کنسرت بداهه‌نوازی تار و سه‌تار محمدرضا لطفی یکی از مهمترین رویدادهای موسیقایی اصفهان در بهار و تابستان امسال بود.

نفیسه حاجاتی: «لطفاً عکس نگیرید. خواهش می‌کنم» محمدرضا لطفی یکی از رسانه‌ای‌ترین چهره‌های موسیقی کشور است. رسانه‌ها را دنبال می‌کند و بسیار حساس است. در کنسرت‌هایش فقط عکاس گروه برگزار کننده می‌تواند عکاسی کند بنابراین روزنامه‌نگارها می‌توانند روی بلیت کنسرت برای اصحاب رسانه، حساب کنند اما عکاسان، نه!
 
هنوز ساعت هشت ونیم نشده که جمعیت وارد سالن رودکی ملک‌شهر اصفهان می‌شوند با بلیت‌های آبی و قرمز و سبز و زرد. بلیط ‌آبی‌ها لبخندزنان تمام طول سالن را درمی‌نوردند و آن‌جا جلوی سن می‌نشینند. بلیت زردها اما احتیاجی نیست زیاد راهپیمایی کنند، می‌توانند همان انتهای سالن صندلی‌هایشان را پیدا کنند. من در دسته اول هستم؛ ردیف اول، صندلی 22 و دو دختر نوجوانی که توی راه دیدمشان، در دسته دوم. دخترها خواهرند، یکی دف و عود می‌زد و آن یکی، تار و خب پول‌ توجیبی‌هایشان فقط به صندلی‌های زرد رسیده؛ این را خواهر بزرگتر توی راه با خنده و شوخی می‌گوید و بعد از هیجانش برای دیدن بداهه‌نوازی استاد تعریف می‌کند.



چراغ‌ها که خاموش می‌شوند و کف زدن‌ها آغاز، محمدرضا لطفی، نبیل یوسف شریداوی و سجاد منصوری می‌آیند روی سن تاریک که با شمع‌های کوچک تزیین شده. استاد برعکس شب اول که با حضار، ده دقیقه خوش و بش کرده و گفته: «جای استاد کسایی در ردیف اول خالیه»، حالا بی‌هیچ حرفی آرام نشسته، تار را در آغوش گرفته و چشمش به انتهای سالن است. می‌گوید: «درها رو ببندید.» منتظر است که سالن ساکت، کاملاً ساکت شود و حالا آرام آرام صدای تار محمدرضا لطفی را می‌شنویم.



از مسئول برگزاری کنسرت در اصفهان، خواهش کرده‌ام که اجازه بدهد همانجا روی صندلی، چند عکس و ویدئو بگیرم و او هم گفته اگر از جایم بلند نمی‌شوم و صدای شاتر هم بلند نیست، اجازه دارم. مشغول ویدئو گرفتنم که صدایی آرام کنار گوشم می‌گوید، لطفا فیلم نگیرید و بعد خانمی از بستگان نزدیک استاد که دو صندلی آن طرف‌تر نشسته می‌آید روی صندلی کناری می‌نشیند و می‌گوید: «لطفاً عکس نگیرید. خواهش می‌کنم. فقط عکاس کنسرت اجازه عکس گرفتن داره. در همه کنسرت‌های استاد همینطوره.» آرام می‌نشینیم و به صدای تار گوش می‌دهیم؛ به صدای تار و صدای محمدرضا لطفی که حالا با هم‌نوازی دف و تنبک، بیت «یا دوست، یا دوست» و «دست من و دامن تو» را در اوج، تکرار می‌کند. تار را کنار می‌گذارد و خودش هم دف را برمی‌دارد. حالا دو دف و تنبک و صدای «یا دوست» که اوج می‌گیرد و بعد آرام، فرود و پایان بخش اول. چراغ‌ها که روشن می‌شوند، خانم کنار دستی، با خوشرویی عذرخواهی می‌کند و توضیح می‌دهد که استاد بسیار روی صداهای اضافه حساس است و حتی ممکن است کنسرت را قطع کند.



بخش دوم بعد از 10 دقیقه استراحت، آغاز می‌شود. لطفی حالا قرار است سه‌تار بزند. همه آماده‌اند میکروفن‌ها اما انگار زیاد نه! استاد، میکروفن‌ها را کمی جا‌به‌جا می‌کند، به نظر کمی دلخور می‌آید یا شاید خسته. جای میکروفن‌ها را تغییر می‌دهد و از همانجا به مسئول صدا توضیحاتی می‌دهد. بعد آرام آرام شروع می‌کند. قسمت اعظم بخش دوم صدای آرام سه تار را می‌شنویم و صدای محمدرضا لطفی که «هوای وطنم، آرزوست» را می‌خواند. بعد چند دقیقه شریداوی و سجادی به اشاره استاد شروع می‌کنند به هم‌نوازی و اوج. بعد نوای سه‌تار و ناگهان تمام؛ ناگهانی‌ای هم برای ما و هم برای هم‌نوازان استاد که به اشاره او می‌فهمند بخش دوم تمام شده، می‌ایستند و در میان تشویق حضار از سالن خارج می‌شوند.



روز بعد از کنسرت که به تلاش کامیار فانیان، محقق موسیقی شرق و شمال خراسان، شاگرد لطفی و مسئول برگزاری کنسرت در اصفهان می‌توانم با استاد صحبت کنم، از تفاوت شب اول و شب دوم می‌پرسم. می‌گوید: «همیشه در شب اول کنسرت آدم با تنش‌هایی رو‌به روست و خب این مسئله در بداهه نوازی خیلی تاثیر دارد. در مورد کنسرت‌های من، همیشه شب دوم بهتر است.» می‌گویم: «اما در مورد کنسرت اصفهان، انگار این مسئله متفاوت است؟!». استاد اما تاکید می‌کند که خودش شب دوم را بیشتر دوست داشته و تفاوت‌هایی در سه‌تار نوازی‌اش بوده که در کنسرت‌های قبلی سابقه نداشته‌اند. بعد با لبخند اضافه می‌کند که غافلگیری مخاطبان را دوست دارد و مثال می‌زند که در کنسرت سوییس 5 دقیقه بعد از پایان اجرا هنوز هیچ صدایی از سالن در نمی‌آمده و بعد تازه مخاطبان متوجه پایان اجرا شده‌اند و شروع کرده‌اند به تشویق کردن.

کنسرت بداهه‌نوازی تار و سه‌تار محمدرضا لطفی یکی از مهمترین رویدادهای موسیقایی اصفهان در بهار و تابستان امسال بود که به همت شرکت غوغای سکوت شهر با همکاری موسسه آوای شیدا 15 و 16 تیر  در اصفهان برگزار شد.  
 
58244
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 226507

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 23
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سلیمان IR ۱۸:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
    33 12
    استاد هفته گذشته در شهر کرمانشاه بودند. لذت بردیم از صدای سازشان. البته دو همراه تنبک و دف زن استاد بسیار کارشان ضعیف بود و به هیچ وجه در حد تار استاد نبودند. از سوی دیگر در کنسرت کرمانشاه استاد در میانه تار زدن می خواندند که چندان جالب نبود.
  • امیر IR ۲۲:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
    21 14
    در کارش استاده ولی کلا خیلی عاشق این هست که خودش رو بزرگ ببینه. استاد شما همینجوری هم بزرگ هستید پس فروتنی درپیش بگیر که مردم بیتشتر دوستت داشته باشند
  • بدون نام IR ۲۳:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
    8 18
    حس استاد ایشان را وادار می کند چند بیت شعری را به مناسبت در حین کنسرت بخوانند. همه هم با این طرز اجرای استاد عادت دارند و مشتاق شنیدن صدای استاد هستند. اگر کسانی علاقه به خواندن استاد ندارند می توانند به سالن کنسرت نیایند. همیشه همین ماجرا پس از هر کنسرت هست که چرا ایشان می خوانند.
  • آرش IR ۰۹:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    9 9
    نمی دونم چرا جدیدا مد شده همه نسبت به استاد لطفی با گوشه کنایه صحبت میکنن .
    • آروین IR ۱۰:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      18 8
      به دلیل اینکه با مصاحبه هایی که انجام دادن توهین به استاد شجریان کردن دوست عزیز!در استاد بودن ایشان شکی نیست ولی به نظر من یک هنرمند مردمی نیست البته گفتم نظر من.
    • امیرعلی FR ۱۶:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      8 6
      آروین عزیز ممکنه بگی "هنرمند مردمی" به نظر تو چه هنرمندیه؟ به نظر من لطفی هنرمند مردمیه به این دلایل: بیش از چهل ساله که در عرصه موسیقی ایرانی فعاله، در داخل و خارج ایران شاگردان زیادی تربیت کرده، بیش از 400 کنسرت برگزار کرده و هنرش رو به صورت مستقیم در اختیار مردم قرار داده، سی دی آثارش رو منتشر کرده، فیلم کنسرت هاش رو هم همینطور، شاگردی استادانش رو کرده، موجب مطرح شدن خواننده ها و نوازنده های زیادی شده. سخنرانی کرده، مقاله نوشته، کتاب تخصصی چاپ کرده، موسیقی دستگاهی رو از نابودی نجات داده، به جوانها بها و میدون داده، آهنگ ساخته، آثارش جزو خاطره ملی ایرونی ها شده. سکه و دلار و باغ هم نگرفته... حالا مردمی نیست چون از استاد شجریان انتقاد کرده؟ انتقاد با توهین فرق داره!
    • آروین IR ۱۹:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      3 4
      دوست محترم آقای امیر علی صحبت شما در مورد انتقاد یا توهین پذیرفته میشه ولی هر چیزی هم که من گفتم هم نظر شخصی من بود.
    • مهدی IR ۱۰:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
      1 1
      خیلی ساده است عزیزم. چون خود آقای لطفی بیشتر از همه راجع به دیگران با گوشه کنایه صحبت می کنه . لطفی ارزش هنر والای خودش رو حتی خودش هم نمی دونه حیف لطفی و حیف این همه کنایه و انتقادات غیر منصفانه . کاش لطفی میدونست خیلی بزرگتر از ایناست که بخواد با این ادبیات اخیر خودش رو بزرگ کنه .
  • بدون نام IR ۱۳:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    6 4
    متاسفانه اجرای ایشون در اصفهان بسیار ضعیف بود در حدی که واقعا ما از استاد تعجب کردیم
  • بدون نام FR ۱۵:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    2 1
    با سلام و درود خدمت خانم حاجاتی، ورود عکاسان به کنسرت استاد لطفی ممنوع نیست، بلکه عکاسی و فیلم برداری از اجرای استاد بدون اجازه ایشان ممنوع است. عکاسان می توانند مانند هر فرد دیگر به کنسرت بروند.
    • نفیسه حاجاتی IR ۲۳:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      0 2
      با سلام خدمت شما، بله مطمئناً حق باشماست کسانی که عکاس هستند می‌توانند به این کنسرت‌ها بروند ولی البته نه در کسوت عکاسی. منظور تیتر این است.
  • ارسلان امانتی IR ۲۰:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    5 3
    با تمام احترامی که برای استاد دارم باید به عوان کوچک ترین عضو خانواده عکاسی ایران این را بگویم که آقای لطفی این عکاسان و گروه تصویری هستند که تصویر شما را انعکاس می دهند.اگر عکاس نباشد سندیت کنسرت شما فقط مطالبی می باشد که شاید برای مخاطب خسته کننده باشد و شاید فقط تیتر آن خوانده شود. صدای شاتر عکاس گروه شما را آزار نمیده؟فقط صدای شاتر دوربین های کوچک مردم شمارا آزار میدهد؟مردم می خواهند یک خاطره تصویری از کنسرتی که بابتش هزینه دادند داشته باشند. امیدوارم با همین روش پیش بروید و فقط صدای شاتر عکاس گروه مثل لالایی شب برای شما باشد. ارسلان امانتی تیرماه 91
    • بی نام IR ۲۳:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      1 3
      دوست عزیز، البته قبول کنید که قانون عکس نگرفتن برای مردم باید وجود داشته باشد. در همین کنسرت من حضور داشتم و دیدم که چندین بار افرادی با اعتماد به نفس بلند شدند و عکس گرفتن. صدای شاتر که هیچ نور فلاششون ما رو کور کرد. و من مدام از خودم می پرسیدیم این عکس های با نور فلاش و هول هولکی که همه شون فلو و به دردنخور میشن، چه فایده دارن؟!
    • پوریا FR ۰۲:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
      1 4
      آقای امانتی با سلام و عرض احترام، با همه احترامی که برای حرفه عکاسی و شما و همکارانتان قائل هستم (و خودم هم به صورت آماتور عکاسی می کنم) نکاتی در مورد عکاسی در کنسرت موسیقی هنری و جدی وجود دارد که به نظر می آید از جانب شما و سایر همکاران تان بد برداشت شده است. پیشنهاد می کنم پیش از قضاوت در این مورد، اول علت عدم امکان عکس و یا فیلم برداری از کنسرت استاد لطفی بدون اجازه شخص ایشان را از خودشان مستقیما جویا شوید. مطمئن باشید که دلایل ایشان قانع کننده است. قرار بر این نیست که عکسی از کنسرت در اختیار خبرگزاری ها قرار نگیرد، بلکه عکاس کنسرت موظف است عکس های منتخب را در فاصله کوتاهی پس از هر شب اجرا در اختیار خبرگزاری ها قرار دهد. اگر کوتاهی در این مورد صورت گیرد، عکاس کنسرت مسئول است و نه استاد
  • ارسلان امانتی IR ۰۹:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
    3 2
    پوریا عزیز من دیدم که مردم در کنسرتها با فلاش عکاسی می کنند.اما عکاس حرفه ای که نظر مثبت روی قضیه دارد و قصد آزار و اذیت ندارد چرا این رفتار باید بشه باهاش؟؟ عکاسی که با کارتی که ذر دستش هست یک هوییتی دارد.به نظر من بجای اینکه این کار خودخواهانه رو انجام بدن پیشنهاد می کنم که حداقل عکاسان حرفه ای که به کنسرت می آیند رفتار مناسبتری با حرفه و شغل آنها شود.
  • ر. جلیلی IR ۱۳:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
    2 0
    با سلام خدمت خانم حاجاتی و آقای امانتی. من همان فردی هستم که در کنسرت اصفهان از خانم حاجاتی خواهش کردم که عکس نگیرند، متاسفانه فرصت نشد به طور کامل علت این مسئله را به ایشان توضیح دهم و تنها یک علت از علل مختلف این امر ذکر شد. با همه احترام نسبت به عکاسان و همچنین خبرنگاران که بازتاب کنسرت ها و برنامه های فرهنگی در رسانه ها مدیون حضور و زحمت این عزیزان است، نکاتی وجود دارد که بعضا به دلایل مختلف در کشور عزیز ما ایران نسبت به رعایت آنها فرهنگ سازی نشده و کمتر مراعات می شوند. توضیح کل داستان از حوصله یک نظر در این بخش خارج است و من به شخصه سعی خواهم کرد در نامه شیدای آینده مطلبی در این مورد بنویسم. اولین دلیل در عدم امکان عکس برداری در کنسرتهای محمدرضا لطفی، رعایت حقوق معنوی هنرمند است.
    • نفیسه حاجاتی IR ۱۴:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
      0 0
      سلام خانم جلیلی عزیز، از توضیحات خوبتان ممنون و چه خوب که در نامه شیدا، در این مورد خواهید نوشت.
    • جلیلی IR ۱۱:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
      1 0
      خانم حاجاتی عزیز با سلام و تشکر بابت گزارش خوبتان. از لطفتان متشکرم. ارسال مطلب، مقاله و یا گزارش به نامه شیدا برای همگان آزاد و چاپ آن با صلاح دید موسسه آوای شیداست، امیدوارم بتوان مطلبی تهیه و چاپ کرد که موجب رفع سوء تفاهم در این مورد گردد.
  • ر. جلیلی IR ۱۳:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
    2 0
    (ادامه نظر قبل) عکس، تصویر و صوت هر اجرا حقوق معنوی شخص هنرمند محسوب می شود. خانم حاجاتی در مورد کنسرت نیویورک از من سئوال کردند، جالب است برایتان بگویم نیویورک تایمز چند روز پیش از اجرا با آقای لطفی تماس گرفتند و اجازه خواستند تا در زمان تمرین و پیش از اجرای کنسرت عکاس روزنامه چند عکسی از ایشان بگیرد، پس از موافقت آقای لطفی، عکاس فایل عکس ها را برای ایشان ارسال و با صلاح دید ایشان یکی دو عکس را در روزنامه به چاپ رسانید. مقررات سالنهای حرفه ای موسیقی در غرب به عکاسان اجازه حضور برای عکاسی نمی دهد مگر با اجازه شخص هنرمند. سالن در اجاره برگزارکننده است که مخارج اجرا را عهده دار می باشد، همانطور که عکاس و فیلمبردار و صدابردار برای ضبط اثر در نظر می گیرد و هزینه ایشان را پرداخت می کند
  • ر. جلیلی IR ۱۳:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
    1 0
    (ادامه نظر قبل) در ایران برگزارکننده کنسرت های محمدرضا لطفی موسسه آوای شیدا است که حق تالیف آثار ایشان را عهده دار است. پس از کنسرت همانطور که تا به حال شاهد بوده ایم هم سی دی صوتی و هم تصویری کنسرت منتشر و در اختیار علاقمندان قرار می گیرد. به این ترتیب هر عکس، صوت و یا تصویر کنسرت اجرا شده دارای حق تالیف است و رعایت آن نکته ای است که باید فرهنگ آن در کشور ما نیز جا بیافتد. مایلم نکته دیگری را نیز بگویم، مسئولیت نگهداری از آرشیو عکس های استاد به عهده من می باشد، من گرچه گاه به ضرورت در کنسرت های خارج از کشور تصویربرداری و یا عکاسی کنسرت را عهده دار بوده ام اما در هیچ یک از کنسرت های ایشان در ایران عکس برداری نکرده ام، گرچه اجازه داشته ام و این امر به دلیل رعایت حق عکاس کنسرت بوده است.با درود
  • ر. جلیلی IR ۱۵:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
    1 0
    برای مدیر یت سایت-بخش موسیقی: با تشکر از درج دو نظر اول، لطف بفرمائید و نظر سوم را هم که خاتمه بحث است درج بفرمائید. اگر جمله اول من برای درج نظر سوم برایتان سوال برانگیز است، مایلم عنوان کنم همانطور که می دانید برگزارکننده کنسرت و پرداخت کننده مخارج کنسرت موسسه آوای شیدا است، جناب آقای فانیان مدیریت برگزاری کنسرت را به عهده داشته اند و شرکت غوغای سکوت شهر مسئولیت دریافت مجوز کنسرت را عهده دار بوده است. به این ترتیب فیلمبردار، صدابردار و عکاس کنسرت تحت قرارداد با آوای شیدا عمل کرده اند و دستمزد خود را نیز از همین موسسه دریافت می کنند و نه فرد یا شرکت دیگر. جمله انتهای گزارش سرکار خانم حاجاتی به این صورت صحیح می باشد: "به همت موسسه آوای شیدا با همکاری شرکت غوغای سکوت شهر"و نه بالعکس. با تشکر
  • بدون نام IR ۰۱:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
    4 1
    چقدر استا ناز داره . بزرگترین کنسرت دنیا پر از عکاس است و مردم هم عکس میگیرند .چه چیز هایی ما که نشنیدیم من ایشان را نمی شناسم ولی این خبر نظرم را جلب کرد . جالب بود
  • بدون نام IR ۱۱:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
    2 3
    خوب باز نگفتن ورود اقایون ممنوع