یکی از پرسش‌هایی که در طول چهار سال گذشته همواره ذهن ما را به خود مشغول داشته این بوده است که چرا جریان احمدی‌نژاد بیش از آنکه به نقد خاتمی و دولت او روی ‌آورد به تخریب هاشمی و دولتش می‌پردازد؟!

یکی از پرسش‌هایی که در طول چهار سال گذشته همواره ذهن ما را به خود مشغول داشته این بوده است که چرا جریان احمدی‌نژاد بیش از آنکه به نقد خاتمی و دولت او روی ‌آورد به تخریب هاشمی و دولتش می‌پردازد؟! چرا خاتمی در طول چهار سال گذشته کمتر مورد نقد جریان احمدی‌نژاد قرار گرفت تا حدی که وی پس از 4 سال احساس کرد که می‌تواند وارد رقابت انتخاباتی شده و یک رقابت نفس‌گیر با احمدی‌نژاد را سامان دهد؟

آری! حجم نقدها و تخریب‌هایی که توسط جریان احمدی‌نژاد نسبت به عملکرد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و دولت سازندگی صورت گرفت به هیچ وجه قابل مقایسه با نقدهای این جریان نسبت به خاتمی، جبهه دوم خرداد و دولت اصلاحات نیست! این مسئله از دو جهت غیرعادی به نظر می‌رسد که به آنها اشاره می‌کنیم:

1- عضویت احمدی‌نژاد در مجموعه کارگزاران دولت سازندگی
آقای احمدی‌نژاد تا اواخر ریاست جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی جزو مجموعه استانداران آقای هاشمی بوده، لقب سردار سازندگی را برای ایشان به​کار برده و حتی صریحاً گفته است: «نام هاشمی در تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی با درخشندگی و به نیکی ثبت خواهد شد!» دولت سازندگی نیز احمدی‌نژاد را به عنوان یکی از استانداران نمونه خویش برگزیده است.
از قرار داشتن احمدی‌نژاد به عنوان یکی از استانداران دولت سازندگی و مهم‌تر از همه انتخاب وی به عنوان یکی از استانداران نمونه آن دولت می‌توان به نوع ارزش‌گذاری‌های دولت سازندگی پی‌برد. ارزش‌گذاری‌هایی که طبق آن احمدی‌نژاد به عنوان استاندار نمونه برگزیده می‌شود!

2. تفاوت رابطه رهبری با دو دولت سازندگی و اصلاحات
گرچه رهبری همواره حمایت از تمام دولت‌ها را وظیفه خود دانسته و به همین دلیل همواره از رؤسای جمهور منتخب ملت و دولت‌های آنها حمایت کرده است اما نمی‌توان منکر این مسئله شد که این حمایت‌ها در یک سطح نبوده است.

برای اینکه با نوع حمایت‌های رهبری از آیت‌الله هاشمی و دولت ایشان بیشتر آشنا شویم؛ به نمونه‌هایی کوتاه و گویا از این حمایت‌ها که از ابتدای دولت هاشمی تا پایان آن ادامه داشته است، اشاراتی می‌کنیم:

1- مقام معظم رهبرى پس از انتخاب آیت‏الله هاشمى رفسنجانى از سوى مردم به ریاست جمهورى اسلامى ایران در مراسم تنفیذ حکم ایشان فرمودند: «خدا را شکر که اراده و رأى ملت عزیز، بار سنگین امانت و مسئولیت الهى را بر دوش تواناى مردى بزرگ از فرزندان اسلام و حواریین امام عظیم‏الشان (قدس سره)، عالمى مجاهد و فقیهى اسلام‏شناس و سیاستمدارى هوشمند و مدیرى دردآشنا و دلسوز قرار داد. شخصیتى که پرونده تلاشش در راه خدا و مجاهدتش براى حاکمیت دین و اعتلاى کلمه اسلام، حتى پیش از نخستین روزهاى شروع نهضت آغاز شده و سرگذشت رنج‏ها و سختى‏ها و فعالیت‏هاى کم‏نظیر را در خود گنجانیده است. چهره موجهى که به برکت حرکت در صراط مستقیم انقلاب، همواره امین امام (قدس سره) و محبوب امت بوده و ان‏شاءاللَّه از این پس نیز خواهد بود.»

2- مقام معظم رهبرى حتى در پایان دوران ریاست جمهوری آیت‏الله هاشمى رفسنجانى، در روز دوم خرداد 1376 در پاى صندوق رأى براى انتخاب پنجمین رئیس‌جمهور ایران اسلامى باز هم از یار همیشگی خود یاد کرده و فرمودند: «من قبلاً هم گفته‏ام؛ هرکس که امروز، ان‏شاءالله رأى بیاورد و نامش از این صندوق‏ها بیرون بیاید، من با او همان‏طور رفتار خواهم کرد که در هشت سال گذشته با آقاى رئیس‌جمهور، جناب آقاى هاشمى رفسنجانى رفتار کرده‏ام. البته خوب؛ براى شخص من، هیچ‏کس آقاى هاشمى رفسنجانى نخواهد شد؛ اما امیدواریم براى ملت بشود و بتواند براى کشور همان‏طور شخصیتى باشد و همان‏طور تلاش بکند و بلکه بیشتر و بهتر؛ چون باب رحمت الهى واسع است.»
حمایت‌های رهبری از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بعد از پایان دوره ریاست جمهوری ایشان تا به امروز نیز همچنان ادامه داشته است.

حال پرسش این است که چرا چنین شخصیتی باید مورد تخریب جریان احمدی‌نژاد قرار بگیرد؟! چرا حساسیت جریان احمدی‌نژاد نسبت به هاشمی رفسنجانی بیش از خاتمی است؟! آیا جز این است که تخریب دین و ارزش‌های اسلامی در دوران اصلاحات صورت می‌گرفت؟ پس چرا حساسیت جریان احمدی‌نژاد نسبت به دولت هاشمی بیش از دولت خاتمی است؟! آیا سیاه نمایی‌های جریان احمدی‌نژاد در تداوم سیاه نمایی‌هایی است که از دوره اصلاحات آغاز شد؟ آیا افراطیون دو جناح به یک توافق نانوشته رسیده‌اند؟!

آیا حساسیت‌های جریان احمدی‌نژاد به حمایت‌های قاطع رهبری از آقای هاشمی ارتباط دارد؟ آیا این حساسیت‌ها به هدف سیاه نمایی دستاوردهای انقلاب از طریق سیاه جلوه دادن یکی از ارزشمندترین قطعه‌های تاریخ انقلاب اسلامی در خدمتگزاری به مردم صورت می‌گیرد؟! آیا رئیس‌جمهور و جریان وی آگاهانه به اقداماتی که نتایج آن تخریب دستاوردهای نظام است اقدام می‌کنند یا دست‌هایی پشت پرده این جریان را به این سمت هدایت می‌کند؟!
به راستی وظیفه نخبگان در مقابله با تخریب دستاوردهای انقلاب چیست؟!

سایت جریان

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 13040

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سياوش IR ۰۹:۳۶ - ۱۳۸۸/۰۴/۳۰
    0 0
    بستگي داره قدرت دست كي باشه
  • بي نام IR ۱۸:۱۴ - ۱۳۸۸/۰۴/۳۰
    0 0
    مثل اينكه يادتون رفت كه رهبر در نماز جمعه فرمود هاشمي با ايشان تفاوت سليقه دارد و احمدي نژاد با عقايد او هماهنگ است .مرگ بر ضد ولايت فقيه