پاسخ مخاطبان خبرآنلاین به پرسش مهر روحانی/ تاب تحمل افکار یکدیگر را نداریم چون معلمان مقصرند!

مخاطبان خبرآنلاین معتقدند که برای آنکه دانش‌آموزان تحمل افکار مخالف را داشته باشند ابتدا آموزش این فرهنگ باید از مسئولان و مقامات، مدیران و ناظمان مدرسه، خانواده و در آخر معلمان آغاز شود.

زهرا داستانی: «چگونه محیط مدرسه را به محیط تحمل افکار دیگران و احترام به نظرات مختلف و اخلاق و ادب تبدیل کنیم و چگونه و با چه سبکی ارتقاء اخلاق و ادب و کسب توان تحمل بالاتر را تمرین کنیم؟» این سوال مهر حسن روحانی، رئیس جمهوری در مراسم بازگشایی مدارس و آغاز سال تحصیلی 96-97 بود. گرچه حسن روحانی پاسخ این سوال را نداد و آن را به متولیان آموزش و مردم محول کرد اما سخنانش در برگیرنده چند نکته بود. طرح چنین پرسشی از سوی رئیس جمهور حکایت از یک ضعف داشت. ضعفی در فرهنگ که شاید انگشت اتهام را به سوی نظام آموزشی و مدارس نشانه می‌رفت. طرح موضوع «بالا رفتن ظرفیت پذیرش آرا و عقاید» که رنگ و بویی از سیاست نیز در کلام ریاست جمهوری داشت اما با موجی از نظرات همراه بود. نظراتی که کم و بیش به پنجمین پرسش رئیس جمور پاسخ داده است. برخی از مخاطبان خبرگزاری خبرآنلاین در پاسخ به این پرسش رئیس جمهور جنبه سیاسی به آن داده‌اند و گفته‌اند بهتر است سیاسیون و مقامات آغازگر این فرهنگ باشند. عده‌ای دیگر تغییر در نظام آموزشی را راه حل دانسته و بخشی دیگر خواستار آموزش این فرهنگ در درجه اول به مدیران، نظمان و در وهله دوم به معلمان شده‌اند. البته افرادی دیگر این موضوع را ریشه‌ در نظام خانواده ایرانی دانسته‌اند.

وزرای محترم یاد بگیرند

اگر کسی نداد که سوال رئیس جمهوری در یک مدرسه و در مراسم آغاز سال تحصیلی مطرح شده است، قطعا گمان می‌برد پای یک دعوای سیاسی در میان است. گرچه نیت رئیس جمهور چنین نبوده و او هدف از طرح این سوال را افزایش خلاقیت در دانش‌آموزان عنوان کرده است اما شاید این موضوع فرهنگی بی‌ارتباط با سیاست نیز نباشد. موضوعی که برخی از مخاطبان خبرآنلاین به آن اشاره کرده‌اند. سمند نوشته: «اگر تحمل افکار دیگران را نداریم این از ضعف قوانین است چون یک عده‌ای فکر می‌کنند در مقابل اعمال و رفتار خود مصونیت قانونی دارند.» یکی دیگر از کاربران گفته است: «اتفاقا مردم افکار مخالف رو تحمل میکنند مسئولان محترم باید در این زمینه آموزش ببینند.»

ستار نوشته است: «اینکه چطور به افکار دیگران احترام بگذاریم ریشه در فرهنگ و آموزش و عادت‌های اجتماعی دارد و عملی شدن آن حتی در حد نخبگان و سران کشور هم امری بسیار پیچیده و مشکل خواهد بود،بخصوص در بحث های اعتقادی و آزادیهای مدنی که مغایرت آرا با توجه به حکومت بر پایه دین آن‌را غیر ممکن می‌سازد اما با دست زدن به تقسیم صحیح قدرت و جاری کردن قانون و اجرای حقوق شهروندی در سطح گسترده کشور، حرکت در این مسیر و بهبود شرایط را شاهد خواهیم بود.»

گلایه‌های دانش‌آموزان دیروز از ناظمان

بخشی از خاطرات هر فردی از دوران تحصیلش به برخورد قهرآمیز ناظمان و مدیران مدرسه باز می‌گردد. خاطراتی که اغلبشان به نگاه از بالا به پایین و مستبدانه مسئولان مدرسه باز می‌گردد. بسیاری از مخاطبان خبرآنلاین به این نکته اشاره کرده‌اند که اگر قرار باشد دانش‌آموزان یاد بگیرند که تحمل افکار یکدیگر را داشته باشند باید مسئولان مدارس شیوه کاری خود را تغییر دهند. یکی از کاربران خبرآنلاین در این باره نوشته است: «باید از دفتر مدیر مدرسه، و چه بسا بالاتر از دفتر وزیر شروع بشه. همسان سازی سیستماتیک معلم‌ها، عدم تحمل نظر مخالف، انتقاد ناپذیری، عدم پاسخ‌گویی به تک تک سوالات مردم، اضافه دونستن عنصر شفافیت در اداره تشکیلات. بچه‌ها باید به طور طبیعی اینا رو ببینن تا یاد بگیرن. این چیزا رو توی کلاس نمی‌شه درس داد و امتحان گرفت. من یادم هست زمان تحصیل ما در ده ۶۰، دفتر معلما بر اساس تعارض تفکرشون با هم فرق داشت. زنگ تفریح با هم یک جا نمینشستن. من ازینا تحمل قرار هست یاد بگیرم؟»

مخاطب دیگری با انتقاد از سیستم آموزشی در مدارس گفته است: «کلا باید سیستم آموزشی عوض بشه. اگه تونستین، بردید بازی رو. هنوز برخورد اکثر مدارس دولتی پسرانه ما با دانش آموزان ما رسماً همانند برخورد پادگان های زمان شاه با سرباز سفرها و گماشته هاست. توقع دارید این بچه ها در چنین مدارسی نحوه احترام گذاشتن به دیگران بیاموزند واقعاً؟»

یکی دیگر از مخاطبان خبرآنلاین پیشنهاد داده است: «یک روز در هفته شاگرد جای معلم را بگیرد و برای بچه ها راجع به موضوعی صحبت کند. موضوع الزاما نباید درسی باشد و می تواند هر چیزی باشد. علاوه بر شاگردان معلمان آن کلاس و مدیر و ناظم هم باید بنشینند و با احترام به حرف دانش آموز گوش دهند. یکی از ایراداتی که بچه های ما دارند این است که از صحبت کردن برای دیگران خجالت می کشند و این خجالت باعث ایجاد پرخاشگری در آنها می شود. باید به بچه ها یاد داد که صحبت کردن یا سئوال پرسیدن عمل شرم آوری نیست فقط باید بر اساس ادب و منطق باشد.تربیت بچه ها از بالا به پایین و با چوب معلم هم منسوخ شده و هم جواب نمی دهد. اعتماد به نفس بچه هایمان را باید بالا ببریم.»

کاربر دیگری نوشته است: «مدیر مدرسه به افکار دانش آموزان احترام نمیذاره چه برسه به دانش آموزان. در ابتدا خود مدیران و معلمین مدرسه باید یاد بگیرن این مسائل رو بعد به دانش آموزان آموزش بدهند. جدای از احترام به افکار دیگران باید در مدارس احترام به تفاوت های دینی، قومیت، ملیت و گویش هر فردی را آموزش داد.»

یکی دیگر از مخاطبان خبرآنلاین نوشته است: «مهر و محبت و احترام در محیط شاد و با نشاط شکل میگیره نه در محیط ترس و تنبیه. دانش آموز بیچاره فرصت فکر کردن نداره چه برسه به مهر ورزیدن. همش مشغول حفظ کردن و مشق نوشتن هستند. انواع کتب غیر استاندارد بنام کمک درسی و جزوات معلم ها که فرصت نشاط و تفکر و بازی رو از بچه ها گرفته. چه اشکالی داره در مدارس به بچه ها خوش بگذره، بازی کنن، شاد باشن و کار گروهی یاد بگیرن. در این شرایط معلمین نیز محترم می بایستی حوصله و انرژی بیشتری صرف کنند.»

تاب تحمل افکار یکدیگر را نداریم چون معلمان مقصرند

از قدیم در گوش همه ما خوانده‌اند که مدرسه خانه دوم ماست و معلم، پدر و مادر دوممان. بعد از خانواده، آموزگاران کسانی هستند که هر فردی ساعاتی زیادی از عمرش را با آنها می‌گذراند، به خصوص سال‌های ابتدای عمر که مهمترین سال‌ها برای شکل‌گیری شخصیت هر انسانی است و از همین رو است که معلمان در آموزش فرهنگ تحمل افکار متفاوت به دانش‌آموزان بسیاری اهمیت دارند. همین موضوع باعث می‌شود که این سوال در ذهن به وجود آید که آیا معلمان در مدارس ایران خود به چنین ظرفیتی دست یافته‌اند و آیا برای آموزش آن اقدام می‌کنند؟ بسیاری از کاربران خبرآنلاین به این موضوع اشاره کرده و نوشته اند: «اخبار 20:30میگفت چندهزار معلم با دستور مجلس جذب اموزش پرورش شدن که حتی یک روز هم اموزش ندیدن. بعد انتظار دارید بچه ها جواب پرسش رو بدن.معلما باید یادشون بده» یکی دیگر از کابران نوشته است: «هر فردی را معلم نکنيد، معلمان بايد با بچه ها رفتار انسانی و مودبانه و محبت آميز داشته باشند. در اين فضايی امکان انتقاد و بحث های سازنده نيز بوجود خواهد آمد.»

توجه به حقوق معلمان

اما برخی دیگر از مخاطبان معتقدند که معلمان خود قربانی چنین فرهنگی هستند و نباید به آنان خرده گرفت. چرا که حتی از حقوق اولیه نیز بی‌بهره‌اند. یکی از مخاطبان خبرآنلاین در این باره نوشته است: «باید آدمای مستعد و علاقمند و بزرگ جذب آموزش و پرورش شود با معلمان بزرگ منشانه برخورد شود تا نخبگان وارد سیستم آموزش شوند آدم های بزرگ می توانند انسان های بزرگ بسازند و پرورش دهند اراده ای برای اینکار دیده نمی شود حالت شعاری دارد چون با یک میلیون حقوق نمی توان انسان های توانمند را جذب کرد و حتی در صورت جذب هم، احساس ارزشمندی خود را از دست خواهند داد و تاثیر گذار نخواهند بود کسی که در اداره زندگی خود ناتوان است چگونه و با چه اعتماد به نفسی راه زندگی و سعادت را به دیگران بیاموزد.»

یکی دیگر از کاربران نوشته است: «به آقای روحانی بگید ‌معلما میگن الوعده وفا؟؟؟ با این سیستم کج‌دار مریز و این بدبختی و بی پولی معلما احترامی برا خود معلم نمونده که بخواد اونو به دانش آموزاش منتقل بدهمعلمی که کارگری میکنه معلمی که مسافرکشه احترام براش کشکه جناب روحانی.»

نقش خانواده:

درست است که سال‌ها از افتتاح اولین مدرسه و دانشگاه‌ در ایران می‌گذرد. مکانی که به عنوان متولی اصلی آموزش و تربیت افراد در ایران شناخته می‌شود اما نمی‌توان از نقش پررنگ خانواده در شکل‌گیری شخصیت افراد چشم پوشی کرد. برخی از مخاطبان خبرآنلاین معتقدند که برای آنکه شهروندانی پرورش داده شوند که تحمل افکار غیر از خود را داشته باشند باید نظام خانواده در ایران چنین ویژگی را داشته باشند. یکی از کاربران درباره نقش خانواده در پرورش و تربیت نسل‌ها نوشته است: «بچه ای که در یک خانواده پرتنش و پر از خودمحوری و سلطه جویی ودروغ و نبود عشق و هزار کاستی دیگه بزرگ میشه رو میدن به معلم ووالدین انتظار دارن معلم از این بچه یک نابغه باشعور و با فرهنگی بسازه که زباله نریزد به دوستان خود احترام بگذارد و تحمل سخنان دیگران داشته باشد و هزار خواسته ی دیگه همسر من معلمه میگفت دیروز که روز اول مدرسه بود یکی از بچه ها مداد رنگی بچه دیگه ای رو دزدید طقل معصوم تا آخر ساعت گریه میکرد اونوقت میگی معلم فلان استدلم خیلی پره» محمد نیز نوشته است: «علاوه بر مدارس خانواده هم که نقشه بسزایی دارد در تربیت کودک باید والدین در این آموزش نقش داشته باشند، والا یک دست صدا نمیدهد»

اهمیت حضور معلمان پرورشی در مدارس

در این میان اما معلمان پرورشی در مدارس از قلم نیفتاده‌اند و مورد انتقاد برخی از مخطبان قرار گرفته‌اند. یکی از مخاطبان در این باره نوشته است: «به معلمای پرورشی که درسشو خوندن نه معلمی که کلاس نداشتین براش، گذاشتین پرورشی بگید با دانش آموزا بیشتر باشن. نشینن تو دفتر معلما. باید ضمن اینکه هر مدسه باید ۲۳ تا معلم پرورشی داشته باشه. نه یکی» کاربری که خود را با حروف مخفف (م.ر) معرفی کرده به طنز نوشته است: «بهتره به جای یه دونه معلم پرورشی هم معلم ورزش بذارن»

47235

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 711401

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 7 =