی پای این برنامه و سخنرانی رئیس کانون پژوهشگران این نهاد و یکی دو پژوهشگر موسیقی دیگر، که البته نوع سخنرانی آنها هم به گونه‌ای بود که می‌خواستند به نعل و میخ بزنند،اما رعایت حرمت پیرمرد ، صراحت را از آنها گرفت،جای انتقاد دارد. خانه موسیقی و کانون پژوهشگران می‌تواند در این گونه برنامه‌ها مشارکت کند و حتی حمایت کند،اما باید با اشراف به جایگاه خود و نوع ورودش همراهی کند. موسیقی عثمان یک موسیقی توریستی و شیرین‌نوازانه در حیطه موسیقی نواحی است که کانون پژوهشگران هم از همین زاویه می‌توانست آن را توصیف و تشریح کند و اتفاقا با سربلندی و افتخار ونه لیت ولعل. نه بیشتر و نه کمتر. خوشبختانه ،یکی از اعضای هیئت مدیره کانون، در نوشته ای دیگر به این مورد اشاره کرد،اما آن نگاه رسمی نیست، بلکه اگر قرار است گفته شود، باید بی تعارف و مجامله بیان شود و اتفاقا می توانست متنی در همین زمینه توریست و موسیقی فراهم کرد  که هم زاویه ای را در حیطه موسیقی پژوهی باز کند و هم این که اسباب رنجیده شدن حاضران در نشست را فراهم نکند.امید که این برنامه تجربه‌‌ای باشد برای سایر برنامه‌ها و تقدیر از بزرگان موسیقی نواحی که در همین چند ماه گذشته دو ستون اصلی از موسیقی منطقه خراسان(حسین سمندری و عبدالله سرور احمدی) را از کف دادند. دو فردی که قطعا استحقاق آنها در تجلیل و نکوداشت بسی بیش از عثمان خوافی بود.
 
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 225542

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مسعود محکم IR ۱۲:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۷
    4 0
    جناب مختاباد با درود استاد عثمان شخصیتی است که تحصیلات آکادمیک ندارد و دوتار نوازی را فقط از راه گوش وتمرین آموخته است. پس تبحر چنین شخصیتی بسیار ارجح است به اشخاصی که مدارک دانشگاهیشان معرف آنهاست. دیگر آنکه نحوه نواختن دوتار استاد عثمان به طریقیست که از قونیه گرفته تا مسکو و ژاپن والبته خواف از جان با او ارتباط برقرار میکنند. این به نظر شما موسیقی توریستی است؟!!! و آوازهای کسالت آور در مجالس رسمی که حضار از روی اضطرار باید گوش کنند ، آکادمیک است؟ قربان روی ماهت، مردم (متخصص وغیرآن) دوست ندارند این جنس آکادمیک را. سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند. مجالسی بوده است که موسیقیدانهای گوناگون به اجرای برنامه پرداختند،ولی مردم لحظه شماری کردند برا ی ساز استاد عثمان، در آخر،جمعیت حدود 2دقیقه ایستاد سید ابوالحسن مختاباد: جناب محکم اگر متن یاداشتم را دقیق خوانده باشید در هیچ جایی از نوشته به مدرک جناب عثمان ایرادی نگرفتم. ضمن آنکه دیگرانی چون حسین سمندری،یگانه،سرور احمدی و حاج قربان هم مدرکی نداشتند. سخن اصلی من این بود که عثمان در سنت موسیقایی منطقه و با توجه به شیوه های نوازندگی و خنیاگری و نیز اشراف به تمامی گوشه های مهجور(مثلا مرحوم سرور احمدی تا 120 گوشه منطقه را در حافظه داشتند، و یا حاج قربان سلیمانی برخی از نقل ها و قصه های منطقه را که تا 3 ساعت هم خواندنش به طول می انجامید از حفظ بودند)به مانند دیگر اساتید نیست. تاکید من بر وجه توریستی به معنای خوب خواندن و نواختنشان نیست و من هم از موسیقی و صدایشان لذت می برم و به احترامش می ایستم و کف می زنم. اما بحث بر سر شیوه نواختن و دوری و نزدیکی این شیوه به سنت نوازندگی در همان منطقه است.