ازدواج یک مرد 56 ساله با زنی 30 ساله ، در هر کجای دنیا که باشد باعث تعجب ، حرف و حدیث و ایجاد سو نامی شایعات است . اما این سونامی ها بعد از مدتی فروکش می کند و تبدیل به موج های کم ارتفاعی می شوند که گاهی می آیند و گاهی هم نه . و در این هنگامه است که داماد پیر و عروس جوانش بعد از تحمل چندین سونامی ، زندگی جدید خودرا در آرامش پی میگیرند.
اما اگر این داماد 56 ساله پسر " کرک داگلاس " اسطوره سینمای کلاسیک باشد و عروس 30 هم یک بانوی اهل ویلز در انگلستان به نام " کاترین زتا جونز " آن وقت شرایط کمی تا قسمتی که هیچ به اندازه دریای مانش تفاوت می کند.
چرا ؟ چون خود " مایکل " خان و " کاترین " خانم ، بیقرار آمد و رفت این سونامی ها بودند . اگر هر سونامی برای زوج ناشناخته اول سفیر بی بروبرگرد مرگ نام می گرفت ، برای زوج دوم هر سونامی نوای دلنشین شهرت بیشتر ، تبلیغات مفت افزونتر و توی چشم بودن و ماندن را به همراه داشت . آنها دست بر قضا سونامی خود ساخته هم داشتند و هنگامی از آن استفاده می کردند که دیگر تکرار 56 سالگی داماد و 30 سالگی عروس از سوی رسانه ها ، دل آشوبه گرفتن مردم بیچاره را به همراه داشت.
پس سونامی اختراعی آنها اگرچه " بیس " اصلی اش همان قضیه ازدواج بود اما شاخ و برگش تفاوت اساسی با خبر های پیشین داشت . سونامی خبری آنها 6 ماه پس از عروسی شان شکایت از چند تا خبرنگار و عکاس بدبخت بود ، که " داگلاسی " ها ادعا کرده بودند بدون اجازه از مراسم عروسی شان رپرتاژ خبری و تصویری تهیه کرده بودند. 4 ماه ماه بعد " داگلاسی " ها دریافت غرامت 2 میلیون دولاری بابت این اقدام خبرنگاران ، از سوی موسسه متبوع آنها برای صرفنظر از شکایتشان را رو کردند. چند ماه بعد اعلام شد عروس خانم بابت این فضولی ها به افسردگی دچار شده اند و خلاصه تا 2 سال بعد از ازدواج پیرداماد 56 ساله و جوان عروس 30 ساله ، آنها روی بورد رسانه ها بودند .و سرانجام نه خونی از دماغ کسی آمد ، نه کسی به زندان رفت ونه کسی پولی داد و نه کسی پولی گرفت .غرض جلب توجه بود و تبلیغات مفت که به دست آمد و کاترین زتا جونز هم چندین نقش خوب و اسکاری گیرش آمد و مایکل داگلاس هم چند فیلم پرهزینه تهیه نمود.
معدودی از سوپر استارهای ماهم علی الظاهر راهش را یاد گرفته اند . وقتی به اشتباه " سوپراستار " این لفظ و عبارت پرحاشیه والبته پر معنا در ذات ، در سینما ی ما جا افتاد ، معلوم بود که به هرحال برمبنای وزن و اقبال وصدالبته شرایط فرهنگی یک سوپراستار سونامی هایی هم از نوع هالیودی اختراع که نه ، کپی شوند.
آچمز شدن یک تهیه کننده از طرف یک بازیگر یقه گیر ، ورزشکار و مربی شدن یک سوپر استار ، سونامی های مواج در باره نامزدی ویا ازدواج های خیالی و صوری و در کنارش سونامی های پر سوز و گداز مربوط به جدایی و طلاق . و حتی سونامی های سیاسی از قبیل " پناهندگی " ، " دستگیری در راهپیمایی آنهم با ضرب و شتم " ، " ممنوع از کار شدن برای رای دادن به شخص خاص " ، و " تهدید به ترور و ربوده شدن " بخش کوتاهی از این راه افتادن های برخی و معدودی از این سوپر استار بعد از این های تلویزیون و سینمای ماست .
سینما در کلیت اش به سوپر استار" بعد از این " ، احتیاج روزمره ندارد . اما به شهادت و گواه تاریخ سینما ، احتیاج هنر هفتم به سازندگان حقیقی این سوپر استار ها ، احتیاجی حیاتی است . مثال ساده و دم دستی اش تاثیر " مارتین اسکورسیسی " و "استیون اسپیلبرگ " بر یک بازیگر جوان است . دی کاپریو " بعد از بازی در " تایتانیک " ، در 22 سالگی سوپر استار ی بالقوه بود . 3 سال بعد در سال 2000و با دستمزدی 20 میلیون دلاری در فیلم " ساحل " بازی کرد . فیلم مزخرف از کار درآمد و حتی مدیرکمپانی فاکس میخواست برود خودش را دار بزند . خود سوپر استار جوان هم قاط زده بود. اینجا بود که خالق سینمایی اش او را پیدا کرد. اسکورسیسی پدرانه او را زیر بال و پر گرفت و از دی کاپریو ، یک سوپر استار واقعی ساخت . وگرنه کم نبودند بازیگران شناخته شده ای که علیرغم استعداد ، بعد از مدتی گم و گور شدند و فقط عنوان سوپر استار بالقوه اسبق و بازیگر عادی حال حاضر نام گرفتند.
اگر سوپر استار های ما هم دستی به سرو رویشان کشیده شود و مورد تفقد واقع شده وحفظ شوند ، این روند بردی 2سویه نام می گیرد. و اگرچه ایجاد امواج بلند و کوتاه شایعه ، در باره آنها کمی تا قسمتی مربوط به ذات حرفه شان است اما ، در صورت اعمال همان تفقد و دستگیری و لطف پدرانه پر بیراه نیست که از ساخت و سازهای سونامی گونه کاسته شود.
وقتی به اشتباه " سوپراستار " این لفظ و عبارت پرحاشیه والبته پر معنا در ذات ، در سینما ی ما جا افتاد ، معلوم بود که به هرحال برمبنای وزن و اقبال وصدالبته شرایط فرهنگی یک سوپراستار سونامی هایی هم از نوع هالیودی اختراع که نه ، کپی شوند.
کد خبر 19913
نظر شما