عاشقانه روز پانزدهم میهمانی/خوش خلقی، مرام مسلمانی است/ حسود آرزو می کند که نعمت از دیگران گرفته شود

قدم به پانزدهمین روز از میهمانی خدا گذاشته ایم، از میزبان مهربان و بخشنده یاری می خواهیم تا در این روز به اخلاق نیکو و روی خوش که نشانه پیامبر عزیزمان بود نزدیک شویم و از همه صفت های بد، همچون حسادت دور شویم.

 Video Link

فایلی که در ابتدای مطلب می شنوید، سخنان آیت الله آقا مجتبی تهرانی (که روانش غرق رحمت الهی باد) پیرامون «معنای حسد از نظر علمای اخلاق و مراتب آن» است. آقا مجتبی تهرانی اشاره می کند: «آروزی زوال نعمت از دیگری حسد است و در ارتباط با حسود و محسود مطرح است. حسد، نصیحت، غبطه و غیرت واژه های دیگری است که در راستای هم معنی می شوند و با یکدیگر متفاوت هستند. و خبیث ترین فرد کسی است که خودش نعمتی را دارد و چون دیگری هم آن نعمت را دارد آروز می کند که او نداشته نباشد.»

 

و در دعای امروز می خوانیم: «خدایا در در این ماه طاعت فروتنان را نصیبم کن،و سینه‏ ام را براى انابه همانند بازگشت خاضعان باز کن به امان دادنت اى امان‏ ده‏ هراسندگان.» نجوای امروز را اینجا بشنوید.

در ادامه پرونده روز پانزدهم به دوستداران اخلاق و نیکویی تقدیم می شود.

 

پیامبر هر جا که وارد می شد به بوی خوش داشتن معروف بود

امام علی (که درود خدا بر او باد) درباره آداب معاشرت پیامبر خدا با مردم می فرماید: «هر گاه به جایی وارد می شد به خوشبویی معروف بود و هر وقت می خواست با مردم غذا بخورد، اولین کسی بود که شروع می کرد و آخرین فردی بود که دست از غذا می شست و زمانی که می خواست غذا بخورد، از آن چه جلوی خودش بود می خورد، مگر آن که خوردنی فقط خرما بود. و درباره مزه هیچ خوراکی اظهارنظر نمی کرد. نوشیدنی ها را با سه نفس می نوشید و آب را می مکید و آن را با یک نفس سرنمی کشید. با دست راست غذا می خورد و دوست می داشت در همه کارهایش از جمله لباس پوشیدن و پیاده شدن از مرکب از دست و پای راست شروع کند.»

 

خدایا در برابر لغزش هایم چنان رفتار کردی که گویی خطایی از من سر نزده/ غم و اندوه انسان را از زندگی سیر می کند و نشاط را از بین می برد

جمله چهارم: «اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِي فِي دُعَائِكَ وَ مَسْأَلَتِكَ فَاسْمَعْ يَا سَمِيعُ مِدْحَتِي وَ أَجِبْ يَا رَحِيمُ دَعْوَتِي وَ أَقِلْ يَا غَفُورُ عَثْرَتِي فَكَمْ يَا إِلَهِي مِنْ كُرْبَةٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا وَ هُمُومٍ [غُمُومٍ‏] قَدْ كَشَفْتَهَا وَ عَثْرَةٍ قَدْ أَقَلْتَهَا وَ رَحْمَةٍ قَدْ نَشَرْتَهَا وَ حَلْقَةِ بَلاءٍ قَدْ فَكَكْتَهَا»

خدايا در خواندنت و در درخواست از حضرتت به من اذن دادى، پس اى شنوا بشنو ستودنم را، و اى مهربان اجابت كن دعايم را و اى آمرزنده بيامرز لغزشم را، اى خداى من چه بسيار سختي هاىی كه گره گشودى، و اندوه ها كه برطرف كردى، و لغزش ها كه آمرزيدى، و رحمت كه گستردى، و زنجير بلا كه باز كردى ....

کربة قد فرجتها: سختی ها بر دو گونه اند: سختی هایی که انسان می تواند با وجود آنها به کار خود ادامه دهد و سختی هایی که انسان را از حرکت و فعالیت بازمی دارد. از این رو در این دعا عرضه می داریم که بار خدایا چه بسیار از کربت ها و سختی ها همانند سدی فرا راهمان بود گشودی و به کناری نهادی.

و هموم قد کشفتها: چه بسیار غم و اندوه که از دل ما بازکردی... غم و اندوه انسان را از زندگی سیر می کند و نشاط را از آدمی می زداید و روح و جسم را زبون می سازد. واژه های «اهتمام، همت و همّ» از یک ماده هستند. انسان با همت، چیزی جز هدف نمی بیند و به چیزی جز رسیدن به آن نمی اندیشد و بالعکس، همّ و غم انسان را به خود مشغول ساخته و او را از تعقل و تفکر بازمی دارد و مانع از تصمیم می شود. انسان با همت، شکست ناپذیر است ولی انسان مهموم و اندوهگین از زندگی ناامید و آثار شکست و ناتوانی در تمام حرکات و سکنات و رفتارش به خوبی مشهود است.

از این رو در این بخش از دعا خدای را سپاس می گوییم که ما را از غم و اندوه نجات داد و اگر لطف او نبود بار مشکلات و نارحتی ها پشت ما را می شکست و ما را از راه بازمی داشت. از این رو توصیه شده که نسبت به خداوند متعال همواره خوش گمان باشید و از بدگمانی بپرهیزید و نسبت به کاستی ها تاسف نخورید و به فراوانی ها دل مبندید.

و عثرة قد اقلتها: عثرت در اینجا به معنی لغزش در زندگی است.انسان در زندگی خواه و ناخواه دچار لغزش هایی می شود که آثار وضعی آن قهرا گریبان گیرش خواهد شد. خدواند می فرماید: «هر مصیبتی که به شما می رسد در اثر کارهای خودتان است و خداوند بسیاری را عفو می کند.

و مولانا می گوید: این جهان کوهست و فعل ما ندا      سوی ما آید نداها را صدا

از این رو می گوییم خدایا من در مسیر زندگی دچار لغزش هایی شده ام که تو آنها را به لطف خود اقاله کردی. غرض از اقاله در اینجا است که خدایا تو با لطفت با من چنان رفتار کردی که گویی گناه و خطایی از من سر نزده است و از این الطاف بزرگ تو است که نسبت به بندگان خود معمول می داری.

و حلقة بلاء قد فککتها: خدایا چه بسا بلاها و گرفتاری هایی که مانند حلقه های زنجیر مرا احاطه کرده و دست و پایم را بسته بودند، همه را تو باز کردی و مرا نجات دادی. خدایا! وقتی می بینم تو چنین مهربانی، به لطف و رحمت تو امیدوار تر می شوم و با این امید در شب های ماه مبارک رمضان به درگاه تو می آیم و تو را سپاس می گویم.»

وسوسه، اراده قاطع را سست می کند و شک و تردید می آورد

شرح و تفسیر سوره ناس (بخش دوم)

این سوره مبارک که یکی از معوذتین است، در واقع بعدی دیگر از ابعاد تربیت سلیم اعتقادی برای انسان مومن است. آن گاه که خداوند از زبان رسول به ما می آموزد که فقط به او پناه ببریم. به «رب الناس»: پروردگار مردم، «ملک الناس»: فرمانراوی مردم و «اله الناس»: خدای مردم.
بنابراین ما به خدا پناه می بریم، خدایی که همه صفات از آن اوست و قران کریم سه صفت را به طور خاص برای خدا ذکر می کند: رب، ملک و اله. به ما می گوید که از شروری که از انها می هراسید به پروردگار مردم، فرمانراوی مردم و خدای مردم پناه ببرید.

قرآن در این سوره شکل دیگری از شرور را معرفی می کند که با شروری که در تفسیر سوره فلق گفته شد تفاوت دارد. در سوره فلق قرآن از شر آشکار (مانند شر آفریده ها) و شر خفی (مانند شر حسود یا جادوگران) سخن گفت. اما در این سوره به ما می آموزد که از شری که نه کاملا اشکار است و نه کاملا خفی نیز به خدا پناه پناه ببریم.

«وسواس خناس» بدین معناست که آدمی نفس خویش را در برابر احساساتی درونی می یابد که گاه می آید و گاه می رود. خنّاس کسی یا چیزی است که پس از ظاهر شدن، مخفی می شود. موجودی که ظاهر می شود، درون انسان نجوا می کند، او را تحریک می کند، می ترساند، وسوسه و تهدید می کند و سپس پنهان می شود و در حالتی دیگر دوباره ظاهر می شود.
اینجا نکته تربیتی وجود دارد که تاکید می کند از این شری که که گاهی آشکار و گاهی نهان است باید به خدایی که دارای 3 صفت است پناه ببریم، پروردگار مردم، فرمانراوی مردم و خدای مردم. در حالی که در سوره فلق از 4 شرّ به یک صفت خدا پناه بردیم، پرورگار صبحگاه. این بدان معناست که این شرّی است خطرناک تر از شرور گذشته یاد شده، چرا که این شر نه آشکار است که با آن روبرو شویم و نه نهان است تا از آن بپرهیزیم و آماده مواجه باشیم. در هر حال از شرّ وسوسه گر نهانی به خدا پناه می بریم.

از آنجا که قلب، به صورت نمادین در سینه است، وسوسه گر نهانی در قلب وسوسه می کند و قلب در اصطلاح قرآنی منشا و سرچشمه فعالیت و احساسات انسان است. اگر وسوسه گر نهانی در قلب وسوسه کند، اراده راسخ را سست می کند و به هنگام نیاز به جرات، ترس می آفریند و به هنگام قاطعیت، تردید و به هنگام شفافیت و یقین، شک.

آدمی ضعیف می شود و نمی تواند به کارهای خود بپردازد. پروردگار مردم، فرمانراوی مردم و خدای مردم از هر سو بر ما احاطه دارد و ما را از شرّ تردید و ترس و شک و خطرهایی که بلافاصله پس از آشکار شدن پنهان می شوند و پس از پنهان شدن، آشکار می شوند نجات می دهد. بدین گونه به مشکلات پایان می دهیم و آنها را درمان می کنیم و به اطمینان و آرامش دست می یابیم.

 

مردم تهیدست و نیازمند را دریاب و حق همه را مراعات کن!

امیرمومنان علی (ع) در عهدنامه خطاب به مالک می فرماید: « خدا را! خدا را! در مورد طبقه پایین آنها که چاره ندارند یعنی مستمندان و تهیدستان و از کارافتادگان، در این طبقه هم کسانی هستند که سوال دارند و هم افرادی که باید به آنها بدون پرسش، بخشش شود، بنابراین به آنچه خداوند در مورد آنان به تو دستور داده عمل نما! بدان آنها که دورند به مقدار کسانی که نزدیکند سهم دارند و باید حق همه آنها را مراعات کنی.

بنابراین هرگز نباید سرمستی زمامداری تو را به خود مشغول سازد و به آنها رسیدگی نکنی چرا که هرگز به خاطر کارهای مهم و فراوانی که داری و انجام می دهی از انجام نشدن کارهای کوچک معذور نیستی!»

 

اخلاق نیکو داشته باشیم و در رفتار و گفتار و نگاه آن را آشکار کنیم

خوشرویی / لبخند انسان به چهره برادر دینی اش، عبادت است

بخشی از اخلاق نیکو در «خوشرویی» متجلی است، بخشی در «خوشخویی» و بخشی هم در «خوشگویی». در مواجهه دو نفر با یکدیگر، پیش از هر سخن و عمل، دو صورت با هم رو به رو می شود. «خوشرویی» هم در نگاه مطرح است هم در لبخند، هم در گفتار آشکار می شود و هم در رفتار. وقتی با چهره شکفته و باز با کسی رو به رو می شوید در واقع کلید محبت و دوستی را به دست او داده اید. اگر این خوشرویی با نیت پاک و الهی انجام گیرد، علاوه بر تاثیر محبت آفرین، حسنه و عبادت نیز به حساب می آید. امام باقر(ع) در این باره فرمودند: «لبخند انسان به چهره برادر دینی اش «حسنه» است.»
تبسم، مبدا بسیاری از آشنایی ها و زداینده بسیاری از غم ها و کدورت هاست. اگر با خوشرویی بتوانید بار سنگین غم دوستان را سبک کنید، کارتان عبادت است. امام صادق (ع) می فرمایند: «کسی که از چهره برادر دین یاش، رنج و اندوهی را بزداید، خداوند به پاداش آن ده «حسنه» در نامه اعمالش می نویسد». و باز می فرمایند: «هر مسلمانی که با مسلمان دیگر دیدار کند و در برخورد، او را شادمان سازد، خدای متعال نیز او را خوشحال و مسرور خواهد ساخت.»

خوشگویی / زیبا خطاب کنید، تا جواب زیبا بشنوید

از شاخه های دیگر حسن خلق، که رابطه ها را استوارتر و پیوندها را صمیمی تر می سازد، گفتار دلپذیر و شادی بخش است. متانت در سخن و ادب در گفتار و زیبایی در کلام، خصلت پاکدلان بی کینه است و خلق و خوی اولیا دین. پیامبر خدا(ص) فرمود: «هر کس برادر باایمانش را با گفتن کلامی ملاطفت آمیز و غم زدا، مورد تکریم قرار دهد، تا وقتی او شادمان است، گوینده آن سخن همواره در سایه رحمت گسترده الهی به سر می برد.»
غیر از پاداش الهی، تاثیرات اجتماعی «خوشگویی» در نرم ساختن دل ها و جلب عاطفه ها و استوار ساختن رابطه ها مشهود است. آن که خوش سخن باشد، از دیگران نیز کلام نیکو می شنود. "این جهان کوه است و فعل ما ندا" کسی که گفتار مودبانه داشته باشد، دیگران نیز با او مودبانه سخن خواهند گفت و از کلام مولا علی (ع) است که فرمود:«زیبا خطاب کنید، تا جواب زیبا بشنوید!»

خوشخویی / خوش خلقی، دین و مرام مسلمانی است

از رموز موفقیت پیامبر(ص) در دعوت و رسالت خویش، اخلاق نیکو و برخورد شایسته و جذاب با مردم بود. به همین سبب در قرآن گفته شد که : «انک لعلی خلق عظیم». کلام نرم، رفتار شایسته، گفتار مودبانه و جاذبه دار، تحمل فراوان و حلم و بردباری و چهره گشاده و بشاش، از مظاهر و جلوه های حسن خلق است.
اگر خداوند به صاحبان حسن خلق، پاداش جهاد و شهادت می دهد، بیجا و گزاف نیست، چرا که این هم نوعی مجاهده دارد. پیامبر برای تثبیت و گسترش همین کلمات اخلاقی و خوشخویی برانگیخته شد و می فرماید: «گاهی انسان در سایه خوشخویی، به مقام و رتبه روزه داران شب زنده دار می رسد.»

در معاشرت مسلمانان با هم، باید همدلی، بیش از وحدت فیزیکی و پیوند سطحی حاکم باشد تا به انس و الفت های پایدار و رابطه های درونی بیانجامد. میزان اسلامی بودن هر مسلمان را باید در نحوه معاشرتش با دیگران جستجو کرد. خوش خلقی، دین و مرام مسلمانی است. پیامبر گرامی می فرماید: «ایمان کسی کامل تر است که اخلاقش بهتر باشد، کسی به پیامبر شبیه تر و به او نزدیک تر است که خوش خلق تر باشد.» و به تعبیر امام صادق(ع) که فرمود: «پس از عمل به واجبات الهی، محبوبترین کارها نزد خداوند، آن است که انسان اخلاقی سازگار با مردم داشته و اهل مدارا باشد.»

*****

روزه دل و جسمتان مقبول ...

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 364960

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 14 =