یادداشت محمد تقی فاضل میبدی

یکی از شب‌های مبارک در فرهنگ ناب دینی ما شب قدر است. شب قدر به گونه‌ای است که در چندین آیه به شبی تعبیر شده که قرآن در آن نزول یافته و از هزاران ماه برتر است. هیچ روز و شبی در قرآن مانند شب قدر مورد تعریف و تمجید قرار نگرفته است. شاعران ما در ادبیات فارسی هم در رابطه با شب قدر بسیار نیکو گفته‌اند.

به عنوان مثال سعدی می‌فرماید تو را قدر اگر کس نداند چه غم؟ / شب قدر را می‌ندانند هم. یعنی کسی که قدر انسان را نمی‌داند، شب قدر را هم نشناخته است. سعدی در اینجا بیان می‌کند که قدر آدمیزاد را باید بدانند، این آدمیزاد هرکس که می‌خواهد باشد هرکس قدر انسان را نداند به درک شب قدر هم نمی‌رسد.

شب قدر آنقدر برای قرآن مهم است که حتی به پیامبر خود هم می‌گوید: «تو هم نمی‌دانی که این شب چقدر بزرگ است.»

حالا اینکه این شب قدر کدام شبی است خیلی مشخص نیست و قرآن هم آن را مشخص نکرده که کدام شب، شب قدر است. البته در روایات ما شب‌های ۱۹، ۲۱ و ۲۳ ماه مبارک رمضان به عنوان شب‌های قدر معرفی شده‌اند.

اهل سنت بر این باور هستند که یکی از شب‌های دهه آخر ماه رمضان شب قدر است و خیلی از علمای اهل سنت هم اعتقاد دارند که شب بیست‌وهفتم شب قدر است. اعمالی در این شب‌ها برای انسان‌های مسلمان در دین آمده است که مهم‌ترین آن بیدار ماندن تا سحر است که همان منظور آیه شریف «سلامٌ هِی حتی مطْلعِ الْفجْرِ» است. خود نفس بیدار ماندن بسیار مهم است. پیامبر اکرم در این شب نمی‌گذاشتند که صحابه و اهل بیتش تا سحر به خواب روند و حتی به روی صورت آنان آب می‌پاشیدند که به خواب نروند. یکی از دیگر مواردی که در این شب‌ها سفارش شده است، اقدام به بحث‌های علمی و تحقیق و تفحص است که این مورد متاسفانه در جامعه ما جدی گرفته نمی‌شود و کسی هم در شب خیلی دنبال تحقیق و اینچنین مسائل نیست. در جامعه ما رسم است که در این شب تا سحر که می‌خواهند قرآن را بر سر بگذارند به دعا مشغول باشند.

این دعا خواندن بسیار عالی است اما اگر انسان به معانی این دعاها توجهی نکند و درکی از آن به دست نیاورد به فیوضات این شب‌ها نمی‌رسد. اینکه در کتاب‌های ما صحبت و بحث کردن در شب قدر خیلی برتر از دیگر کارها برشمرده شده است به این دلیل است که انسان در آن شب قدر به خودش بپردازد و خود را بشناسد. خودش و جامعه‌اش را بشناسد چراکه خود قدر به معنای اندازه‌گیری و تقدیر است یعنی تقدیر خود من و جامعه من اگر در آن شب مشخص می‌شود، من ظرفیت‌های وجودی خود را بشناسم و به آن ظرفیت‌ها پی ببرم. همه این‌ها به علم و تحقیق بر می‌گردد. این اعمال دینی و دعاهایی که ما به خصوص در ماه مبارک رمضان می‌خوانیم، اعمالی است که ثمرات و خواصش در همین دنیا به سوی انسان باید بازگردد. اینکه ما دعا بخوانیم و روزه بگیریم که در آخرت، ثوابش را بگیریم، این خلاف چیزی است که در فلسفه دین و احکام روزه و دعا وجود دارد.

قرآن وقتی روزه را بیان می‌کند در آخرش می‌فرماید برای اینکه تقوا داشته باشید. تقوا یعنی اینکه انسان در این دنیا بتواند خودش را از هرجهت کنترل و بر هوای نفسش غلبه کند. اگر صاحب قدرت است، قدرتش را و اگر صاحب ثروت است، ثروتش را کنترل کند.

به عنوان مثال در خیابان‌ها سرعت‌گیر می‌گذارند که یک خودرو در جاهایی که نباید تند برود، سرعت خود را کنترل کند. تقوا هم همین سرعت‌گیری است که جلوی تندروی انسان را می‌گیرد. خدا هم می‌خواهد این ماه رمضان به گونه‌ای برای ما جا بیفتد که تقوا در دل و ذهن ما ملکه شود و سرعت‌گیر ما شود.

ما در هر پست و مقامی هستیم در یک چارچوبی باید قرار بگیریم که از حد خود تجاوز نکنیم. تقوا برای این است که جلوی تجاوز انسان از حد خودش را بگیرد و روزه هم در این کار نقش بسیار مهمی دارد و همه این‌ها ثمرثش به این دنیا بازمی‌گردد یعنی تقوا، احیا، شب قدر و روزه اعمالی است که جامعه مسلمانان را باید به یک جامعه‌ای ایده‌آل تبدیل کند. اگر شما این اعمال را در جامعه داشته باشید و از آن‌سو فقر، فساد، فحشا، نزاع و از این دست مسائل در جامعه وجود داشته باشد یعنی اینکه این شما در جامعه به فلسفه شب‌های قدر نزدیک نشده‌اید. یکی از چیزهایی که در ماه رمضان و به خصوص در شب‌های قدر سفارش شده است، مساله مبارزه با فقر است.

شب‌های قدر شب‌هایی است که باید با فقر ستیز کرد. شما در شب‌های قدر بنشینید در مسجد و دعاهای بلند بخوانید اما در جامعه کسانی باشند که نان نداشته باشند بخورند، به نظر من این دعاها بی‌هدف و فلسفه است. پیامبر خدا فرمودند: «ایمان به خدا و پیغمبر نیاورده کسی که شب سیر بخوابد درحالی که همسایه‌اش گرسنه باشد. شما هر روز در ماه رمضان می‌خوانید که «خدایا شکم گرسنه را سیر کن»، «خدایا آنانی که لباس ندارند بپوشان‌شان».

مسلمانان باید به دنبال «جامعه مطلوب مسلمانی» که انسان در ماه رمضان و در دعاها می‌شناسد، باشد و آن‌چیزی که را دین ما برای ما ترسیم می‌کند، محقق کند. در هر صورت اوج ماه مبارک رمضان در شب قدر است. اینکه می‌گویند شب قدر، شب سرنوشت است یعنی سرنوشت جامعه مسلمانی شما همان‌طوری شود که در ماه رمضان خوانده‌اید. در آن فقر، تفاوت طبقاتی، اعتیاد و... نباشد. اینکه انسان در ماه مبارک و در این تابستان به خود گرسنگی و تشنگی تحمیل می‌کند و شب‌های قدر تا سحر بیدار می‌ماند، تنها برای این نیست که خدا در شب اول قبر و قیامت به ما مزد بدهد. اینکه ما در شب‌های قدر یک‌سری مسائل سیاسی بیان کنیم، به این و آن بد بگوییم، چپ به راست ناسزا بگوید و راست به چپ و متاسفانه در این ماه مبارک هر از گاهی مشاهده کردیم، این‌ها ضد تقواست. تقوا آن است که همه مسلمانان را در کنار هم بگذارد. همه را برابر و برادر ببیند. تقوا یعنی اینکه جلوی اختلاس‌ها و دزدی‌ها گرفته شود. ثروت جامعه درست در جامعه توزیع شود.

امام علی(ع) برای این در این شب‌ها به شهادت رسید که می‌خواست با فسادهایی که در جامعه‌اش به وجود آمده بود مبارزه کند. در پایان باید گفت شب قدر بنا بر گفته بسیاری از مسلمین تنها مختص اسلام نبوده است. قبل از اسلام این شب وجود داشته است. بعضی‌ها بر این باور هستند که خداوند از اول خلقت این شب را در تاریخ بشر منظور کرده است. که مسلمان‌ها بالاخره سالی یک شب در دل شب به خود بیایند و در رابطه به خود فکر و تعمق کنند. آن شب نخوابند و در ارتباط با خدا باشند و خود را بشناسد. به نظر من اگر انسان خود را بشناسد، سرنوشت بهتری پیدا می‌کند، اگر جامعه‌اش را درست بشناسد، سرنوشت جامعه‌اش بهتر می‌شود. اگر من نسبت به خود و جامعه جاهل باشم، هم سرنوشت من خراب می‌شود و هم سرنوشت جامعه من.

منبع: روزنامه اعتماد

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 434511

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 8 =