قَالَ أَبُو الصَّبَّاحِ الْکِنَانِیُّ- لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا نَلْقَى مِنَ النَّاسِ فِیکَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ مَا الَّذِی تَلْقَى مِنَ النَّاسِ فِیَّ فَقَالَ لَا یَزَالُ یَکُونُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ الرَّجُلِ الْکَلَامُ فَیَقُولُ جَعْفَرِیٌ خَبِیثٌ فَقَالَ یُعَیِّرُکُمُ النَّاسُ بِی فَقَالَ لَهُ أَبُو الصَّبَّاحِ نَعَمْ قَالَ فَقَالَ مَا أَقَلَّ وَ اللَّهِ مَنْ یَتَّبِعُ جَعْفَراً مِنْکُمْ إِنَّمَا أَصْحَابِی مَنِ اشْتَدَّ وَرَعُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ رَجَا ثَوَابَهُ فَهَؤُلَاءِ أَصْحَابِی.
ابوالصباح کنانى به امام صادق علیه السّلام عرض کرد: در باره شما از مردم چه ها ببینیم (چه زخم زبانها بشنویم؟) امام فرمود: مگر در باره من از مردم چه میبینى؟ گفت: هر گاه میان من و مردى سخنى در می گیرد؟ به من می گوید: جعفرى خبیث، فرمود: شما را بمن سرزنش می کنند؟ ابو الصباح گفت:آرى، فرمود: بخدا سوگند کسانى که از شما پیروى جعفر می کنند، چه اندازه کمند!! تنها أصحاب من کسى است که ورع و پارساییش شدید باشد و براى خالقش عمل کند و ثواب او را امیدوار باشد. اینها اصحاب منند.
أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 123
أَبِی أُسَامَةَ زَیْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اقْرَأْ عَلَى مَنْ تَرَى أَنَّهُ یُطِیعُنِی مِنْهُمْ وَ یَأْخُذُ بِقَوْلِیَ السَّلَامَ وَ أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْوَرَعِ فِی دِینِکُمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ ص أَدُّوا الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَکُمْ عَلَیْهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یَأْمُرُ بِأَدَاءِ الْخَیْطِ وَ الْمِخْیَطِ- صِلُوا عَشَائِرَکُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِیثَ وَ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِیٌ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ وَ یَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا کَانَ عَلَى غَیْرِ ذَلِکَ دَخَلَ عَلَیَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ فَوَ اللَّهِ لَحَدَّثَنِی أَبِی ع أَنَّ الرَّجُلَ کَانَ یَکُونُ فِی الْقَبِیلَةِ مِنْ شِیعَةِ عَلِیٍّ ع فَیَکُونُ زَیْنَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِیثِ إِلَیْهِ وَصَایَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ الْعَشِیرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلَانٍ إِنَّهُ لآَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِیثِ.
زید شحام گوید: حضرت صادق علیه السلام بمن فرمود: به هر کس از مردم که ببینى پیروى از من کند و به گفتار من عمل کند سلام مرا برسان، و من به شما سفارش کنم که نسبت بخدا عز و جل تقوى و پرهیزگاری داشته باشید و در دین خود پارسا باشید و برای خدا کوشش کنید، و به راستگویى و به اداء امانت و طول دادن سجده و نیکى با همسایه شما را سفارش می کنم زیرا محمد صلى اللَّه علیه و آله همین دستورها را آورده است هر که به شما امانت سپرده به او پس بدهید نیک رفتار باشد یا بدکردار، زیرا رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله دستور می داد که سوزن و نخ را نیز به صاحبش پس دهید، و با خاندان خود پیوند داشته باشید، و به جنازه مرده هاشان حاضر شوید، و بیمارانشان را عیادت کنید، و حقوقشان را بپردازید، زیرا هر کس از شما که در دینش پارسا باشد و راستگو باشد و امانت را به صاحبش برگرداند و اخلاقش با مردم خوب باشد گویند: این جعفرى است و این مرا شاد کند و از جانب او برمن شادی و سرور وارد شود و گویند: این ادب ( و فرهنگ) جعفر (بن محمد) است و اگر جز این باشد بلا و ننگ او بر من وارد شود و گویند: این ادب (و فرهنگ ) جعفر است. بخدا سوگند پدرم براى من حدیث کرد که مردى از شیعیان على علیه السلام در قبیله اى بود و زینت آن قبیله بشمار می رفت، از همه آنها در پرداخت امانت بهتر بود، و حقوقشان را بهتر مراعات می کرد، و در گفتار راستگوتر بود، و سفارشات و همه وصیتهاى اهل قبیله و سپرده هاشان را آنان بدو مى سپردند و چون از او پرسش می کردى میگفتند: کیست مثل فلان کس؟ او در ادای امانت و راستگویى از همه ما بهتر است.
أصول الکافی / ترجمه مصطفوى (با تغییر واصلاح)، ج4، ص 449
*****************************************
تکمله:
امام صادق علیهالسلام فرمود: «وَ لَیْسَ مِنْ شیعَتِنا مَنْ یَظْلِمُ النّاسَ؛ و کسى که به مردم ستم کند، شیعه ما نیست»
اعمال محبتآور و دشمنیآور در کلام امام صادق(ع)/ نشانههای نفاق چیست
خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، به مناسبت سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام، چهل حدیث کوتاه و نورانی از ایشان را تقدیم مخاطبان گرامی کرد.
1. محاسبه روزانه نفس
«حَقٌّ عَلى کُلِّ مُسْلِم یَعْرِفُنا أَنْ یَعْرِضَ عَمَلَهُ فى کُلِّ یَوْم وَ لَیْلَة عَلى نَفْسِهِ فَیَکُونَ مُحاسِبَ نَفْسِهِ، فَإِنْ رَأى حَسَنَةً اسْتَزادَ مِنها، وَ إِنْ رَأى سَیِّـئَـةً اسْتَغْفَرَ مِنْها لِئَلاّ یَخْزى یَوْمَ الْقِیمَةِ.»
بر هر مسلمانى که ما را بشناسد سزاوار است که در هر شبانه روز عملش را بر خود عرضه دارد و خود حسابگر خویش باشد، اگر حسنه دید بر آن بیفزاید، و اگر گناه دید از آن آمرزش خواهد تا این که روز قیامت رسوا نشود.
2. استقامت
«لَوْ أَنَّ شیعَتَنا اسْتَقامُوا لَصافَحَتْهُمُ الْمَلائِکَةُ وَلاَظَلَّهُمُ الْغَمامُ وَ لاَشْرَقُوا نَهارًا وَ لاَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَ لَما سَأَلُوا اللّهَ شَیْئًا إِلاّ أَعْطاهُمْ.»
اگر شیعیان ما استقامت مىورزیدند، هر آینه فرشتگان با آنها دست مىدادند و ابر بر آنها سایه میانداخت و در روز مىدرخشیدند و از فراسر و زیر پاى خود روزى مىخوردند و چیزى از خدا نمىخواستند، مگر این که به آنها مىداد.
3. مفاسدِ نیرنگ و حسادت
«مَنْ غَشَّ أَخاهُ وَ حَقَّرَهُ وَ ناواهُ جَعَلَ اللّهُ النّارَ مَأْواهُ وَ مَنْ حَسَدَ مُؤْمِنًا إِنْماثَ الاْیمانُ فى قَلْبِهِ کَما یَنْماثُ الْمِلْحُ.»
هر که با برادرش نیرنگ ورزد و او را کوچک شمارد و با او درافتد، خداوند آتش را جایگاهش گرداند، و هر که بر مؤمنى حسد برد، ایمان در دلش آب شود، چنان که نمک در آب حلّ شود.
4. پارسایى، کوشش و کمک به مؤمنان
«لاتَذْهَبَنَّ بِکُمُ الْمَذاهِبُ فَوَاللّهِ لا تُنالُ وِلایَتُنا إِلاّ بِالْوَرَعِ وَ الاْجْتِهادِ فِى الدُّنْیا وَ مُواساةِ الاْخْوانِ فِى اللّهِ، وَ لَیْسَ مِنْ شیعَتِنا مَنْ یَظْلِمُ النّاسَ.»
مسلکها و مذهبها شما را نبرند، به خدا سوگند به ولایت ما نتوان رسید جز با پارسایى و کوشش در دنیا، و یارى دادن برادران براى خدا و کسى که به مردم ستم کند، شیعه ما نیست.
5. نتیجه اعتماد به خدا
«مَنْ یَثِقْ بِاللّهِ یَکْفِهِ ما أَهَمَّهُ مِنْ أَمْرِ دُنْیاهُ وَ آخِرَتِهِ وَ یَحْفَظْ لَهُ ما غابَ عَنْهُ، وَ قَدْ عَجَزَ مَنْ لَمْ یُعِدَّ لِکُلِّ بَلاء صَبْرًا وَ لِکُلِّ نِعْمَة شُکْرًا وَ لِکُلِّ عُسْر یُسْرًا»
هر که به خدا اعتماد ورزد، خدا مهمِّ دنیا و آخرتش را کفایت کند و هر چه از او غایب است برایش حفظ کند. درمانده و ناتوان است هر که براى هر بلا صبرى، و براى هر نعمت شکرى، و براى هر دشوارى آسانىاى ندارد.
6. دستورهاى اخلاق عملى
«صِلْ مَنْ قَطَعَکَ، وَأَعْطِ مَنْ حَرَمَکَ، وَ أَحْسِنْ إِلى مَنْ أَساءَ إِلَیْکَ وَ سَلِّمْ عَلى مَنْ سَبَّکَ وَ أَنْصِفْ مَنْ خاصَمَکَ، وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ کَما أَنَّکَ تُحِبُّ أَنْ یُعْفى عَنْکَ، فَاعْتَبِرْ بِعَفْوِ اللّهِ عَنْکَ أَلا تَرى أَنَّ شَمْسَهُ أَشْرَقَتْ عَلَى الاْبْرارِ وَ الْفُجّارِ وَ أَنَّ مَطَرَهُ یَنْزِلُ عَلَى الصّالِحینَ وَ الْخاطِئینَ.»
با کسى که از تو بریده بپیوند، و به آن که از تو دریغ کرده بخشش کن، و با کسى که به تو بدى کرده نیکى کن و به کسى که به تو دشنام داده سلام کن و با کسى که به تو دشمنى ورزیده انصاف ورز و کسى که تو را ستم ورزیده عفو کن، همچنان که دوست دارى که از تو گذشت شود.
به عفو خدا از خودت عبرت گیر، آیا نبینى که آفتابش بر نیکان و بدان هر دو مىتابد و بارانش بر شایستگان و ناشایستگان مىبارد؟!
7. آهسته سخن گوی
«وَ اخْفِضِ الصَّوْتَ، إِنَّ رَبَّکَ الَّذى یَعْلَمُ ما تُسِّرُونَ وَ ما تُعْلِنُونَ، قَدْ عَلِمَ ما تُریدُونَ قَبْلَ أَنْ تَسْأَلُوهُ.»
صدایت را فرودآر، زیرا خدایى که نهان و آشکار را مىداند سؤال ناکرده مىداند که شما چه مىخواهید.
8. بهشت و جهنّم، خیر و شرّ واقعى
«أَلْخَیْرُ کُلُّهُ أَمامُکَ، وَ إِنَّ الشَّرَّ کُلَّهُ أَمامُکَ، وَ لَنْ تَرَى الْخَیْرَ وَ الشَّرَّ إِلاّ بَعْدَ الاْخِرَةِ، لاِنَّ اللّهَ جَلَّ وَ عَزَّ جَعَلَ الْخَیْرَ کُلَّهُ فِى الْجَنَّةِ وَ الشَّرَّ کُلَّهُ فِى النّارِ، لاِنَّهُما الْباقیانِ.»
تمام خیر در برابر تو و تمام شرّ نیز در برابر توست. و خیر و شرّ را نبینى، مگر بعد از آخرت، زیرا که خداوند عزّوجلّ تمام خیر را در بهشت و تمام شرّ را در دوزخ قرار داده، زیرا که این دواند که باقىاند.
9. جلوه و چهره اسلام
«أَلاِْسْلامُ عُرْیانٌ فَلِباسُهُ الْحَیاءُ وَ زینَتُهُ الْوَقارُ وَ مُرُوءَتُهُ الْعَمَلُ الصّالِحُ وَ عِمادُهُ الْوَرَعُ وَ لِکُلِّ شَى ْء أَساسٌ وَ أَساسُ الاِْسْلامِ حُبُّنا أَهْلَ الْبَیْتِ»
اسلام، برهنه است، لباسش حیا و زیورش وقار و جوانمردىاش عمل صالح و ستونش پارسایى است. و براى هر چیزى پایهاى است و پایه اسلام، دوستى ما اهل بیت است.
10. عمل براى آخرت
«إِعْمَلِ الْیَوْمَ فِى الدُّنْیا بِما تَرْجُوا بِهِ الْفَوْزَ فِى الاْخِرَةِ.»
امروز در دنیا کارى کن که به وسیله آن امیدِ کامیابى در آخرت را دارى.
11. پاداش یارى دوستان اهل بیت (ع)
«لا یَبْقى أَحَدٌ مِمَّنْ أَعانَ مُؤْمِنًا مِنْ أَوْلِیائِنا بِکَلِمَة إِلاّ أَدْخَلَهُ اللّهُ الْجَنَّةَ بِغَیْرِ حِساب.»
در روز قیامت کسى نماند که یک کلمه به مؤمنى از دوستان ما کمک کرده باشد، جز این که خداوند او را بى حساب به بهشت داخل گرداند.
12. پرهیز از ریا و جدال و دشمنى
«إِیّاکَ وَ الْمُراءَ فَإِنَّهُ یُحْبِطُ عَمَلَکَ وَ إِیّاکَ وَ الْجِدالَ فَإِنَّهُ یُوبِقُکَ وَ إِیّاکَ وَ کَثْرَةَ الْخُصُوماتِ فَإِنَّها تُبْعِدُکَ مِنَ اللّهِ.»
از ریاکارى بپرهیز که عملت را از بین برد و از جدال بپرهیز که هلاکت گرداند و از خصومتها و دشمنیها بپرهیز که تو را از خدا دور کند.
13. پاکیزگى روح، ابزار تشخیص مؤمن
«إِذا أَرادَ اللّهُ بِعَبْد خَیْرًا طَیَّبَ رُوحَهُ فَلا یَسْمَعُ مَعْرُوفًا إِلاّ عَرَفَهُ وَ لا مُنْکَرًا إِلاّ أَنـْکَرَهُ، ثُمَّ قَذَفَ اللّهُ فى قَلْبِهِ کَلِمَةً یَجْمَعُ بِها أَمْرَهُ.»
چون خدا خیر بندهاى را خواهد روحش را پاک گرداند، به طورى که هیچ معروفى به گوشش نرسد، مگر آن که آن را بفهمد و هیچ منکرى را نشنود، جز آن که زشتش داند و سپس کلمهاى به دلش الهام کند که کارش را بدان فراهم آرد.
14. درخواست عافیت از خدا
«فَسْئَلُوا رَبَّکُمُ الْعافِیَةَ وَ عَلَیْکُمْ بِالدَّعَةِ وَ الْوَقارِ وَ السَّکینَةِ وَ الْحَیاءِ.»
از پروردگارتان عافیت بخواهید و نرمش و وقار و آرامش و حیا را حفظ کنید.
15. نفسِ دعا، عمل است
«أَکْثِرُوا مِنَ الدُّعاءِ، فَإِنَّ اللّهَ یُحِبُّ مِنْ عِبادِهِ الَّذینَ یَدْعُونَهُ، وَ قَدْ وَعَدَ عِبادَهُ الْمُؤْمِنینَ الاِْسْتِجابَةَ وَ اللّهُ مُصَیِّرٌ دُعاءَ الْمؤْمِنینَ یَوْمَ الْقِیمَةِ لَهُمْ عَمَلاً یَزیدُهُمْ بِهِ فِى الْجَنَّةِ.»
زیاد دعا کنید، زیرا خداوند بندگان دعا کن خود را دوست دارد و به بندگان مؤمنش وعده اجابت داده است، و خداوند در روز قیامت دعاى مؤمنان را از کردارشان محسوب دارد و ثوابش را با بهشت میافزاید.
16. دوستى بینوایان مسلمان
«وَ عَلَیْکُمْ بِحُبِّ الْمَساکینِ الْمُسْلِمینَ، فَإِنَّ مَنْ حَقَّرَهُمْ وَ تَکَبَّرَ عَلَیْهِمْ فَقَدْ زَلَّ عَنْ دینِ اللّهِ وَ اللّهُ لَهُ حاقِرٌ ماقِتٌ وَ قَدْ قالَ أَبُونا رَسُولُ اللّه(صلى الله علیه وآله وسلم) «أَمَرَنى رَبّى بِحُبِّ الْمَساکینِ المُسْلِمینَ مِنْهُمْ».
بر شما باد به دوستى مستمندانِ مسلمان، زیرا هر کس آنان را کوچک بدارد و بر آنها تکبّر ورزد، به راستى که از دین خدا لغزیده و خدا کوچک کننده و زبون کننده اوست.
و پدر ما رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرموده: «پروردگارم به من دستور داده است که مستمندانِ مسلمان را دوست بدارم.»
17. ریشه کفر
«إِیّاکُمْ أَنْ یَحْسُدَ بَعْضُکُمْ بَعْضًا فَإِنَّ الْکُفْرَ أَصْلُهُ الْحَسَدُ.»
از حسدورزى به یکدیگر بپرهیزید، زیرا ریشه کفر، حسد است.
18. اعمال محبّت آور
«ثَلاثٌ تُورِثُ الْمحَبَّةَ: أَلدَّیْنُ وَ التَّواضُعُ وَ الْبَذْلُ.»
سه چیز است که محبّت آورد: قرض دادن و تواضع (فروتنى) و بخشش.
19. اعمال دشمنى آور
«ثَلاثَةٌ مَکْسَبَةٌ لِلْبَغْضاءِ: أَلنِّفاقُ وَ الظُّلْمُ وَ الْعُجْبُ.»
سه چیز است که دشمنى مىآورد: دورویى، ستم و خودبینى.
20. نشانههاى بردبار، شجاع و برادر
«ثَلاثَةٌ لا تُعْرَفُ إِلاّ فى ثَلاثَةِ مَواطِنَ: لا یُعْرَفُ الْحَلیمُ إِلاّ عِنْدَ الْغَضَبِ وَ لاَ الشُّجاعُ إِلاّ عِنْدَ الْحَرْبِ، وَ لا أَخٌ إِلاّ عِنْدَ الْحاجَةِ.»
سه کساند که شناخته نشوند جز در سه جا: بردبار شناخته نشود جز به هنگام خشم، و شجاع شناخته نشود جز به وقت جنگ، و برادر و دوست شناخته نشود جز به وقت نیاز.
21. نشانههاى نفاق
«ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَ إِنْ صامَ وَ صَلّى: مَنْ إِذا حَدَّثَ کَذَبَ، وَ إِذا وَعَدَ أَخْلَفَ وَ إِذَا ائْتُمِنَ خانَ.»
سه چیز است در هر که باشد منافق است، اگر چه روزه بدارد و نماز بخواند: آن که چون سخن گوید دروغ گوید، و چون وعده کند خلاف ورزد و چون امینش دانند خیانت نماید.
22. به سه کس اعتماد نکن!
«لا تُشاوِرْ أَحْمَقَ، وَ لا تَسْتَعِنْ بِکَذّاب وَ لا تَثِقْ بِمَوَدَّةِ مُلُوک.»
با احمق مشورت نکن، و از دروغگو یارى مجو، و به دوستى زمامداران اعتماد مکن.
23. نشانههاى سرورى و بزرگى
«ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ کانَ سَیِّدًا: کَظْمُ الْغَیْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسیى ءِ وَالصِّلَةُ بِالنَّفْسِ وَ الْمالِ.»
سه چیز است که در هر که باشد آقا و سرور است: خشم فرو خوردن، گذشت از بدکردار، کمک و صله رحم با جان و مال.
24. نشانههاى بلاغت
«ثَلاثَةٌ فیهِنَّ الْبَلاغَةُ: أَلتَّقَرُّبُ مِنْ مَعْنَى الْبُغْیَةِ، وَ التَّبَعُّدُ مِنْ حَشْوِ الْکَلامِ، وَ الدَّلالَةُ بِالْقَلیلِ عَلَى الْکَثیرِ.»
سه چیز است که در آن بلاغت و شیوایى است: معنى مقصود را رساندن، و از سخن بیهوده دورى جستن، و بالفظ کم، معنى بسیار را رساندن.
25. نجات در سه چیز است
«أَلنَّجاةُ فى ثَلاث: تُمْسِکُ عَلَیْکَ لِسانَکَ، وَ یَسَعُکَ بَیْتُکَ وَ تَنْدَمُ عَلى خَطیئَتِکَ.»
نجات در سه چیز است؛ زبانت را نگهدارى و در خانهات بمانى ! و بر خطایت پشیمان شوى.
26. انس و صفا در سه چیز است
«أَلاُْنْسُ فى ثَلاث: فِى الزَّوْجَةِ الْمُوافِقَةِ وَ الْوَلَدِ الْبارِّ وَ الصَّدیقِ الْمُصافى.»
انس در سه چیز است: زن موافق و فرزند نیکوکار و دوست خالص و با صفا.
27. نشانههاى کرم و بزرگوارى
«ثَلاثَةٌ تَدُلُّ عَلى کَرَمِ الْمَرْءِ: حُسْنُ الْخُلْقِ، وَ کَظْمُ الْغَیْظِ وَ غَضُّ الطَّرْفِ.»
سه چیز است که دلیل بزرگوارى شخص است: خوشخویى، فروبردن خشم، و فروهشتن چشم.
28. سه چیز، تباهى مىآورند
«ثَلاثَةٌ تُکَدِّرُ الْعَیْشَ: السُّلْطانُ الْجائِرُ، وَ الْجارُ السَّوْءُ وَ الْمَرْأَةُ الْبَذِیَّةُ.»
سه کس زندگى را تیره کنند: زمامدار ستمگر، و همسایه بد، و زنِ بى شرم و بدزبان.
29. حقّ و ناحقّ
«مَنْ طَلَبَ ثَلاثَةً بِغَیْرِ حَقّ حُرِمَ ثَلاثَةً بِحَقٍّ: مَنْ طَلَبَ الدُّنْیا بِغَیْرِ حَقٍّ حُرِمَ الاْخِرَةَ بِحَقٍّ، وَ مَنْ طَلَبَ الرِّیاسَةَ بِغَیْرِ حَقٍّ حُرِمَ الطّاعَةَ لَهُ بِحَقٍّ وَ مَنْ طَلَبَ الْمالَ بِغَیْرِ حَقٍّ حُرِمَ بَقاءَهُ لَهُ بِحَقٍّ.»
هر که سه چیز را به ناحقّ خواهد از سه چیز به حقّ محروم شود:1 ـ هر که دنیا را به ناحقّ خواهد از آخرتِ به حقّ محروم شود.2ـ هر که به نا حقّ ریاست طلبد از طاعتِ به حقّ محروم شود. 3ـ هر که به ناحقّ مالى را طلبد از ماندگارى به حقّ آن محروم شود.
30. پرهیز از سه چیز
«إِنْ یَسْلَمِ النّاسُ مِنْ ثَلاثَةِ أَشْیاءَ کانَتْ سَلامَةً شامِلَةً: لِسانِ السَّوْءِ وَ یَدِ السَّوْءِ وَ فِعْلِ السَّوْءِ.»
اگر مردم از سه چیز در سلامت باشند، سلامت کامل خواهند داشت: زبان بد و دست بد و کار بد.
31. کمال احسان به سه چیز
«لا یَتِمُّ الْمَعْرُوفُ إِلاّ بِثَلاثِ خِصال: تَعْجیلُهُ وَ تَقْلیلُ کَثیرِهِ وَ تَرْکُ الاْمْتِنانِ بِهِ.»
احسان و نیکى کامل نباشد، مگر با سه خصلت: شتاب در آن، کم شمردن بسیار آن، و منّت ننهادن بر آن.
32. ایمان سودمند
«مَنْ لَمْ تَکُنْ فیهِ ثَلاثُ خِصال لَمْ یَنْفَعْهُ الاِْیمانُ: حِلْمٌ یَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجاهِلِ، وَ وَرَعٌ یَحْجُزُهُ عَنْ طَلَبِ الْمحارِمِ وَ خُلْقٌ یُدارى بِهِ النّاسَ.»
هر که سه خصلت در او نباشد، ایمان به او سودى نرساند:1 ـ حلمى که با آن، نادانى نادان را برطرف کند. 2ـ پارسایىاى که از طلبِ حرام بازش دارد. 3ـ و اخلاقى که به وسیله آن با مردم مدارا کند.
33. درباره دانش
«أُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ تَزَیَّنُوا مَعَهُ بِالْحِلْمِ وَ الْوَقارِ وَ تَواضَعُوا لِمَنْ تُعَلِّمُونَهُ الْعِلْمَ وَ تَواضَعُوا لِمَنْ طَلَبْتُمْ مِنْهُ الْعِلْمَ، وَ لا تَکُونُوا عُلَماءَ جَبّارینَ فَیَذْهَبَ باطِلُکُمْ بِحَقِّکُمْ.»
دانش بیاموزید و با آن خود را به بردبارى و سنگینى بیارایید و با دانشآموزان خود فروتن باشید، و در برابر استاد خویش تواضع کنید، و از عالمان متکبّر و مستبدّ نباشید، که رفتار ناحقّتان حقّ شما را از بین بَرَد.
34. اعتماد بر حسب شناخت
«إِذا کانَ الزَّمانُ زَمانَ جَوْر وَ أَهْلُهُ أَهْلَ غَدْر فَالطُّمَأْنینَةُ إِلى کُلِّ أَحَد عَجْزٌ.»
هر گاه زمان، زمانِ جور و ستم باشد و اهل زمانه اهل غدر و نیرنگ، اعتماد و دلبستگى به هر کسى عجز و درماندگى است.
35. نتیجه تمایل به دنیا و اعراض از آن
«أَلرَّغْبَةُ فِى الدُّنْیا تُورِثُ الْغَمَّ وَ الْحُزْنَ وَ الزُّهُدُ فِى الدُّنْیا راحَةُ الْقَلْبِ وَ الْبَدَنِ.»
رغبت و تمایل به دنیا مایه غم و اندوه، و زهد و بى میلى به دنیا سبب راحتى قلب و بدن است.
36. صفات آمر به معروف و ناهى از منکر
«إِنَّما یَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهى عَنِ المُنْکَرِ مَنْ کانَتْ فیهِ ثَلاثُ خِصال: عالِمٌ بِما یَأْمُرُ، عالِمٌ بِما یَنْهى، عادِلٌ فیما یَأْمُرُ، عادِلٌ فیما یَنْهى، رفیقٌ بِما یَأْمُرُ، رَفیقٌ بِما یَنْهى.»
کسى امر به معروف و نهى از منکر مىکند که در او سه ویژگى باشد: 1 ـ به آنچه امر کند دانا باشد و بدانچه نیز نهى کند دانا باشد. 2ـ در آنچه امر کند عادل باشد و در آنچه نیز نهى کند عادل باشد. 3ـ به آنچه امر کند با نرمش امر کند و بدانچه نیز نهى کند با نرمش نهى کند.
37. طلب از زمامدار ستمگر
«مَنْ تَعَرَّضَ لِسُلْطان جائِر فَأَصابَتْهُ مِنْهُ بَلِیَّةٌ لَمْ یُوجَرْ عَلَیْها وَ لَمْ یُرْزَقِ الصَّبْرَ عَلَیْها.»
هر که از زمامدار ستمگر، طالب فضل و احسانى شود، از او بلایى بیند که بر آن پاداش نیابد و صبر بر آن، روزى او نشود.
38. بهترین برادر
«أَحَبُّ إِخْوانى إِلَى َّ مَنْ أَهْدى إِلَى َّ عُیُوبى.»
محبوبترین برادرانم نزد من، کسى است که عیبهایم را به من اهدا کند.
39. دعوت به خود با وجود اعلم
«مَنْ دَعَا النّاسَ إِلى نَفْسِهِ وَ فیهِمْ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ فَهُوَ مُبْتَدِعٌ ضالٌّ.»
هر که با وجود داناتر از خود، مردم را به اطاعت از خود دعوت کند بدعت گزار و گمراه است.
40. صله رحم و آثار آن
«إِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ الْبِرَّ لَیُهَوِّنانِ الْحِسابَ وَ یَعْصِمانِ مِنَ الذُّنُوبِ فَصِلُوا إِخْوانَکُمْ وَبِرُّوا إِخْوانَکُمْ وَ لَوْ بِحُسْنِ السَّلامِ وَ رَدِّ الْجَوابِ.»
به راستى که صله رحم و نیکوکارى، حساب را آسان کند و از گناهان جلوگیرى نماید، پس با برادران خود صله رحم و نیکى کنید، گرچه به نیکو سلام دادن و جواب سلام باشد.
***************************************
این چهل حدیث را هم از سایت اعتقادات تقدیم می کنم :
حدیث اول : من أحب لله و أبغض لله و أعطی لله فهو ممن کمل إیمانه .
امام جعفر صادق (ع) : هر که برای خدا دوست دارد و برای خدا دشمن دارد و برای خدا عطاء کند ، از کسانی است که ایمانش کامل است . اصول کافی ، ج 3 ، ص 189
حدیث دوم : ان المسلمین یلتقیان ، فافضلهما أشدهما حبا لصاحبه .
امام جعفر صادق (ع) : از دو مسلمان که به هم برخورد می کند آن که دیگری را بیشتر دوست دارد بهتر است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 193
حدیث سوم : جعل الخیر کله فی بیت و جعل مفتاحه الزهد فی الدنیا .
امام جعفر صادق (ع) : همه خیر در خانه ای نهاده شده و کلیدش را زهد و بی رغبتی به دنیا قرار داده اند . اصول کافی ، ج 3 ، ص 194
حدیث چهارم: اذا أراد الله بعبد خیرا زهده فی الدنیا و فقهه فی الدین و بصره عیوبها و من أوتیهن فقد أوتی خیر الدنیا و الاخرة .
امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده ای را خواهد او را نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به دین دانشمند کند و به دنیا بینایش سازد و به هر که این خصلتها داده شود خیر دنیا و آخرت داده شده . اصول کافی ، ج 3 ، ص 196
حدیث پنجم: خف الله کأنک تراه و إن کنت لا تراه فإنه یراک .
امام جعفر صادق (ع) : چنان از خدا بترس که گویا او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند . اصول کافی ، ج 3 ، ص 110
حدیث ششم : کان أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه یقول : أفضل العبادة العفاف .
امام جعفر صادق (ع) : امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود : بهترین عبادت عفت و پاکدامنی است . اصول کافی ، ج 3 ، ص 125
حدیث هفتم : قال رسول الله : من ترک معصیة لله مخافة الله تبارک و تعالی أرضاه الله یوم القیامة .
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرمود : هر که گناهی را برای خدا و ترس از او ترک کند خدا او را در روز قیامت خشنود گرداند . اصول کافی ، ج 3 ، ص 128
حدیث هشتم : قال الله تبارک و تعالی : ما تحبب إلی عبدی بأحب مما افترضت علیه .
امام جعفر صادق (ع) : خداوند متعال فرموده است : بنده من با چیزی محبوبتر از انجام واجبات به من دوستی نکند . اصول کافی ، ج 3 ، ص 129
حدیث نهم : العباد ثلاثة : قوم عبدوا الله عز و جل خوفا فتلک عبادة العبید و قوم عبدوا الله تبارک و تعالی طلب الثواب ، فتلک عبادة الأجراء و قوم عبدوا الله عز و جل حبا له فتلک عبادة الأحرار و هی أفضل العبادة .
امام جعفر صادق (ع) : عبادت کنندگان سه دسته اند : گروهی خدای متعال را از ترس عبادت کنند و این عبادت بردگان است ، گروهی خدای متعال را به طمع ثواب عبادت کنند و این عبادت مزدوران است . دسته ای خدای متعال را برای دوستیش عبادت کنند و این عبادت آزادگان و بهترین عبادت است . اصول کافی ، ج 3 ، ص 131
حدیث دهم : إنما خلد أهل النار فی النار لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن خلدوا فیها أن یعصوا الله أبدا . و إنما خلد أهل الجنة فی الجنة لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن لو بقوا فیها أن یطیعوا الله أبدا ، فبالنیات خلد هؤلاء و هؤلاء . ثم تلا قوله تعالی : " قل کل یعمل علی شاکلته " قال : علی نیته .
امام جعفر صادق (ع) : اهل دوزخ از اینرو در دوزخ جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانی خدا کنند و اهل بهشت از اینرو در بهشت جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا باقی بمانند همیشه اطاعت خدا کنند پس این دسته و آن دسته به سبب نیت خویش جاودانی شدند ، سپس قول خدای تعالی را تلاوت نمود : بگو هرکس طبق طریقه خویش عمل می کند . فرمود : یعنی طبق نیت خویش . اصول کافی ، ج 3 ، ص 135 - 136
حدیث یازدهم : لا تکرهوا إلی أنفسکم العبادة .
امام جعفر صادق (ع) : عبادت را به خود مکروه و ناپسند ندارید . اصول کافی ، ج 3 ، ص 137
حدیث دوازدهم : ان الله عز و جل إذا أحب عبدا فعمل قلیلا جزاه بالقلیل الکثیر.
امام جعفر صادق (ع) : چون خدای تعالی بنده ای را دوست دارد و او عمل کوچکی انجام دهد ، خدا او را پاداش بزرگ دهد . اصول کافی ، ج 3 ، ص 137 - 138
حدیث سیزدهم : الصبر رأس الایمان .
امام جعفر صادق (ع) : صبر سر ایمان است . اصول کافی ، ج 3 ، ص 140
حدیث چهاردهم : ثلاث من علامات المؤمن : علمه بالله و من یحب و من یبغض .
امام جعفر صادق (ع) : سه چیز از علامات مؤمن است : شناختن خدا و شناختن دوستان و دشمنان خدا . اصول کافی ، ج 3 ، ص 192
حدیث پانزدهم : من ابتلی من المؤمنین ببلاء فصبر علیه ، کان له مثل أجر الف شهید .
امام جعفر صادق (ع) : هر مؤمنی به بلائی گرفتار شود و صبر کند ، اجر هزار شهید برای اوست . اصول کافی ، ج 3 ، ص 146
حدیث شانزدهم : محمد بن سلیمان الدیلمی عن أبیه قال : قلت لابی عبدالله - علیه السلام - فلان بن عبادته و دینه و فضله ! فقال : کیف عقله ؟ قلت : لا أدری : فقال : ان الثواب علی قدر العقل .
امام جعفر صادق (ع) : سلیمان دیلمی می گوید : به امام صادق - علیه السلام - عرض کردم فلانی در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنان است . فرمود : عقلش چگونه است ؟ گفتم نمی دانم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است . اصول کافی ، ج 1 ، ص 12
حدیث هفدهم : أکمل الناس عقلا أحسنهم خلقا .
امام جعفر صادق (ع) : عاقل ترین مردم خوش خلق ترین آنهاست . اصول کافی ، ج 1 ، ص 27
حدیث هیجدهم : قال رسول الله (ص ) : إنا معاشر الانبیاء أمرنا أن نکلم الناس علی قدر عقولهم .
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا (ص ) فرموده است:ما گروه پیامبران مأموریم که با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوئیم . اصول کافی ، ج 1 ، ص 27
حدیث نوزدهم : قال رجل له - علیه السلام - ما العقل ؟ قال : ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان . قال : قلت : فالذی کان فی معاویة ؟ فقال : تلک النکراء ، تلک الشیطنة ، وهی شبیهة بالعقل ، و لیست بالعقل .
امام جعفر صادق (ع) : شخصی از امام صادق - علیه السلام - پرسید عقل چیست ؟ فرمود : چیزی است که به وسیله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آید . آن شخص گوید : گفتم پس آنچه معاویه داشت چه بود ؟ فرمود : آن نیرنگ است ، آن شیطنت است ، آن نمایش عقل را دارد ، ولی عقل نیست . اصول کافی ، ج 1 ، ص 11
حدیث بیستم : عبدالله بن سنان قال : ذکرت لابی عبدالله - علیه السلام - رجلا مبتلی بالوضوء و الصلاة و قلت : هو رجل عاقل ، فقال : أبو عبدالله و أی عقل له و هو یطیع الشیطان ؟ فقلت له : و کیف یطیع الشیطان ؟ فقلت له : سله هذا الذی یأتیه من أی شیء هو ؟ فانه یقول لک من عمل الشیطان .
امام جعفر صادق (ع) : ابن سنان گوید به حضرت صادق - علیه السلام - عرض کردم : مردی هست عاقل که گرفتار وسواس در وضو و نماز می باشد : فرمود چه عقلی که فرمانبری شیطان می کند ؟ گفتم : چگونه فرمان شیطان می برد ؟ فرمود از او بپرس وسوسه ای که به او دست می دهد از چیست ؟ قطعا به تو خواهد گفت از عمل شیطان است . اصول کافی ، ج 1 ، ص 13
حدیث بیست و یکم : قال - علیه السلام - : قال رسول الله : یا علی لا فقر أشد من الجهل ، لا مال أعود من العقل .
امام جعفر صادق (ع) : پیامبر خدا فرموده است : ای علی هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست . اصول کافی ، ج 1 ، ص 30
حدیث بیست و دوم : لیس بین الایمان و الکفر الا قلة العقل قیل : و کیف ذاک یا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذی یرید فی أسرع من ذلک .
امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد . اصول کافی ، ج 1 ، ص 32 - 33
حدیث بیست و سوم: اذا أراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین .
امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خیر بنده ای خواهد ، او را در دین دانشمند کند . اصول کافی ، ج 1 ، ص 39
حدیث بیست و چهارم : لیس بین الایمان و الکفر الا قلة العقل قیل : و کیف ذاک یا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذی یرید فی أسرع من ذلک .
امام جعفر صادق (ع) : میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد .اصول کافی ، ج 1 ، ص 32 - 33
حدیث بیست و پنجم : طلب العلم فریضة .
امام جعفر صادق (ع) : کسب دانش واجب است . اصول کافی ، ج 1 ، ص 35
حدیث بیست و ششم : من زار أخاه فی الله قال الله عز و جل : إیای زرت و ثوابک علی و لست أرضی لک ثوابا دون الجنة .
امام جعفر صادق (ع) : هر کسی که برای خدا از برادرش دیدن کند ، خدای متعال فرماید : مرا دیدن کردی و ثوابت بر من است و به ثوابی جز بهشت برایت خرسند نیستم . اصول کافی ، ج 3 ، ص 255
حدیث بیست و هفتم : تصافحوا فإنها تذهب بالسخیمة .
امام جعفر صادق (ع) : با یکدیگر مصافحه کنید ، زیرا مصافحه کینه را می برد . اصول کافی ، ج 3 ، ص 264
حدیث بیست و هشتم : لا یقبل رأس احد و لا یده إلا رسول الله أو من ارید به رسول الله صلی الله علیه و آله .
امام جعفر صادق (ع) : نباید سر یا دست کسی بوسیده شود مگر دست پیامبر خدا صلی الله علیه و آله یا کسی که از او پیامبر خدا صلی الله علیه و آله قصد شود . اصول کافی ، ج 3 ، ص 267
حدیث بیست و نهم : شیعتنا الرحماء بینهم ، الذین اذا خلوا ذکروا الله .
امام جعفر صادق (ع) : شیعیان ما با یکدیگر مهربانند ، چون تنها باشند خدا را یاد کنند . اصول کافی ، ج 3 ، ص 268
حدیث سی ام : من أحب الاعمال الی الله عز و جل إدخال السرور علی المؤمن : اشباع جوعته أو تنفیس کربته أو قضاء دینه .
امام جعفر صادق (ع) : از جمله دوست داشتنی ترین اعمال نزد خدای متعال شادی رسانیدن به مؤمن است و سیر کردن او از گرسنگی ، یا رفع گرفتاری او یا پرداخت بدهیش . اصول کافی ، ج 3 ، ص 276
حدیث سی و یکم : قال عن سدیر قال : قلت له - علیه السلام - هل یجزی الولد والده ؟ فقال : لیس له جزاء إلا فی خصلتین یکون الوالد مملوکا فیشتریه ابنه فیعتقه أو یکون علیه دین فیقضیه عنه .
امام جعفر صادق (ع) : سدیر گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : آیا فرزند می تواند پدرش را پاداش دهد ؟ فرمود : پاداشی برای پدر نیست جز در دو صورت : پدر برده باشد و پسر او را بخرد و آزاد کند،پدر بدهی داشته باشد و پسر آن را بپردازد . اصول کافی ، ج 3 ، ص 237
حدیث سی و دوم : شرف المؤمن قیام اللیل و عزه استغناؤه عن الناس .
امام جعفر صادق (ع) : شرافت مؤمن به شب زنده داری و عزتش به بی نیازی از مردم است .اصول کافی ، ج 3 ، ص 218
حدیث سی و سوم : قیل له - علیه السلام - ای الاعمال أفضل ؟ قال : الصلاة لوقتها و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله عز و جل .
امام جعفر صادق (ع) : به امام صادق علیه السلام عرض شد . کدام اعمال بهتر است ؟ فرمود : نماز در وقت و نیکی با پدر و مادر و جهاد در راه خدای متعال . اصول کافی ، ج 3 ، ص 231
حدیث سی و چهارم: مثل الدنیا کمثل ماء البحر کلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتی یقتله .
امام جعفر صادق (ع) : دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص تشنه از آن بیشتر آشامد ، تشنگیش بیشتر شود تا او را بکشد . اصول کافی ، ج 3 ، ص 205
حدیث سی و پنجم : من رضی من الله بالیسیر من المعاش رضی الله منه بالیسیر من العمل .
امام جعفر صادق (ع) : هر که به یک زندگی ساده از خدا راضی باشد خدا هم به عمل اندک او راضی شود . اصول کافی ، ج 3 ، ص 207
حدیث سی و ششم : إن کان ما یکفیک یغنیک فأدنی ما فیها یغنیک و إن کان ما یکفیک لا یغنیک فکل ما فیها لا یغنیک .
امام جعفر صادق (ع) : اگر اندازه کفایت ، بی نیازت کند ، کمترین چیز دنیا بی نیازت کند و اگر اندازه کفایت بی نیازت نکند ، هر چه در دنیا هست بی نیازت نکند . اصول کافی ، ج 3 ، ص 209
حدیث سی و هفتم : لا تستقل ما یتقرب به إلی الله عز و جل و لو شق تمرة .
امام جعفر صادق (ع) : چیزی که مایه تقرب به خدای متعال است کوچک مشمار ، اگر چه پاره خرمایی باشد . اصول کافی ، ج 3 ، ص 212
حدیث سی و هشتم : اذا هممت بشی ء من الخیر فلا تؤخره ، فان الله عز و جل ربما أطلع علی العبد و هو علی شیء من الطاعة فیقول : و عزتی و جلالی لا أعذبک بعدها أبدا و اذا هممت بسیئة فلا تعملها فانه ربما اطلع الله علی العبد و هو علی شیء من المعصیة فیقول : و عزتی و جلالی لا أغفر لک بعدها أبدا .
امام جعفر صادق (ع) : وقتی اراده کار خیری نمودی تأخیرش مینداز زیرا خدای متعال گاهی بر بنده مشرف می شود که او مشغول طاعتی است ، پس می فرماید : به عزت و جلالم سوگند که تو را پس از این هرگز عذاب نکنم و چون اراده گناهی کردی انجام مده ، زیرا گاهی خدا بر بنده مشرف می شود که او معصیتی انجام دهد ، پس می فرماید : به عزت و جلالم که تو را بعد از این دیگر نخواهم آمرزید . اصول کافی ، ج 3 ، ص 213
حدیث سی و نهم : لو یعلم المؤمن ما له من الأجر فی المصائب لتمنی أنه قرض بالمقاریض .
امام جعفر صادق (ع) : اگر مؤمن پاداشی را که برای مصیبتها دارد بداند ، آرزو می کند که او را با قیچی تکه تکه کنند . اصول کافی ، ج 3 ، ص 354
حدیث چهلم : سئل النبی (ص ) : ما کفارة الاغتیاب قال : تستغفر الله لمن اغتبته کلما ذکرته .
امام جعفر صادق (ع) : از پیغمبر پرسیدند : کفاره غیبت چیست ؟ فرمود : برای آن کس که غیبتش کردی هر زمان به یادش افتادی از خدا طلب آمرزش کنی . اصول کافی ، ج 4 ، ص 61
نظر شما