۵ نفر
۹ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۵:۳۶

مدیریت در حوزه فرهنگ چه تفاوتی با سایر حوزه​ها دارد؟ یک مدیر فرهنگی چه ویژگی​هایی باید داشته باشد تا بتواند هم اعتماد اهل فرهنگ و هنر را به دست بیاورد و هم نسخه​ای برای بهینه سازی اوضاع این حوزه بنویسد؟ آیا در حوزه فرهنگ و هنر هم می​توان براساس سلیقه یا تفکری شخصی عمل کرد ؟

 مثلا اگر یک هنرمند- نویسنده، کارگردان ،بازیگر یا ...- در راس یک نهاد فرهنگی هنری قرار بگیرد و خودش از لحاظ فکری و عقیدتی متعلق به یک جریان باشد، می تواند و باید سایر جریان​ها را نفی کند و تنها مروج و مبلغ جریانی باشد که از دل آن برآمده؟ اصلا تفکر و جریان فکری به کنار، اگر یک کارگردان تئاتر که گرایشی خاص به آثار اجتماعی دارد،و دست برقضا بر راس یک مجموعه تئاتری قرار گرفته می​تواند و باید فقط به این نوع از تئاتر امکان حیات بدهد و سایر رویکرد​ها در این حوزه را نادیده بگیرد؟

جای یک برنامه​ریزی مدون برای قانون​مند کردن رفتار نهاد​های نظارتی در  حوزه فرهنگ و هنر چقدر  خالی است؟ عملکرد نهاد​های نظارتی ما چقدر  وابسته به سلیقه مدیران است و با تغییر مدیران در حوزه​های مختلف متر و معیار نظارت​ها چقدر تغییر می​کند؟  مساله نظارت با این شکل و شیوه اصلا درست است یا غلط؟

آیا ما طی این سال​ها توانسته​ایم یک استراتژی فرهنگی را با نظر کارشناسان واقعی این حوزه تدوین کنیم و به آن پایبند باشیم؟ آیا در حوزه فرهنگ و هنر می​توان با دستور حکم راند و مثلا امر کرد که از این لحظه که من پا به اتاق مدیریت می​گذارم  سینما یا ادبیات باید در فلان مسیر حرکت کند؟ آیا هر رویکردی را که یک مدیر فرهنگی دنبال می​کند، جامعه می پزیرد؟ یعنی اگر مدیری دوست داشته باشد سینمای ایران رنگ و بوی حماسه بگیرد، بدون توجه به وضعیت اجتماعی و درصد پذیرش این رویکرد از سوی جامعه می​توان به موفقیت او خوشبین بود؟

آیا تولید آثار فاخر فرهنگی فرمول دارد و به راحتی می​شود  تولید آن را در دستور کار قرار داد؟ اگر چنین است چرا این فرمول را نمی شود به کار بست و در عرض چند سال مثلا 20 حافظ و سعدی تولید کرد؟ آیا هنرمند محصول مدیریت است یا استعدادی ذاتی برای خلق دارد و مدیر فقط می​تواند مسیر را برای او فراهم کند؟ چند درصد از موفقیت هنرمندان را می​شود به پای مدیران نوشت؟ راکد شدن بازار فرهنگ و هنر و تولید نشدن آثار فرهنگی مورد توجه کارشناسان و افراد جامعه چه ارتباطی با رویکرد​های مدیران دارد؟

رابطه دولت با فرهنگ و هنر چگونه رابطه​ای باید باشد؟ دولت خودش را باید در نقش تولید کننده و سرمایه گذار ببیند یا سیاستگذار؟ آیا وظیفه دولت فقط نظارت و ممیزی است یا نه بیش از آن که کار به ممیزی و نظارت بیفتد باید اعتماد سازی کرد؟ تولید دستوری فرهنگ در هر حوزه​ای بدون توجه به سلیقه جامعه چه تاثیری بر بازار آثار هنری می گذارد؟ آیا آمار واقعی از این تولیدات و میزان مصرف آن​ها در جامعه وجود دارد؟

این پرسش​هایی است که طی هفته​های اخیر با برخی از مهمانان کافه خبر و خصوصا مدیران سابق فرهنگی که مهمان ما در خبرآنلاین بوده​اند،در میان گذاشته​ایم و قصد داریم در هفته​های آینده هم این روند را ادامه دهیم تا شاید بتوانیم از مجموع این بحث​ها به آسیب​شناسی مدیریت در حوزه فرهنگ برسیم. شما هم اگر نظری دارید می توانید به صورت کامنت مطرح کنید.

کد خبر 154494

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =