به گزارش خبرآنلاین به نقل از تسنیم ،قطر زمانی در بحبوحه انتقال قدرت قرار گرفته است که از یک سو چالشهای منطقه و از سوی دیگر درگیریهای داخلی خاندان آلثانی، حیات رژیم آن را در معرض خطر قرار داده است.
کارشناس مسائل خاورمیانه این اندیشکده بر این باور است که اختلافات داخلی خاندان آلثانی خطرات بسیاری را متوجه حیات این رژیم کرده است.
امیر قطر که اکنون به شدت درگیر جنگ داخلی سوریه و منازعات و مناقشات خانوادگی است، به دنبال آن است که کشور را به پسر سی و سه ساله خود واگذارد.
کدام کشور است که بیشترین توان خود را صرف سوریه و مصر میکند؟ این کشور نه آمریکا (با جمعیت 316 میلیون نفر) است، نه ایران، نه عربستان سعودی و نه حتی روسیه. بلکه این کشور یکی از کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس یعنی قطر با جمعیت 2 میلیون نفر است. در سوریه قطر پول و تسلیحات بسیاری را به دست گروههای شبهه نظامی ضد اسد میرساند و با عربستان سعودی به عنوان ولینعمت اصلی مخالفان سوری، رقابت میکند. این کشور همچنین بزرگترین حامی مالی محمد مرسی، رئیس جمهور مصر است که بیش از 5 میلیارد دلار وام در اختیار وی قرار داد ـ بدون محرز شدن شرایطی که صندوق بینالمللی پول تقاضا کرده بود.
چرا قطر به این میزان در مصر و سوریه دخالت میکند؟ سؤال بسیار مناسبی است. بخشی از دلیل آن است که در غیاب آمریکا، قطر خلأی را احساس کرده است ـ و در نتیجه فرصتی جدید را برای ارتقای نقش بینالمللی خود.
سیاست خارجی قطر بر اساس توهمات و محاسبات امیر حمد بن خلیفه آلثانی و شیخ حمد بن جاسم آلثانی، که در حال حاضر نخست وزیر و وزیر امور خارجه است، شکل میگیرد. کنترل شخصی این دو رهبر بر امور سیاست گذاری کشور، قاطعیتی را ایجاد کرده است که متحدین بزرگتر ایشان فاقد آن هستند. در دیداری که از دوحه، پایتخت قطر در مارس 2011 همزمان با مداخله بینالمللی در لیبی داشتم، یکی از دوستان قطری کاریکاتوری را به من نشان داد که در نشریه ایندیپندنت لندن منتشر شده بود و به آن میخندید؛ در این کاریکاتور یک جنگنده ترسیم شده بود که نخست وزیر انگلیس دیوید کامرون و سارکوزی رئیس جمهور وقت فرانسه برای به دست گرفتن کنترل آن با هم میجنگیدند و باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا بر صندلی کابین پشتی تکیه زده بود (و از کابین پشتی جنگنده را هدایت میکرد)؛ امیر قطر هم روی دماغه هواپیما نشسته بود و با انگشت شصت خود جهت باد را میسنجید. زیر نویس کاریکاتور که هرگز در آمریکا به آن برنمیخورید از این قرار بود که «افیو ـ 2، جت جنگنده».
اما اکنون، تیمی که رشد قطر به سمت یک قدرت منطقهای را رقم میزد، در حال تغییر است. دیپلماتهای عرب و غربی این هفته گزارش دادند که امیر حمد 61 ساله به زودی پسر خود، ولیعهد تمیم 33 ساله را جایگزین نخست وزیر کنونی خواهد کرد و در نتیجه به نفع تمیم از قدرت کنارهگیری خواهد کرد. این گزارش نگرانی بسیار قابل توجهی در کشورهای مختلف دنیا، از جمله کشورهای همسایه قطر برانگیخت ـ روی کار آوردن رهبری تازهکار آن هم در زمانی که تنش و ناآرامی بسیار زیادی دیده میشود، به شدت خطرناک است.
چرا الان باید چنین تغییری صورت گیرد؟ یک پاسخ آن است که سلامتی امیر حمد رو به وخامت گذاشته است. گفته میشود که یکی از کلیههای او از کار افتاده است ـ هر چند که کسی نمیداند که کلیه از کار افتاده کلی خود اوست یا کلیهای که در سال 1997 دریافت کرد. اگر تصویر سال 2009 او را با اوباما در نیویورک سیتی با تصویری که در آوریل سال جاری در کاخ سفید از او در دست است مقایسه کنیم، متوجه میشویم که وی میزان زیادی از وزن خود را از دست داده است. یکی از دوستان قطری من مسئله سلامتی او را منتفی خواند و مدعی شد که این نقشهای بسیار حساب شده برای انتقال قدرت است که تمیم سالیان سال روی آن کار کرده است.
به ندرت نقل و انتقالات قدرت در قطر با آرامش و بیسر و صدا اتفاق میافتد. خود امیر حمد در سال 1995 هنگامی قدرت را در اختیار گرفت که پدر او در سوئیس تحت مراقبتهای درمانی بود. در واقع به دشواری میتوان تغییر قدرتی بدون دردسر در 100 سال اخیر پیدا کرد. در صول این سالیان هشت مورد انتقال قدرت رخ داد ـ شمار دقیق بر اساس تعریف شما از «انتقال قدرت» مشخص میشود ـ اما همه آنها بر اساس کناره گیری اجباری ممکن شدند. نتیجه این تغییر و تحولات تاریخی از درگیریهای خانوادگی در خاندان آلثانی است که چندین هزار نفر جمعیت دارد.
قطر یک کشور دموکراتیک نیست ـ آلثانیها تنها مقامات سیاسی واقعی کشور هستند. اما وحدت و یکپارچگی این خاندان از زمانی که امیر حمد جایگاه پدر خود را تصاحب کرد در هم شکست؛ زاویهگیری وی در سال 1972 بخشهایی از خانواده را ناراحت کرد زیرا او را به مثابه رقیبی برای خود و خاندان آلثانی میدیدند. گفته میشود که اعضای این خانواده بسیار کینهتوز بوده و حافظه بلند مدتی دارند. تمیم مجبور خواهد بود تا این چاله پر از مار را مدیریت کند در حالی که مقامات کهنهکار سیاسی به دقت عملکرد این امیر جوان را زیر نظر خواهند گرفت.
تمیم چهارمین پسر امیر حمد است و دومین فردی است که عنوان ولیعهدی را داراست. یکی از سفرای پیشین آمریکا در دوحه به من گفت که از دو پسر بزرگ امیر، «یکی بیش از حد میهمانی میدهد، یکی دیگر بیش از حد دعا میکند.» هنگامی که از همان سفیر پرسیدم که بر سر برادر بزرگتر تمیم، یعنی جاسم، سومین فرزند حمد که عنوان وارث بلافصل خود را در سال 2003 از دست داد، چه آمد، وی پاسخ داد «وی بیش از حد به سخنان مشاوران فلسطینی خود گوش میکرد.»
به نظر میرسد که تمیم توانسته است از همه دامهایی که برای وارث بلافصل قطری پهن شده بود، جان سالم به در ببرد. او در آکادمی نظامی سلطنتی ساندهارست انگلستان آموزش دید و به داشتن پشتکار فراوان شهرت دارد. اما مزیت حیاتی او این است که به نظر میرسد بسیار مورد علاقه همسر دوم امیر حمد، یعنی موزه بنت ناصر المسند، که بسیار قدرتمند هم هست، میباشد.
هنوز هم معلوم نیست که این تغییر سیاسی چگونه در عمل میسر خواهد شد. آیا پدر او در دوحه باقی خواهد ماند و مشروعیت تمیم را تضعیف میکند؟ پدر امیر حمد سالیان سال را در تبعید زندگی کرد تا اینکه نارضایتی و تنفر او از اینکه سرنگون شده است، از میان رفت. پدر پیر اکنون به قطر بازگشته است و ظاهراً هیچ ارتباطی با اوضاع سیاسی ندارد.
در مورد نخست وزیر و وزیر امور خارجه، شیخ حمد بن جاسم آلثانی، چه باید گفت؟ در نشستی که مؤسسه بروکینگز در آوریل سال جاری برگزار کرد و با مدال و نشانهای بسیار در نشست حاضر شد و نمایندگان بلند پایه ساختار سیاست خارجی آمریکا او با حضور در این نشست به تمجید از او به عنوان فردی که جایگزینی ندارد، پرداختند. شاید چنین هم باشد، چرا که تا به حال به اسمی برنخوردهایم که بتواند مسند وزارت خارجه را از او بگیرد. حمد بن جاسم آلثانی همچنان متصدی مرجع سرمایه گذاری قطر است که 200 میلیارد دلار تخمین زده میشود اما ممکن است تصمیم بگیرد در لندن، جایی که بلندترین و جدیدترین ساختمان پایتخت انگلیس یعنی ساختمان شارد متعلق به قطر است، سکونت گزیند.
به محض آنکه انتقال قدرت به صورت کامل میسر شود، تمیم متصدی هدایت دخالت قطر در سوریه علیه بشار اسد و همچنین ادامه نفوذ قطر در سراسر جهان عرب، خواهد بود. با توجه به عوایدی که این کشور به عنوان بزرگترین صادر کننده گاز مایع طبیعی جهان به دست میآورد، وی به هیچ وجه با کمبود بودجه نقدی مواجه نخواهد شد. وی همچنین میتوان مشاوره و حمایت لازم را خریداری کند، امری که قطر در یک سال گذشته بسیار در آن خبره شده است. جدای از همه اینها، 1.7 میلیون نفر از ساکنان این شبهه جزیره، یعنی اکثریت جمعیت آن، شهروند این کشور نیستند بلکه خدمهای اجیر شده هستند.
آیا او همچنان بزرگترین حامی مالی اخوان المسلمین در مصر باقی خواهد ماند. آیا او همچنان از مجاهدین افراطی، البته مؤثر، در سوریه حمایت خواهد کرد؟ و آیا ایران که در 100 مایلی شمال این کشور قرار دارد و بزرگترین ذخیره گاز طبیعی جهان را با این کشور مشترک است، در صورت شکست در سوریه، با به چالش کشیدن این تازهکار سیاسی از آن انتقام خواهد گرفت؟ در مورد عربستان سعودی، رقیب عرب سنی قطر چه؛ جایی که به نایبالسلطنه جدید عنوان «فارس» بودن داده میشود؟
برای تمیم بن حمد آلثانی که تا چندی دیگر امیر خواهد شد، مشکلاتی که خانواده خود او برایش فراهم میآورند با چالشهای کنونی خاورمیانه برابری میکند. چند سال بود که قطر ضرباتی را به رقبای خود وارد میکرد؛ اما اکنون به نظر میرسد برخی از رقبا بخواهند چند مورد از این ضربات را جبران کنند.
52261
نظر شما