گشت ارشاد مارمولک نیست. اما شباهت های محتوایی جامعه شناختی و معناشناختی با آن دارد.خط روایی مارمولک به گونه ای طرح ریزی شده بود و داستانک هایش ساماندهی ، که توانسته بود یک ضد قهرمان را برای تماشاگرانش محبوب نماید و عمده همذات پنداری های بیننده هایش در باره وی باشد.
چه او سر نماز در مقام امام جماعت ایستاده بود و چه وقتی با جناب سرهنگ موش و گربه بازی راه می انداخت و چه در موقعیت های دیگر ، هیچ کس به این فکر نمی کرد که یک روحانی دارد از پوشش خود استفاده می کند.کسوت روحانی مدنظر بیننده نبود جایی که در گشت ارشاد نیز ( با تمام تفاوت ها در خط داستانی و داستانک های گاهی بی ربط اش) خلق الله به یاد حزب الله و انصار حزب الله نمی افتند و اگر هم بیفتند بسیار گذرا است.
داستان فیلم چند قربانی اجتماعی را دارد نشان می دهد.جوان هایی که اگرچه خلاقکارند اما به دلیل موقعیت اجتماعی و نبود آگاهی به این روز افتاده اند. این ها می توانستند در کسوت معلم و تاجر و خلبان و غیره و ذلک هم در بیایند. گشت ارشاد کسی را نشان نکرده و قصدی برای توهین به هیچ شهروندی را ندارد همانگونه که مارمولک قصد فرهنگی داشت و موفق هم شد ، گشت ارشاد اگر نمایشش توقیف نمی شد شاید منشا اثری هم برایش می توانستیم متصور باشیم. اگرچه هرچه را پنهان کنیم و زینهار دهیم بیش از پیش دیده می شود.
نظر شما