برای آنکه بتوانیم راه حل مناسبی برای کنترل و مهاربحران ناشی از افزایش نرخ ارز در ایران بدست آوریم لازم است به دلایل اصلی توجه کرده و از تحلیلی های احساسی اجتناب کنیم

در روز دوشنبه 20 شهریور 1391 بازار ارز تهران روز بسیار بدی را شروع کرد ابتدای صبح هر دلار برابر با 2200 تومان معامله شد نزدیک ظهر این رغم به 2400 تومان رسید و در اواخر روز کاری رقم 2730 تومان را تجربه کرد . یعنی فقط در یک روز ریال نزدیک به یک چهارم ارزش خود را از دست داد و به پائین ترین رقم در طول تاریخ مبادلات ارزی در ایران رسید

در اینجا چهار سئوال اصلی مطرح است :

1- چرا این مقدار از ارزش ریال تنها در یک روز کاسته می شود ؟ دلایل اصلی و فرعی چنین تحول مهمی در بازار ارز ایران چیست؟

2- تاثیرات این کاهش نرخ ارز بر اقتصاد ایران چه خواهد بود؟

3- این روند تا کجا ادامه می یابد ؟

4- برای کنترل بازار ارز چه می توان کرد ؟

در اینجا پاسخ کوتاه و جامع به هر چهار پرسسش اساسی کاری دشواراست اما در حد بضاعت می توان گفت:

الف: ریشه یابی علت ها و دلایل اصلی و فرعی ماجرای سقوط ارزش ریال

1- دولت طبق معمول توطئه گران و دلال های سود جو را مسئول می داند و معتقد است آنها برای سوداگری بیشتر و ماهی گیری ازآب گل آلود با استفاده از سرمایه های سرگردانی که دارند تلاش می کنند با اقدام های خود اولا سود بیشتری بدست آورند و ثانیا مانع اجرای برنامه های عمرانی دولت بشوند

2- در مقابل عده دیگری از مخالفان دولت ، بی سیاستی بانک مرکزی و تلاش برای کسری بودجه دولت از طریق فروش ارز را دلیلی برای کاهش شدید ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی می دانند . آنها معتقدند چون دولت بزرگترین تامین کننده ارز در بازار آزاد از طریق واسطه گران است با تزریق کم ارز به بازار موجب کاهش عرضه ارز به بازار شده ودر نهایت با توجه به افزایش تقاضا برای تبدیل ریال به ارزهای خارجی به دلایل مختلف نرخ ارز خارجی افزایش پیدا کرده است . کسانی که با این دیدگاه موافق هستند می گویند دولت با گران فروختن ارز ، کسری بودجه خود را برای پرداخت یارانه ها به مردم جبران می کند

3- بعضی از اقتصاد دانان نیز معتقدند عوامل ناشی از تحریم های اقتصادی غرب و جو روانی حاصل از گسترش این تحریم ها پس از ارائه گزارش دوره ای آژانس بین المللی انرژی هسته ای نقش کلیدی در تمایل سود جویان و سوداگران برای تبدیل ریال به ارز خارجی ، ایفاء کرده است. با این حال انها بر این موضوع تاکید می کنند که نرخ واقعی مبادله پس از چند روز آینده تثبیت می شود و این نرخ بیشتر تحت تاثیر عامل روانی بازار است

به باور نگارنده هر سه نظر را می توان به دلایل مختلف رد یا تائید کرد اما آنچه که اهمیت دارد این واقعیت است که هم عوامل داخلی در این موضوع نقش کلیدی دارند و هم عوامل خارجی و نباید با برجسته کردن یک عامل از عوامل دیگر غفلت کرد مهم ان است که ما برای ریشه یابی این معضل اقتصادی به دور از جو سازی های معمول سیاسی تبلیغاتی تلاش کنیم ریشه های اصلی بیماری اقتصاد ایران را شناسایی و به تدریج این مشکلات را برطرف کنیم

ب: تاثیرات

1- در نگاهی خوشبینانه کاهش ارزش برابری ریال با ارزهای خارجی ، موجب کاهش واردات کالا از سایر کشورها می شود زیرا به دلیل گران شدن ارز خارجی نرخ تمام شده کالاهای خارجی در داخل کشور افزایش می یابد و بطور طبیعی مشتریان کمتری خواهند داشت . در مقابل صادرات ایران افزایش می یابد زیرا نرخ تمام شده ان برای مشتریان در سایر کشورها ارزان تر خواهد شد و در نتیجه تمایل برای خرید کالاهای ایرانی افزایش می بابد . منتهی مشکل آن است که از طرفی بعضی از کالاهای وارداتی جزو اقلام ضروری صنایع کشور هستند و با گران شدن انها هزینه تولید کالاهای داخلی وابسته به مواد اولیه خارجی گران می شود و ثانیا به دلیل اعمال تحریم های یکجانبه غرب در عمل امکان افزایش صدور کالا و انتقال ارز حاصل از این مبادلات به داخل کشور محدود شده است

2- درنگاهی بدبینانه افزایش نرخ ارزخارجی موجب کاهش رفاه عمومی از طریق کاهش واردات کالاهای ضروری و نیز افزایش بیکاری و تورم حاصل از افزایش قیمتها برای جبران کاهش ارزش کالاهایی که با نرخ ارز نرخشان در بازار تعیین می شود، خواهد شد. براین اساس کاهش شدید ارزش ریال در بلند مدت موجب کاهش نرخ واقعی رشد اقتصادی می شود ضمنا انکه تضعیف پول ملی بر جو روانی جامعه تاثیر منفی دارد

دراینجا باید اذعان کرد چه دیدگاه خوشبینانه را بپذیریم و چه با کسانی که به شدت بدبین هستند هم عقیده شویم، این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که تاثیرات کاهش یا افزایش نرخ ارز اولا قابل مدیریت شدن هستند و ثانیا می توانند زودگذرو غیر پایدار باشند بنابراین بجای اتهام زنی به خود یا دیگران برای کنترل اوضاع از سیاست های دستوری که به هیچ وجه راهگشا نیستند ، اجتناب کرد و به سیاست های اقتصادی صحیح رو آورد.

پ: این مسیر تا کجا ادامه دارد ؟

به نظر می رسد تا حل و فصل نهایی پرونده هسته ای ایران و پایان یافتی تحریم های ناعادلانه علیه ایران از سوی آمریکا و متحدانش این روند ادامه خواهد داشت . آمریکا امیدوار است از طریق افزایش فشارهای اقتصادی یا سرانجام دولت در برابر فشار غرب تسلیم شود و یادر اثرشورش های اجتماعی ناشی از نارضایتی های اقشار آسیب پذیر فروپاشی درونی ایجاد شود.

به باور اینجانب در هر دو مورد غرب با اشتباهع محاسباتی روبرو است و قرائن و شواهد موجود نشان می دهد که نه دولت قادر به تغییر سیاست های تعیین شده از سوی رهبری جامعه است و نه مردم ایران بخاطر مشکلات اقتصادی حاضر می شوند کشور را بار دیگر در مسیر بحران داخلی قرار دهند و زمینه را برای مداخله خارجی در ایران فراهم سازند .

ت: راه حل های پیش رو

معمولا نقد عملکرد موجود ساده ترین راه تحلیل های احساسی و اغواگری در افکار عمومی است اما وقتی پای ارائه طرح و برنامه برای برون رفت از شرایط بحرانی پیش می اید دراین زمان است که دیگرجایی برای سیاسی کاری واغواگری باقی نمیماند بنابراین باید واقع بین بود و بدور از شعار به شعور اجتماعی تکیه کرد و برای نجات کشور تدبیری منطقی اتخاذ کنیم .

منطقی از آن جهت که این راهکارها قابل اجرا باشند و ثانیا زمینه برای موفقیت و رفع مشکلات موجود داشته باشند

با این توصیفات در شرایط کنونی ایجاد عزم ملی و هماهنگی بین نهاد های تاثیرگذار بر اقتصاد کشور بیش از هر زمان دیگر ضروری است .

بازنگری در بودجه بندی ادارات دولتی و ایجاد فضا های جدید برای تولید بدون تشریفات معمول که اغلب موجب فرار سرمایه گذاران بخش خصوصی می شود و نیز تجدید نظر در سیاست های پولی از سوی بانک مرکزی و سیاست های مالی از سوی وزارت اقتصاد بیشاز هر زمان دیگر اهمیت دارد

جامعه باید توجیه شود برای رسیدن به چه هدفی و به منظور دستیابی به چه آرمانی باید هزینه های سنگین کنونی را بپردازد اگر قرار است ایران در برابر فشار های غرب موفق شود فقط و فقط پشتیبانی مردم راهگشا است و پشتیبانی مردم هم با شعار بدست نمی اید انها باید به عقلانیت جمعی برسند تا از دل و جان اماده گذشت و فداکاری باشند
 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 242658

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 4 =