به کوهها هم رحم نکردهایم، آنها راشکافته و برفراز آنها برجسازی کردهایم. از تالابها هم نگذشته و ارومیه را خشکاندهایم، تالاب انزلی را درمعرض نابودی قرارداده و برخی دیگر از آنها را از صفحهی روزگار محوکردهایم. خودروهایی ساختهایم که سه برابر استانداردهای جهانی سوخت مصرف میکنند و آلودگی زیستمحیطی دارند و شهرهایمان را به پارکینگ بزرگ همین خودروها تبدیل کردهایم. سفرههای زیرزمینی آبی را بیرویه برداشت کرده و کشور را در حوزهی ذخائر آبهای زیرزمینی به مرحلهی ورشکستگی رساندهایم. صنعت را به شهرهایمان آوردهایم اما از بلایی که آنها بر سر محیط زیستمان میآورند غافل شده و کمتر به صنعت بدون آلودگی زیست محیطی اندیشیدهایم. حیات وحش را آماج گلولهی شکارچیان کرده و نسل برخی از آنها را به انقراض نزدیک کردهایم. ما بیشترین زباله را تولید و به بدترین شکل و تفکیک نشده جمعآوری و به نامناسبترین شیوه آن را دفن میکنیم و اقدامات بازیافتی ما با سرعت تولید زباله هیچ تناسبی ندارد.
حالاطبیعت با ما قهرکرده است؛ دیگرآلودگی هوای پایتخت وکلانشهرها به یک روال طبیعی تبدیل شده است و در طول سال، روزهای پرشماری را از سالمندان وکودکان میخواهیم تا از خانه خارج نشوند. ریزگردها چند استان کشورمان را به ستوه آوردهاند. البته گفته میشود منشا این ریزگردها خشک شدن تالابهای کشورهای همسایه است، اما این هم حاصل قهر همسایگان با طبیعت است. بحران آب همه را نگران کرده است. خشکسالی چندسالی است دست ازسرما برنمیدارد. آسمان یا نمیبارد یا اگر می بارد به خاطرخرابکاریهای ما درطبیعت، این نعمت برایمان نقمت میشود و سیل به سراغمان میآید. بیماریهای ناشی از مشکلات زیستمحیطی افزایش یافته و هزینههای درمانی هنگفتی بر جامعه تحمیل شده است.
این دردهای زیست محیطی، دل رهبر فرزانهمان راهم به درد آورد و هشدار ایشان برای توجه ویژه به محیطزیست حالا دیگر حجت را برهمگان تمام کرده است. دیگر دستاندازی به جنگلها، دریاها، دریاچهها، رودها، تالابها، کوهها و دشتها و سفرههای آب زیرزمینی نه حجت شرعی دارد نه مجوز قانونی! حالا هیچ پروژه و اقدامی، با هرگونه اولویتی، نمیتواند بدون پیوست زیست محیطی اجراشود.
در روزهای پایانی زمستان و درآستانهی بهارطبیعت، فرصت خوبی برای آشتی مردم ومسئولان با طبیعت فراهم میشود. حالا که طبیعت جان میگیرد، برای حفظ طبیعت جان بگیریم و مصمم شویم تا هرگز طبیعت را بیجان نخواهیم.
دراین میان مسئولیت قوای کشور و مسئولان جامعه، مسئولیتی مضاعف است. قانونگذاران، قوانین زیستمحیطی متقن و جامعی را وضع کنند و مجریان بر اجرای دقیق آن پای بفشارند و قضات با گناه متجاوزان به طبیعت بدون اغماض وگذشت برخوردکنند تا محیط زندگی مردم سالم و فرحبخش شود.
نظر شما