مناظره امروز چندین بار به صحنه رقابت تن به تن شهردار تهران و رئیس جمهور بدل شد.

به گزارش خبرآنلاین، پس از اصرار قالیباف بر مواضعش دال بر صادق نبودن دولت یازدهم و حرکت احمدی‎نژادی‎ای که انجام داد؛ رئیس جمهور گفت: من می خواستم درباره سرمایه‌های اجتماعی و کل مسائل اجتماعی جمع‌بندی داشته باشم؛ منتها چون سه نسبت به من داده شد که نادرست بود و نمی دانم که بعد فرصت دارم یا نه، می‌خواهم از همین فرصت استفاده کنم و توضیح دهم.

رئیس جمهور ادامه داد: من درباره برنامه ۱۰۰ روزه قبلا هم گفتم که معمولا در دنیا افرادی که کاندیدا می‌شود یک برنامه ۱۰۰ روزه و یک برنامه چهارساله دارند، من هم در پایان 100 روز گزارش دادم که چه کارهایی انجام دادم که یکی از آنها توافق ژنو بود. بنابراین این کار کاملا روشن است و نحوه بیان باید روشن شود.

روحانی گفت: مسئله دوم درباره شغل است که گفتند من در مصاحبه گفتم اگر بتوانیم گردشگرها را جذب کنیم و بیش از ۱۰ میلیون گردشگر جذب شود...

سخن روحانی ناتمام ماند چراکه مجری از پایان وقت او خبر داد؛ اما روحانی به سخنانش ادامه داد و به سومین موضوع خلافی که به او نسبت داده شده بود اشاره کوتاهی کرد و گفت: صادرکننده‌ها سالها پیش جلسه گذاشتند؛ من در مراسمشان سخنرانی کردم. آنجا جایزه آوردند و گفتند شما جوایز را بدهید. من اصلا نمی‌دانستم آنها کی هستند و جوایز را دادم....

در این زمان قالیباف به میان سخن روحانی آمد و گفت: رئیس محترم قوه قضاییه مصاحبه کردند که ایشان به ستاد شما کمک کردند، چطور او را نمی شناختید؟ این پدیده زشت است که به دوربین نگاه می‌کنید و دروغ می‌گویید.

 روحانی اما گفت: آقای قالیباف خواهش می کنم، اتهام نزنید. ستاد من این موضوع را تکذیب کرد و همه شنیده اند. قوه قضائیه هم نگفتند که به ما کمک کرده است. گفتند آن آدم مفسد مدعی کمک شده، آدم که از یک مفسد نقل قول نمی کند!

2727

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 659511

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۲۳:۵۳ - ۱۳۹۶/۰۲/۰۸
    22 0
    آنانکه دکل ها را گم کرده اند اکنون آمده اند و ادّعایِ ریاستِ جمهوری می کنند به خداوند قسم این را نه از رویِ غرض می گویم بلکه با دردِ دلِ خود و هزاران بینوا عرض می کنم : که چرا بعضی ها اینگونه حرمت شکسته اند تا جائی که برایِ بدست آوردنِ قدرت و ویران نمودنِ عقیده هائی مبتنی بر عزّت و چپاولِ بیت المال و کسبِ مال و مُنال و دستیابی به اهرم هایِ فشار با گفتارهائی پُر از شُعار دارند سر و دست می شکنند امّا آخر خدائی هم هست تا بر دلِ ما که بی خبر از همه جا دکل هایمان را گُم کرده و یا بُرده اند مرهمی بگذارد و آنان را به جزایِ اعمالشان برساند تا درسِ عبرتی بشود برایِ آنانکه دکل ها را گم کرده اند و اکنون با کمالِ پُرروئی ادّعایِ ریاستِ جمهوری بر کشور را هم می کنند