مردم ایران با دادن رأی خود به گفتمان اعتدال در انتخابات اخیر ریاست جمهوری عملا گفتمان های ستیزه جویانه و خصومت آمیز علیه ایران را با بحران مواجه کرده است به نحوی که بتدریج شاهد تغییر مواضع و گفتمان بسیاری از کشورهای جهان خصوصا غربی در قبال ایران هستیم.

فرآیند تغییر گفتمان کشورهای غربی که از تصلب ساختاری و گفتمانی کمتری برخوردارند، در مورد ایران از سرعت بیشتری برخوردار است، در حالی که این فرآیند در کشورهای عربی به دلیل ساختار سنتی و متصلب آن ها عموما کند و با نوعی احتیاط و محافظه کاری است هر چند از سوی همان ها نیز شاهد رسیدن سیگنال های کم و بیش مثبت در مورد تحول در نگاه و ایجاد تغییر در مناسبات خود با دولت جدید هستیم.

اما بیشترین رژیمی که در قبال گفتمان جدید ایران دچار بحران شده است، رژیم صهیونیستی است که سال ها بخش مهمی از گفتمان سیاسی و ظرفیت دیپلماتیک خود را بر تبلیغات منفی علیه ایران و بر ضرورت تعامل نظامی و امنیتی با ایران و استفاده از زبان تهدید و سلاح و حمله نظامی به ایران اختصاص داده و چهره ی شاخصی از قاطعیت کاذب و قدرت ظاهری ناشی از آمادگی جهت حمله به ایران برای خود در سطح جهان تعریف کرده بود و همچنین تلاش می کرد تا بازدارندگی امنیتی فرو ریخته خود را که در جنگ های منطقه ای با حزب الله لبنان و فلسطینیان از دست داده بود با تهدید ایران به حمله نظامی بدون هماهنگی با امریکا، به نحوی بازسازی کند.

اما انتخابات ریاست جمهوری ایران و پیروزی گزینه گفتمان تدبیر و اعتدال توسط اکثریت مردم، آسمانخراشی را که اسرائیل بر روی آب بنا کرده، و سرمایه گذاری هایی که بر محور ستیزه جویی با ایران سازمان داده بود، یک شبه فرو ریخته و برباد رفته دید و از این رو بر خلاف موج جهانی اظهار نظرهای مثبت در مورد آینده مناسبات با ایران، شاهد تلاش های مذبوحانه سران رژیم صهیونیستی برای ایستادن در مقابل این موج عظیم بودیم که بیشتر به نوعی دست و پا زدن های عاجزانه می ماند تا اظهار نظرهای دیپلماتیک.

اسرائیل به بهانه احساس تهدید از جانب ایران بویژه بزرگنمایی خطر ایران به خاطر تلاش های ایران برای ارتقای توان غنی سازی اورانیوم و به اصطلاح اسرائیل، ساخت سلاح اتمی توانسته بود انواع کمک های مادی و معنوی و دیپلماتیک از امریکا و اروپا برای خود جذب کند اما اینک این امکان را از دست داده است و حتی دیگر قادر نیست نقش چماق را در سیاست چماق و هویج امریکا در قبال ایران ایفا کند و لذا در تعریف جایگاه خود در استراتژی امریکا در مورد ایران نیز دچار سر درگمی و بحران هویت شده است.

بنابراین نتانیاهو تقریبا تنها نخست وزیر در جهان است که از بابت پیروزی روحانی احساس افسردگی و اندوه و ابراز نگرانی کرده و می کند. او پیروزی گفتمان اعتدال در ایران را تهدیدی حقیقی برای خود و فشارهای بین المللی علیه ایران می داند که برای تشدید آن ها سال ها تلاش کرده است. در واقع دستگاه حاکمیتی رژیم صهیونیستی و سیستم دیپلماتیک این رژیم اینک با پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران دچار غافلگیری و نوعی برق گرفتگی شده و پس از یک دوره اظهار نظرهای تند و گاه اهانت آمیز به رئیس جمهور منتخب ایران، مدتی است که در این زمینه در حالت کما به سر می برد و بعید نیست که در انتظار اظهار نظری از سوی رئیس جمهور جدید ایران علیه اسرائیل این غده سرطانی باشد تا آن را پایه مواضع خصمانه و ستیزه جویانه جدید خود بر علیه ایران قرار دهد.

منبع: سیاست ما

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 304880

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 8 =