عضو هيت علمي دانشگاه تهران در ابتدای یادداشت نوشته است:
«سحر وارد مكة معظّمه شدیم. منزلی پیدا كرده، منزل كردیم. چون اهل حاج هر كدامی از میقاتگاه خودشان محرم شده بودند به جز ما بیچارهها. یازده نفر بودیم كه محرم نشده بودیم. چند نفر هم از اهل قم و هندوستان هم نرفته بودند. آنها كه روزی وارد مكه شدیم مال گرفتند و رفتند. ما هر چه گشتیم شتر گیر نیامد كه برویم سعدیه، لابد قاطر كرایه كردیم. رفتیم طرف قرن المنازل، خانم را تنها گذاردیم. با این حالت وداع كردیم كه آیا ما در راه كشته شویم یا خدای نكرده این سه روز كه ما میرویم برگردیم، خانم طوری نشوند. با چشم گریان و دل بریان بیمار را گذارده، رفتیم سوار شدیم. گیر عرب پدرسوخته افتاده بودیم از شمر بدتر. سوار قاطر باری هی چماق میزد كه اینها تند بروند. هر چه من التماس میكردم، تقلید مرا بیرون میآورد. میزند قاطر را، به خصوص زیر درختهای پیچدار میبرد كه تمام بدن مرا پیچها تكه تكه كردند. چادرم، پیراهنم همه پاره پاره.»
این عضو پرکار وبلاگ نخبگان خبرآنلاین، در قسمتی دیگر از این سفرنامه آورده است:
«صبح پنجشنبه عاشورا جای همگی خالی است، رفتیم در روضات مطهّره زیارت كردیم. در حضور حضرت فاطمه(س) روضه خواندند. گریه بسیاری كردیم. الهی خداوند نصیب همه بكند و نصیب من هم یك دفعة دیگر بكند كه همچه روزی یك دفعة دیگر مشرّف شوم به حرمهای مطهر.
«روز عاشورا عید گرفتند، چون جمعه بود. از قرار معلوم شب جمعه و روز جمعه را عید میگیرند، به واسطة عید محمد(ص) و آلش بازی ساز نواز میزنند.» شب یازدهم عاشورا، حضرات مدینه بنای آتشبازی را گذاردند. توپ، تفنگ، شیپور، بالابان، مزغان میزدند. یادم آمد شب یازدهم، عیال سید الشهداء(ع) در كربلا چه كردند. نمیدانم چه حالت به من دست داد. این صداها را كه شنیدم، میخواستم خودم را بكشم. خدا عذابشان را زیاد كند، بحق محمد و آله.»
برای خواندن متن کامل این مطلب، لطفا اینجا را کلیک کنید.

دکتر رسول جعفریان در مطلب تازه خود در وبلاگ نخبگان خبرآنلاین، به مناسبت ایام حج، گزارش خواندنی یک بانوی کرمانی از سفر حج اش در سال1309 ه.ق را آورده است.
کد خبر 379406
نظر شما