9 میلیون کودک پایین تر از 6 سال در کشور وجود دارد و 30 درصد از کودکان یک تا پنج سال در معرض آزارهای جسمی هستند.
عصمت یاری، مسئول واحد مددکاری انجمن حمایت از کودکان می گوید:" نتایج یک تحقیق میدانی در ایران نشان میدهد که بیش از 50 درصد والدین تنبیه بدنی کودکان را حق خود و یکی از راههای تربیت کودکان می دانند."
او با بیان این که 27 میلیون کودک زیر 18 سال در ایران وجود دارد ادامه می دهد:" آمار سازمان بهزیستی نشان می دهد 144 هزار و 565 مورد کودکآزاری در 6 ماه اول سال 88 به اورژانس اجتماعی گزارش شده است."
این فعال حوزه کودکان با اشاره به اینکه به طور متوسط روزانه 500 تا 1600 تماس با اورژانس اجتماعی برقرار میشود، اظهار می کند:" 11 درصد تماسهای اورژانس اجتماعی در 9 ماه اول سال 88 در مورد کودکآزاری بوده است. همچنین 9 میلیون کودک پایین تر از 6 سال در کشور وجود دارد و 30 درصد از کودکان یک تا پنج سال در معرض آزارهای جسمی هستند."
یاری اضافه می کند:" در 6 ماه اول سال 88، 200 مورد کودکآزاری به دفتر انجمن حمایت از حقوق کودکان اطلاع داده شده است که از این تعداد 20 درصد جسمی و 32 درصد عاطفی بوده است. به گفته وی، 53 درصد آزارها توسط پدران و در کل 90 درصد آزارها توسط پدر و مادرها و یا ناپدری و نامادری و در فضای خصوصی و منزل انجام می شود."
مسئول واحد مددکاری انجمن حمایت از کودکان با بیان اینکه نهادینه بودن خشونت در خانواده و بازتولید این فرهنگ در نسلهای بعدی از دلایل فرهنگی کودک آزاری است،می گوید:" هنوز هم نزدیک به 70 درصد خشونتها در فضای خصوصی و خانواده اتفاق می افتد و مهمترین تاثیر این خشونت ایجاد دوگانگی در شخصیت کودکان، محترم نبودن مفاهیم پدر و مادر و همزمان آسیب از جانب آنها، تشویق به اعتماد و احترام به آنها و تاکید بیش از حد در مورد اطاعت و حرفشنوی از والدین علیرغم ازدیاد و فزونی کاستیها و غفلتها و بیکفایتی والدین در تربیت فرزندان موجب تشدید احساس تنفر، گناه، خشم در کودکان میشود."
یاری با اشاره به رواج استفاده از تنبیه جسمی و عاطفی تحت عنوان تربیت کودک و تایید قانونی و عرفی آن که به صورت هنجار پذیرفته شده است، می افزاید:" نتایج یک تحقیق میدانی در ایران نشان میدهد که بیش از 50 درصد والدین تنبیه بدنی کودکان را حق خود میدانند و آن را یکی از راههای تربیت کودکان ذکر می کنند و 40 درصد والدین اقدام به تنبیه بدنی کودکان کردهاند."
دکتر غلامحسین معتمدی، روانپزشک نیز به خبر می گوید:" وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی به تنهایی نمی تواند توضیح مناسب و توجیه منطقی ای برای سوء استفاده از کودکان و خشونت علیه آنان باشد و این امر با یک آسیب شناسی روانی عمیق آمیخته است. این آسیب ها گاه در یک والد و گاهی در هر دو دیده می شود و به چند عامل بستگی دارد: 1 - وجود بیماریهای وخیم روانی در والدین مانند اسکیزوفرنی و بیماریهای پارانوئیدی (سوء ظن و بدبینی) 2 - پدیده الکلیسم و اعتیاد به مواد مخدر 3 - وضعیت نامناسب پدر و مادرانی که خود مورد تهاجم فیزیکی در کودکی قرار گرفته اند و یا در خانواده هایی رشد یافته اند که خشونت زبان رایج و الگوی متداول برقراری ارتباط در میان اعضای آنان است."
قتل کودکان با حمایت قانون
در کنار " نهادینه شدن خشونت " و " فرهنگ استبدادی " در جامعه، دلیل های دیگری نیز مانع آشکار شدن ابعاد واقعی کودک آزاری شده است. وحشت از " آبروریزی " به ویژه در مورد آزارهای جنسی، فقر و وابستگی های اقتصادی، از جمله این دلیل ها هستند. قوانین موجود نیز از سویی زمینه آزار کودکان را فراهم میآورد و از سوی دیگر، امکان ثبت و پیگیری آنها را محدود می کند.
مطابق قوانین مدنی کشور، " طفل صغیر تحت ولایت قهری پدر و جد پدری خود قرار دارد.» در ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی، که با الهام از آموزه های دینی تدوین شده، آمده است: «پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمیشود و به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد.» در کنار چنین حکمی، قوانینی هم هستند که اجرا نمی شوند و در جاهایی نیز خلا قانونی وجود دارد.
ابعاد وحشتناک کودکآزاری
در حالی که در کشور هیچ قانونی پزشک را ملزم به گزارش آزار کودکان نمی کند. پزشکان حتا اگر علت جراحت و آسیب کودک را آزار تشخیص دهند، می توانند بدون گزارش واقعه، او را مداوا کنند. ناآگاهی از مصداق های آزار کودکان و کمبود قوانین و نهادهایی که از آزار دیدگان حمایت موثر کند، از دیگر علتهایی است که راه افزایش کودک آزاری را هموار کرده است.
در بسیاری از مواردی که قانونی در حمایت از کودکان تصویب می شود، زمینه های اجرای آن به اندازه کافی فراهم نیست. مطابق ماده پنجم قانون، "حمایت از کودکان و نوجوانان" که سال ۸۱ در مجلس شورای اسلامی تصویب شد، "کودکآزاری از جرایم عمومی است و نیازی به شاکی خصوصی ندارد." از زمان تصویب این قانون، مواردی که به نهادهای مربوط گزارش و توسط نهادهای قضایی پیگیری شده، تقریبا هیچ افزایشی نداشته است. در حالی که حتا آمار ثبت شده، از افزایش کودک آزاری خبر می دهد. با توجه به پژوهش وزارت بهداشت و یونیسف، و جمعیت شش میلیونی کودکان میان شش تا یازده سال، فقط در این گروه سنی، یک میلیون و دویست هزار کودک آزار جسمی می بینند. اگر دو برابر شدن موارد گزارش شده در شش ماهه نخست امسال، نشانه همین میزان افزایش در تمام موارد فرض شود، کودکآزاری در ایران ابعادی فاجعه آمیز یافته است.
اما دکتر معتمدی یکی دیگر از عوامل افشا نشدن کودک آزاری را وجود احساسات متضاد و دوگانه روحی در میان کودکان عنوان کرده و به خبر می گوید:" همیشه به طور مداوم کودک مورد آزار و اذیت و شکنجه والدین قرار نمی گیرد و ابراز خشونت علیه او به صورت تکانه های عصبی و غیرقابل کنترل از سوی والدین انجام می شود. کودک از یک سو مورد محبت و مورد توجه والد قرار می گیرد و از سوی دیگر در مواقعی مورد تهاجم و آزار و شکنجه. او به دلیل عدم علاقه به از دست دادن پایگاه عاطفی خود در خانواده ترجیح می دهد سکوت کرده و دم نزند و این امر خشونت و آزار علیه او را تا مدت های طولانی ادامه داده و مسکوت باقی می گذارد."
نظر شما