بر اساس قوانین دیپلماتیک سفیر بنا به پیشنهاد وزیر امور خارجه و تصویب و تایید رئیس جمهور تعیین می شود. در برخی کشورها سفیر تعیین شده توسط رئیس جمهور باید از مجلس نیز تایید بگیرد. در ایران استوار نامه از سوی رئیس جمهور به سفیر ارائه می شود و در آن خطاب به رئیس جمهور کشور پذیرنده قید می شود که سفیر اعزامی به عنوان نماینده فوق العاده و تام الختیار تعیین شده است.
با این وجود چند بار در وزارت امور خارجه مطرح شده است که انتخاب سفیران نیز پروسه ای مشابه انتخاب استاندارها را طی کند؛ در انتخاب استاندارها وزیر کشور شخص را به عنوان استاندار انتخاب می کند اما تایید نهایی استاندار منوط به تصویب هیات دولت است. برای انتخاب سفیران این پیشنهاد بارها مطرح شد تا سفیران نیز از فیلترهای مختلفی تا تایید نهای گذر کنند اما وزیر خارجه به دلایل مختلف این درخواست را تاکنون اجابت نکرده است.
در دولت آقای احمدی نژاد روال پیش گفته انتخاب سفیران تاحدودی دستخوش تغییر شد به این معنا که حتی بعضا سفیرانی که وزیر امور خارجه نیز پیشنهاد نمی کرد از سوی ریاست جمهور پیشنهاد یا دستور داده می شد. این مساله در دولت های گذشته نیز وجود داشت اما تعداد آن بسیار کمتر از زمان دولت نهم و دولت فعلی بود.
در دولت آقای احمدی نژاد به غیر از دیپلمات هایی که مراحل تخصصی و استاندارهای تعیین شده وزارت خارجه را طی کرده و به مقام سفارت می رسند، به طور چشم گیری انتخاب سفیران از خارج وزارت امور خارجه صورت می گیرد به گونه ای که حتی صدای اعتراض بسیاری از کارشناسان و نخبگان این وزارت خانه بلند شده است.
این اعتراضات باعث شد که وقفه کوتاه مدتی در روال تعیین سفرا خارج از وزارت خارجه ایجاد شود اما نکته اینجاست که تیمی در دفتر ریاست جمهوری بروی این مساله کار می کند. حال اگر سفیر تعیین شده از سوی رئیس جمهور دیپلماتی کار کشته باشد یا بتواند وظایف محوله دیپلماتیک را در کشور پذیرنده به نحواحسن انجام دهد، منع قانونی برای این انتخاب وجود ندارد. اما مشکل آنجاست که در برخی موارد افرادی برای سفارت انتخاب می شوند که به واقع از توان دیپلماتیک برخودار نبوده و از عهده مسئولیت های دیپلماتیک به نحو شایسه بر نمی آیند و این مساله باعث می شود که حفظ منافع کشور به عنوان یک کار حرفه ای در عرصه دیپلماسی دچار خدشه شود.
اما در مورد تعیین نماینده ویژه از میان سفیران باید گفت که سفیر به خوی خود نماینده ویژه رئیس جمهور در کشور پذیرنده شناخته می شود. با این حال در برخی دوره ها برای برخی مناطق یا موضوعات مانند افغانستان یا مساله خزر نمایندگان ویژه ای(especial envoy) تعیین می شد. در این موارد دیپلمات مقیم مرکز است اما به عنوان ماموریت ویژه به محل مورد نظر ارسال می شود.
به عنوان مثال در مساله خزر یا افغانستان یا آفریقا یا هر موضوعی که به چند کشور مربوط می شود و سفیر یک کشور خاص نمی تواند به آن مساله بپردازد و این انتظار نیز از او نمی رود، نماینده ویژه وزیر امور خارجه به منطقه اعزام می شود. اما اینکه سفیر یک کشور به عنوان نماینده ویژه یک منطقه خاص تعیین شود، روال متفاوتی است چراکه سفیر به خودی خود نماینده ویژه رئیس جمهور در کشور محل ماموریت است و می تواند گزارش کار خود را به رئیس جمهور نیز ارائه دهد و برای این کار هیچ منع قانونی وجود ندارد.
لازم است که جزییات بیشتری برای انتخاب نمایندگان ویژه رئیس جمهور برای کشورهای خاص اعلام شود. با این وجود در صورتی که از میان سفیران این نمایندگان ویژه انتخاب شوند می تواند نوعی تصادم را میان وزارت خارجه و ریاست جمهوری ایجاد کند مگر آنکه حدود وظایف نماینده ویژه کاملا مشخص باشد.
کشورها به نمایندگان ویژه اعزامی از دو زاویه نگاه می کنند؛ اول سفیر مقیم که کشور پذیرنده او را به عنوان نماینده نظام که مورد اعتماد کامل است، می شناسد اما در شرایط فوق العاده و ویژه، کشور مبدا یک نماینده ویژه نیز علاوه بر سفیر به کشور پذیرنده اعزام می کند تا مسئولیت رایزنی های بالاتر را بر عهده گیرد اما هرگز تاکنون این سفیر مقیم نبوده که مسئولیت رایزنی های بالاتر در شرایط ویژه را عهده دار شده باشد. در صورتیکه نماینده ویژه به صورت بلند مدت مسولیتی در کشور پذیرنده عهده دار شود، به سفیر مقیم تبدیل شده است.
سفیر سابق ایران در آفریقای جنوبی
نظر شما