معنی خیلی چیزها عوض شده. ایرادی هم ندارد. جامعه ما قرار بود نه به شکل جامعه سرمایه داری باشد که در آن همه چیز بر محور و مدار پول می گردد و نه به شکل جوامع سوسیالیستی که فردیت و قابلیت آدم ها فدای یک جامعه بی طبقه شود. قرار بود همه چیزمان بر اساس خیرالا مور اوسطها شکل بگیرد. بشویم الگوی همه آن ها که می خواهند در قرن بیستم و بیست و یکم راهی به جز سوسیالیسم و سرمایه داری بجویند.شد آن چه که می خواستیم؟ بگذریم. به همین موضوع پیش پا افتاده و ژورنالیستی جولان بچه پولدارها بپردازیم. بچه پولدارها همیشه بوده اند و خواهند بود. گمان نمی کنم کسی با نفس وجود آن ها مشکلی داشته باشد اما این که آن ها بخواهند پولدار بودنشان را به رخ دیگران بکشند و به چیزهایی فخر بفروشند که در چشم هیچ آدم حسابی ای در طول تاریخ بشری ارزش محسوب نمی شده کمی جای درنگ و پرسش دارد.چه شد که از پابرهنگان ولی نعمت مایند به این جا رسیده ایم که پولدارها چشم در چشم ما بدوزند و ارزش هایشان را علنی جار بزنند؟فقر فضیلت نیست و نه تنها فضیلت نیست که به تعبیر شاعر احتضار فضیلت است. این مقدار را دیگر همه ما می دانیم که پول و سرمایه گره بسیاری از فروبستگی ها را می گشاید و انسان برای آن که بتواند به تمامی شکفته شود و استعدادهایش را به نمایش بگذارد نیاز به اندکی رفاه و سرمایه دارد اما این چیزی که این روزها به اسم پولداری دارد به جلوه در می آید نمایش مهوعی است از یک بیماری. بیماری تمنای تجلی. این موجودات، بی استعداد ترین مخلوقات خدایند. خودم را با این حرف ها دلداری نمی دهم. پولدار بودن را هم عیب و عار نمی دانم. اصلا بحث بر سر پولدار بودن نیست. بدون شک هستند کسانی که دارو ندارشان به مراتب بیشتر از این تازه به دوران رسیده هاست. کسانی که نابرده رنج به گنج دست نیافته اند. تلاش و کوشش کرده اند و دستمزدش را ستانده اند اما نیازی به این همه خود نمایی نمی بینند. چرا که میل به دیده شدن را که در انسان میلی طبیعی است به نوعی دیگر مهار کرده اند. کسی که با ماشین و ساعت و کمربند گران قیمت می خواهد خودش را به دیگران اثبات کند خودش هم چیزی است در حد شئ. و فرومرتبه تر از شئ. چرا که شئ دست کم سودی و حاصلی برای دیگران دارد اما این دسته از مخلوقات خداوند نه تنها خیری به دیگران نمی رسانند که با جلوه فروشی، حرص و آز و طمع را در غافلان بر می انگیزند و بذر نفرت و کینه را در دل گرسنگان.
نظر شما