با وجود مخالفت های جهانی با آتش افروزی جدید در منطقه ؛ و حتی خروج متحدان سنتی آمریکا برای یک اقدام هماهنگ ؛و بروزشک وتردید ها به نتایج وپیامدهای جنگ احتمالی این بار هم قرعه به نام اوباما افتاده تاباردیگر در بی اعتنایی به رای شورای امنیت سازمان ملل متحد با فرمان حمله محدود به سوریه تجربه عراق را تکرار کند ؟ اوبا ما که با شعار تغییر وبکار گیری دیپلما سی در حل وفصل منازعات منطقه ای وبین المللی توانست بود خودرا بعنوان چهره صلح طلب معرفی ودراین راستا جایز ه نوبل راهم از آن خود سازد؛ ولی در دوره دوم ریاست جمهور همانند اسلاف جمهوری خواه خود بیشتر برطبل جنگ می کوبد واز لزوم تنبیه بشار اسد سخن می گوید. سوال اینجا است که آمریکارا چه شده است در اوج بحران اقتصادی جها ن وبه رغم تداوم تنش فزاینده با روسیه وایران بر سر موضوع سوریه تصمیم به جنگ گرفته است ؟آیا واقعا پنجره دپیلماسی برای حل بحران سوریه بسته شده است ؟وآیا آمریکا توان کنترل جنگ وپیروزی در آن را دارد؟
شواهد موجود نشان می دهد که آمریکا وهمپیمانان منطقه اش در کنار زدن بشار اسد از قدرت بدون درگیر نظامی مستقیم ناکام مانده اند. چراکه به رغم ارسال تجهیزات گسترده نظامی وهمکاریهای اطلاعاتی وامنیتی با مخالفین دولت بشاراسد درذیل نیروهای ارتش آزاد سوریه وجبهه النصره ( القاعده) ابتکار جنگ در عرصه میدانی با نیروهای دولتی بوده است .
بطوریکه بعداز حضور نیروهای حزب ا..لبنان در پاک سازی مناطق سوق الجیشی وشکست گسترده مخالفین از جمله در القصیر وحلب وحومه دمشق محور عربی- غربی وعبری مخالف سوریه تلاش کردند که با جداسازی متحدان جهانی ومنطقه ای دمشق ( روسیه - چین - ایران) از طریق نهاد بین المللی با تمرکز برقطعنامه های شورای امنیت ساز مان ملل متحد ضمن تشدید توامان فشارهای سیاسی واقتصادی توازن قوارا به نفع مخالفین دولت سوریه تغییر بدهند . در این میان عربستان سعودی با رهبری محورعربی ضد سوری با رایزنی های فشرده با مقامات روس وارایه رشوه های کلان اقتصادی ونفتی کوشید که کرملین را برای عدم پشتبیانی از متحد نزدیک خود همراه سازد.
وازسوی دیگر؛ برای تشدید فشار بر حزب ا...لبنان متحد ایران از عناصر تندرو جبهه النصره خواسته شد که ضمن بمب گذاری در مناطق شیعه نشین لبنان جنگ سوریه را به سایر مناطق هم گسترش بدهند . البته نتیجه اقدامات نیزنتوانست تاثیر چشم گیری در وضعیت جنگ میان طرفین منازع در جنگ سوریه بوجود آورد . بطوریکه روسیه متحد نزدیک دمشق با هرگونه اقدام نظامی غرب علیه سوریه بشدت مخالفت می کند ودر اقدام فوری برای حفاظت از منافع راهبردی خویش در منطقه ناوهای جنگی خودرا به آب های سوریه فرستاده است. رویکرد این کشور متاثر از تجربه تلخ خود از مداخله غرب در لیبی است . مقامات روس علنا اعلام می دارند که مانع تلاش های سازمان یافته غرب برای اخذ مجوز رسمی دخالت از طریق شورای امنیت خواهند شد . در اخبار رسانه ای هم نقل شد ه که مقامات روس ضمن هشدار به شروع جنگ بی فرجام در منطقه از احتما ل بمباران شهرهای عربستان خبردادند . ظاهرا این بار روسها بر سر دفاع از منافع شان جدی اند ونمی خواهند با سقوط آخرین سنگر خویش در خاورمیانه بازنده بازی بزرگ قلمداد شوند.
اینکه توانمند یهای نظامی واقتصادی روسها این اجازه راخواهد داد که این کشور بتواند در نبرد با جبهه گسترده غرب در لشکرکشی به سوریه مقاومت بکند یانه بحث دیگری است؟ ولی روسیه برای حفظ پرستیژ جهانی خود ناگزیر به ادامه رقابت با غرب در هارتلند است . از دید استراتژیست ها روسی طرح حمله به سوریه یکی از طرح های پنهان آمریکا از زمان فروپاشی شوروی سابق (1991)بوده وآمریکا با توان نظامی درصداست از ظهور هرقدرت برهم زننده توازن قوادر منطقه جلوگیری کند . بنابراین چیره دستی بر خاورمیانه گام جدی در تسلط بر اوراسیا وشریان نفتی جهان در قرن بیست ویکم است . پس اولین دلیل مقامات کاخ سفید در کوبیدن برطبل جنگ در منطقه ساز ماندهی مجدد قدرت در منطقه ومما نعت از ظهور قدرت های نوظهور وچالش گری چون روسیه - چین وایران است.
معمولا جنگ راه حل مناسب دولت های غربی برای خروج از بحران های داخلی به ویژه در معضل اقتصادی بوده و است . از اینرو تداوم نرخ بالای بیکاری وسقوط ا ستاندارد های زندگی در اتحادیه اروپا وآمریکا با عث شده است که غرب با تهیه نقشه جنگ بزرگ در سوریه به فکر خروج از بحران وفروش سلاح های پیشرفته به کشورهای ثروتمند حوزه خلیج فارس باشند . ناگفته نماند رکود عظیم جهانی مربوط به دهه ی نیز1930منجربه جنگ جهانی دوم شد .
در عرصه رسانه ای هم به رغم تلاش هایی فشرده برای یکسو نشان دان وقایع جنگ سوریه ؛ به نظر می رسد که افشاگری های اخیر ادوارد اسنودن از جاسوسی گسترده کاخ سفید از متحدان نزدیک اروپایی بر دامنه بی اعتمادی دوسوی آتلانتیک افزوده است و لذاجنگ احتمالی در منطقه می تواند ضمن زدودن تلخ کامی های گذشته اتحاد میان قدرت های اروپایی وآمریکا را بیشتر نماید .
در این میان ورودبه باتلاق سوریه از سوی مقامات آمریکایی با تاکید برجنگ نامتقارن و کنترل شده گرچه ارادی است ولی چگونگی خروج از آن غیر ارادی است . توانمندی ارتش در کنار حزب ا..لبنان وحمایت های همه جانبه روسیه وایران از دولت سوریه می تواند نقشه های غرب ومتحدان منطقه ایش را با دشواریهای بیشتری مواجه ساد .
از دیگرسو ؛ اسراییل متحد نظامی غرب نیز فاقد عمق استراتژیک بوده ودر مقابل موشک های میان برد سوریه آسیب پذیر است و لذاهر گونه مشارکت اسراییل در ائتلاف غرب علیه سرنگونی دولت سوریه می تواند به تحرک هرچه بیشتر حزب ا..لبنان وایران در وارد کردن ضربه به امنیت سرزمین اشغالی منجر شود وسرایت جنگ به اسراییل ناکامی بزرگی برای آمریکا خواهد بود . همچنین این رژیم بدلیل داشتن سلاح های هسته ای وشیمایی وبکار گیری ادوان جنگی سنگین علیه مردم فلسطین در سطح افکار عمومی به ویژه جهان اسلام منفوراست ومشارکت اسراییل در جنگ؛ گواه روشنی بر سازماندهی آشوب ها در سوریه از سوی دولت های غربی واسراییل وحامیان سلفی خواهد بود. واین امر در بعد روانی می تواند به نفع سوریه ومتحدان تمام شود.
در بررسی ابعاد بحران سوریه باید اضافه نمود که دولت سوریه آمادگی قبلی خود را برای مشارکت در نشست ژنو2اعلام داشته واز هرگونه راه حل سیاسی وگفتگو با مخالفین استقبال نموده است این در حالیکه تشتت آراء در میان جبهه گسترده مخالفین از سکولارها تا سلفی های وابسته به عربستان مانع اتخاذ مواضع روشن در چگونگی حل بحران از مسیر سیاسی شده است.
همچنین دخالت نظامی غرب درسوریه بدلیل عدم آلترناتیومناسب برای دوره بعد از بشار اسد معادله چند مجهولی است که آمریکا از حل آن ناتوان مانده است ارتش آزاد سوریه فاقد توانمندیهای سیاسی برای هدایت نیروها وقبضه کامل قدرت است واخیرا نیز درگیریهای شدیدی میان کردها وجبهه النصره سلفی رخ داه که افق هرگونه همکاریها ی اپوزیسیون سوریه را درحل وفصل بحران را در آینده تیروتار نشان می دهد .
بی شک برنده بازی اخیر غرب در سوریه نیروهای سلفی خواهند بود که با سازماندهی بیشتر ونفوذ در میان توده های فردوست جامعه شرایط رابرای رشد بنیاد گرایی واقدامات خشونت آمیز بیشتر فراهم خواهند کرد .
شواهد موجود از تکرار شبح جنگ عراق درسوریه دارد وامریکا به رغم شعار جنگ محدود ومجازات سران سوریه با ادعای بکار گیری سلاح شیمایی علیه مردم نمی تواند ازپیامدهای آن دور باشد.ونیز جبهه جنگ سوریه فراخ تر از آن خواهد بود که مقامات آمریکا تصور می کنند هم اکنون نیز بوی باروت منطقه را در هم پیچیده است. بطوریکه دامنه بحران به لبنان .ترکیه واردن گسترش یافته است .
بنابراین آمریکا ناچار است که در صورت آغاز جنگ در منطقه با تمام قوا وارد معرکه خودساخته شود و البته توان این حمله ودهن کجی به افکار عمومی دنیا بسیار گران خواهد بود . دخالت نظامی وجنگ در سوریه ارمغانش آزادی ودمکراسی نخواهد بود همین طوری که در افغانستان وعراق هم لشکرکشی گسترده فقط به تقویت تروریسم وظهور طالبان وتکفیرها انجامید.
جنگ در سوریه ادامه دارد ورود علنی نیروهای مداخله گر غربی به هرشکلی فقط می تواند ابعاد فاجعه را بیشتر سازد . بی تردید دریک روند سالم وبدون فشارهایی سیاسی باید اجازه داد که نتایج کارشناسان سازمان ملل متحد در مورد عاملین اصلی اقدامات غیر انسانی در بکارگیری تسلیحات شیمایی مشخص شود وهرگونه شتاب زدگی غرب در اتهام زنی به نیروهای دولتی قبل از افشای بررسی های کارشناسان اعزامی سازمان ملل متحد به مناطق آسیب دیده غیر قابل توجیه است. تصور اعاده دمکراسی در منطقه از سوی آمریکا تصور باطلی است . لشکرکشی آمریکا به کشورهای دیگر ارمغانش به جزء تباهی وگسترش فقر چیزی دیگری نبوده ؛ ویرانی های گسترده شهرهای مختلف افغانستان وتداوم خونریزیها در عراق گواه روشنی براین مدعاست.اگر مقامات آمریکایی خیر خواه مردم دنیا هستند . باید به صدای مخالفین جنگ در سراسر دنیا گوش فرا بدهند.
نظر شما