دستفروش با مامور سد معبر از حیث طبقه اجتماعی و برخوردار از مشکلات اقتصادی و روحی تفاوتی با یکدیگر نمیکنند و هر دو به دلیل مشکلات فراوان، اگر مقابل یکدیگر قراربگیرند، نتیجهای جز درگیری و بیادبی دور از انتظار نیست و بهکرات در خیابانها و محلات و مترو و... شاهد این دست درگیریها بودهایم. برای حل چنین معضلی:
1- حاکمیت باید بپذیرد دستفروشان به جهت ارزانفروشی مورد حمایت افکار عمومیاند. حتی اگر خودشان قادر به دفاع از خویش نباشند مردم ازایشان دفاع میکنند که البته این نوع مناسبات در سایر زمینهها هم قابل تسری است.
2- حاکمیت باید بپذیرد دستهای ازمردم که فراوان هم هستند در پی سیاستهای غلط اقتصادی و بحرانهای پولی، قادر به زندگی آبرومندانه نیستند و با اینکه با تبعات اجتماعی و خطرات ناشی از دستفروشی آگاه هستند لکن به این روش کاسبی تن دادهاند.
3- باید پذیرفت که مهاجران غیرقانونی که از طریق قاچاقچیان و از مجاری غیرقانونی مبادرت به خروج ازکشور میکنند و ریسک دستگیری و زندانی شدن و سقوط در اقیانونوسها و کشته شدن توسط قاچاقچیان نفربر را به جان میخرند، اگر راه قانونی برایشان فراهم شود راضی به پذیرش خفت و خواری و از دست دادن جان و مال و حیثیت خویش نمیشوند!
4- پاک کردن صورت مسئله و این که مشکلات اقتصادی نداریم و اینکه مهاجران غیرقانونی برای بوالهوسی و فرار از مسئولیتهای اجتماعی از کشور خارج میشوند و دستفروشها تنپرور هستند و حضورشان به نظام پولی و درآمدهای مالیاتی کشور صدمه میزند پاسخ اقناعی برای به ثبات رسیدن زندگی عمومی نیست و باید بحرانها، به رسمیت شناخته شود و در یک دوره زمانی مشخص راهحلهای منطقی برای آن اتخاذ کنیم والا شاهد گسست بیشتر درمیان طبقات اجتماعی خواهیم بود.
5- بحران حاصل ازمشکلات اجتماعی منحصر به این دو قشر نیست بلکه در زمینههای فرهنگی و سیاسی هم هرروز شاهد درگیری اقشار مختلفی از جامعه با یکدیگر هستیم. در امر موسیقی و کنسرت و فیلمهای سینمایی و کتاب و تجمعات سیاسی هر روز مشاهده میکنیم بخشی از حاکمیت با استفاده از قدرت و نفوذ در مراکز تصمیمگیری، مانع فعالیت جریان مقابل میشود بدون اینکه منطق مقبولی را برای اراده خویش بازگو کند. ممانعت از سخنرانی نایب رئیس مجلس در شیراز و مشهد و تعطیلی کنسرتهای قانونی و برخی مانعتراشیها بر سر راه فعالیتهای احزاب قانونی، تحت فشار گروههای خودسر، سرپیچی از مقررات و قوانین حتی موازین شرعی در تخریب جریانی از حاکمیت با ایجاد شائبههایی و ... معضلی است که هر از چندی شاهد آن هستیم!
آری اگر به دنبال وحدت اجتماعی هستیم و میخواهیم جامعهای منسجم در مقابل دشمنان خارجی و بدخواهان داخلی داشته باشیم و مانع دلسردی عمومی باشیم؛ باید همه طبقات جامعه را پذیرا باشیم و برای احترام و برخوردارکردن هر یک از امکانات اولیه و زندگی متناسب با شرف و عزت ایرانی و حمایت از جمیع فعالیتهای قانونی و برخورد با قانونشکنان، قانون را حاکم کنیم، و بانگاهی همهجانبه برای رهایی از بنبستهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، اقداماتی جامع داشته و از ایجاد زمینه برای ایستادن مردم در مقابل یکدیگر اجتناب کرده و نظم و انضباط و کارایی را جانشین بینظمی و بیثباتی و خودسری کنیم، و موجبات تعالی و بالندگی را در میان اقشار جامعه حاکم نماییم. زیرا، مردم ایران نیازمند آرامش هستند و یادمان نرود سخنان اخیر وزیر بهداشت و درمان را که گفته است: مشکلات روانی و روحی در جامعه گسترش یافته است اصحاب تریبون، آرامش مردم رابههم نزنند. (نقل به مضمون)
سزاوار نبود در آستانه اربعین حسینی که مردم کشورمان عزادار شهادت امام مهربانشان هستند و میلیونها انسان در راهپیمایی نجف تا کربلا بهسرمیبرند شاهد رفتارهایی باشیم که غم جانگداز آن امام شهید را تحتالشعاع قرار داده و موجبات ناراحتی عاشقان حضرتش را فراهم کنیم!
با استفاده از مدیریت کارآمد و بهرهگیری از تجربیات کشورهای پیشرفته میتوان جامعهای آرام و متین و موقر داشته باشیم، به شرطی که ضرورت آن را حس کنیم. گرچه اگر در صدد چنین ضرورتشناسیای نباشیم با توسعه فضاهای مجازی، افکارعمومی، دستاندرکاران امور را وادار میکنند که درایت و مدیریت کارشناسی شده را جایگزین کنند.
نظر شما