۰ نفر
۱ شهریور ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۲
کتاب عامل عقب ماندگی است نه پیشرفت

همه ما هنوز عادت به کتاب داریم، هم روی کاغذ می نویسیم و هم آثارمان را چاپ می کنیم. اما باید بدانیم که مهفوم کتاب در حال تغییر است و بساط آن جمع خواهد شد. کتاب بیش از آن که عامل پیشرفت باشد، مانعی برای یافتن راههای جدید برای انتقال دانش است. هرچه بیشتر به کتاب دلبستگی داشته باشیم، راه پیشرفت را برای نسلهای آتی خواهیم بست. بیش از این معطل نکنیم.

این روزها نگرانی ها در باره کتاب بسیار زیاد است، سالهاست که از کتابخوانی و کاهش شدید آمار کتابخوان ها صحبت می شود. این که نه تنها کتابخوان کم شده، از شمار کتابفروشی ها کاسته شده که تیراژ کتابها هم بسیار پایین آمده است. هرچه باشد، کتاب همچنان یکی از مهم ترین ابزارهای انتقال علم است و طبق مصاحبه وزیر آموزش و پرورش، همین امسال، 130 میلیون کتاب برای دانش آموزان چاپ شده که اول سال در اختیار آنان قرار می گیرد.
در این هم که کتاب نقش بی بدیلی برای انتقال علم داشته شک نمی توان کرد. این که هنوز میلیاردها انسان از طریق مطالعه، از افکار دیگران با خبر می شوند و بر معلوماتشان افزوده می شود. این که به خصوص نسلهای با سن و سال تر، حتی تصور این را نمی توانند بکنند که روزی بساط کتاب یکسره جمع شود و دیگر نتوانند آن را بخوانند یا بندرت بتوانند به آن دسترسی داشته باشند.
اما آیا واقعا کتاب به این سبک و سیاق باقی خواهد ماند؟
کتاب چیزی جز یک ابزار نیست، ابزاری که هدف از کاربرد آن برای انتقال علم، ما را به استفاده از آن کشانده است. طبعا این ابزار بسیار مهم و پر سابقه است، اما چنین نیست که در طول تاریخ بی رقیب بوده باشد، رقبای که گرچه تا به امروز نتوانسته اند آن را از صحنه خارج کنند اما حالا بیش از هر زمان خطرناک جلوه می کنند و برای کاغذ خط و نشان می کشند.
در سالهای اخیر تغییراتی در عالم علم و دانش پیش آمده است که رقبای جدی برای کاغذ و کتاب پدید آورده و هر چند هنوز نتوانسته آن را کاملا از میدان بدر کند، اما به مقدار زیادی خانه نشین کرده است. بسیاری بر این باورند که هرگز این اتفاق نخواهد افتاد که کتاب یکسره کنار گذاشته شود، درست هم می گویند، اما همین که طی یک دهه گذشته، بلکه فقط در دو سه سال گذشته، این مقدار کتاب از چشم ها افتاده، و نسل جدید کمتر با آن انس دارد، تحول بسیار بزرگی است که می تواند زنگ خطر جدی را برای نابودی کامل کتاب (شاید منهای پنج درصد تا یک درصد) باشد.
امروزه نه فقط ابزارهای دیگری به عنوان رقیب کاغذ به میدان آمده اند که کار خواندن و نوشتن را آسان تر می کنند، بلکه به لحاظ و با توجه به مفهوم «سرعت» که یکی از مهم ترین مفاهیم و کلیدی ترین آنها در تمدن جدید نسبت به تمدن های پیشین است، هیچ ضمانتی برای ماندن کتاب در عرصه انتقال علم بدست نمی دهد.
کتاب برای افراد با سن و سال که از ابزارهای جدید کمتر استفاده کرده اند، البته بسیار آرام بخش و در انتقال مفاهیم از کاغذ به چشم و از آنجا به ذهن، با ارزش است، اما تضمینی وجود ندارد که نسل بعدی همین احساس بلکه عادت را داشته باشد. منتها چون معمولا این قبیل افراد هستند که زبان جامعه ما هستند، نه جوانان که ساعتهای متوالی از روزهای خود را از طریق معلوماتی که از صفحه مونیتور با اندازه های مختلف می گذارانند هنوز آن بحث بر ما حاکم است.
من یکی وقتی چشمم به سه جلد کتاب می افتد که در باره موضوعی نوشته شده و شامل اسناد و تصاویر و متنهای فراوان است، حس می کنم این کار دشواری هایی در هزینه و فضا و کندی کار و نقل و انتقال و حفظ و حراست از آن دارد که در مقایسه با ابزارهای دیگر،اصل ماندن آن به صرفه نیست. وقتی در کتابخانه مجلس هر جایی بود برای کتابهای تازه اختصاص می دادیم، و هر روز مجبور بودیم فضای تازه ای را برای این کار در نظر بگیریم، در مقایسه با آن که بیش از بیست هزار جلد نسخه خطی و پانزده های کتاب سنگی و سربی در یک هارد جای می گرفت و یک فضای چند سانتی کار آن همه زیرزمین و مخزن را می کرد، چه نباید فکر می کردیم که باید بساط کتاب را جمع کرد و از راه های دیگر برای انتقال علم استفاده نمود؟ تازه در این هارد می توان ده جور برنامه سرچ گذاشت، تصاویر را بهتر نگهداری کرد و اسناد را روشن تر و واضح تر خواند. خدای من. چرا ما به این امور این قدر بی توجهیم؟
از سوی دیگر بشر یک موجود اقتصادی است و دیر یا زود در خواهد یافت که باید راه های نزدیک تری برای مسأله کتاب بیابد که کم هزینه باشد. باید همه چیز را دیجیتالی کند، خود را از شر کتاب های گذشته راحت کند، و برای آینده، فکر تازه ای داشته باشد.
شاید نه فقط کتاب که مفهوم دانشگاه ها و فضای آموزشی هم دگرگون شود و ما مجبور نباشیم میلیونها دانش آموز را به 130 میلیون کتاب وصل کنیم و هر روز همه آنها را در یک فضای بزرگ و بسته نشانده مجبور کنیم از روی کتاب بخوانند و حفظ کنند. این کار ممکن است روزی سبب عقب افتادگی دانسته شود و ما باید در این باره فکر کنیم. این که کتاب ابزاری برای عقب ماندگی باشد باید مورد توجه قرار گیرد. این مساله با توجه به تجربه جاری همه ما در این روزها با ابزارهای نوین انتقال علم، امور نامفهومی برای ما نیست. همه ما می دانیم که چه مقدار تغییر در این حوزه روی داده اما عادت اجازه تجدید نظر و برنامه ریزی تازه به ما نمی دهد.
متاسفانه تکنیک های جدید سخت افزاری در این حوزه در اختیار ما نیست نیست و ما تنها استفاده کننده از آنها هستیم، اما منعی ندارد که در همین زمینه، اگر سخت افراز نداریم لااقل در حوزه نرم افزار تلاش کنیم و راه حل های تازه ای برای انتقال علم بیابیم و تجربه کنیم. معلمانمان را تشویق کنیم راه های تازه ای بیابند.

ما در ابزارهای جدید می توانیم افکارمان را با دیگران با سرعت هرچه تمام تر به اشتراک بگذاریم، بحث و جدل کنیم، اما کتابها را فقط باید می خواندیم و قرنها می گذشت و نمی توانستم روی آنها نقد و نظری جز به صورت ردیه نویسی تک نفره داشته باشیم. و چندین فایده دیگر که البته بزودی به آن توجه خواهیم کرد، اما وقتی که از دیگران کاملا عقب افتاده ایم.
البته بنده و شما می دانیم که تغییر در کشور ما به قدری کند است و آنچنان غرق در آموزه های قدیمی هستیم که بسیاری مان صاحب این قلم را از راه بدر رفته خواهیم دانست و شاید خود بنده هم آن را تأیید کنم.

کد خبر 449628

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 16 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 36
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام EE ۲۰:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۱
    9 3
    کتاب خوان عامل عقب ماندگی است
    • بی نام IR ۰۶:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
      27 0
      وقتی گفته میشه کتاب خونی تو جامعه پایینه مسئله صرف کتاب کاغذی نیست مسئله وقت نذاشتن برای کسب آگاهی بیشتره حالا می خواد از روی کتاب کاغذی باشه یا پی دی اف یا ... .
  • بی نام A1 ۲۱:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۱
    22 4
    اگر کتاب اینقدر میگید بده چرا خودتون هنوز کتاب منتشر میکنید؛ رطب خورده منع رطب نمیکنم
    • بی نام A1 ۱۲:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
      20 2
      من فکر میکنم علت این همه جبهه گیری در مقابل واژه ها و مفهوم این مطلب، همان ریشه های کهنه فکری است که در ذهن همه ما جا خوش کرده. این مطالب را کسی نوشته که به هر دو وجه نشر کتاب چاپی و دیجیتالی کمکهای شایانی کرده و حتی تحولی بزرگ در عرضه نسخه های خطی ما که مهجور و دور از دسترس محققان بود ایجاد کرد. کاری که شاید تا صدسال بعد هم مدیران ما به ذهنشان نمیرسید. به نظرم روی سخن بیشتر با کسانی است که در راس امور برای آینده این مملکت برنامه ریزی میکنند بدون اینکه توجهی به تحولات جهانی داشته باشند و به جای رقابت و آینده نگری تنها به حفظ آنچه که در صدسال پیش ارزش بود میپردازند. مسلما منظور این نوشتار نفی انتشارکتاب نیست بلکه جایگزین کردن روشهای جدید انتشار باتوجه به نیازهای روز است. و یک دست صدا ندارد
    • بی نام A1 ۱۷:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
      5 10
      جناب بی نام دوم؛ کدام کتاب جناب جعفریان به صورت الکترونیکی عرضه شده؟ از مجلس مایه گذاشتن رو که همه بودن؛ کتب شخصی ایشون که نبوده؟
    • بی نام A1 ۱۰:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۳
      5 3
      جناب بی نام سوم ناسپاسی افرادی مانند شما بسیاری از اصلاح گران باکفایت این سیستم فرسوده را خانه نشین کرده. واقعا متاسفم که خودمان مانع رشد خودمان هستیم. شما اگر خیلی علاقمند به خواندن آثار آقای جعفریان به صورت الکترونیکی هستید میتوانید شماری از آثار ایشان را در سایت www.noorlib.ir بیابید. ولی توصیه می کنم به دنبال حاشیه نباشید به دنبال سازندگی باشید.
  • بی نام A1 ۲۱:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۱
    9 1
    مشکل از مغز شماست، که میخواین به همه چب به چشم وحی ملزم نگاه کنید، نه تجربیات یک نفر در هرضمینه ای، اون زیر بقل ماری که شما دنبالشی اصلا وجود نداره، فقط یه خیاله..
    • ناشناس RO ۱۵:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
      3 1
      عزیزم زمینه درست است
  • مشتی A1 ۲۱:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۱
    14 0
    شما میگید باید ابزارهای جدید رو جایگزین کتاب کنیم. این کار دشواره چون تغییر برای ما دشواره. و اینکه ما معمولا به روشها و ابزارهای قدیمی میچسبیم. ولی شما که خودتون نزدیک به جریان نشر کتاب در ایران هستید میدونید که مشکل ما نه گرونی کاغذ نه کمبود دستگاههای چاپ کتاب، نه خیلی چیزهای دیگه نیست. مهمتر از همه اینه که خواننده نداریم. حالا فکر میکنید انتقال به مونیتور و ارزونی و دسترسی بهتر و بیشتر، مشکل اصلی یعنی خواننده بور حل میکنه؟ ما انتقال به وب و ابزارهای دستی و لمسی رمان بیشتر، تاریخ و ادبیات بیشتر میخونیم؟ چند درصد از خوانندگان وبلاگ خود شما متنهاتون رو کامل میخونن؟ اییا بیشتر میخونن یا دیدن تیتر فقط کامنت میذارن و به همدیگه مثبت و منفی میدن؟
  • مشتی A1 ۲۲:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۱
    8 0
    نه به هر حال ما بیشتر نمیخونیم. فقط روش در هم و بر هم گویی مون تغییر کرده. وبگردی بیهدف کار جالبیه ولی تنها کاریه که انجام میدیم. در سطح کارهای تخصصی هم وضع همینه. از 15 استاد گروه ما تو دانشگاه، با حقوقهای 56 میلیونی بعید میدونم بیش از 67 نفرشون اصلاً کتاب بخرن. بیشتر اطلاعات جدیدشون از گپهای دورهمی و جلسات پایان نامه هاست. حالا شما میخوای کتاب سه جدی رو تو یه سی دی منتشر کن. میخوای هزینش رو دربیاری یا نه؟ وقتی کسی نخره چرا باید ناشرها بیان سنتهای صدساله البته در کشور ما در نشر کاغذی رو تغییر بدن؟ که چی که فقط هزینه تحول رو گردن گرفته باشن؟
  • حمید رضا IR ۲۲:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۱
    6 4
    با سلام و عرض ارادت به نویسنده محترم من نیز با شما همراه هستم خصوصا در بخش هزینه کرد و فایده روش های موجود و کندی سرعت انتقال دانش در این بستر موجود هر چند که نباید عجولانه و بدون تامل در شیوه های جدید تمام شیوه های گذشته را بکلی محو کرد و نادیده گرفت در کل نگاه لطیف و دقیق و دل سوزانه شما قابل تامل است . پیروز و موفق باشید.
  • بی نام A1 ۲۲:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۱
    21 9
    ولی به نظر من هنوز هم کتاب کاغذی بهترین وسیله انتقال دانش است
    • علي ۰۳:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
      4 7
      صد در صد باهاتون موافقم
    • بی نام A1 ۰۱:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۳
      3 1
      هنوز رایجترین هست. ولی چرا بهترینه؟ هم گرونتره، هم دسترسی بهش سخت تره. اگه چاپ الکترونیک داشته باشیم هم ارزونتره هم دسترسی بهتره هم دیگه چیزی به اسم چاپ تمام و کمیاب و نایاب نخواهیم داشت.مگه کتاب نمیخرید یا پول و قت و امکانات عالی دارید؟
  • بی نام US ۲۳:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۱
    7 0
    جالبه کتاب های چاپ ایران حتی فهرست مطالبشون قابل جستجو در اینتر نت نیست.کافیه یک سری به سایت حسین اکادمی بزنید تا بفهمید اموزش چند رسانه ای واقعا جای کتاب گرفته
  • بی نام A1 ۰۱:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
    5 0
    برای اخذ امتیاز علمی پژوهشی در دانشگاهها یا سایر مراکزی که مسؤل حمایت از نخبگان علمی هستند معیار دریافت امکانات و حمایت مادی از نخبگان، داشتن کتاب تألیف شده چاپی است، تا جایی که اطلاع دارم مطابق دستورالعمل وزارت ارشاد ، حداقل تیراژ کتاب ، باید حداقل پانصد نسخه چاپی وجود داشته باشد که این پانصد نسخه توسط اداره کل ارشاد اسلامی شمارش می شود، تا تأیید شود واقعاً حداقل در پانصد نسخه کتاب بصورت کاغذی چاپ شده است، تا کتاب چاپ شده در کتابخانه ملی قرار بگیرد بنابراین برای اینکه کتاب چاپ شده در کتابخانه ملی قرار گیرد و کد و شماره های مربوطه را دریافت کند باید توسط اداره ارشاد شمارش شود تا ثابت شود حداقل در پانصد نسخه چاپ شده سپس می توان کتاب را به مراکز حمایت از نخبگان علمی تحویل داد نه انتشاراینترنتی
  • بی نام IR ۰۱:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
    15 1
    موافق نیستم تو دنیا پیشرفته هنوز کتاب از بین نرفته و نخواهد رفت باید به روز باشیم ولی کتاب هم از ابزار به روز بودن هست
  • بی نام IR ۰۲:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
    5 0
    در آموزش استاده که نقش اول رو بازی میکنه و کتاب، مقاله، فیلم و ... همگی وسایل کمک آموزشی هستن. در عین حال بد نیست تحقیقات جامعی که در مورد نقاط قوت و ضعف آموزش و پژوهش آنلاین انجام شده رو مطالعه کنید. هیجان و شیفتگی نسبت به تکنولوژی معمولا در کشورهای جهان سومی اینقدر بالاست و کشورهای مبدع و استفاده کننده از روشهای مورد پیشنهاد شما معمولا استفاده عاقلانه تری از تکنولوژی انجام میدن.
  • بی نام IR ۰۵:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
    2 0
    درسته. نسل جدید کتابخوان نیست و مقاله خوان شده. شاید پیشرفت سریع علم او را وامی دارد که به جای کتاب به مقالات اینترنتی توجه کند. اما بنظر من این یک اشکال دارد ولی مطمئن نیستم. نخواندن کتاب های مختلف در حوزه های گوناگون و بسنده کردن به مقالات انسان را فقط مصرف کننده علم می کند و برای او یک روش اندیشیدن و ایجاد راهکار های جدید در حوزه تخصصی اش ایجاد نمی کند. البته به این موضوع مطمئن نیستم و فقط از مشاهدات میدانی محدودم نتیجه گیری کرده ام. جوانهای امروز اطلاعات فراوانی دارند اما طرز تفکر منسجم و دارای خط و ربط بهم پیوسته ندارند.
  • بی نام A1 ۰۵:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
    1 0
    ايده تغيير نحوه ثبت تفكر واحساس ها و....بشر درست است.تلقي از عقب افتادگي اشتباه است. عقب افتادگي بيشتر محتوايي است
  • بی نام IR ۰۶:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
    5 0
    در سیستم آموزشی کشور ما کتابخوانی را به فرزندانمان نمی آموزیم. مثلا در مدرسه یک زنگ انشا داریم که می تواند به زنگ بررسی کتاب تبدیل شود. یعنی بچه ها با توجه به سنشان یک کتاب را بخوانند و برداشت شخصی خودشان را از کتاب بنویسند. در دانشگاه ها هم که جزوه نویس و جزوه خوان شده ایم در صورتیکه استاد باید کتاب یا کتابهایی را بعنوان ماخذ برای آموزش به دانشجو معرفی کند و آنرا به مباحثه بگذارد. برای همین فرزندانمان روش اندیشیدن را فراموش کرده اند.
  • بی نام A1 ۰۶:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
    5 0
    من به تازگی با یک application موبایل آشنا شدم که میتوانم کتاب را بصورت الکترونیک و به 1/3 یا 1/4 قیمت چاپی همان کتاب تهیه کنم و مطالعه کنم. بسیار در دسترس تر و راخت تر است. در ضمن مشکل فضای اشغالی در کتابخانه را هم نخواهم داشت. همه جا میتوانم با موبایلم کتاب مطالعه کنم. به نظرم باید روشهای جدید را پذیرفت و توسعه داد.
  • دکتر علی A1 ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
    8 0
    استاد واقعا تیتر خوبی برای این متن انتخاب نکرده اید.
  • الیمی A1 ۱۲:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
    5 10
    سلام. دقیقا با تیتر موافقم و از شما واقعا متشکرم ... ازشما خواهش دارم برای فهماندن مطلب به افرادی مثل رحیم پور که ملاک عالم بودن رو فقط کتاب خوندن می دونن، تلاش خودتون رو بکنید ... خوشحال شدم از نشر مقاله تون...
  • الیمی A1 ۱۲:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
    3 2
    کلید گمشده مشکلات اصلی علوم انسانی دقیقا همین جاست....
  • بی نام IR ۱۴:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
    5 4
    نه بابا باز خیلی این طرف افتادید. خواندن از روی صفحات مانیتور و در فضای مجازی ضررهای جبران ناپذیری برای انتقال دانش داشته است
  • روح الله IR ۱۹:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۲
    3 1
    اگر مجموعه های درجه یکی که در هاردهای استاد است را کسی داشته باشد، حتما با ایشان هم نظر می شود. راستی کاش می شد ما هم به آن گنجینه ها دسترسی داشته باشیم...یعنی راهی هست؟
  • رضا IR ۰۳:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۳
    2 0
    مساله اینه که دیگه نسل سی دی و دی وی دی منقرض شده کدامیک از لب تاپ های جدید اپل سی دی درایو دارن؟ شرکتهای بزرگ فناوری دارن سی دی و دی وی دی را به تاریخ می سپارند آمازون با کیندل، اپل با بوک استور و گوگل با گوگل بوکس خیلی وقته که فروش و انتشار کتاب رو دستخوش تغییر و تحول کردن. امروزه حتی مفهوم نشر هم عوض شده شما یک وبلاگ راه بیانداز خودت با دانشی که داری میتونی ایبوک درست کنی و روی بلاگت منتشرش کنی هم رایگان هم پولی دیگه احتیاجی به صحبت با ناشر و ... نداری
  • حسین IR ۰۷:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۳
    3 1
    عالم به کسی میگویند که بیشتر کتاب خوانده باشد نه انکه کتاب داشته باشد.بنظرمن من باید روش کسب علم تغییر کند .اینطوری به محیط زیست هم کمتر آسیب میرسانیم. بابا یکی حرف به این منطقی زده چرا متوجه نمیشوید .یک نگاه به خانه هایمان بکنیم ببینیم کتاب چقدر از فضای اتاقمان را گرفته .حالا با یک موبایل با تمامی کتاهای دنیا میتوان دسترسی داشته باشیم.
  • بی نام US ۰۹:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۳
    3 1
    از آقای جعفریان بعید بود که یه مسئله اینقدر ساده لوحانه نگاه کنن ، واقعا کتاب فقط یک ابزار هست؟ کی میتونه خصوصیات ذاتی ابزار رو نفی کنه؟ غیر از اینه که ابزار خودشون حامل پیام هستن و کتاب به عنوان یک ابزار متمدنانه برای فصل بندی و ایجاد موضوعات متخصصانه استفاده میشه؟
  • رهگذر A1 ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۳
    0 0
    جناب جعفریان بخواهید دیگران هم در این باره نظر بدهند و خبرآنلاین این رو به عنوان یک اقتراح به بحث بذاره
  • بی نام A1 ۱۵:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۳
    2 0
    مشکل اصلی نوشته‌ی شما اینه که وقتی از کتاب حرف می‌زنین فقط کتاب‌های علمی و دانشگاهی و غیره تو ذهنتونه و فکر می‌کنین ادبیات یه سرگرمی بامزه‌س که آدما قبل خواب می‌خونن تا خوابشون ببره نخیر استاد اهمیت یه کتاب رمان اگه بیشتر از فلان کتاب علمی نباشه به هیچ وجه کم‌تر نیست و فعلا کم‌تر کتاب‌خون حرفه‌ای با تبلت می‌شینه مثلا در جستجوی زمان از دست رفته بخونه.
    • بی نام A1 ۱۵:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۳
      2 3
      چرا فکر نمی کنید میلیونها نفر می تونند یک رمان را به صورت صورتی گوش بدند. یعنی نویسنده یا کسی دیگر با صدای خوش بخونه و آنها در گوشی گوش بدند و لذت ببرند. تازه احساس هم بهتر منتقل می شه. چرا به کتاب چسبیدید. ولش کنید بابا.
  • احسان A1 ۲۰:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۳
    1 0
    من همیشه شب‌های امتحان به این فکر میکردم که چرا باید حجم زیادی از مطالب درسی رو بی‌دلیل حفظ کنم و بعد امتحان هم همه‌ش فراموشم بشه. متاسفانه آزمون‌های اوپن‌بوک هنوز توی دانشگاه‌ها جا نیفتاده؛ درحالی نحوه‌ی استفاده از مراجع مختلف برای حل یک مسئله، خودش مهارتی‌یه که مورد غفلت واقع می‌شه. معیارهای آموزش ما خیلی وقته که نیاز به بازنگری داره. البته این فقط مشکل ما نیست؛ اگه ویدئوهای «تِد اجوکیشن» رو دیده باشید، دغدغه‌ی خیلی‌هاست حتا در کشورهای پیشرفته.
  • بی نام A1 ۰۰:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۴
    7 0
    جانم؟ من تو تورنتو زندگی میکنم توی مترو و اتوبوس اکثرا دستشون یا کتابه یا کتاب رو به صور ت الکترونیکی روی تبلتشون یا موبایلشون مطالعه میکنن. به نظرمن اقای جعفریان متوجه موضوع نشدند. با استفاده از تکنولوژی های جدید فرایند کتاب خوانی رو میتوان به تجربه ای پویاتر تبدیل کرد. اما این که کتاب باعث عقب ماندگی است واقعا فیور مغز من رو پروند در کشوری که تیراژ کتابش به زحمت به 500 یا 1000 تا میرسه جمله اقای جعفریان به مانند زدن تیر خلاص بر این پیکر نیمه جانه. کج فهمی و بد فهمی بیماری که جز با خواندن و خواندن و خواندن علاج پیدا نمیکنه. پس بخوان و بخوان و بخوان اقای جعفریان میان بری در کار نیست برادر من.
  • پارسا EE ۱۳:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۶
    1 0
    چقدر خوشحال میشدم اگه به جای ظاهر کتاب که کاغذی باشه یا دیجیتالی به خوندن اون کاغذ یا صفحه نمایش یا هرچیز دیگه توجه میشد ... همچنین به "چیزی" که تو کاغذ یا صفحه نمایش یا تبلت یا لپتاپ وارد میشه توجه میشد. محتوا هنوز قربانی ظاهر است