چرا بعضی مردان ازدواج با زن بزرگتر را دوست دارند؟

سوالم اینه که این تغییر ساختار در روند سنی ازدواج آیا به مسائل محبتی ربط نداره که احتمالا نسلی که با مادر بزرگ شدن و خلاقیتی نداشتن و بهشون گفتن اینکارو بکن و اونکارو نکن حالا باز هم در ذهنشون نیاز به داشتن یه بزرگتر دارن و اینجوری زن بزرگتر از خودشون میگیرن ؟

این قبیل ازدواج ها کماکان خلاف عرف و رسوم است چه در ایران و چه در سایر نقاط دنیا کم استثنایی است. و به جز موارد خیلی کم معمولا ناموفق است. الان هست که طبق معمول از قضا یک عده از کسانی که با دختر بزرگتر از خود ازدواج کرده اند بیایند و بگویند هیچ اشکالی ندارد که با دختر بزرگتر از خود ازدواج کنیم. مهم عشق است. من با دختر n سال بزرگتر از خودم ازدواج کردم و موفقم. جالب اینجاست به محض انتشار این اخبار از قضا همین استثنائات هم سر و کله شان در بین نظر دهندگان پیدا می شود. همیشه و همیشه آنن تکرار می شود. حتی خیلی خانم ها می آیند و به اسم آقایان به نشانه مثلا روشن فکری این نظرات را می دهند و لایک می کنند×××!

به خاطر اينكه خيلي از دختر خانم هاي امروزي با وجود سن 25 تا 30 سال هنوز مثل يك دختر بچه 13 ساله عمل ميكنن و جز اينكه آرامش آدمو به هم بزنن كاره ديگه اي بلد نيستن.. شايد خانمهاي سن بالا عاقلانه تر عمل ميكنن......

سلام. از جمله کسانی هستم که با همسرم دو سال از خودم بزرگتر است . چهار سال از ازدواج مامی گذرد دارای یک فرزند دختر هستیم . هم اکنون دانشجوی دوره دکتری تخصصی هستم و همسرم دارای مدرک کارشناسی است و کارمند یکی از ارگان های دولتی است . دلیل ازدواج ما سلیقه های مشترک و نزدیکی افکار و عقاید و وجود درک مشترک از یکدیگر بود . به نظرم دلایل بسیاری برای چنین ازدواج هایی وجود دارد: 1- ارتقاد موقعیت اقتصادی زنان و رشد در زمینه کسب موقعیت های شغلی و اقتصادی توسط آنها 2- بهبود جایگاه اجتماعی زنان از طریق افزایش سطح تحصیلات و سطح مشارکت اجتماعی آنها؛ 3- افزایش کیفت زندگی جمعت در کل و از جمله زنان- مثلا بهبود وضع تغذیه ، افزایش سطح سلامت و غیره تاثیر زیادی بر وضعیت ظاهری و جسمانی زنان داشته است و ...

سلام وقت بخير . من دختري متولد سال 64 و شاغل هستم و ازنظر اجتماعي ،‌خانوادگي ، زيبايي و مالي شرايط خوبي دارم . همواره خواستگاران زيادي داشتم و مقبول همه بوده ام حال يك ياز اقوام نزديك ما كه از نظر فرهنگي شباهت هاي زيادي به من دارد به من پيشنهاد ازدواج داده است كه ترم آخر دانشگاه و بيكار است و 5 سال از خودم كوچكتر است . به نظر شما اين پسر به خاطر اينكه همواره مطرح بوده ام و خواستگاران زيادي داشتم اين موضوع را مطرح كرده يا ممكن است همانگونه كه عنوان ميكند واقعا مرا دوست داشته باشد؟ و آيا ازدواج با همچين فردي درست است؟ لطفا مرا راهنمايي كنيد با تشكر

خارج از مسائل اقتصادی و جمعیتی سوالی که دارم اینه که چرا بعضی افراد (از جمله خودم)فقط به دختر ای بزرگتر از خودشون جذب میشن ؟ من تا حالا از هر دختری که خوشم اومده از خودم بزرگتر بوده !!!!

خو دوست دارن دیگههههههههههههه

سلام به نظرمن مشکلی نیست چون مهم علاقه وتفاهم در زندگیه......من ی دخترم نامزدمم 4سال از خودم کوچیکتره ،راستی پول دار هم نیستم...خودم قبلاً فکر می کردم چنین مسئله ای رو نمی تونم تحمل کنم ولی حالا فهمیدم میشه ..............

دیگه سوال چی ! دله دیگه عاشق میشه سن و سال حالیش نمی شه که ! فقط باید دید تداوم این روابط تا چه حدی هست و جامعه ما کشش این مسئله را داره !

نظر شخصی بنده این است که همسر باید هم سن و سال و یا کمتر از همسر سن داشته باشد .

اگر این فرهنگ رواج پیدا کند و عمومی تر شود ، گوشه ای از مشکلات ازدواج جوانان به اینصورت حل خواهد شد و اگر دید صحیحی نسبت به زندگی داشته باشیم، مسلما این مسئله هیچ اشکالی برای زوجین بوجود نخواهد آورد. ان شاء الله

خوب معلومه به خاطر پول زنی که 15 سال کار کرده باشه بالاخره یه پس اندازی داره دیگه

پسر من عاشق زنی شده که 9 سال از خودش بزرگتره. هرچی در مورد آینده این رابطه نصیحتش می کنیم فایده نداره و قصد ازدواج دارن. به نظرتون بذاریم این رابطه ختم به عروسی بشه؟؟؟ در ضمن از لحاظ اقتصادی هم خداروشکر هیچ مشکلی نداریم و پسرم 32 سالشه.

علتش وضعیت اشتغال جوانان و عدم امید به بهبود در آینده است بهتره وضعیت اقتصادی این ازدواجها مورد مطالعه قرار بگیره و من مطمئنم که وضعیت زوجه به مراتب بهتر از زوج است

سلام همسر من از من 4 سال بزرگتره... اشتباهه به خدا اشتباهه ... الان مهریه میخواد ...( پولدار هم نبود) ... هر روز اعصاب منو خرد میکنه تا برم درخواست بدم که بتونه مهریه بگیره ... میخواد رو من تسلط داشته باشه... فقط حرف حرف خودش ... خدایا کمکم کن

سلام. خسته نباشید. من میخواستم بدونم به جز مسائل عرف اجتماع آیا کلا این موضوع مشکلی دارد؟؟ البته برای حداکثر 2 یا 3 سال اختلاف مرد با زن. ممنون

آیا این چنین ازدواج ها از لحاظ نیازهای جنسی دو طرف رو دچار مشکل می کنند؟

چون دخترخانمهای سن پایید خیلی ادعا دارن بهتره ازدواج نکنن و پیش مامانشون بمونن یه خانم سن بالا مسایل رو بهتر درک میکنه

به نظر من يكي از علت هاي مهمش اينه كه در اين روزگار مردا به جاي مسوليت پذيري دنبال كسي هستند كه از نظر اقتصادي حمايتشون كنه و از نظر عاطفي هم به مادرشون شبيه باشه اكثريت مردا همييييييييييشه بچه اند و مثل بچه ها پرتوقع و نق نقو

دست شما و آقای دکتر درد نکنه. به نظر بنده اقتصاد نقش مهمی در این بین ایفا میکند ، من به عنوان یه جوون با این وضع حاضر ، علاقه ای به ازدواج با کسی که مثل خودم از صفر شروع کرده باشم نیستم حداقل ترجیح میدم با کسی ازدواج کنم که از نظر دارایی و اقتصادی بیشتر از خودم باشه .واقعا با این وضع آشفته بازار ایران که پراید 6تومنی شده 18 تومن چه انتظاری میشه داشت !؟؟؟ آیا راهی میمونه تا اینطور ازدواجها شکل نگیره !؟

به مقاله تحليل جمعيت شناختي الگوهاي همسر گزيني، توازن جمعيتي جوانان در سن ازدواج در ششمين کنفرانس جمعيت شناسي عليرضا ساجدي و علي اکبر محزون مراجعه کنيد دلايل جمعيت شناختي به طور مبسوط در اين زمينه توضيح داده شده است

چرا باید خانواده ها با این موضوع مخالف باشن که دختر بزرگتر از پسر هست ؟! من عاشق دختری هستم که همکلاسیم هست و از من 2 سال و نیم بزرگتره خانواده ی من کاملن مخالف این قضیه هستند و من نمیدونم باید چطوری قانعشون کنم کاش این حساسیت های بی مورد از بین بره وقتی ملاک های مهم تری مثه درک متقابل و دلنشین بودن و هم کُف بودن از لحاظ سطح فرهنگی اجتماعی و دینی باشه از نظر من سن اونقدرا مهم نیست که بخوایم روش مانور بدیم

با این شرایط بدی که از همه نظر اجتماعی اقتصادی و.. داریم به نظرم زیاده منی نگری شما ها تاثیر منفی میذاره رو روابط زوجین موفقی که اینطوری ازدواج کردن یا روی دهنیت خانواده هاشون لطفا خیلی منفی نگاه نکنید

من 8 سال از همسرم کوچکتر هستم. 10 سال هست ازدواج کردیم و 1 پسر داریم . شدت عشقم به ایشون به حدی هست که گاهی فکر میکنم اگر اتفاقی بیفته برای ایشون من قطعا خواهم مرد.. این وابستگی عاطفی شدیدم نه اقتصادی است ( تحصیلاتم دکتری مکانیک هست ) و نه خودم مشکل خانوادگی داشتم. این که کارشناسان این جور ازدواج ها را این طوری تحقیر می کنند خیلی تاسف آور هست. عشق سن و سال و عدد و رقم نمی شناسه و مبنای دوست داشتن یه عدد به عنوان سن نیست. لطفا به انتخاب اشخاص و عواطفشون احترام بگذارید و زندگی خصوصی مردم را با نگاه متعصبانه سیاسی و فرهنگی پیوند نزنید.

چون مردا هميييييييييييشه بچن

خدا به داد برسه الان دوباره خانما و آقايون مي افتن به جون هم...

خبر چرا اين مطالبو مي ذاري هر دفعه از زن و مرد مي گي جفتشون مي افتن به جون هم و تا مي تونن بار هم مي كنن. اي بابااااااااااااااااااا

حمایت مادرانه

واسه پول ! تنها فکر و ذکر امروزه مردم ایران واسه داشتن حداقل امکانات زندگی

مردا خيلي هاشون دنبال پول زن هستن و بخور بخواب و صفا و امنيت آخرشم نفهميدم مررررررررررررد بودن يعني چي!!! از مررررررررررررد بودن همش زور استبداد و غرور الكي رو ديدم

البته این تعدادا مردان خیلی کم هستن! اغلب از روی عشق ورزی نیست صرفاً به دلایل عقلانی صورت میگیره! به عنوان مثال خیلی از جوانهایی که خودشان بیکار هستند میرن سراغ خانومهای شاغل تا خرج زندگی در بیاد این خانومها هم عمدتاً سنهای بالایی دارن!دیگه اینکه خانمهای ثروتمند سن بالا هم گاهی وقتها مورد توجه جوانهای مقتصد قرار میگیرن! وگرنه لذت زندگی در ازدواج با خانمهای کم سنه! به نظر من!من بزرگتره ازدواج کردم و الان هر دو در سن 45 سالگی هستیم اون یواش یواش داره میل به زناشویی رو از دست میده ولی من احساس میکنم اول راهم و این داره کم کم مشکل ساز میشه!واقعیت مطلب راجه به من این بود که چون حقوقم کم بود فکر میکردم اذواج با ایشون میتونه زندگیمون رو سر و سامان بده! ولی اشتباه بود

معمولا متولدين فروردين ماه چنين خصوصيت بارزي دارند

به نظر بنده مسائل اقتصادی دلیل اصلی نیست چون بیشترین ازدواج های از این دست با فاصله سنی زیر 5 سال است و این اختلاف کم تاثیر چندانی بر تمکن مالی زوجه ندارد. یکی از دلایل مهم، تغییر روش تربیتی فرزندان به ویژه دختران است. دختر خانم ها خیلی دیرتر از گذشته آماده ازدواج ، تشکیل خانواده و مسئولیت پذیری می شوند. با توجه به این که ازدیاد این نوع ازدواج ها اجتناب ناپذیر می نماید از کارشناسان محترم خواهش می کنم راه کارهای زندگی موفق و دور از تنش برای این زوج ها را بررسی و ارائه نمایند.

من خواستگاري داشتم كه حدود 2 سال از خودم كوچكتر بود و با اينكه منو نمي شناخت خيلي ابراز عشق ميكرد از همان ابتدا مدام مي گفت من مي دونم اگه دچار مشكل بشم ( مادي) تو كمكم مي كني ( آخه منم شاغلم) اينقدر توي حرفاش به اين موضوع اشاره كرد كه مطمئن شدم ايشون علاقه و عشق و روياهاش همش مساوي پول و درآمد منه البته از نظر عاطفي هم به شدت متزلزل بود. منم تصميم گرفتم اگه كسي ازم كوچكتر بود به هيچ وجه اجازه خواستگاري ندم مجرد موندن خيلي بهتر از ازدواج اشتباهه اينو مطمئنم خيلي زياد اگه مي خواستم فقط ازدواج كرده باشم بايد بگم واقعا تعداد خواستگارهاي كوچكتر ازم بيشتر بود علتشم اينه كه كمتر از سنم مي زنم

علتش فقط پوله نه عشقی هست نه علاقه ای

من آقا فکر میکنم زیبایی و ثروت یا موقعیت شغلی خانم در این انتخابها بی تاثیر نیست

با سلام، نزدیک بودن سن دختر با پسر (دختر بزرگتر یا پسر بزرگتر) و این موضوع که زنان زودتر از لحاظ بدنی پسرفت می کنن (از نظر زیبایی و اندام) چقدر تو انتخاب همسر مهمه؟ با سپاس

بنظرم این مساله رو نباید یه معضل دونست و اون رو نفی کرد بلکه این یه اتفاق عادی در یک جامعه در حال گذار هست

آخه به شما چه ربطی داره تو این مملکت هر کسی هر کاری می کنه باید مورد بررسی و کاووش کارشناسان قرار بگیرد؟؟؟ دست از زندگی خصوصی مردم بردارید. دیگه مسئله مهمتر از این تو این کشور نداریم که خبر آنلاین گیر داده به این مسئله؟؟؟؟

نامزد من که سنش از خودم کمتره اما نه کار دارم نه پول دارم در صورتی که خودش حقوق بگیره .چرا عاشقه من شده بنظر شما؟ حدس میزنم درک میکنه که پارتی ندارم و این یعنی همین که من هستم

بیاید یک بار هم که شده فکر کنیم فرهنگ مان رشد کرده و به ازدواج به عنوان یک معامله یا قرار داد یا یک مسله جنسی نگاه نمیکنیم. بلکه آن را یک ارتباط انسانی و اخلاقی بدانم. در این دیدگاه سن نقش کم رنگ تری از دیگر مسائل خواهد شد و این قدر که شما به آن توجه می کنید بارز نیست ضمنا وقتی سن از 30 سال می گذرد افراد آن قدر تجربه کسب کرده اند که بتوانند عاقلانه فکر کنند و تصمیم بگیرند

به نظر ایشون علاوه بر اقتصاد طرز فکرم زیاد رو این اتفاق غالب نیست؟؟دخترا فقط بلوغ جنسیشون زودتره! ولی عقلیشون 10 ..20سال بعد از بلوغ جنسی شکل میگیره و این یه دلیل محکم دیشس

احتمالن دارن فداکاری میکنن که بعضی خانوم ها دنبال مذاکره با اشتون نرن!

با سلام. سر انجام این ازدواجها چی میشه؟ آیا با توجه به بحث یائسگی در خانم ها و بحث ریسک بالای بارداری در سنین بالا این قضیه مسأله ساز نیست؟ احساس بنده اینه که به جز بحث اقتصادی، افرادی که یا خانمهای بزرگتر ازدواج می کنن در واقع یک مادر دوم برای خودشون دست و پا می کنند! در نهایت اگر امکانش هست در مورد کشورهای دیگه هم بحث کنید که آیا این قضیه به اندازه ایران در کشورهای دیگه هم رواج داره؟ اگر آمار بدبد ممنون می شم.

با توجه به مشکلات اقتصادی هم ما پسرا یا ازدواج نمی کنیم و اگرهم این کارو بکنیم دتبال گزینه ای می گردیم که معنی (( درک )) رو بفهمه

من از جمله کسانی هستم که سن خانمم از خودم بیشره.(دو سال) دو سال پیش ازدواج کردیم و مشکلی هم نداریم.استدلال من این بود که توی این زمونه باید از لحاظ فکری و عقلی خانمم نزدیک به خودم باشه و به بلوغ فکری رسیده باشه و کسی که انتخاب کردم این ویژگی ها رو داشت. توی این دو سال بسیار درکم کرده و پا به پای خودم کار می کنه تا زندگیمون رو بسازیم(از صفر شروع کرده بودیم و خدا رو شکر به واسطه همین همکاری و همفکری پیشرفت خوبی داشتیم)

خوب معلومه چرا! بنده باداشتن 2فرزندازخانمم جداشدیم.ایشون باگرفتن مهریه وجهیزیه کامل شده طی 15سال زندگی الان بایه پسر10سال کوچکترازخودش ازدواج کرده که هیچیم نداشت.خوب پسره میبینه خونه وماشین و...حتی بچه هزینه هاش خیلی زیاده.ازخداشم هست که یهوصاحب یه پسردانشجوویه دختر15ساله و.خونه وماشینو...بشه دیگه.

هیچ دلیل پزشکی و روانشناختی و جامعه شناختی نداره تنها یک دلیل داره و اون هم اینکه یک مرد سی ساله از نظر پختگی و بلوغ فکری و شعور زندگی هم تراز با یک خانم چهل تا چهل و پنج ساله است (حمل بر بی احترامی به خانم های گرامی نباشه ) ازاونجایی که سن ازدواج تو مملکت رفته بالا اقایون تمایل دارن با یک خانم در حد شعور و فهم خودشون ازدواج کنن که خواه نا خواه مجبورن با یک خانم از خودشون بزرگتر ازدواج کنن که شاید به اون خواستشون نزدیک بشن .

چون تجربه‌ی بیشتر و توقع کمتری دارند

سلام من فکر میکنم به این دلیله که الان تو زندگی پارامترهای خیلی زیاد و مهم تری مثل درک و فهم ، ارزش ها و ... وجود داره که مساله سن در مقابل اونا خیلی به چشم نمیاد. من همسرم 1.5 سال از خودم بزرگتره و واقعا تو زندگیمون تنها چیزی که به چشم نمیاد همین اختلاف سنی هست البته نکته مهم دیگه هم این هست که جدای از سن شناسنامه ای آدم یک سن فیزیکی و ظاهری داره که حتما آقایان تو انتخاب به این سن دوم اهمیت میدن چون ممکنه یک نفر سن شناسنامه ای پایین و سن ظاهری بالاتری داشته باشه و بالعکس، در آخر هم سوالی که دارم اینه به نظر کارشناسان محترم اکثر مشکلاتی که زوج هایی مثل من میتونن با اون روبرو بشن چیه؟

من هم به عنوان یک دختر دوست دارم با پسری کوچکتر از خودم ازدواج کنم.

متاسفانه دلایل متعددی در این مورد دخیل می باشد ازجمله نحوه ورود به دانشگاهها،خدمت سربازی،تبعیض در اشتغال،هجوم ماهواره وتبعات فیلمهایی که مخصوصا به زبان فارسی پخش می شود و ... وتاسف بارتر اینکه هم مسئولین و هم خانواده ها خواسته یا ناخواسته خود به این روند اشتباه دامن می زنند ، رسانه ملی که با ساخت سریالهایی به سبک وسیاق زندگی غربی و تجملاتی ، جوانها را به زندگی مرفه با کار کم و مسافرتهای آنچنانی و پرخرج سوق می دهد و خانواده ها که در مقابل خواسته های معقول و غیر معقول جوانها تاب مقاومت ندارند و در کنار اینها فاصله طبقاتی ایجاد شده خیلی زیاد در بین سطوح مختلف جامعه ، همگی ازجمله عوامل مهمی هستند که بخشی از مشکلات کنونی را سبب گشته اند.

ازدواج با زن بزرگتر را ما مردا ترجیح می دیم چون زنها از ما مردها 4 یا 5 سال بزرگتر که میشن (سنن) تازه تا حدودی به درک واقعی ازدواج می رسند و دست از یه بچه بازیهایی بر میدارند و میتوانند به عنوان یک زن خانه زندگی را اداره کنند. البته این حرف که زن زود به بلوغ میرسه شکی نیست اما به نظر من فقط بلوغ جسمی هست

پسرم به مدت پنج سال با خانمي كه بيش از پنج سال با وي تفاوت سني دارد در ارتباط مي باشد از آنجاييكه ما (بنده و همسرم) به شدت به سنن و آداب زناشويي مرسوم در جامعه ايران پايبند هستيم تا كنون با اين وصلت كه زوجه پنج سال بزرگتر از مرد مي باشد مخالفت جدي داشته ايم واين ماجرا باعث دوري پسرمان كه بيست و شش ساله مي باشد از ما شده است ضمن اينكه با بررسي كه به عمل آورديم خانواده اين خانم و خود ايشان آنچنان در قيد مراعات آداب و اصول و فرهنگمان نمي باشند والا اين رابطه از ابتدا نبايد شكل مي گرفت ضمنا سطح اقتصادي زوجه و خانوادهاش از سطح زندگي ما بسيار پايين تر مي باشد لطفا موضوع را با كارشناسان محترم مدعو در كافه خبر طرح بفرماييد

عكس مناسبي انتخاب نكرديد

چون در سنين بالاتر عاقلانه تر رفتار مي كنند

عامل پایه ایجاد این تغییر مربوط به هرم نامنظم سنی-جنسی جمعیت ایران هست. مثلا توی این هرم نمیشه انتظار داشت دختران 25تا30 سال با پسران 30تا35 ازدواج کنند چون تعداد دخترا خیلی بیشتر هست. پس مجبور هستند با پسرهای گروه های سنی 25تا 30 و حتی 20 تا 25 ازدواج کنند. این شرایط چن سال دیگه به حالت عادی برمیگرده البته با جا موندن تعداد زیادی دختر مجرد 30تا40 ساله از قطار ازدواج!

تا حد زیادی به مدرنیزه شدن جامعه مربوط میشود. در قدیم زوربازو و کلام مرد چه به لحاظ فرهنگی و چه در عمل حرف اول رو میزد، مخصوصا اینکه نوع تعاملات هم به گونه ای بود که زوجه نیاز پیدا میکرد در امور مختلف به همسرش تکیه کنه بنابراین خانم ها ترجیح میدادن با همسران بزرگتر از خودشون ازدواج کنن تا این خصوصیات رو بیشتر داشته باشند. اما امروزه دنیای سخت ابزاری گذشته جای خودشو نیاز به دنیای نرم افزاری جدید داده که برای پیشبرد زندگی نیازی به زور بازو و فریاد مرد نیست و خانم ها هم مخصوصا در کشور های پیشرفته به تنهایی میتونند زندگیشونو اداره کنن بنابراین نیاز به ازدواج با مردهای بزرگتر دیگه مثل سابق احساس نمیشه.

اصلا چه قانونی وجود داره که بگه پسر باید بزرگتر از دختر باشه؟

البته این سوال شما میتونه اینگونه نیز مطرح شود که چرا دختران تمایل به ازدواج با پسران کوچکتر از خود دارند

مگه خوانمها هم از نظر اقتصادی به خونه کمک می کنند؟هر چی در بیارن خرج خودشون و خانواده شون و پس انداز خودشون میشه

زنان در سن هاي بالاتر با داشتن تجربه رابطه و احتمالا استقلال مالي، راحت تر ميتونن مردها رو درك كنن و از نظر عاطفي مالي و ... به نيازهاي مردان پاسخ بدن، ازدواج يه مبادله ست عرضه ي بهتر از طرف هر گروه سني از زنان صورت بگيره تقاضاي مردان به همون سمت حركت ميكنه.

چون جا افتاده ترند!.فهمیدی

چون زنهاي زير سي سال اكثرا با ناپختگي و بدون استفاده از عقلشون و فقط طبق احساس عمل ميكنن!

سلام ب اید در نظر گرفت که همسر پیامبر ( ص ) نیز از ایشان بزرگتر بودند.

الان اكثر خانومها قدرت درك و استدلالشون خيلي كمتر از سنشونه. به همين دليل و براي كمتر شدن ميزان مشاجرات، يكي از راههاش اينه كه با زني ازدواج كنيم كه 10 سال از خودمون بزرگتر باشه بلكه سطح آگاهي و درك و استدلالش به ما مردا نزديك باشه.

به نظر بنده اینجور ازدواجها که در این چند سال اخیر آمارش در حال رشد است می تواند ناشی از کثرت دختران متولد دهه 60 باشد.این سن دختران قاعدتا باید با پسران اواخر دهه 50 ازدواج کنند که تعدادشان به مراتب کمتر از دختران دهه 60 می باشد.به همین دلیل الان با وفور دختران دهه 60 مجرد و بدون خواستگار مواجه هستیم که خود می تواند در آینده معزلات اجتماعی ایجاد نماید و خانم مارپل های زیادی در ایران داشته باشیم! خوب پسران اواخر دهه 60 نیز با توجه به وضعیت درآمدی دختران دهه 60 و کثرت بالا و مطمئنا توقع پایین این دختران به سمت ایشان گرایش خواهن داشت.

برای من سواله که چرا این موضوع اینطور مطرح میشه؟ بهتر نیست بگیم چرا زن ها با مردان کوچکتر از خودشون ازدواج می کنن و به این موضوع از این رهگذر بپردازیم؟

قشنگ معلومه مخاطبات اكثرا مررررررررررررررررررردن خبر آنلاين

چرا پیامبر با زنی که چندین سال از خودش کوچکتر بود ازدواج کرد. حاصل این ازدواج فاطمه بود.. پیامبر مشکل داشت عایا؟؟ سن فقط یک عدد هست

البته ايراد اساسي به اين موضوع نمي توان داشت آنجه مهم است تفاهم وهمدلي است شرايط اجتماعي واقتصادي و... جامعه سهم بسزائي درانتخاب ها دارد ولي آنچه مهم است همتراز بودن وشناخت است وتوقع وانتظار طرفين ازهم. متاسفانه سهم عمده ازدواج هارا درجامعه ما عشق (زود گذر) ومسائل اقتصادي و... تشكيل مي دهد كه ضمن مهم بودن ركن اصلي ازدواج نمي باشد. زماني بود دختران در سنين 16 الي 20 سال ازدواج مي كردند ولي اكنون تحصيلات عاليه انجام ميدهند و... لذا سن ازدواج بالاي 25 سال مي شود .

ارسطو مي گويد: بهتر است مرد در چهار چيز ار همسرش بالاتر باشد: 1- سن 2- دانش 3- ثروت 4- قد

اتفاقا از نظر جمعیت شناختی اتفاق خوبی هست و یه حل مشکل مضیقه ازدواج که تعداد دخترها از پسرها بیشتر شده و یکی از راه حل مشکل ازدواج دختر ها که در واقع یک مشکل اجتماعی و در واقع مشکل همه خانواده هاست کمک می کند ولی باید با تدبیر بیشتر انجام بشه و فاصله سنی خیلی زیاد نباشه/ ولی پسرها بیشتر با این نیت به این نوع ازدواج تمایل دارند که می خواهند زودتر به شرایط ثبات مالی و اقتصادی برسند و عمدتا این نوع ازدواج ها با دختر های شاغل صورت می گیرد و کمتر پسری با دختر بیکار بزرگتر از خود ازدواج می کند. در هر صورت اتفاق خوبی است

مگه ترشیه که جا افتاده اش بهتر باشه؟!

باز یه خوبی که داره اینه که 2 تا ادم از مجردی خارج میشن . انقدر ایراد نگیرید گربه دستش به گوشت نمیرسید ، گفت بو میده

حضرت محمد با زنی ازدواج کرد که 15 سال از خودش بزرگتر بود تا بگه اینکه سن زن بیشتر باشه مهم نیست.. ولی در جامعه امروز به شرایط 2 طرف وعلاقه وموقعیت افراد بستگی داره که ببین آیا ازدواج با زن بزرگتر موفقه یا نه.. من خودم 2 جا خواسگاری رفتم بزرگتر بودن وشاغل ولی زیاد از خودم مایل نبودم ولی اگر علاقه من به یک زنی که خوشم میاد واقعا زیاد باشه اصلا سنش واسم مهم نیست...

من باز میگم ازدواج ایرانی محکوم به شکسته.مگه میشه دونفر از همون اول زندگی کنار هم به یه زندگیه مطلوبی برسن.مثل سکه انداختنه و شانسی! باید خود افراد انتخاب کنن و کنار هم زندگی کردنو تجربه کنن و اگه موفق بود ازدواج کنن که پایدار شه! این مدل زندگی ما ایرانیا زن و مردو به هم تحمیل میکنه. زن نمیتونه راحت طلاق بگیره و مرد اصلا نمیتونه طلاق بده.خیلی مسخرس.اگه روش نوین به طور عمومی جای روش سنتی رو بگبره دیگه دخترا برا پول و پسرا برای نیاز جنسی ازدواج نمیکنن عرفای مرتبطم متناسبا تغییر میکنن. کسی که مخالف نظر منه تغریبا همنظر با این کارشناسای الکیه که میان و نظر باطلشونو میگن.اگه شک دارین یه نگاهی به دورو برتون بکنین خیلی واظحه مگه این که خودتون نخواین ببینین

به نظر من یکی از دلایل این نوع ازدواج ها در شرایط اقتصادی و اجتماعی فعلی و تنش های زیاد اجتماعی که برروی افراد وارد میشه اینه که مردها با توجه به مشکلات امروزه بیشتر به دنبال آرامش و محیطی دور از تنش های جاری هستند...خب طبیعیه که ازدواج و ارتباط با دخترانی با سن پایین تر از خودشون تنش های دیدی رو (به واسطه نواسانات شخصیتی دوطرف) به همراه داره که در شرایط فعلی دردی بر دردی های روزمره اضافه میکنه و در حالیکه اکثر دخترانی که از سنین بالاتری قرار دارند و اکثرا در اجتماع حضور دارند (به عنوان شاغل) درک بهتر ، شخصیت احتماعی با ثبات تری دارند ....خب طبیعیه که برای دوری از تنش های جدید به سمت دخترانی با سنین بالاتر متمایل میشوند... و نکته ای که اینجا وجود داره اینه که تمایل به ازدواج با دختران سنین بالاتر بیشتر در مردانی رخ میده که سنشون بالای 30 ساله... 

من نظرم با خیلی از این بالایی ها متفاوت! چون چیزی که میتونم با اطمینان بگم اینه که من به عنوان یه دختر الان که از سن 20-23 سالگی گذشتم بیشتر دوست دارم که با کسی که از خودم بزرگتره حتی با سن 30 سال ازدواج کنم. چون معیارهای عاطفی کمتر شده و معیار هام به سمت معیار های عقلی داره پیش میره. الان که رفتار پسر های با سن کوچیک تر رو میبینم بیشتر حس میکنم بچه هستند تا کسی که بشه بهش اعتماد کرد و بهش تکیه کرد.

به نظر من کار اشتباهیه

به نظر من این مسئله به دلایل زیر هست 1- ادامه تحصیل خانم ها و عدم رغبت پسر ها به درس آن هم به دلایل : مشکلات مالی ، عدم تضمین بازار کار 2 - وقتی دختر خانومی مدرک کارشناسی و یا کارشناسی ارشد می گیرد دیگر راضی نمی شود با پسری که مدرکش از اون پایین تره ازدواج کنه 3- همین مسئله باعث میشه که سن ازدواج در دختر بره بالا و به طبع آن وقتی یه دختر در سن 30 به بالا وضعیت خواستگار هاشو می بینه مجبور میشه که یا قید ازدواج رو بزنه و یا رو بیاره به یک پسر با سن پایین تر 4- وقتی یک پسر می بینه که دختری که مورد علاقه اش هست(سن پایین تر) با شرایط اون موافقت نمی کنه(بند 1) و در مقابل دختری با سن بالا و شرایط مالی و کاری خوب جواب مثبت میده خب از خداشه که با اون ازدواج کنه . ولی به نظر من انخاب اشتباهیه

بی ربط روحانی مچکریم

به نظر من کار اشتباهی نیست مهم دید آدم ها از زندگی هست و این که از زندگی چی مو خوان و طرف می تونه آون ها را براورده کنه می تونه کاملشون کنه یا نه

من میخوام با کسی ازدواج کنم که از خودم 3 سال کوچیکتره. مهم علاقه اخلاق و ایمان هست . اصلا قرار نیست سرمایه ای که جمع کردم را داخل زندگیم کنم . ایشون اول باید برادریشو ثابت کنه بعد سالها شاید سرمایه ام رو اوردم توی زندگیم. ایشون هم کاملا موافقه . البته سرمایه زیادی نداره اما حقوقش از من بیشتره. من 30 ساله و آقا 27 ساله . واقعا نمی دونم بعد گذشت 10 سال چه اتفاقی توی زندگیم میافته اما اینم بگم هیچ تضمینی نیست که اگر با کسی که از خودم بزرگتر باشه ازدواج کنم خوشبختر میشم یا آقا دیگه توی سن 40 سالگی سراغ دختر یا زن دیگه ای نمیره . مهم ذات آدم هاست و علاقه و تعهدی که دارند. امیدوارم تصمیم اشتباهی نگرفته باشم.

اختلاف سنی در ازدواج بستگی شدید به سن ازدواج کنندگان دارد مثلا برای یک پسر و دختری که در محدوده سنی 18 تا 22 سال هستند به بزرگتر بودن خانوم میتواند در آینده مشکلاتی داشته باشد اما برای رده سنی 22 تا 26 این اختلاف اگر به 2 حداکثر 3 سال برسد به نظر من مشکل خاصی پیش نمیاد اما اصولا و در هر سنی ازدواج با دختری که 9 سال از آدم بزرگتر باشه کار عاقلانه ای به نظر نمیاد. خطاب به اون دوستانی که کلا این جور ازدواج ها رو زیر سوال بردن بگم که بله درسته شاید کسانی که این جوری ازدواج میکنن الان نگن پشیمونن یا به قول شما باید از کرده خودشون طرفداری کنن اما اینم در نظر داشته باشین یه موقع هس که شما از یه نفر خوشتون میاد و براتون مهم نیس که اون چند سالشه امیدوارم اونایی که اینجوری حرف زدن همینجوری عاشق بشن

چند بار در عرض یک هفته این سوال میپرسین؟!

اون 90 درصد بفیه ازدواجها که مردها از زنها بزرگترن (حالت استاندارد از نظر کارشناسای شما!) چند درصدش به طلاق حتم میشه که شما گیر دادین به این نوع ازدواجها ؟ طبق امار خود سایت از هر 2.6 مورد ازدواج یک طلاق در تهران!!!! اتفاقا تو اشناها و فامیل چند مورد میبینم که خانمها از همسرشون بزرگترن خیلی موفق ترن تا بقیه زوجها! پس لطفا کارشناسیتون رو بذارین برای مسایل مهم دیگه و به شعور و انتخاب مردم احترام بذارین

برای اینکه در آن لحظه فقط عقل برای او تصمیم گیرنده است نه احساس و حرف مردم

من به شخصه در محيط كاري خود مي بينم كه دختران زير 30 سال تمايل دارند با پسر بزرگتر از خودشان ازدواج كنند. محدوده سني 30 تا 35 سال با پسر دوروبر سن خودشان ازدواج كنند و بعد از اين سن كه تعدادشان هم كم نيست تمايل شديدي دارند كه حتما همسرشان كوچكتر باشد حتي به قيمت اينكه طرف مقابل از لحاظ مالي بسيار پايين تر از خودشان باشد.

برای پسرای امروزی،دغدغه داشتن یه زن خوب معضل شده....از طرفی هم با توجه به نوع فرهنگی که بین دخترای کم سن و سال ایجاد شده،این مساله برا پسرا بوجود میاد که با دخترای با سن و سال بیشتر از خودشون ازدواج کنند،چون بالاخره اون دختری که سنش بیشتره بهتر معنی زندگی و همسر داری رو میفهمه تا یه دختر کم سن و سال تر.

بنظر من به دو دلیل : 1- زنهای بزرگتر عاقلانه تر رفتار میکنن 2-این زنها از نظر عاطفی برای مردها موثر تر هستن نمیخوام بگم مردها در این موارد ضعیف هستن و نیاز به محبت مادرانه دارن! اما بصورت منطقی زنی که عاقلانه تر رفتار کنه میتونه بهتر در امور زندگیبه شوهرش کمک کنه و حتی مردها هم نیز به محبت و توجه دارن علت این ازدواج اینه که مردها میخوان بصورت متعادل از محبت و توجه زنها برخوردار بشن

این پدیده جدید نیست و از قدیم وجود داشته.لازم نیست اون رو به شرایط مختلف اجتماعی و سیاسی ربطش بدید. یه نگاهی هم به ازدواجهای قبل از انقلاب بندازید متوجه میشید.

من توانایی سر و کله زدن با دختر کوچکتر از خودم را ندارم. دختر بزرگتر بیشتر می فهمد و زندگی بهتر و آسان تر می گذرد. زن نمی گیرم که بچه داری کنم! مادر هم نیاز ندارم. فقط دختر بزرگتر با فاصله سنی کم بهتر مسائل را درک می کند.

فقط یه چیزی بگم اونم اینه که زنی که حرف مهریه رو بزنه بدرد زندگی نمی خوره فق

هیچ اشکالی وجود نداره... این نظر من هست. مهم انسانیت اون شخص هست. مهم آدم بودن هست. شما به یک نکته توجه نکردید. یک آمار بگیرید از ازدواج هایی که مرسوم هست (مرد از زن بزرگتر یا هم سن) و ببینید درصد طلاق چقدر هست. یک آمار بگیرید از این نوع ازدواج (خانم از آقا بزرگتر) و در صد طلاق رو ببینید. به مراتب وقتی خانم از آقا بزرگتر هست ازدواج و زندگی مستحکم تر هست.

به نظر من يكي دو سال خيلي زياد نيست و بعضي از مردها قيافشون بيشتر از سنشون نشان ميده چون هيكلي هستند و دخترها بيشتر ظريف و ريز به نظر من به پختگي دو نفر برمي گردد و چرا نمي شه بين آنها عشق باشه يعني مرد نمي تونه از خودش بزركتر را دوست داشته باشه

ديوانگي محض است كه آدم با زن مسن تر از خود ازدواج كند.

آيا شكسته شدن زنهايي كه سنشان از مردها بالاتر است در آينده ميتواند برروي روابط بين طرفين تاثير گذار باشد؟

همه جای دنیا درصدی از مردها زنان بزرگتر از خودشان را می پسندند وگرنه گرایش های "مچوریزم و میلفیزم " در دنیا وجود خارجی نداشت .

من يه دختر 33 سال ، ليسانس و كارمند يه آقاي دكتر يك سال از خودم كوچيكتر به من علاقه مند شده و از من خواستگاري كرده حالا به نظر شما اين ازدواج اشتباهه با توجه به اينكه منم به اون علاقه دارم .

از نظر رشد عقلي دخترها تا 15-16 سالگي خيلي از پسرها جلوترند، اما بعد از اين سن پسرها به شدت جلو ميزنن طوريكه در سنين 20 سالگي به بعد مردها از نظر عقلي خيلي جلوترند و نهايتا يك زن پنجاه ساله به اندازه يك مرد سي ساله رشد عقلي پيدا ميكنه!

ازدواج یعنی درک و فهم مشترک حالا دختر بزرگتر باشه یا نباشه فرقی نداره گرچه تو جامعه ما این امر ناهنجاری محسوب میشه اما بطور کلی زیاد بودن سن دختر در جامعه ایران یعنی فروباشی بنیان خانواده

خانمم از من بزرگتره خیلی زور میگه اقا جون نگیرید خانم بزرگتر از خودتون نگیرید از عشق و علاقه ادم سو استفاده میکنه

من سوالات زیر به ذهنم رسید. لطفا اگر صلاح است با مشاور در میان بگذارید: 1. نقش مادر یا زنان اطراف پسری که با بزرگتر از خود ازدواج میکند در تربیت او چه اثری داشته است؟ آیا با این پدیده مرتبط است؟ 2. در دنیا این مساله به چه صورت است؟ دختری که حاضر به ازدواج با پسر کوچکتر از خود میشود ممکن است چه نگاه هایی به مردان داشته باشد و او چه نیازی را دنبال میکند؟ چه مشکلاتی ممکن است به دلیل این اختلاف سن در زندگی ایجاد بشود؟ لطفا راه حل هایی که برای حل این مشکلات هست یا تستهای احیانا روانشناسی که بتوان عارضه هایی را زودتر شناسایی کرد بگویید.

واقعا؟!!

به اعتقاد من اختلاف سن معقول (نه 10 سال مثلا) تو سنی که زن و مرد به بلوغ فکری و احساسی رسیدن واقعا مشکلی ایجاد نمیکنه...

خدا مادرتو حفظ کنه ازدواج واسه چی؟

من قصد ازدواج با یک دختری که یک سال از خودمم بزرگتر هست رو دارم بنظرتون مشکلی حادی پیش خواهد آمد؟؟؟

همه کسانی که طرفدار این هستن که سن خانم بزرگتر باشد مشکلی ندارد یا عاشق چنین خانمهایی هستن ولی هنوز زندگی رو اغاز نکردن یا مدت زیادی نیست که ازدواج کردن چون مشکلات این ازدواجها در دراز مدت مشخص خواهد شد/

از نظر من این نوع ازدواج ها دو ایراد داره: 1) معمولا چهره خانوم ها زودتر از آقایون شکسته میشه و این موضوع شاید در دراز مدت خوشایند مرد نباش.(یک آقای 50 ساله رو با یک خانوم 50 ساله مقایسه کنید). 2) محدودیت سنی بچه دار شدن. مشکلات اقتصادی باعث شده که افرادی مثل من اصلا تمایل به بچه دار شدن در طی پنج تا ده سال آینده را نداشته باشند. ولی هر چه سن خانوم ها بالاتر میرود، بارداری تاثیر منفی بیشتری بر سلامتشان دارد.شنیدم بارداری بعد از سی سالگی براشون توصیه نمیشه.

به عنوان یک پسر دهه شصتی فکر میکنم ایجاد ارتباط معقول با یک دختر دهه هفتادی خیلی سخته. ولی با ازدواج با فرد بزرگتر و یا همسن خودم هم موافق نیستم.

مهمتر از هرچیزی علاقه واقعی و تفاهم و درک متقابله، اگر دو نفر واقعا همدیگرو بخوان و قصد زندگی کردن داشته باشن هیچ مشکل خاصی پیش نمیاد. توروخدا فقط و فقط بخاطر این اختلاف سنی مانع ازدواج نشین و باعث بدبختی دو نفر نشین وقتی دو نفر همدیگه رو بخوان و خانوم بزرگتر باشه شاید خوشبخت نشن اما وقتی این دو نفر با کس دیگه ای ازدواج کنن که دوستش ندارن حتما بدبخت میشن مثل من

من وقتی ازدواج کردم 24 سالم بود و عاشق دختری شدم که 4 سال از خودم بزرگتر بود و با هم ازدواج کردیم و خانواده هامونم قبول کردند،اول زندگی اوضاع مالی خوبی نداشتیم چون هردومون دانشجو بودیم ولی الان که 32 سالمه از زندگیم راضیم و همسرم خیلی دوست دارم .الان هر جفت ما شاغلیم و کار برای خودمونه.تا حالاهم به این فکر نکردیم که کی کوچکتر و کی بزرگتر،چون ما با هم رفیقیم و در ضمن سن یک عدد...

توي بهار زندگي مشترك زياد نمي تونه اثر گذار باشه،ولي تو فصلاي بعدي زندگي ...

بنظر من دلایل اصلیش میتونه موارد زیر باشه: 1- نیاز به محبت مرد. ۲- حوصله نداشتن مرد برای تحمل اشتباهات دخترانه همسرش ۳- اعتماد بیشتر نسبت به تصمیمات گرفته شده توسط همسرش البته دخترهای با سن بالاتر از ۳۰ سال بسیار شکاک هستند و اگر زن سنش بیشتر باشه حس بی اعتمادی نسبت به تصمیمات همسرشون دارن چون دیدگاه یک بچه به همسرشون دارن. اگر سن طرفین زیر ۳۰ باشه بهتره ولی بالای ۳۰ مشکلات خاص خودشو داره

چرا جو سازی می کنید؟دختران نه که خیلی کم توقع هستند حالا شما هم بیایید تشویقشان کنید که با پسران کوچکتر از خودشان ازدواج کنند(البته به نسبت ازدیاد دختر به پسر عمرا خوابش رو ببینند).بنده تا آخر عمر مجرد میمونم ولی حاضر به پیری زودرس و ازدواج با دختر بزرگتر از خودم نیستم.(طبق یافته های محققان روانشناسی، پسرانی که با دختران بزرگتر از خود ازدواج کنند به پیری زودرس دچار می شوند)

دلیلش تا حدودی توقع بالا و غرور زیاد دختران مخصوصا در شهرهای بزرگ + شاغل بودنشان که وضعشان از یک پسر مجرد به مراتب بهتر می باشد.

سلام من 34 سال دارم و همسرم 4 سال ازم بزرگتره حدود ده ساله ازدواج کردیم یه پسر چهار ساله دارم (دانیال)خیلی از زندگیم و همسرم راضی هستم دلیل اینکه با بزرگتر از خودم ازدواج کردم اینه که دخترای اطراف خودمو خیلی بچه میدیدم و احساس میکردم نمیتونم باهاشون کنار بیام طرز فکراشون برام بچه گانه میومد

من و یک زن که از من 1 سال بزرگتر عاشق هم شدیم و لی مشکل اینه که این خانم زود ازدواج کرده و الان 2 تا پسر 20ساله و 18 ساله داره نمی خوام بگم بچه هاش سد راهم هستند ولی با توجه به عشقی که بینمون هست نمیدونم باید چیکار کنم

دنبال مامان برا خودشون میگردن

به نظرم اصلا این موضوع اختلاف سن مطرح نیست و موضوع مهمی نیست...قبلا هم که سن زوجه کمتر بود علتش مدل جامعه و شرایط اجتماعی و اینکه تسلط زوج به زوجه به حد کمال برسه بوده...واگرنه به هیچ وجه این موضوع مطرح نیست... در اثبات نظرم هم معتقدم اگر این بحث مشکلی از هر نظر داشت ام المؤمنین حضرت خدیجه(س) و پیامبر اسلام با اختلاف سنی ازدواج نمیکردند... امروز شرایط جامعه تغییر کرده و دیگه شرایط تسلطی گذشته به اون شکل مطرح نیست...مسائل دیگر هست که دوام زندگی رو و شادی و نشاط زندگی رو تأمین میکنه نه تفاوتهای سنی...

اصلش اون اعصابی هست که از مردها گرفته میشه کوچیک و بزرگ هم نداره همشون اینطورین

این فکر که باید زن حتمن کوچکتر از مرد باشه یک فکر مردسالارنه هست. اگه طرف میگه زن پیر میشه یعنی مرد پیر نمیشه؟!!! این بحث یعنی مقاومت در برابر تغییر وضعیت مردسالارانه...

آخه چرا اینقدر بحث های بیخودی می کنید؟ آقا موضوع اینه که واقعا دختر هایی که به قول خودشون (امروزی) هستن اصلا برای یه زندگی سالم و ساده و با شرایت اقتصادی و رفاهی این روز های کشور ما مناسب نیستن... خود من 22 سالم هست اما هیچ کدوم از دختر های هم سن خودم رو برای زندگی مشترک نمی پسندم... واقعیت همینه آقاجون... همین و بس !!!

به چند دلیل: 1- زن بزرگتر حس ورفتار مادرانه تری دارد بخصوص برای مردانی که در کم سنی مادرشان را از دست داده اند 2-زن بزرگتر با تجربه و دنیا دیده وتواقعات منطقی تری دارند البته منظور زنان بزرگتر صادق و با اخلاق نه انانی که برای هدف مالی وسو جوی وارد رابطه میشوند 3- با توجه به روکود اقتصادی وتورم تشکیل زندگی برای پسران ومردان جوان سخت است ودر نتیجه کشیده میشوند به سمت زنان با سابقه اشتغال که دارای منابع مالی منقول وغیر منقول هستند 4-نکته مهم اینکه دختران جوان در زمانی که خواستگار دارند به دلیلی تن به ازداوج نمی دهند وقتی سن انان بالا می رود یک نگرانی واسترس به انان غلبه می کند و در ان زمان مردان جا افتاده دیگر سمت انان نمی ایند وترجیح می دهند در میان دختران جوان به دنبال همسر خود باشند و...

یک چیزمی نویسم که جالبه اگربه موضوع درست نگاه کنیم میبینیم دختران باسن بالا که باپسران باسن پایین ازدواج میکنند اکثراکارمندندپسرانی که صاحب شغل میشوندمجبورنیستندکه باسن بالاترازخودشون ازدواج کنند این طرف پسرانی هستندفاقدشغل باسن پایین ترکه فکرهزاربدبختیشان رامی کنندوبه این نتیجه میرسندکه اگربایک دختربزرگترازخودبشرزی که دخترکارمندباشدازدواج کنند کلی بنفع ان هاست حال اگرحرف منوقبول ندارین برین جستجوکنین

البته دوستان تحلیل های کاملی ارائه دادند، اما به نظر من یکی از مهمترین دلایل اینگونه ازدواج ها شرایط مالی است! ببینید پسری مثل من که 28 سالمه به طور فطری گرایش به ازدواج با یه خانم 21 تا 24 ساله رو دارم، اما خونواده قبول ندارن چرا؟؟؟؟؟؟ چون در اوضاع اقتصادی امروز جامعه معتقدن اگه زنت کار و پس انداز نداشته باشه هر دوتاتون از گشنگی میمیرید!!! خب هیچ دختر 20 ساله ای که کار و پس انداز نداره خب!! بنابراین مردها در این اوضاع گند اقتصادی سعی میکنن عاقلانه تصمیم بگیرن که از نظر من درست نیست...تعهد، صمیمیت و شور جنسی باید سه مولفه برای انتخاب همسر باشه، وقتی دلایل اقتصادی و مادی و ...شد ازدواج رو به اضمحلال می ره!!!

سیستم اتلاف زمان از جمله نظام وظیفه و افزایش حقوق اجتماعی زن و انواع حمایتهای شرعی که دارند با عث افزایش فرصت توسعه برای این قشر شده. بزرگان فقهی بنشینند پای میز با عوامل نظام وظیفه و اقتصاد تصمیم بگیرند. چه ایرادی دارد این قشر نیز سربازی 24 ماهه بروند و اموزش پخت و پز و خانه داری و پرستاری ببینند. خانمها از تمام فرصتها بعضا معافیت شرعی و فقهی از رزم دارند و مسئولیتی در تامین اقتصاد خانواده ندارند و به این دلیل عمدتا موفقیت بیشتری دارند. دولت باید اولویت اصلی را برای اشتغال مردان بگذارد و اگر نمیگذارد فرصتها و محدودیتها و تدابیر معافیت شرعی این قشر را حذف کند. از سیستم عربستان و مالزی چرا استفاده نمیکنید که نه مشکل مهریه و سکه دارند نه انحلال خانواده ها و نه افزایش و کاهش جمعیت؟

دلیل اینه که فرهنگمون طوری شده که دخترها در سن ازدواج به جای ازدواج به مدرک و چیزهای دیگر فکر می کنند و به راحتی می توانند فکر خود را از ازدواج دور کنند و اگر هم ازدواج را قبول کنند انتظارات نامحدودی را از همسر خود دارند! در نتیجه زمانی که پیر می شوند تازه به یاد ازدواج می افتند و چون نیاز پسرها برای ازدواج خیلی بیشتر از دخترهاست به ناچار مجبورند به ازدواج به دختر چهل ساله! تن دهند.

وقتی 70% دانشگاه ها رو دخترها گرفتن و سربازی هم نمی رن و به این خاطر بیشتر فرصت اشتغال در زمان فعلی رو در ادارات گرفتن و حق عائله مندی می گیرن و به همین خاطر بین 150 تا 200 تومان حقوقشون از پسر مجرد همترازشون بیشتره، و هیچ مسئولیت اقتصادی در خانواده همچون نفقه، مهریه، اجرت المثل و ... ندارن و قرار هم نیست هزینه خانه و زندگی دهند و انواع و اقسام رسانه ها دم از حقوق آنها می زنند و کاری ندارن که پسرها چه بلایی سرشان آمده و چرا اینقدر افسردگی گرفتند، طبیعی است در این شرایط از خداشون باشه که با پسر کوچکتر از خودشان ازدواج کنند و نقش بالاسر رو بخوان واسه شوهرشون بازی کنند، چون با وضع موجود دیگه شوهرها، مردانگی و سلطه سابق رو از دست دادن و زنها جای اونها رو گرفتند. این یکی از تبعات زن سالاری اه.

کدوک ازدواج؟کدوم کشک؟ از بیکاری و فقر و تورم انقدر زندگیم به تنگ اومد که آخر سر جدا شدیم؛ اونایی هم که میگن اگر زن، زن باشه با همه چی میسازه تجربشون از یه بچه ی 5 ساله کمتره...نه من جوون نه اون دختر جوون گناه نکردیم که یه عمر نون خشک و تخم مرغ و ماست بخوریم و خودمون رو گول بزنیم و فیلم هندی بازی کنیم...کلی مریضی اعصاب و معده گرفتم و تو 29 سالگی دارم میرم دکتر قلب؛(لیسانس عمران سراسری تهران) الان ازدواج هم برای بچه پولدارها خوبه نه ما بدبخت بیچاره ها...پس خواهشا آپشن های ازدواج رو هم بازتعریف نکنید

من 42 سالمه و یک ساله که با مردی 30 ساله ازدواج کردم اوائل مشکلی نبود و مادر ایشون هم به گرمی از این قضیه استقبال کرد .نا گفته نماند که پدر ایشون فوت کردند و در حال حاضر همسرم بیکار هست حالا که برای گذران زندگی و راه انداختن یه کسب و کار به مرحله ای رسیدیم که باید حدود ارث و میراث آن مرحوم مشخص بشه تا بتونیم زندگی کنیم ،ابن زن روزگار را برای ما سیاه کرده و من را از زندگی نا امید.دیروز رفتیم برای طلاق در خواست دادیم و من توان مبارزه با این غمو ندارم.تو این چند ماه اخیر شیطان مسلم را به چشمم دیدم و هنوز برام این سوال باقیه که چطور یک مادر به جایی می رسه که بچه از همه جا مونده خودش را از خونش بیرون کنه در حالی که من خودم هم یک مادرم و 12 سال برای بزرگ کردن دخترم وقت گذاشتم تا آسیب نبینه

ایشون می گن در زندگیم با تو هیچ مشکلی ندارم اما من با مشکل برخوردم . احساس می کنم پام روی حبابه . بنده به آینده فکر می کنم و ایشون هنوز در فکر درست کردن موهای سیخ سیخیشه !!!!!! بنده به جمع کردن پول و تامین آینده مون فکر می کنم و ایشون می گه همینی که به اندازه ی روزمون در بیارم کافیه ! ایشون می گه من 7-8 ساله دیگه بچه می خوام یعنی دقیقا دو برابر زمانی که بنده توانایی بچه دار شدنم رو از دست دادم. هر دو اشتباه کردیم . هردو... و قسمت بد ماجرا اینحاست که دو مشاور خبره ی شهرمون این ازدواج رو تایید کردند. بله ایشون آدم بدی ذاتا نیست اما احساس مسئولیت ، فکر تامین آینده (چون خیالش راحته که یکی دیگه هست ) ، نداره . هنوز دلش می خواد کل زندگیش همون کار نصفه نیمه و دوست هاش و فیلم دیدنش و خوابیدن و .باش.

الان می بینم اشتباه کردم . زندگیمون ثبات نداره. مرد خانه منم زن خانه هم من . بار رو شونه هام سنگینی می کنه . تکیه گاه ندارم . بدم میاد مرد من به من وابسته باشه دوست داشتم مرد قوی و تکیه گاه داشتم نه کسی که اگر یک ماه حقوقم رو بگم این بار برای خودم می خوام خرج کنم حال سکته بهش دست بده . شاید در حد 2-3 سال مشکل ایجاد نکنه اما 7-8 سال اشتباه محضه . امیدوارم اونهایی که دفاع می کنند کامنت من رو بخونند . ممکنه استثنایی هم وجود داشته باشه . اما واقعیت اینه که یک دلیل عمده ش تکیه ی مالی به زنه. همسرم به راحتی می گه غیر از خوبی و مهربانیت که با خودم فکر کردم تضمینی نیست که تو رو رها کنم بهتر از تو گیرم بیاد به شرایط مالیت و تامین آینده م ! و پختگیت فکر کردم. ما اشتباه کردیم . شما اشتباه نکنید......

پیامبر اسلام (ص) فرمود:در 4 مورد باید مرد به زن برتری داشته باشد. 1- از نظر سن 2- از نظر شخصیت خانوادگی 3- از نظر اقتصادی 4- از نظر قد

یک بخش مشخص تصمیمگیری وجود ندارد-10 بخش مستقل برای خود تصمیم در مورد خانواده-اشتغال-درامد-مهریه-نظام وظیفه-محدودساختن شرعی-مواد فروشی و اعتیاد و......دارند. تمام فرصتهابه نفع خانم ها است. در رقابت نابرابر قرار گرفته ایم.

زن باید از انسان چند سال کوچکتر باشد تا دیرتر از جذابیتش کم شود ، هنچنین باید از نظر تحصیلات هم مرد سرتر باشد و همچنین از نظر قد و درامد ، وگرنه مرد باید منتظر تو سری خوردن از طرف زن باشه و مدام تحقیر بشه

شوهر من فقط 9 ماه از من کوچیکتره ولی توی هر بحث و دعوایی که میشه این نه ماه را تو سر من میزنه. خانمها قبول نکنید اشتباه محضه.اولش میان خودشونو عاشق و دییوانه نشون میدن و بعد از یه مدت که گذشت یاد سن وسالشون میافتن.

من مدت هاست که به دختری علاقه مند شدم که ۲ ماه از من بزرگتر هست !! از نظر اقتصادی هم وضع ما خوبه ولی وضع اونا خیلی خیلییییی خوبه !! از نظر قد هم تقریبأ هم قدیم ! ولی تو اکثر مورد دیگه تفاهم داریم و کاملا هم از من حساب میبره و واقعا هم همو دوست داریم و این دوست داشتنه کاملا آگاهانس ،ولی همیشه به خاطر همون ۳تا دلیل بالا مردم که چه کار کنم !! واقعا هم دختر خوب و با اخلاقیه ،یه جورایی دقیقا همون کسیه که میخوام ،ولی شک و تردید به خاطر اختلاف طبقاتی ،هرچند که خیلی فاحش نیس ولی وجود داره و هم اینکه قدمون تقریبا یکیه کلافم کرده !! لطفا اگه میتونین و تجربه ای دارید راهنمایی کنین ...

سلام من29 سالمه با یه دختر خانم آشنا شدم که هم به لحاظ ظاهری خیلی جوون بود و هم بلحاظ حرکات و طرز صحبت. من بهش علاقه ی خیلی زیادی دارم اما این خانم 9 سال ازم بزرگتره (هر چند همسن دیده میشیم) فقط بخاطر ظاهرش نبود که مشتاقش شدم معیراهایی مثل ایمان و همت و استقلال و اخلاق خوب و فرهنگشم بوده اینکه در آینده ممکنه بازم همسن من باشه یا نه در اثر زایمان ممکنه شکسته بشه اما برای من اون معیارها که گفتم هم مهمه.آیا دارا بودن اون معیارها میتونه در استحکام اون زندگی کمکمون کنه راهنماییم کنید.اگر تجاربی دارید بهم انتقال بدید خوشحال میشیم چون سر دوراهی انتخابم

دختر هایی که اغلب باپسرهای 4 ت5 سال کوچکتر ازدواج میکنن معمولا یک دلیل بیشتر نداره اونم این 1- پسرهایی که واقا میخواهند ازدواج کنند دنبال کسی میگردند که منتظر یه سوار نباشه که رویا هاشون رو تحقق بخشه و همه انتظاری داشته باشه تنها ارزوش داشتن یه همراه ،همنفس و غیره باشه

والا من که یکی بزرگتر از خودمو میخواستم گفت که بهم علاقه داره ولی به خاطر سنش نمیخواد باهام ازدواج کنه حالا یکی بگه من چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ البته من عاشقشما

خبر آنلاین و نظرگذاران عزیز بسیار سپاس!! دیرگاهی بود اینچنین نخندیده بودیم!

اونایی که میگن دخترهای دهه هفتادی توقعشون بالاس بهم بر خورد! من که تا حالا مظلوم تر از خودم جایی ندیدم!

سلاممن سئوالم اینه که من دختری را دوست دارم که 2 سال از من بزرگتر است حکم چیست

به نظر من هیچ مشکلی نیست که یه پسر با دختری ازدواج کنه که یکی دو سال از خودش بزرگ باشه...ولی زن بیشتر از دو سال بزرگ تر باشه یه خورده مشکل آفرین هست..

خوب یه دلیل میتونه عشق باشه علاقه که ادم به همه پیدا نمیکنه!

سلام به همگی.به نظر من در ازدواج سن عقلی و رسیدن به بلوغ فکری بیشتر از سن شناسنامه ای تاثیر داره مردان سن بالائی هستند که در مواجه شدن با مشکلات بچه گانه و کمتر از سنشون عمل میکنندو بر عکسش هم هست مردان با سن کمتر و عقل و شعور بیشتر.در زنان هم سن احساسی خیلی مهمه.زنانی هستند که با وجود سن بالاتر از احساس و نشاط بالائی برخوردارن و بر عکسزنان با سن کمتر و کاملا بی احساس.پس سن عقلی و احساسی بیشتر از شناسنامه مهمه. من از شوهرم 5 سال بزرگترم ولی خدارو شکر مشکلی نداریم به خاطر پول و شرایط اقتصادی هم نبوده شوهرم و من از نظر عقلی و احساسی کاملا مطابق همیم.نگران نباشید عقلانی فکر کنید و بر خدا توکل

تا مجرد هستيد به اين چيزها فكر ميكنيد واهميت ميدهيد اينها همه كشكه .

سلام. من میخوم باکسی ازدواج کنم که از خوام 5 سال بزرگتره . دوسش دارم ولی خانواده ام مخالفن. نمیدونم چکار کنم؟ لطفا کمکم کنید

منم یه پسریو دوس دارم که 6ماه از خودم کوچیکتره.به ازدواج باهاش فکر نکنم؟

افرین به شما

به نظر من توی این زمونه با این همه مشکلات باید کسی روپیدا کنی که باهاش آرامش داشته باشی کوچیک وبزرگی هم زیاد مهم نیست آدم باید زمان حالش را به خوبی سپری کند نه آینده که چه می شود پس به همان روز فکر کن شاید فردایی نباشد

نمیدونم چرا اینقدر کامنت اومده! همه حرفا کشکه! همه چیز به ذات طرف مقابل بستگی داره! باید به همدیگه بخورن. باید حداقل 6 ماه نامزد بود تا همدیگرو بشناسن. آدما با هم فرق دارن پس نظر الکی ندید. اما دختر دیگه بیشتر از 5 سال بزرگتر باشه به نظر من اصلا درست نیست. ببخشیدا آخه همه نظرات رو تا اینجا خوندم مخم پوکید. :))))

با سلام من پسری 27 ساله هستم. شاغل هستم (مهندس برق) و در آمد نسبتا مناسبی دارم. مدتیه که به یکی از همکارانم که 7 سال از من بزرگتره به شدت علاقه پیدا کردم. بسیار از نظر فکری شبیه هم هستیم. من هنوز این مساله رو با ایشون مطرح نکردم ولی در شرف این کار هستم. البته می ترسم از این که جواب رد بشنوم با توجه به این که در محیط کار هستیم و اگر جواب رد داده بشه می ترسم روی روابط کاری تاثیر خیلی زیادی بذاره. ضمن این که خانواده ی من بسیار با این موضوع مخالفن و من الان متاسفانه من در وضع روحی بسیار بدی هستم. از یک طرف نمی دونم که جواب مثبت می گیرم یا نه ( اگر منفی باشه شاید مجبور شم کارم رو ول کنم) از یک طرف هیچ حمایتی از طرف خانواده ازم نمیشه و حتی می ترسم پدر و مادرم از غصه سکته کنن. لطفا راهنمایی کنید

من با نظر امیر موافقم با اینکه یک زن 30ساله هستم و از شوهر سابقم 2سال کوچکتر بودم ولی طلاق گرفتم الان با پسری 25 ساله هستم بنظرم طرف آدم باشه محبت و انسانیت سرش بشه سن اصلا مهم نیست من تجربه ی بزرگتر از خودم و کوچیکتر از خودم رو دارم

در زندگی مشترک فهم و شعور بالا ملاک اصلی چه20چه30چه50سالت

خیلی جالبه

امیر خان سلام منم 5 سال از همسرم کوچیکترم عاشقانه دوسش دارم و عاشقانه دوسم داره زندگی خوبی داریم پشت به پشت هم زندگی ساختیم 20 ساله داریم زندگی میکنیم و الحمد الله موفقیم . ایشالله همه موفق باشن

چرا خود پیامبر با زن بزرگتر از خودشون ازدواج کردن جناب علیرضا خان؟

من حدود4ماهه که عاشق پسری شدم که ظاهرا سنش از من یکی دو سالی کمتره.آرزو دارم اونم منو با این سنم قبول کنه مثل بعضی از این آقایان روشنفکر.آخه بهم می خوره 21 سالم باشه 10 سال جوونتر نشون میدم.اینو همه میگن!

سلام چرا عقلتونو به کار نمی اندازید . مگه اونایی که تفاوت سنی متعارف دارن طلاق نمی گیرن . تا حالا نشده خانمی را ببینین که از همسرش کوچکتره و ظاهرش شکسته تر از مردش شده . این که زن بزرگتر از مرد باشه مهم نیست به شرطی که تو بقیه مسایل به تفاهم برسن . اصلا بعد ازدواج این تفاوت سنی چه بزرگتر چه کوچکتر فراموش میشه .

بی خیال . عید همگی مبارک.

من از شوهرم 10 سال بزرگترم عاشق همهیم 6 ساله داریم زندگی میکنیم

46 ساله هستم با پسر26ساله ای اشنا شدم از همه نظربا هم تفاهم داریم فقط مشکلمون اختلاف سن زایاده اون راضیه امامن 2دلم خانواده ها هم مخالف.منم مخالف بودم اما بالاخره راضی شدم اما میترسم،اون پسر خیلی ماکه و متدین وکلا یه مرد به تمام معنا،این نظر نیس واسمون نشکل بزرگی است

just money

من خودم سی و سه سالمه و عاشق یه خانم مطلقه ای بودم که هشت سال ازم بزرگتر بود.اما قبول نکرد ازدواج کنیم.البته من چون خلا عاطفی زیادی دارم میتونستم باهاش خوشبخت بشم.اما خب درکل کار درستی نیست.مگه اینکه بدونی واقعا دنبال چی هستی

مهم علاقه و هم کفو بودنه من 32 سالمه عاشق خانمی 40 ساله هستم

چون خرجشونو بدن.تمام.