۰ نفر
۱۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۳

علی دادپی

امسال هم حراج تهران برگزار شد. در مجموع 21 میلیارد و 400 میلیون تومان فروش کل حراج امسال بود. رکورد تاریخی حراج امسال از همه حراجهای قبلی پیشی گرفت و تابلویی از سهراب سپهری، شاعر و نقاش معاص، به قیمت 2 میلیارد و 800 میلیون تومان به فروش رسید. برخی طبق معمول به انتقاد از این حراج و حضور ثروتمندان در آن مشغولند و برخی دیگر آن را بعنوان نشانه دیگری از عمیق شدن شکاف طبقاتی در کشور مورد حمله قرار داده اند. راستش را بخواهید این حراج رویدادی فرخنده است که دیگر به روندی با اثرات نیک تبدیل شده است.

سابقه خرید و فروش آثار هنری در ایران طولانی است ولی هرگز برای این محصولات بازاری منظم و شفاف وجود نداشته است. محدود بودن این خرید و فروش به گروهی از جامعه باعث شده بود تا نه تنها تقاضا برای این آثار محدود بماند بلکه امکان قیمت گذاری این آثار نیز وجود نداشته باشد. برای سالها هم جامعه هنری و هم هنرمندان از اندک بودن تقاضا و محدودیت بازار رنج بردند. با وجود میراث فرهنگی غنی و علاقه وافر بسیاری از جوانان به تحصیل در هنرهای تجسمی این نگرانی همیشه وجود داشت که درآمد هنرمندان اندک باقی خواهد ماند و بازارشان محدود. برگزاری حراج تهران و گسترش گالریهای هنری در کشور از این ترس کاسته اند.

اهمیت حراج تهران به فروش 22 میلیارد تومانی اش نیست،گرچه این مبلغ مهم و در خور توجه است. اهمیت حراج تهران به انگیزه ایست که به دیگران می بخشد و تغییری است که در ذائقه مردم و مصرف کنندگان ایجاد می کند. اول آنکه هنرمندان با برگزاری چنین رویدادهایی تشویق می شوند. زمانی که در یک رویداد هنری امکان چنین فروشی هست بسیاری با تمرکز بر استعدادها و توانایی های خود بطور جدی تری به خلق آثار هنر روی می آورند. قطعا همه آنها موفق به فروش آثارشان به قیمت های حراج تهران نخواهند بود ولی این امیدواری به آینده باعث پویایی و پویندگی در جامعه هنری می شود. دومین اثر حراج تهران تغییری است که در ذائقه و علاقه مردم به آثار هنری ایجاد می کند. بعد از برگزاری این حراج ، علاقه به آثار هنری و داشتن آنها بعنوان یک نشانه ثروت و رفاه تلقی می شود. در نتیجه تقاضا برای آثار هنری افزایش می باید. بسیاری، حتی اگر توان شرکت در حراج تهران را نداشته باشند، از طریق گالری ها و نمایشگاه های هنری آثاری را تهیه خواهند کرد. در نتیجه این افزایش تقاضا درآمد تولید شده در این بخش از اقتصاد افزایش پیدا می کند.

شاید مهمترین اثر حراج تهران همین افزایش تقاضا برای آثار هنری در سطح جامعه باشد. این درست است که از نظر برخی از روشنفکرها پیروی از اغنیا صحیح نیست ولی واقعیت جامعه چیز دیگری را به ما می آموزد. مصرف کنندگان می کوشند کالاهایی را مصرف کنند که به آن رضایت دارند و از سوی دیگر به اعتبار اجتماعی شان می افزایند. در دهه شصت در غیبت بازارهایی مانند حراج تهران این اعتبار را بسیاری در خرید و فروش ملک یا فرش یا طلا جستجو می کردند. حالا این واقعیت را باید به فال نیک گرفت که این اعتبار را می توان بواسط خرید آثار هنری و توجه به محصولات فرهنگی کسب کرد.

برای جامعه ای که دهه هاست عادت کرده از دولت انتظار حمایت از هنرمندانش را داشته باشد، این لحظه ای ناب در خودباوری اقتصادی است. هنرمندان نه مستمری بگیران دولت هستند و نه نیازی به دستگیری دولت دارند. برداشت غلط  از حمایت های دولتی به معنای پرداخت یارانه و هزینه کردن بودجه در پیچ و خم یک دیوانسالاری بی ذوق سالهاست که مانع از رشد و گسترش بازارهای محصولات هنری در کشور شده است. وگرنه هنرمندان خود توان ایجاد درآمد و فروش محصولاتشان را دارند. اینجاست که مهم نیست قیمتهای آثار هنری حراج تهران برای برخی چقدر آزار دهنده است و مهم نیست که برای گروهی دیگر، که هنرمند نیستند، نداشتن سهمی از این درآمدها چقدر دردآور است. این مهم است که این رویداد نشانه گسترش بازار برای محصولات هنری است.

حراج تهران رویداد نیست، یک روند است که باعث مجموعه ای از رویدادهای فرخنده در جامعه هنرمندان کشور شده است. رویدادهای که خوداتکایی هنرمندان کشور و رهایی صنعت محصولات هنری از قید و بند حمایتهای ناکارآمد دولتی را بدنبال داشته است و آثار اقتصادی آن چند برابر میزان فروشی است که همه را به حیرت برده است. آنرا به فال نیک می گیریم. 

*استاد دانشگاه کلایتون

3539

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 422984

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۸:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۶
    7 1
    بد نيست ليست آثار به فروش رفته در حراج تهران و صاحبان اثر و قيمت آنها را در يك جدول منتشر كنيد. ممنون