۰ نفر
۲۵ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۰:۱۲

من با مطالعات زیادی که در حوزه مسائل زنان دارم و می‌دانم صدها هزار دختر از تجرد «ناخواسته» رنج می‌برند.

29 ساله‌ام. با اندامی لاغر و چهره‌ای که دیگران دلنشین و زیبایش می‌دانند، به لطف تربیت پدر و مادری فرهنگی، دیندار و جدی مانند دو خواهر دیگرم خوب تربیت شده‌ام و رشد کرده‌ام. کارشناس ارشد علوم اجتماعی هستم و نگارگر تابلوهای رنگ و روغن. بیش از ده مقاله در زمینه‌های ادبی و اجتماعی، در نشریات گوناگون به چاپ رسانده‌ام و در موسیقی و شنا هم توانایی دارم. اما چون نه پدرم از صاحبان مقام و مکنت است و نه خودم از دام‌گستران عشوه‌گر، تاکنون ازدواج نکرده‌ام. اطرافیان می‌گویند این «ماندن» من بخت دو خواهر 25 ساله و 23 ساله‌م را- که آنها نیز تحصیل‌کرده، باوقار و هنرمندند- «بسته» است! به آسانی می‌توان گرد اندوه را بر چهره خسته پدر و مادرم مشاهده کرد. اگر در محفل خویشان شرکت کنم، با این پرسش روبه‌رو می‌شوم که چرا ازدواج نمی‌کنی؟ انگار صدها مرد شایسته جلو منزل ما صف کشیده‌اند و من به هیچ کدامشان، از سر کبر و ناز نیم نگاهی نمی‌کنم! و اگر از رفتن به مجلس آنها دوری گزینم، در آشکار و نهان آماج تیرهای ترحم و ملامتشان قرار می‌گیرم. بعضی دلسوزی می‌کنند که خوب است برای لاغریت فکر کنی یا از پدرت بخواهی وضع مالی‌اش را بهتر سازد. و مانده‌ام چرا باید با دختری مثل من همانند اتومبیلی یا خانه‌ای که می‌خواهند بخرند و به رخ دیگران بکشند برخورد می‌شود.

 شرم‌آورتر این‌که برخی از مردان کم سواد و بیکار و یا میانسال و جاافتاده، با این پندار که دیگر فردی مناسب‌تر از آنها پا پیش نمی‌گذارد، به خود اجازه می‌دهند که خواستگار سینه‌چاک من باشند! کاش می‌شد از این دیار غمبار با مردم ظاهرپرستی که دارد، به جای دیگری از جهان کوچ کرد.

 
ای خوش آن روز کزین منزل ویران بروم

 راحت جان طلبم وز پی جانان بروم

 دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت

 رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

 
من با مطالعات زیادی که در حوزه مسائل زنان دارم و می‌دانم صدها هزار دختر از تجرد «ناخواسته» رنج می‌برند، تاخیر در ازدواج را معلول دو عامل می‌دانم: یکی دنیاخواهی مردم که نشانه آن چیره شدن معیارهای ظاهری در جهت‌گیری‌ها و گزینش‌های زندگی است و دیگری کمرنگ شدن مسئولیت‌پذیری مردم و رنج‌آورتر از همه بی‌تعهدی نهادهای اجتماعی و دولتی. بیشتر مردم به زیبایی‌ها و دارایی‌های چشم‌نواز توجه می‌کنند و ژرفای ارزش‌های اصیل را از نظر دور می‌دارند. گویی بر این باورند که «ان اکرمکم عندالناس اغناکم» مراد من از بی‌تعهدی مردم و اهل حکومت در این است که ازدواج را امری کاملا فردی و خانوادگی و نه مسئله‌ای عمومی و اجتماعی به حساب می‌آورند. من و والدینم نه مردان مجرد زیادی را که شایسته همسری باشند می‌شناسیم و نه به فرض شناختن، می‌توانیم آغازگر پیشنهاد و گفت‌وگو برای ازدواج باشیم. چرا خویشاوندان و دوستان، به فکر دختران و پسران آشنای خود نیستند؟شنیده‌ام در تهران موسساتی با صلاحیت وجود دارد که با روشی علمی و اسلامی برای جوانان همسری مناسب معرفی می‌کنند. من حاضرم بدون چشمداشت مادی، راه‌اندازی و اداره چنین مرکزی را، در شهر خودمان بپذیرم. سپاسگزارم که درددل جوانان را می‌شنوید و در نشریه پربارتان منعکس می‌کنید. (مریم- ن از شیراز)

 ازدواج، سرنوشت‌سازترین رویداد زندگی انسان و خانواده مهم‌ترین نهاد اجتماعی است. اگر جوانان یک جامعه بتوانند در سن مناسب، با روشی آگاهانه و خردمندانه ازدواج کنند و با برخورداری از سلامت جسم، روان و اخلاق و با پشتوانه توانمندی‌های فردی و حمایت‌های اجتماعی، پایه‌های خانواده خود را استوار سازند، در هر سال هزارها نهال خرم و سرسبز در بوستان پهناور این سرزمین پا می‌گیرند و با بالندگی شگفت‌آوری، شمیم دل‌انگیز شکوفایی و میوه‌های شیرین رشد و فراروندگی را به همه مشتاقان ارزانی می‌دارند.

 پژوهش‌های میدانی نشان‌ داده است که در شهر و دیاری که ازدواج جوانان بهنگام روی می‌دهد و به مدد آموزش‌ها و مشاوره‌های پس از آن، شمار خانواده‌های موفق افزایش می‌یابد، شاخص‌های سلامت و توسعه شهری مانند سطح اقتصادی، امنیت اجتماعی، پیشرفت علمی و مشارکت سیاسی مردم نیز به طور چشمگیری بالا می‌رود. از آن سو هر چه بر عده جوانان مجرد افزوده شود، سیل خشم و شهوت درازآهنگ و پیچان و زمین‌کن، راه می‌افتد و بنیان آرامش و پارسایی جامعه را ویران می‌سازد. اگر پیامبر والایی فرموده است «شرارکم عزابکم: بدترین‌های شما بی‌همسرانتان هستند» از این روست که به گواهی دین و علم و تجربه بی‌خانمانی، امید به زندگی و سرمایه‌گذاری برای بقا را کاهش می‌دهد و زمینه‌ساز بسیاری از آسیب‌های اجتماعی می‌شود.

 بنا شدن خانواده بر پایه‌های سست و تلاش نکردن برای مقاوم‌سازی آن، بعد از شروع زندگی، گسستگی این پیوند مقدس و یا آشفتگی درازمدت را در پی خواهد داشت و این دو یعنی خانواده‌های گسسته و آشفته، بیش از بی‌همسری، افراد و جامعه را به دره هولناک بحران‌های روانی و اخلاقی سرنگون می‌سازد. با این بیان، باید مسئله ازدواج بهنگام و موفقیت‌آمیز مهم‌ترین دغدغه خاطر مدیران و مسئولان باشد تا به یاری گرفتن از صاحبنظران حوزه و دانشگاه برای آن برنامه‌ریزی کنند.

 در شرایط کنونی جامعه- که هزارها جوان در انتظار یافتن همسری مناسب هستند و بسیاری از خانواده‌ها مشتاق آموزش‌ها و مشاوره‌های بعد از ازدواج - در متن و کنار شهرهای بزرگ، بعضی از روی دلسوزی و خیرخواهی و برخی برای ماهی گرفتن از آب گل‌آلود نیاز و تقاضای جنسی و عاطفی، سایت‌ها و موسسات همسریابی بنا کرده‌اند و با درج آگهی‌های تبلیغاتی مشتاقان را به سوی خود فرا می‌خوانند.

 دردناکانه بیشتر این مراکز، با روش‌هایی عوامانه و غیرعلمی، همچون خانم جلسه‌ای‌های سنتی! تلاش دارند افراد را به هم برسانند تا از پاداش دنیوی و ثواب اخروی آن برخوردار شوند و اندکی نیز با شیوه‌های فریبنده و غیراخلاقی دوستی‌ها و رابطه‌های بی‌دوام و بلهوسانه را دامن می‌زنند.

 قرآن کریم با تعبیر «وانکحوا الایامی...» تزویج جوانان را مسئولیتی اجتماعی و حکومتی می‌داند (نور/32) از این رو نه تنها پایه‌گذاری و سامان دادن مراکز همسریابی امری غیرمتعارف نیست، بلکه با توجه به مشکلات زیادی که بیان کردیم و نمونه‌ای از آن را در رنجنامه خواننده پاک‌اندیش، فرهیخته و هنرمندمان خواندیم، وظیفه جدی نهادهای حکومتی است که یا خود مسئول مستقیم آن باشند و یا سازمان‌های غیردولتی با صلاحیت را در این راه حمایت و هدایت کنند.

کد خبر 84850

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ugd IR ۰۰:۳۳ - ۱۳۸۹/۰۵/۲۶
    0 0
    سلام. از دکتر عجیب است که موضوع کاهش ازذواج را این گونه تحلیل می نمایند و آن را به دو عامل فردی - نگرشی تقلیل می دهند. و باز عجیب است که همسریابی را نیز امری حکومتی قلمداد می کنند. ایت همان اندیشه ی حکومت گرایی حداکثری است که به هر گونه حکومت زیاده خواه راه می دهد. نخبگان که این گونه اند وای به حال مردم عادی
  • بدون نام IR ۰۶:۱۰ - ۱۳۸۹/۰۵/۲۶
    0 0
    به شتره گفتن چرا گردنت کجه؟ گفت من کجام راسته که گردنم بخواد راست باشه !!!
  • nima IR ۰۸:۱۷ - ۱۳۸۹/۰۵/۲۶
    0 0
    تا وقتی مشکل بیکاری و گرانی وجود دارد دم از ازدواج نمی توان زد
  • بدون نام IR ۲۰:۰۶ - ۱۳۸۹/۰۵/۲۶
    0 0