این حافظ استقلال مملکت و دافع بلاها، یعنی سید بحرینی، یکبار مبلغی پول از شاه گرفت و خانهای خرید، اما خانه کوچک بود. درباریان طرفدار سید بحرینی به عرض شاه رساندند که آن خانه کوچک در شأن سید عالیقدر نیست! امر ملوکانه صادر شد که از صندوق دولت مبلغ شش هزار تومان بابت خرید خانه ای دیگر فورا به سید بحرینی تحویل شود.
این خبر را به اطلاع مسیو نوس که در آن زمان مأمور تنظیم امور مالی ایران بود، رساندند. مسیو نوس پس از شنیدن این فرمان گفت: به طور حتم شاه نمیداند که شش هزار تومان چه مبلغی است!
پس امر کرد شصت کیسه پول نقره از قرار هر کیسه صد تومان حاضر کردند. کیسهها را در سینیهای بزرگ گذاشتند و فراشان آنها را بر سر گرفته و به دربار بردند تا در حضور شاه به سید عالیقدر تحویل شود.
شاه از دیدن آن همه سینی و کیسههای پر از پول تعجب کرد و گفت: بقیه را برای صرف جیب، خرج روزانه دربار، به صندوق سلطنتی تحویل دهید.
اما درباریان که در این مواقع به هم نان قرض میدادند به عرض اعلیحضرت رساندند که «وعده سلطان نباید تخلف کند» و طبق درخواست آنها تمام مبلغ به سید تحویل شد...
* ابوالحسن بزرگ امید، از ماست که بر ماست، صفحه ۱۳۶.
60
نظر شما