دکتر جعفر حق پناه استاد دانشگاه و کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتگو با خبرآنلاین از نظم جدید سعودی می گوید.

 

سعید جعفری پویا - پادشاه تازه عربستان پیش از مراسم خاکسپاری ملک عبدالله عزل و نصب های خود را شروع کرد و توجه ناظران سیاسی را به اوضاع این کشور جلب کرد. یکی از مهم ترین انتصاب های سلمان گماردن پسر نایف به عنوان جانشنی ولیعهد است. انتصابی که نشان می دهد نخستین فرد از نسل سوم برای حاکمیت سعودی ابن نایف خواهد بود و سدیری ها در معادلات قدرت عربستان دست بالا را خواهند داشت. دکتر جعفر حق پناه معتقد است بعید است جنگ قدرت در عربستان شکل گیرد و ساختار محافظه کار قدرت در این کشور اجازه شکل گیری بحران دست کم در کوتاه مدت را نمی دهد.

ملک سلمان پس از دست گرفتن قدرت خیلی زود و حتی پیش از مراسم خاک‌سپاری عزل و نصب‌ها را شروع کرد. این اتفاقی عادی در سیستم حکومتی عربستان است یا رویه‌ای غیرطبیعی؟

پدیده استثنایی است. چون اصولاً نظام بسیار سنت‌گرا و محافظه‌کار عربستان عادت به تغییرات یک‌باره ندارد. ملک فهد به‌تدریج فرآیند را برای جانشینان خود آماده کرده بود و عبدالله هم از سال‌های قبل چنین سازوکاری را پی‌ریزی کرد. ولی به دلیل یک دلیل خاص این بار شاهد پدیده استثنایی هستیم آن‌هم به این شکل که مشخص‌شده فرزندان ملک عبدالعزیز دیگر تقریباً به آخر خطر رسیدند و حالا رقابت بین فرزندان آن‌ها در جریان است. بین این فرزندان هم دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. ازاین‌جهت یارگیری‌های زیادی قابل پیش‌بینی بود که می‌توانست بسیار تعیین‌کننده باشد. عبدالله با گماردن فرزندان خود بر مناصب کلیدی تااندازه‌ای جهت‌گیری‌های خود در اداره حکومت را مشخص کرده و سعی خواهد کرد فرزندانش در موقعیت بهتری قرار گیرند. در این چارچوب دیدیم که متعب پسر ملک عبدالله هم بسیار زود از گارد سلطنتی برکنار شد. به نظر می‌رسد با انتصاب‌هایی که سلمان داشته سعی کرده نوعی توازن در میان خاندان پادشاهی برقرار سازد.  

با انتصاب‌های سلمان جنگ قدرت در این قدرت شدت نمی‌یابد؟ به نظر می‌رسد نوع آوردن‌ها و بردن‌ها در ساختار حکومتی سعودی باعث پیچیده‌تر شدن شرایط در این کشور نمی‌شود؟

چرا طبیعتاً پیچیده‌تر می‌شود ولی در نظر داشته باشیم که نوعی انسجام در عربستان به جهت پیچیدگی‌ها در مورد ایده حاکمیت و درک از منافع عربستان سعودی وجود دارد. ایده حاکمیت در این کشور ایده خاندان سعودی است و در این مورد بین نخبگان کم‌وبیش اجماع نسبی وجود دارد. گرایش‌های فردی افراد می‌تواند تااندازه‌ای تأثیر داشته باشد ولی بعید است بر جهت‌گیری‌های کلی تغییر بنیادین ایجاد کند.

انتخاب ولی ولیعهد یا جانشین ولیعهد روندی است که از زمان ملک عبدالله و پس از مرگ دو ولیعهد در این کشور باب شده است. پس از عبدالله حالا سلمان هم به این رویه عمل کرده و محمد بن نایف را به‌عنوان جانشین ولیعهد معرفی کرده است. این روال را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 این اتفاق به این دلیل است که روال سنتی امکان استمرار ندارد و باید تغییری در نظم پیشین ایجاد شود. در گذشته این‌طور بود که فرزندان ملک عبدالعزیز خود به‌طور اتوماتیک انتصاب می‌شدند و از ابتدا مشخص بود که ولیعهد و پادشاه بعدی چه کسانی هستند. ولی الآن به دلیل کهولت سن و البته نزدیک شدن پایان فرزندان عبدالعزیز امکان تکرار چنین سازوکاری وجود ندارد. درنتیجه طبیعی است که چرخه قدرت به نسل سوم برسد.

اتفاق مهمی که افتاده این است که شروع سررشته نسل سوم به فرزند نایف می‌رسد و به‌نوعی سدیری ها که از مادری مشترک هستند چرخه قدرت را به دست می‌گیرند. این باعث نمی‌شود که دیگر شاهزادگان طراحی نظم جدید که باعث کمرنگ شدن نقش آن‌ها می‌شود را نپذیرند و جنگ قدرت در این کشور شدت بگیرد؟

شورایی معروف به بیعت در این رابطه پیش‌بینی‌شده و در واقع آنجا نوعی مجمع نخبگانی تشکیل شود که به  مسئله آینده حکومت رسیدگی می‌کند. فکر می‌کنم فعلاً قدری زود است که در مورد دوران پس از ولیعهد قضاوت کنیم. هرچند انسجام اولیه در این کشور دیده نمی‌شود ولی با این‌همه ساختار سیاسی عربستان برخلاف کهن‌سال بودن حاکمانش ساختار پیری نیست و قدرت انسجام‌بخشی و حفظ خود را دارد. به این خاطر اگرچه قابل پیشی بینی است که رقابت‌هایی میان حکام شکل گیرد ولی این امری نیست که موجب بی‌ثباتی و نابسامانی اساسی در کشور شود.

سیاست خارجی عربستان با حاکمیت سلمان چگونه خواهد بود؟ آیا تغییری در جهت‌گیری‌های این کشور در این حوزه رخ خواهد داد؟

اصول سیاست خارجی عربستان کم‌وبیش ثابت و فرآیندهای اجرایی هم در این کشور همین‌طور خواهد بود و باید انتظار ثبات در سیاست خارجی سعودی داشت مگر اینکه محیط اعمالی عربستان به‌ویژه در منطقه تغییر کند. اتفاقی که ممکن هم هست، چون خاورمیانه بی‌ثبات است و در این حالت احتمال تغییر در سازوکارهای منطقه‌ای محتمل است. باید توجه کرد که هرچند سلمان آمده و حضورش و نظرش هم بی‌تأثیر نیست اما بقیه در جای خود هستند و مثلاً سعود فیصل به‌عنوان قدیمی‌ترین وزیر خارجه جهان همچنان در صندلی خود حضور دارد. اما به‌هرحال در مواردی که به نظر می‌رسد سیاست خارجی عربستان دچار بن‌بست شده و به بازنگری احتیاج دارد مکن است تعدیل‌هایی در این زمینه صورت گیرد. مثلاً در موضوع مقابله با جریان‌های تکفیری که فوریت بیشتری دارد شاید انعطاف بیشتری از عربستان دیده شود. یا در مورد رابطه با ایران هم می‌توان چنین روندی را انتظار داشت و نوعی حرکت به سمت تنش‌زدایی را پیش‌بینی کنیم. باید توجه داشت که تنش با ایران بخشی از روح سیاست خارجی عربستان نیست و این کشور تمایل به ایجاد تنش و بر هم زدن نظم موجود را ندارد. درنتیجه هم شواهدی برای تغییرات هرچند اندک در سمت‌وسو گیری‌های سیاست خارجی این کشور دیده می‌شود و هم ممکن است تغییر چندانی در این عرصه رخ ندهد.

49308 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 396849

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 3 =