سفر معاون هنری وزیر ارشاد به آمریکا مورد اعتراض طیفی از مخالفان و منتقدان دولت قرار گرفت و اعلام شد که چرا این سفر مخفیانه بود و چرا دیداری با برخی مقامات وزارت خارجه آمریکا صورت گرفته است؟

جدای از کار مثبت و موثری  که آقای مرادخانی انجام دادند که به عنوان نخستین مسئول رده میانی دولت در حوزه فرهنگ همت کردند  و البته خطر و چنین ماموریتی را به انجام رساندند، نکته مهم همانا جدا کردن  سیاست از عرصه فرهنگ  و هنر است که در پاسخی که به منتقدان و معترضان داده شد نیز این نکته هویدا بود.

شاید اگر این دیدار دو سه سال قبل انجام می شد ، می توانستیم سخن معترضان را باور کنیم که کاسه ای زیر نیم کاسه است و ارتباط فرهنگی پوششی است برای اصل ارتباط در حوزه سیاست. اما نکته ای که منتقدان عجول در نظر نگرفتند و به قول معروف از هول حلیم  کشف یک گاف بزرگ از دولت در دیگ تعجیل فروغلتیند همانا نادیده انگاشتن ارتباط وزارت خارجه و دولت ایران در بالاترین سطوح با دولت مردان آمریکاست.

واقعا وقتی وزیری همچون آقای ظریف و تیم ورزیده ایشان در حوزه سیاسی و دیپلماسی سیاسی هستند که هر لحظه اراده کنند می توانند با معاون و وزیر خارجه آمریکا مسائل خودشان را در میان بگذارند ، چرا باید لقمه را دور دهانشان بگردانند و از یکی خارج از مجموعه بخواهند یک پیغامی را اننقال دهد.

نکته بعد این دیدار تحرک یک نهاد غیر دولتی در آمریکا و بی تحرکی یک نهاد غیر دولتی و مدنی در ایران در حوزه موسیقی است.

به گمانم اگر خانه موسیقی این ظزفیت را داشت که چنین حرکت هایی را سامان می داد , آقای مرادخانی این خطر را نمی پذیرفت که گام در چنین وادی ای نهد. اما  بعید می دانم دوستان و روسای این خانه و حتی رئیس شورای عالی این نهاد که استاد شجریان گرامی باشد، و یا استاد حسین علیزاده که دبیری شورای عالی را بر عهده دارند و یا آقای دکتر سریر که رئیس هیئت مدیره هستند و البته خود را دیپلماتی کارکشته هم معرفی می کنند، خود را وارد چنین وادی های خظرخیزی کنند و بخواهند از آبرو و اعتبارشان برای ایجاد ارتباطات فرهنگی و هنری بین دو ملت و هنرمندان آن استفاده کنند.

البته از آنها انتظاری هم نیست. وقتی یک نهاد وظایف قانونی خود را فراموش می کند و الان چند ماه از مهلت قانونی انتخاب و معرفی اعضای شورای عالی خانه موسیقی گذشته کسی را معرفی نمی کنند و یا در حالی که باید در فکر برگزاری انتخابات دور جدید باشند، ولی اساسنامه خانه موسیقی را از روی سایت حذف می کنند تا اصولا کسی از اهالی موسیقی به فکر چنین مواردی نباشد و از همه اینها اسفناکتر ، عدم نظارت وزارت ارشاد بر این نهاد و عدم پرسش از انها که چرا انتخابات را برگزار نمی کنند ، طبیعی است که نباید از انها انتظاری فراتر داشت.

بعد از تحریر: دوستی در بخش نظرات از من پرسیده است "آقای مختاباد سوال من این است که شما کار آقا مرادخانی را در مخفی کردن این سفر از مدیر اصلی اش آقای ارجمند ویا روابط عمومی تایید می کنید؟ "

اگر بخواهم صادقانه به این پرسش پاسخ دهم نه؟ چرا که معتقدم حتی آقای مرادخانی باید به جای خودشان آقای ارجمند را می فرستادند و یا اینکه به جای یکی از دو نفر دیگر(اقای پیروزپی و آقای ترابی) مدیر بالادستی آنها را همراه می بردند، اما نگاه من از زاویه شفافیت  عملکرد منطبق با منطق یک حرکت است  و  نه محذوراتی که یک مدیر در سطح آقای مرادخانی با آن دست به گریبانند.اما این که بعد از انتشار خبر حتی یک هماهنگی مختصر با آقای ارجمند و روابط عمومی صورت نگرفته که آنها خود را بی خبر از کل ماجرا بدانند قطعا جزو نقطه آسیب های مدیریتی این سفر است که مدیر دفتر موسیقی می گوید مدیر زیردستش(رئیس انجمن موسیقی) بدون اطلاع او به چنین سفری رفته است؟

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 383831

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۲:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۴
    10 2
    دوباره دلواپس شدند۰۰۰۰۰ البته دلواپس جیبشان
  • یک روزنامه نگار US ۰۶:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۶
    6 6
    آقای مختاباد من سوال من این است که شما کار آقا مرادخانی را در مخفی کردن این سفر از مدیر اصلی اش آقای ارجمند ویا روابط عمومی تایید می کنید؟