ویژه نامه گروه اندیشه خبرآنلاین به مناسبت بزرگداشت اربعین - بررسی شخصیت حضرت زینب(س) با نگاهی به پیام رسانی تبلیغی کاروان کربلا و آسیب شناسی تبلیغ دینی در عصر حاضر

محمدرضا اسدزاده - کاروان کربلا، رسانه بود. یک رسانه تمام عیار که پیام رسان آن حضرت زینب (س) شد. زینبی که در کانون وحی تربیت شده بود تا بماند و کار حسین(ع) را تمام کند. مهندس سید مجتبی حسینی واژه "پیامبر زن" را برای این مبلغ بزرگ انتخاب کرده است و معتقد است رسالت پیامبرانه زینب(س) از عاشورا تا اربعین و پس از آن، الگوی بزرگی برای نظام تبلیغی ماست.

در گذر بررسی شخصیت این بزرگ زن تاریخ اسلام و بررسی کانون تربیتی او و رسالت تبلیغی او پس از عاشورا، به نقد و تحلیل نظام تبلیغی دینی امروزمان رسیدیم. مهندس سید مجتبی حسینی از جمله محققینی است که تحقیقات فراوانی درباره عاشورا و کربلا داشته است. کتاب " تنها پیامبر زن" اثر او درباره شخصیت حضرت زینب و نقش او پس از کربلاست. این گفت و گو با این نویسنده و محقق حوزه و دانشگاه به مناسبت بزرگداشت اربعین حسینی توسط گروه اندیشه خبرآنلاین منتشر شده است که می خوانید:

اگر بخواهیم رسالت حضرت زینت را بررسی کنیم از عاشورا تا اربعین این رسالت و پس از آن ادامه دارد. این رسالت را چگونه باید تعریف کرد؟

رسالت هر فرد را باید مناسب شخصیت او بررسی کرد. برای بررسی شخصیت حضرت زینب(س) باید اول شخصیت او را بررسی کنیم. این بانو در چه خانواده ای بزرگ شده. در خانه وحی. در خانواده ای که همه عناصر اصلی رسالت اند. شخصیت حضرت زینب در این خانواده شکل گرفته. این شخصیت هم از نگاه وراثتی و ژنیتیکی قابل بررسی است. از نگاه تربیت خانوادگی، از نگاه اجتماعی قابل شناسایی است.

زینب، یعنی زینت پدر و این نامی است که خداوند برای دختری انتخاب کرد ، که با انجام رسالت خویش زینت بخش تاریخ شد و موجب افتخار و سرافرازی خاندان وحی و ولایت گشت. و این است که نام زینب در تاریخ کربلا که تاریخ جاودانگی اسلام و تشیع است، به خاطر فداکاری‌هایش، زیبا،‌ درخشان و جاودانی است. هنگام ولادت زینب کبری، چون رسول خدا در سفر بود، فاطمه از همسرش علی درخواست کرد که نامی برای فرزندشان انتخاب کند. علی علیه السلام در جواب فرمود: من بر پدرت سبقت نمی‌گیرم، صبر می‌کنیم تا پیامبر از سفر برگردد. چون پیامبر بازگشت و خبر ولادت نوزاد زهرا را از زبان علی علیه السلام شنید فرمود: فرزندان فاطمه فرزندان منند ولی خداوند در باره آنان تصمیم می‌گیرد.

بعد از آن جبرئیل نازل شد و پیام آورد که خداوند سلام می‌رساند و می‌فرماید: نام این دختر را زینب بگذارید که این نام را در لوح محفوظ نوشته‌ام. آن گاه رسول خدا زینب را گرفت و بوسید و فرمود: توصیه می‌کنم که همه این دختر را احترام کنند، که او مانند خدیجه کبری است. یعنی همان گونه که فداکاری های خدیجه در پیشبرد اهداف پیامبر و اسلام بسیار ثمربخش بود، ایثار، صبر و استقامت زینب در راه خدا نیز در بقا و جاودانگی اسلام از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

چرا "تنها پیامبر زن". او چگونه رسالتی را بر دوش کشیده است ؟

بله. این بانوی بزرگ در کانون وحی پرورش یافت. این عنوان را باید با بررسی نوع تربیت این بانوی بزرگ شناخت. بدون شک در دوران های مهم تربیت انسان و شکل‌گیری شخصیت او دوران کودکی است. تأثیر پذیری انسان از محیط و اطرافیان خود در این دوره، به مراتب بیشتر و عمیقتر از دوره‌های دیگر زندگی است. اعمال، رفتار،‌ برخوردها و به طور کلی شیوه معاشرت پدر و مادر در خانه و کیفیت ارتباط آنان با یکدیگر و دیگر افراد، در روح و خلق و خوی فرزند اثری مستقیم خواهد گذاشت،‌ روح حساس و لطیف فرزند را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد.

به خاطر این روح الگو خواهی و تربیت پذیری ،‌ پیرامون تربیت کودکان و پرورش فکری، اعتقادی و اخلاقی آنان در روایات توصیه های فراوانی شده است. تأثیر این تربیت ها، به قدری است که علی(ع) قلب کودک و مرکز دریافت های او را همانند زمین خالی و بدون کشتی می‌داند که هر بذری را پذیراست. بنابراین می‌توان شخصیت و آینده کودک را مرهون تربیت ها و پرورش های عملی پدر و مادر دانست که فرزند به صورت الگو از آنان کسب کرده است.

اما زینب، در خانه ای تربیت و رشد یافت،‌ که عالی ترین نمونه زندگی خانوادگی است و در طول تاریخ بشر خانواده‌ای به این بزرگی و عظمت نیامده است و نخواهد آمد. شخصیت زینب در خانه ای شکل گرفت که نور ایمان در آن می درخشید و سرشار از صفا و صمیمیت و آکنده از معنویت و عشق به خدا بود. خانه ای که پدری چون علی دارد و مادری چون فاطمه، پدر و مادر معصومی که تمایلات نفسانی و هوی و هوس در آنان راه نداشت و انگیزه حرکت ها و فعالیت هایشان فقط انجام وظیفه الهی بود. آنان جز به رضای خدا به چیزی دیگر نمی اندیشیدند و جز برای پیشرفت اسلام و نجات بشریت گام برنمی‌داشتند.

زینب در این محیط و تحت تربیت چنین پدر و مادری رشد می‌یابد و در چنین مدرسه ای معارف الهی و آداب اسلامی را فرا می‌گیرد و به تربیت دینی و فضائل اخلاقی دست می‌یابد و به کمال می‌رسد. این خانه از روح زینب، روحی پیامبرانه می سازد و بدین گونه مهم‌ترین و اساسی‌ترین کلاس اداره زندگی ، نظام تربیت اجتماعی و سیاسی و به طور کلی نظام اعتقادی مبتنی بر وحی را از زینب می سازد. خود کانون آموزش مادرش به عنوان دختر پیامبر با آن جایگاه آسمانی دورانی بود که در کنار مادرش حضور داشت و از رفتار و شیوه زندگی او الگو می‌گرفت . او سخنرانی مادرش در مسجد ـ در دفاع از کیان اسلام و ولایت ـ را فراموش نمی‌کرد و از آن درس دینداری و حراست از دستاوردهای جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم را فرا می‌گرفت و حمایت از دین خدا را برای خود فرض و لازم می دانست.

و بالاخره شخصت والایی چون زینب کبری که در کانون ولایت رشد یافته و در سایه این تربیت ها بزرگ شده،‌ دریایی است از معرفت و فضیلت های انسانی و تجربه های اخلاقی و تربیتی که از پدر و مادرش فرا گرفته است. او به عنوان مربی بزرگ و نمونه ‌انجام وظیفه می‌کند و برای اسلام فرزندان برومندی را تربیت می‌کند که نتایج درخشان آن را در آینده تاریخ زندگانی زینب ملاحظه خواهیم کرد. همه اینها را که در کنار هم تحلیل کنیم، زینب (س) پیامبر کربلاست. او رسالتی دشوار را بر دوش دارد. رسالتی پیامبرانه که همان حراست از رسالت پیامبر اکرم است.

اهمیت اربعین از سویی هم به واسطه این پیام رسانی و رسالت حضرت زینب مورد توجه قرار گرفته است؟

گذشته از اهمیت اربعین در جایگاه اعتقادی در نظام دینی، اربعین یک حرکت فرهنگی و اجتماعی است که توسط کاروان کربلا محقق می شود. این رسالت تبلیغی عظیم با حضرت زینب و کاروان اسراء تکمیل می شود. این کاروان در سکوت و فریاد هر دو به یک میزان منادی پیام است. حضرت زینب (س) شیوه تبلیغی خود را متناسب با موقعیت و جغرافیا و زمان و مکان متفاوت تعریف می کند. حرکت کاروان در هر منزل پیام های بیداری بخش را با خود دارد. پیام ها و روش ها همه بیدار کننده است. این کاروان ، خودش یک نظام تبلیغی است. مبلغش دختر فاطمه و علی است. وسائل تبلیغش مبارک ترین پیکرهاست. خون عزتمند ترین انسان ها پشتیبان پیامش بوده است. این است که پیام تبلیغی در جهان را زنده کرده است. این است که از او تنها پیام آوری را می سازد که در متن جامعه رسالت زینبی خود را تمام می کند.

اجازه بدهید همین جا از طرح موضوع تبلیغ گریزی هم به شیوه تبلیغ امروز در جامعه ما حرف بزنیم. ما در نظام تبلیغی اهل بیت و خصوصا در خود عاشورا همه ظرافت ها و دقت ها را می بینیم. اما با وجود همه این حرف ها نظام تبلیغی ما امروز با آسیب های فراوان روبروست. چرا؟

آسیب‌شناسی مبلّغ بحث کهنه‌ای است، اگر چه مصادیق آن نو است، معتقدم یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها این است که ما در تبلیغ دین به بدترین شکلی امروزی شده‌ایم. شاید بعضی‌ها بگویند چالش ما این است که امروزی نشده‌ایم، اما من می‌گویم امروزی شده‌ایم، آن هم به بدترین نحو. برای مثال، بازاریابی برای خودش تبلیغات دارد. دانش‌ها هم در خدمت آن هستند، اعم از اقتصاد، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، هنر و علوم ارتباطات. در حال حاضر، در دانشگاه‌های هنر می‌بینیم که بخش جدی کار و حوزه هدف آنها بازار است. حالا ما از همین ابزارها برای تبلیغ دین استفاده می‌کنیم که اتفاقاً به شکل بدی هم این کار را انجام می‌دهیم، چون برداشت ظاهری می‌کنیم، در صورتی که ماهیت تبلیغات دینی با تبلیغ تجاری متفاوت است.

به نظر شما، شیوه مناسب تبلیغ با توجه به شرایط جامعه امروز چیست؟

پیغمبر (ص) ما معجزه‌اش با پیامش یکی بود. در دین ما روش تبلیغ و محتوای تبلیغ یکی است. این اشتباه است که بخواهیم روش تبلیغ را از جای دیگری بگیریم. گاهی در حوزه‌های مختلف می‌خواهند از فلان برنامه ماهواره‌ای الگوسازی کنند. بعد می‌بینند هزینه کردند و تبلیغ صورت گرفت، اما بهره‌ای نبردند، چون به مسئله جدی توجه نداشتند. در دین ما گفته شده: «الذین یبلغون رسالات الله یخشونه و لا یخشون عهداً عند الله »، یعنی کسانی که تبلیغ رسالت خدا می‌کنند فقط از خدا حساب می‌برند. این اصلاً با مبنای تجارت امروزی فرق می‌کند. در تبلیغات تجاری تمام توجه این است که چطور مردم را جذب کنیم،‌آن هم به هر قیمتی. اصلاً هم توجهی به خدا نمی‌شود. گاهی متأسفانه همین روش در تبلیغ دینی صورت می‌گیرد. می‌گوییم این تعداد با حجاب شوند یا نمازخوان شوند، به هر قیمتی.

در کشور ما گاهی تبلیغات اسلامی محدود به یک سری جملات می‌شود. به فرض در مورد حجاب بارها شنیده شده حجاب مصونیت است، نه محدودیت که جواب هم نمی‌دهد. چرا؟

چون ما از دین پیکر پاره‌ پاره‌ای ساخته‌ایم. چیزی را که برای خودمان حساسیت بیشتری دارد در رأس هرم تبلیغات دینی گذاشتیم. برای مثال، بحث حجاب و نماز در رأس هرم تبلیغات دینی در کشور ما است، اما با توجه به بررسی‌ها به حجاب بیشتر توجه شده. ممکن است کسی بگوید 30 سال در مورد حجاب صحبت شد. آیا دین به جز حجاب مسئله‌ دیگری ندارد؟

بعضاً گفته می‌شود چرا، در مورد نماز من تبلیغات متنوعی دیده‌ام. اما این دین پاره ‌پاره شده و اجزایش دیگر همدیگر را نمی‌سازد. دست من، پای من و صورت من در ارتباط با همدیگرند. آیا به همان اندازه و به همان جدیت، در مورد دروغ و تهمت هم تعصب داریم؟ حالا انصافاً کدام یک کبیره‌تر است؟ اگر قرار است هر چیزی جواب بدهد،‌ در نظام خودش جواب می‌دهد، چون تبلیغات پاره‌پاره و سلیقه‌ای است.

بعضی مسائل در کل اندام واره دین وجود دارد. ما وزن بعضی از مسائل را سنگین‌تر می‌کنیم و بعضی را سبک‌تر. در کتاب نگاه به زن نوشتم که اگر برای زنان تبیین کنیم تو باید عفت خودت را برای حفظ خودت رعایت کنی و حجاب تو فقط در چادر خلاصه نمی شود و مهم پوشش عفیفانه است، او به راحتی می پذیرد. نه اینکه ببیند هیچ کس توجهی به امور مهم او ندارد و فقط اگر چند تار مویش بیرون بیاید، فریادها بلند می شود.

اما نظر مبلغان هم گاهی با یکدیگر تناقض دارد؟

در تبلیغات دینی آمده "کنوا دعاه سامتین" دعوت گر ساکت مردم باشید. آیا ما اینگونه برخورد میکنیم؟ چون نمی‌خواهیم بپذیریم که ما کاره‌ای نیستیم. خیلی ها خودشان را به نام دین معرفی می کنند. هر کس در هر مقام علمی و دینی که باشد قانون گذار نیست. مبلّغ دریافت خود را از قانون می‌گوید. او نباید بر اساس سلیقه خود اصلی و فرعی دین را مشخص کند. خود خداوند به صراحت یک سری از احکام را کبیره خوانده و یک سری را صغیره،‌ در حالی که به جز نماز در تبلیغات دینی، ما توجه بیشتری به صغیره‌ها داریم.

بر این اساس نظام تبلیغی فرد به فرد مهم است یا نظام تبلیغات جمعی؟ کدام یک ارجحیت دارند و کدام یک در نظام تبلیغات دینی مورد توجه هستند ؟

سوال خوبی است. گرفتاری امروز ماست. امروزه در رسانه های ما بیشتر به آمار و درصد توجه می‌شود، در صورتی که پیغمبر (ص) زمانی که حضرت علی (ع) را به یمن فرستادند، گفتند فرد فرد مردم را در نظر بگیر. ما فرد را فراموش کرده‌ایم. فرد است که نیاز به دیده شدن دارد. در تبلیغات تجاری فرد مهم نیست. تجارت با مهره‌ها طرف است، اما در تبلیغات دینی قرار نیست عده‌ای بروند و عده‌ دیگری بیایند. پس مبلّغ با درون انسان‌ها برخورد می‌کند. ممکن است زمان بیشتری بخواهد، اما ماندگار است، چون ایمان در قلوب نفوذ می‌کند.
گاهی ما در تبلیغات ماکارونی و شامپو با توجه به محدودیت‌های ایران، به بهترین نحو تبلیغ می‌کنیم. آیا در تبلیغات دینی هم این‌گونه‌ایم؟ به عنوان نکته آخر این را دوباره می‌گویم که در بحث تبلیغ اگر الگوی ما خود دین باشد، همه ویژگی‌هایش قطعاً جواب می‌دهد و اگر هم جواب نداد، دلیل ناموفق بودن نیست. پاسخ فرمول این عالم است.

/62

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 125386

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • امير IR ۱۳:۲۴ - ۱۳۸۹/۱۱/۰۳
    0 0
    كونوادعاة الصامتين / صحيح است / با تشكر از گفت و گوي زيبايتان
  • بدون نام IR ۰۳:۰۱ - ۱۳۸۹/۱۱/۱۲
    0 0
    nazare mardomo neminevisin pas chera minevisin "ersale nazar" albate in nazare fingilisho shayad bezarin roo site . chon ye jooraee be naf e khodetoon e amma bekhore too saretoon ma ke hamash khabaronline mikhoonim az badbakhtie dige
  • محمد IR ۰۰:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۱
    0 0
    با سلام و عرض ادب / سالیان گذشته تعداد زیادی از متن سخنرانی جناب آقای حسینی را که درباره‌ی خانم زینب کبری سلام الله علیها بود به نام «تنها پیامبر زن» را تهیه کرده و بین دوستان به صورت هدیه پخش کردم. تا چند وقت پیش هم نسخه‌ای از آن در کتابخانه‌ی شخصی موجود بود که به تازگی مفقود شده؟؟ الغرض اگر این جزوه‌ی سخنرانی خدمتتان هست ممنون می‌شم اگر راهنمائی بفرمائید تا تهیه کنم. با تشکر