علی سعیدی با اشاره به نسبت نیروهای مسلح کشور با بیان اینکه فعالیتهای سیاسی عنوان کرد: این مساله بر حسب نوع نیروی مسلح، متفاوت است و برای نمونه فعالیت سیاسی سپاه در برخی جاها اشکال ندارد.
به گزارش ایسنا، علی سعیدی صبح روز سه شنبه در اولین گردهمایی مشترک مسوولان و هادیان سیاسی نیروهای مسلح که به میزبانی ارتش برگزار شد، با بیان اینکه سپاه، پاسدار انقلاب است، افزود: در حوادثی ممکن است لازم باشد که سپاه موضعگیری کند و حتی بعضا اگر موضعگیری نکند، اشکال دارد، ولی شاید لازم نباشد که مثلا ارتش این کار را انجام دهد.
اهم سخنان سعیدی را در ادامه بخوانید:
*ما اجازه نخواهیم داد که سپاه ابزار دست آدمها قرار بگیرد، ولی سپاه بازوی ولایت است. ما را متهم میکنند که در انتخابات دخالت کردهایم، ولی ما دخالت نکردهایم، بلکه ما فقط شاخصها و اصول را بیان میکنیم و این دخالت در انتخابات محسوب نمیشود.
*ولایت مدار کسی است که در هر حرکتی که انجام میدهد، ببیند که آیا حرکت او موجب تقویت ولایت میشود یا خیر و یکی از مهمترین زمینههای این امر، رای دادن است. ما در برخی جاها اشتباه کردیم و مثلا رای به بنیصدر و جریان سکولار در مسیر تقویت امام (ره)نبود. یک فرد در نیروهای مسلح اگر به کسی رای دهد که در مسیر تقویت ولایت نباشد، برخلاف اصول ولایتمداری عمل کرده است.
*در این زمینه میتوان از چند فتنه یاد کرد که این فتنهها عبارتند از لیبرالها ونهضت آزادی، جنگ تحمیلی، بنیصدر و منافقین ، بیت منتظری و مهدی هاشمی، اصلاحطلبان و جریان لیبرال سکولار و جریان فتنه سال 88 که ترکیبی از تکنوکراتها، اشرافیت و جریان سکولار بود که با همراهی آمریکا ،اروپا ، عربستان ، مصر و اردن از چپترین چپها تا راستترین راستها با آن همراه بودند.
*نگاه جبهه ملی و نهضت آزادی رفرمیستی و متکی بر سکولاریست بود، ولی نگاه امام یک نگاه انقلابی و متکی بر حضور دین در همه عرصهها بود، اما آیا با حذف جریان لیبرال ملیگرا مساله حل شد؟ خیر. این دو تفکر را در جریان بنیصدر و امام ، جریان مجمع روحانیون وتفاوت آن با جامعه روحانیت و دو بخش شدن حزب جمهوری اسلامی و حتی در سطح اختلاف بین رهبری و قائم مقام او میبینید که متبلور شده است.
*در عصر کارگزاران آنها حقوق بشر را بر احکام دینی مقدم میدانستند این نگاه با نگاه امام متفاوت است و ما نمونه این نگاه را در دولت اصلاحات مشاهده کردیم. رد پای این دو تفکر تا امروز مشاهده میشود به طوری که حتی در سطح مرجعیت بعضا ظهور و بروز دارد و میبینیم که مرجعی این طور میگوید که چون دشمن نسبت به مساله انرژی هستهیی ما حساسیت پیدا کرده است پس باید چرخه را متوقف کنید.
*شمانگاه کنید اگر این تفکر وارد خبرگان شود چه اتفاقی می افتد؟ آقای ذوالنور میگفتند که یکبار مقام معظم رهبری در جلسه ای فرمودند که بعد از مسوولیت من در رهبری نظام، آقازاده آیتالله گلپایگانی نزد من آمدند و گفتند که پدر من فرمودهاند تقویت شما را واجب و تضعیف شما را حرام میدانم و بر این اساس اگر مسالهای به ذهنم رسید، به اطلاع شما می رسانم که اگر به آن عمل کردید فبها المراد و اگر هم عمل نکردید به هر حال من تکلیف خود را انجام دادهام و آن مساله را علنی نخواهم کرد، حال شما چنین برخوردی را با برخورد متفاوت دیگری مقایسه کنید که مثلا فردی نامه سرگشاده میدهد و طور علنی بر این اختلافنظر خود اصرار میورزد. اینجاست که جامعه به دو طبقه و طیف تقسیم میشود و بنابراین مادامی که اختلاف نظر بروز و ظهور پیدا نکرده و در هرم قدرت قرار نگرفته است، مشکلی ندارد، ولی اگر چنین شد مشکلزاست.
نظر شما