علایی درباره فصل مشترک انقلاب های جهان عرب به سه اصل زیر اشاره کرده است :
اول، تغییر روش حکومت ها از نپذیرفتن مخالف به پذیرش تنوع در دیدگاه ها و پذیرش مخالفین به عنوان یک اصل.
دوم، حذف رفتار نامناسب با مخالفین از جمله زندانی کردن و سرکوب آنها.
و در نهایت دمکراتیزه شدن ارکان حکومتی به گونه ای که مردم بتوانند در انتخاب حاکمان خود نقش اول را ایفا کنند و افراد در رأس حکومت به صورت مادام العمر بر مردم حکم نرانند.
وی در ادامه درباره سوریه عنوان کرده است : اما درباره سوریه باید گفت ماهیت تظاهرات در این کشور از حرکت عمومی در جهان عرب جدا نیست. در سوریه از زمانی که حافظ اسد با کودتا بر سر کار آمد، مردم در این کشور تا کنون انتخابات آزاد را به چشم ندیده اند. در واقع حافظ اسد تا زمان مرگ بر مردم حکومت کرد و بعد از آن نیز حکومت را به جمهوری موروثی سلطنتی تبدیل و فرزندش بشار اسد را به قدرت رساند. ماهیت این حکومت به گونه ای است که مردم در تعیین رییس حکومت و سایر ارکان حکومتی تقریبا نقشی ندارند.
علایی افزوده است : با این حال حکومت سوریه در عین آنکه در داخل کشور مستبدانه عمل کرده اما در سیاست خارجی مخالف اسراییل است که این سیاست موجب شده تا این کشور در جبهه پایداری در مقابل اسراییل و در حمایت از مردم فلسطین قرار گیرد. سوریه دارای وجهه ضد امپریالیستی نیز می باشد که دلیل این امر آنست که چون در زمان حاکمیت نظام دو قطبی در عرصه بین الملل(آمریکا و شوروی)سوریه جزء بلوک شرق محسوب می شد، همان سیاست های شوروی را در سیاست خارجی خود دنبال می کرد.
وی درباره واکنش اسرائیل به تحولات در سوریه نوشته است : اسراییل اعلام کرده خواهان تحول در داخل سوریه نیست. به این دلیل که ظرف چهل سال گذشته مرزهای سوریه با اسراییل امن ترین مرزهای پیرامون اسراییل محسوب می شده و علیرغم آنکه بیش از 40 سال است که اسراییل بلندی های جولان را در تصرف خود دارد، ولیکن سوریه هیچ اقدام نظامی و یا دیپلماتیک موثری را برای باز پس گیری سرزمین های جولان انجام نداده است. آمریکا نیز همانند اسراییل تاکنون به تحولات سوریه روی خوشی نشان نداده است.
متن کامل مطلب وی را اینجا بخوانید.
نظر شما