۰ نفر
۲۰ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۲

علیرضا بهرامی

مجموعه تلویزیونی «مختارنامه» هم با تمام فراز و فرودهایش پایان یافت. سال‌ها خبر ساخت و پخشش را شنیدیم و انتظار کشیدیم، ماه‌ها و هفته‌ها با آن همراه شدیم و حسرت خوردیم و رشک بردیم و اشک ریختیم، گاهی هم چه بر آن‌چه در تاریخ تشیع گذشته بود، و چه کوتاهی‌های تاریخی و فعلی تاسف خوردیم. گاه تقدیر و تحسین‌ها از این سریال برمبنای علاقه‌ای عقیدتی به موضوع آن بود، گاهی هم رد و تضعیف آن برمبنای نگرش‌هایی نه‌چندان واقع‌‌بینانه به مقوله هنر، به نظر می‌رسید.

به هر حال ساخت فیلم و مجموعه‌هایی درباره رویدادهای تاریخی، سختی‌های خاص خود را دارد؛ چه از نظر انطباق‌ها و امکانات محتوایی و شکلی، چه از این منظر که به‌دلیل آگاهی نسبی مخاطب از رخدادهای تاریخی، قدرت مانور خلاقانه سازنده اثر را در حیطه‌ای محدود و درنتیجه جذب مخاطب را برمبنای امکانات هنر که یکی از پایه‌های اصلی آن بر استفاده از عنصر خیال بنا شده است، بسیار دشوار می‌کند.

یکی دیگر از مشکلات مجموعه‌های تاریخی، علاوه بر اختلاف نظرها در زمینه میزان انطباق‌های تاریخی، انتخب زبان گفتار است که معمولا در تلاطم تفاوت سلیقه‌ها، بعضا نظرات افراطی را در پس و پیش خود می‌بینند. در این موضوع هم می‌توانیم با دیدگاه داوود میرباقری، کارگردان مجموعه تلویزیونی مختارنامه، چندان مخالفتی نداشته باشیم که «سینما زبان خاص خود را دارد؛ نه می‌توان آن را زبان ادبیات دانست و نه زبان تاریخ. ویژگی زبان سینما این است که بتوان از طریق آن بدون هیچ واسطه‌ای و با کمترین زحمت، پیام خود را منتقل کرد». به‌راستی تکلیف کارگردانی که می‌خواهد در فیلم یا سریال‌ تاریخی خود، واقع‌گرایی کند، با زبان گذشتگان چیست؟ واقعا چه کسی حکم داده و از کجا قرار بر این شد که اگر در فیلم‌ها و سریال‌های تاریخی به زبان کتابی (ادبیات مکتوب) خود سخن بگوییم، حتما و یقینا گفتار گذشتگان و ادوار پیشین را پیاده کرده‌ایم؟ این تازه برای سریال‌های تاریخی ایرانی است. برای اثری چون مختارنامه که مردم ‌زمانش به زبانی غیر از فارسی سخن می‌گفته‌اند، چه منطقی است که صرف کتابی کردن متن به زبان فارسی، تاریخی بودن گفتار آن‌را تضمین کند؟! مگر مختار و دیگر شخصیت‌های مختارنامه به زبان فارسی سخن می‌گفتند؟

پس با این پیش‌فرض می‌توانیم بپذیریم یا دست‌کم رد نکنیم این تصمیم و انتخاب میرباقری را که از تکه‌کلام‌ها و عبارت‌های امروزی در گفتار متن مجموعه‌ای تلویزیونی بهره گرفت که به رویدادهایی در قرن‌ها پیش می‌پرداخت. اتفاقا این رفتار او مخالفان بسیاری را بویژه در رسانه‌ها برانگیخت که شاید اعتراضشان به‌جای آن‌که برمبنای نوعی پسند مبتنی بر اصولی خاص یا زیبایی‌شناسی باشد، براساس عادتی بود که بدون آن‌که به آن‌فکر کرده باشند، دیگر سازندگان پیشین آثار تصویری تاریخی برایشان ایجاد کرده بودند.

اما این نوشتار صرفا بر دفاع از متن مجموعه مختارنامه نیست، بلکه ایرادی اساسی را بر آن وارد می‌داند. زمان بیان آن‌هم پس از پایان یافتن پخش این مجموعه انتخاب شد، تا هم به حس و حال علاقه‌مندان آن خللی وارد نکرده باشد، هم در فضایی منطقی‌تر انتظار تاثیرگذاری مفیدتر داشته باشد؛ وگرنه چه بسا میرباقری مانند سایر ایرادهای وارد شده، این‌یکی را هم به حاشیه‌سازی تعبیر می‌کرد و می‌گفت: «این میزان حاشیه‌سازی برای سریالی مانند مختارنامه طبیعی است. از ابتدا خود را برای به‌وجود آمدن جریان‌هایی برای این مجموعه‌ آماده کرده بودم. بنابراین این آمادگی را داشتیم که هر روز از گوشه‌ای، سروصدایی بلند شود».

سال‌هاست در کلاس‌های خود برای مشتاقان حرفه خبرنگاری این اعتقاد را تبیین کرده‌ام که براساس شواهد موجود، عامل بسیاری از اشتباه‌های رایج در گفتار عمومی و حتا متن‌های ادبی ما، رسانه‌ها و اهالی رسانه بوده‌اند. بویژه که از زمان مشروطه به این‌طرف، به‌نظر می‌رسد در مقاطع گوناگون، بسیاری، رفتارهای غریب، استفاده از واژگان جدید و بعضا عجیب و نیز برخی ساختارشکنی‌ها را نشانه متمایز و متجدد بودن خود دانسته‌اند. در همین بحث بر این اعتقاد نیز بوده‌ام که برای برخی اشتباه‌ها یا ایجادهای غیرمعمول که جنبه تاریخی پیدا کرده‌اند، مثلا ساخت نام و عبارت کفاش، از معرب کردن واژه کفش، واقعا نمی‌شود چندان کاری کرد اما برخی از اشتباه‌های متاخر را به‌راحتی می‌توان اصلاح کرد. این مهم نیز از عهده اهالی رسانه برمی‌آید و چه‌بسا وظیفه آنان در مقام ترمیم تخریب‌های گذشته باشد.

برای نمونه، در این مجموعه نیز مانند بسیاری از آثار تصویری و مکتوب دیگر، و در کمال تعجب و تاسف، بسیاری از آثار ادبی دیگر، عبارت «به سخره گرفتن» در منظور «مسخره کردن» استفاده ‌شد! درحالی‌که به هر فرهنگ لغت کوچک و بزرگی که مراجعه کنید، این واژه که بسیاری از ما در متن‌های درسی دوران مدرسه به‌همراه معنای واقعی‌اش با آن آشنا شدیم، تعریف «به بیگاری کشیدن» و «به کاری مجبور کردن» است. به‌نظر می‌رسد تنها تشابه ظاهری آن با مفهوم «مسخره کردن» هزاران هزار نفر را به این اشتباه دچار کرده است.

حال از این موضوع که بگذریم، بر این اعتقادم آن‌چه که منتقدان باید بر به‌کار بردن آن در مجموعه تلویزیونی مختارنامه برمی‌آشفتند، استفاده از ترکیب‌های امروزی «باغت آباد انگوری»، «تا فیها خالدون سوختن»، «رو کم کنی»، «قمپز درکردن» و امثال این‌ها نبود، بلکه کاربرد مصدری جعلی از درهم آمیختن چند مصدر سالم و درست بود که خود می‌تواند اساس و ابتدای انحراف و خطایی ماندگار باشد. میرباقری به‌دلایلی نامعلوم، بارها و بارها و بسیار، شاید در حد بیش از 200 بار، در این مجموعه از صرف‌های مختلف مصدر «سخن کردن» استفاده کرد: سخن کن، سخن کردم، این‌گونه سخن کردن، با مردم سخن کرد، سخن می‌کنی و.. و.. و..

تا جایی‌که ما اطلاع داریم، مصدرهای «سخن گفتن»، «حرف زدن» و «صحبت کردن» برای این منظور وجود دارد. پس نه‌تنها استفاده از مصدری جعلی، امری نادرست است، توجیه منطقی هم با وجود این گزینه‌ها ندارد که البته ظاهرا دو تای آن‌ها با هم ادغام شده‌اند و مصدر مجعول جدید ساخته شده است. به‌راستی میرباقری از این کار چه هدفی داشته است؟ به نظر می‌رسد صرف تمایل به متفاوت بودن و شاید متفاوت بودن برای نوعی خودنمایی، توجیهی منطقی و وارد برای این حرکت نمی‌تواند باشد؛ حرکتی که خود می‌تواند آغازگر بارها و بارها و متن پشت متن، استفاده از این اشتباه باشد و به رایج شدن آن منجر شود؛ چیزی که به آن می‌گوییم: اشتباه رایج! و البته هر اشتباه رایجی از جایی و نقطه‌ای آغازین کلید خورده است.

57244

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 167174

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 14
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • حسین IR ۱۱:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۰
    1 0
    ول کنید تو رو خدا هی گیر میدین
  • مهدی CH ۱۲:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۰
    0 0
    جدی چرا؟
  • بدون نام IR ۱۲:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۰
    0 0
    آیا استفاده از ضرب المثلهای فارسی در این سریال درست بود
  • علی IR ۱۳:۲۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۰
    0 2
    خیلی هم بجاست ک از زبان کتابی استفاده کنند چون همه ایران که تهرانی نیستند ک بیان با لهجه تهرانی سریال بسازن این ی جا ترویج لهجه تهرانی نیست حالا شما ایراد بگیرید
  • اشكان IR ۱۴:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۰
    0 0
    دوستان عزيز؛ در اين مواقع مي‌بايستي صحبت‌هاي فيلمنامه‌نويس و نويسنده را در كنار اين انتقاد‌ها قرار داد و سپس نتيجه گرفت؛ شايد آنها نيز براي اين عمل خود دليلي دارند.
  • شایان IR ۱۵:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۰
    0 5
    واقعاً زدی به هدف! من یکی از افرادی بودم که برای پخش این مجموعه ماهها انتظار کشیدم ولی با دیدن دو قسمت آغازین و سبک گفتار فیلمنامه و استفاده از عبارات و اصطلاحات امروزی در اون فضای تاریخی و ... نه تنها دیگه ندیدمش بلکه اعتراف می کنم به یکی از منتقدین مغرض و مبلغین منفی این سریال تبدیل شدم !
  • بدون نام AU ۱۶:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۰
    0 0
    واقعا که. حالا هم که یه نفر این همه تلاش می کنه فیلم ها را به زبان راحت و قابل فهم برای همه درست کنه،زیر سوالش می برید. انتقاد باید سازنده باشه نه بیخودی کوبنده.این یکی از نقطه قوت های فیلم بود که همه (بزرگ و کوچک) می تونستند بفهمند داره چه اتفاقی در فیلم می افته.
  • بدون نام IR ۲۰:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۰
    1 1
    از نظر فن ترجمه ممکن است که این ضرب المثل ها فارسی باشد ولی باید محتوای کلام را با بهترین شیوه رساند که گاهی استفاده از مشابه آنها در زبان مقصد است. مختارنامه بی نظیر بود. ممنون از دست اندکاران
  • احمد طحانی IR ۰۱:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۱
    1 0
    برای این سریال هم یه بهانه پیدا شد! باز خدا را شکر...
  • صدرالدین IR ۰۹:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۱
    1 0
    همه این حرفا این مقاله رو می شد تو 2 خط گفت. معلومه نویسنده دنبال یه چیزی بوده به میرباقری گیر بده ایرادهای اساسی تر این سریالو ندیدین رفتین سراغ این جزئیا که خیلی هم مهم نیست!
  • علی IR ۰۴:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۲
    1 3
    بسیارعالی مقایسه کنید با دیالوگ های وزین آثار زنده یاد علی حاتمی
  • بدون نام IR ۱۱:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
    1 0
    رویهم رفته دست همگی درد نکنه که زحمت کشیدند
  • تنها IR ۱۱:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۹
    1 0
    ما ایرانی ها چشم دیدن ادم موفقو نداریم الکی انتقاد الکی سرکوفت الکی گیر سه پیچ ما عادتمونه شما ها هم اگه اینکارو نکنید نون در نمیارید
  • منیره US ۰۳:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۵
    0 2
    اشتباه میرباقری توی این سریال این بود که کیان روی خاک زنش پرچم سه رنگ گذاشته بود. آخه مگه قدمت پرچه سه رنگ ایرانیا چند ساله؟یا اینکه مختار روی منبرش پارچه سه رنگ ایرانی گذاشته بود. اینا خیلی بد و ناجور بود. اشتباهش این بود که خیلی خون و خونریزی کرد توی این سریال. من که خودم نتونستم ببینم...