تحلیلی متفاوت از علت شکست ایران در جنگ‌های ایران و روسیه

ضربات نظامی کاری بر یک کشور، صرفا شکست های نظامی و سیاسی نیستند، نوعی شکست فکری و مذهبی هم تلقی می شوند. به همین دلیل، معمولا پس از آن شکست های بزرگ، کسانی در اندیشه های تازه ای می افتند. یکی از آن نمونه ها، جنگ‌های ایران و روس است.

بعد از دو دوره جنگهای ایران و روس، (اولی بین 1804 ـ 1813) افکار و فرقه های تازه ای در ایران رواج یافت و روشن بود که آسیب آن جنگها، در عمق جان مردم نفوذ کرده و کسانی را به فکر یافتن راه های جدید انداخته است. پیدایش جریانهای دینی اخباری و شیخی و بابی تنها یکی از عوارض آن بود. در این باره تحلیل های مختلفی بود. دولتی ها، به فکر بازسازی نیروهای نظامی و نظم اداری افتادند. اما در این سوی، و به طور گسترده، انتقاداتی هم متوجه مجتهدین شد که به صراحت وارد ماجرای جنگهای ایران و روس شدند.

نوشته زیر از نویسنده ای است که عجالتا او را نمی شناسیم اما تاریخ کتابت آن که بسا سالها بعد از تالیف باشد، 1304 ق است. او اشاره به شکست ایران در سال 1221ق (1807م) می کند، و همانجا، مستقیم به سراغ مجتهدان و روش فکری آنها می رود. برای او مهم است که در جنگ ایران و روس، نه شمشیر مجاهدان کاری کرد و نه دعاها و ختم های مجتهدان. وی این نکته را سوژه انتقاد از روش فکری مجتهدان و پرداختن به مسائل حیض و نفاس و قرائت حمد دانسته و چنان که از باقی رساله هم بر می آید، روش آنها را قشری و ظاهری دانسته، به سراغ نوعی نگرش باطنی یا به عبارتی عرفانی می رود. در همین عبارت، حمله ای هم به حکما می کند که به جوهر و عرض چسبیده اند.

باید عرض کنم، فارغ از درستی و نادرستی افکار وی، به نظرم، اظهار نظر مهمی است که نیاز به تامل دارد، و می تواند بخشی از مسائل فرقه ای که پس از این جنگها پیش آمد را برای ما روشن کند. ارزش این متنها به این خاطر است که عین قضاوت کسانی است که در آن فضاها بوده اند. عبارت این است:

و مشهور است در اوقاتی که تاریخ هزار و دویست و بیست و یک بود، مجتهدین ایام [کذا] و سادات ذوی الاحترام و فضلای کرام، که هر یک خود را مستجاب الدعوه و نایب امام می دانستند، از اماکن مشرفه و از سایر ولایات ایران، با قدم جزم و نیت عزم، به مدافعه طایفه منحوسه روسیه اقدام نمودند. آنهایی که استطاعت قتال و جهاد داشتند، علَم ها برپا کردند، و مردم را بشارت ها دادند که الاسلام یعلوا و لا یعلی علیه، به محاربه رو نهادند، و اشخاصی که خود را از اصحاب صفّه می انگاشتند، خلق را به اجابت دعوات امیدوار ساختند. روزها و شبها در مساجد، و خلوتها به ختم اذکار و انعام مشغول شدند. آخر الامر، نه از شمشیر مجاهدین کاری دیده شد، و نه تیر دعاگویان بهدف اجابت رسید. الفرار مما لایطاق من سنن المرسلین گویان، از جهاد فرار اختیار کردند، و وهن عظیم و شکست فاحش بر مسلمانان رسید. چندین هزار نفس مقتول و اسیر گشتند. ندانستم اثر آن همه ختم ها و دعاها چه شد، و احادیثی در باب پاره ای اذکار و ادعیه برای نصرت و غلبه وارد شده بود، اثرشان کجا رفت. معهذا هرچه که از حضرت ختم الانبیاء وارد گشته از حق بود، و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی در شان ایشان نازل شده، محل تشکیک نبود. و گاهی برای این تحقیق مقدمات اگر به خدمت پیشوایان مشرف می شدیم که رفع شبهات کرده، مساله حیض بود و نفاس، تقلید حی بوده و میت، فروع بود و اصول، هرگز وصول به مطلب نبود. بعضی اسناد نقص به قرائت می داد، ماها مدتی به مشق قرائت خود را مشغول می ساختیم و در ادای حروف از مخارج چه صداهای عجیب و چه ترکیب های غریب بیرون می آوردیم، و پاره ای وقت بر مسائل سهویات و شکیات می نمود و چه عمرها برای حفظ آن تلف می کردیم، باز اثر نمی دیدیم و نمی دانستیم کی این اعمال ثمر و اثر خواهد بخشید. و گاهی اضطرارا پیش حکما می شتافتیم، در آنجا هم صورت بود و هیولی، جوهر بود و عرض، وجود بود و ماهیت، و اصطلاحات چند که هیچ یک دخل به مطلب نداشت. چیزی که درد را دوا باشد در بساط نبود....

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 644995

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۷:۴۹ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۰
    2 1
    دلیل خیلی ساده تر از این حرفهاست. همه اینها به غیرت برمیگرده. وقتی مردم یک منطقه حاضر میشن شهرشون اشغال بشه و روسها النگوی طلا رو از گوش زنهاشون بکشن بیرون، نتیجه همین میشه. وگرنه مگه کم داشتیم از دلاوریهایی که اقوام ایرانی جلوی متجاوزین تا دندان مسلح وایسادن و اگر هم شکست خوردن چنان تلفاتی به طرف زدن که احترام بذاره.
  • بی نام IR ۰۵:۱۹ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۱
    3 0
    خدا پدرت را بیامرزه آخوند این حرف را بزنه خیلی مَرده
  • علی A1 ۰۶:۰۲ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۱
    6 3
    شما هیچ دلیل منطقی وروشن برای شکست ایران نیاورده ای فقط به نوعی با کلمات بازی کرده ای و بی نتیجه مطلب را به پایان رسانده ای
  • بی نام IR ۰۷:۱۷ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۱
    5 0
    در طول تاریخ، همه طرفهای درگیر در یک جنگ، خداوند را حامی خود می دانستند و دشمن را بی خدا به حساب می آوردند، در حالی که همه، خدا دارند و دلیلی وجود ندارد در یک جنگ، خداوند طرف یکی از گروههای درگیر را بگیرد، مگر اینکه برخی فکر کنند تافته جدا بافته هستند، که متاسفانه این افراد کم نیستند. در حال حاضر، هم اسرائیل برای توجیه جنایاتش به خداوند متوسل می شود و خدا را طرفدار یهود می داند. فلسطینیان هم خداوند را طرف خود می دانند و همچنین آمریکایی ها، داعش، ما...
  • بی نام IR ۰۷:۲۶ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۱
    6 4
    چرایی شکست در این جنگ اصلا و ابدا مهم نیست بلکه آن چیزی که مهم است این است که روسهایی که امروز رفیق گرمابه و گلستان ایران شده اند طولانی ترین جنگ تمام ادوار تاریخ ایران را بما تحمیل و در نهایت بخش های وسیعی از خاک ما را تجزیه کرده اند امیدوارم از این تجربه گران تاریخی برای چیدمان صحیح پازل سیاست هایمان بهره کافی را بگیریم
  • بلالمی A1 ۰۶:۰۰ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۴
    2 2
    .بیشتر عربی نوشته اصلا متوجه نشده ام
  • سيد A1 ۱۲:۵۳ - ۱۳۹۶/۰۱/۱۳
    5 1
    بي مناسبت به شرح احوال امروزمان نيست.همان طوايف و همان كاركردها