حمید رضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه بر این باور است که باید در گسترش دامنه اصولگرایی تجدید نظر کرد زیرا برخی دامنه این جناح را آنقدر محدود کرده اند که فقط عده محدودی در آن جای می گیرند و این مساله با روح اصولگرایی منافات دارد.

معصومه ستوده: وی وجود اختلاف سلیقه در درون این جناح را امری طبیعی می داند که هرگز نمی توان از آن تعبیر اختلاف داشت بلکه باید با توجه به اصول توافق صورت بگیرد هر چند بسیاری وجود صداهای متفاوت را به گونه ای بزرگنمایی می کنند که با واقعیت های جبهه اصولگرایی در تعارض است.

*** 

آقای ترقی! بنا بر قضاوت شما به عنوان عضوی از اعضای حزب موتلفه، آیا جناح اصولگرا به عنوان جناح سیاسی حاکم توانسته آرمان های مدینه فاضله خود را محقق کند یا اینکه فکر می کنید تا رسیدن به این آرمان ها فاصله زیادی در پیش دارد؟
جریان اصولگرا از ابتدا تمام تلاش خود را بر این مساله متمرکز کرد تا آرمان های امام و رهبری و طی فرایند انقلاب اسلامی محقق شود و در این زمینه رهنمودهای مقام معظم رهبری را که در جلسات متعدد با کارگزاران نظام مطرح شده بود را مد نظر قرار داد؛ در آن جلسات تصریح شد که که پنج مرحله در انقلاب باید طی شود که این پنج مرحله شامل انقلاب اسلامی، استقرار نظام اسلامی ،تشکیل دولت اسلامی و جامعه سازی اسلامی و در نهایت جهانی کردن اسلام  می باشد. بنابراین برای کشور ما که در حال حاضر در مرحله تشکیل دولت به معنای عام آن و نه قوه مجریه قرار داد باید چارچوبی تدوین شود تا تمام افراد بر اساس موازین اسلامی انتخاب شوند و در آن ساختار به فعالیت بپردازند.

یعنی بر این اعتقاد هستید که با گذشت 31 سال از انقلاب اسلامی این موازین مورد بی توجهی قرار گرفته است؟
البته دولت های قبل طی سه دهه گذشته تلاش داشتند تا این آرمان ها محقق شود اما تا زمان تحقق این آرمان که همانا تحول در جامعه سازی و حاکمیت شایسته سالاری و جهانی شدن است فاصله زیادی وجود دارد و تا زمانی که این فاصله وجود داشته باشد مشکلات به قوت خود باقی است همچنانکه امام خمینی و مقام معظم رهبری به این مساله اشاره کردند که اگر با اسلام ناب فاصله داشته باشیم مشکلات همچنان وجود خواهد داشت بنابراین باید تلاش کرد تا این فاصله ها از بین برود.

منظورتان این است که اسلامی کردن چارچوب ها در دستور کار قرار بگیرد مگر جامعه ما اسلامی نیست؟
با وجود اسلامی بودن جامعه، باید تجدید نظر جدی در قوانین به منظور اسلامی کردن آنها صورت بگیرد این مساله باید در دستور کار قرار بگیرد تا طبق این ضوابط، انتخاب و انتصاب مجریان صورت بگیرد و افرادی آگاه و متعهد و آشنا به مبانی اسلام انتخاب شوند تا تحقق مراحل بعدی در جهانی سازی و جامعه سازی میسر شود هر چند دولت ها تلاش می کردند در این مسیر گام بردارند اما گاه ریل حرکت آن ها واقعی نبود یا اینکه از حرکت متوازنی در این ریل برخوردار نبودند بنابراین باید این حرکت را متوازن کرد.

به نظر می رسد که در پیمودن این مسیر در بین اصولگرایان اختلاف نظرهایی وجود دارد کما اینکه صداهای متفاوتی به گوش می رسد که باعث شده هنوز به اهداف خود دست پیدا نکند این نظریه را قبول دارید؟
انقلاب اسلامی بر اساس تحولات جهانی در زمینه سیاسی و اجتماعی دستخوش تغییرات پیچیده ای می شود که در این راستا باید خود را هماهنگ کند زیرا شیوه های قدیمی جوابگوی نیازهای جهان امروز نیست و بر همین اساس باید راهبردهای جدیدی برای مقابله با این شرایط انتخاب شود. ضرورت انتخاب این راهبردها با توجه به فقدان سرمشق واحد و وجود دیدگاه های متفاوت زمینه بروز نگرش های متفاوتی را فراهم می کند اما وجود این اظهارات متفاوت را نمی توان دلیل وجود اختلاف دانست بلکه می تواند تبلور سلایق متفاوت در درون یک جناح برای نیل به یک هدف باشد همچنانکه هریک از افراد از یک نظر کارشناسی برخوردار هستند و این نظرات از قابلیت بررسی برخوردار است اما زمانی که موضوعی از تصویب مجلس گذشت و تبدیل به قانون شد دیگر کسی نمی تواند به بهانه های متعدد از اجرای آن سر باز بزند بنابراین باید از وجود این اختلاف سلایق استقبال کرد و به نحو احسن از آن بهره گرفت.

شما به این مساله اشاره کردید که فقدان سرمشق واحد زمینه بروز سلایق متفاوت را فراهم می کند اما نباید این موضوع را فراموش کرد که اصولگرایان خود را موظف به پیروی از منشور واحد اصولگرایی می دانند این تناقض را چگونه تبیین می کنید؟
شما باید به این مساله توجه کنید که اختلاف نظرها در مسیر رشد اصولگرایی طبیعی است و در این جناح کسی با کسی دعوا ندارد چون بسیاری از اختلاف ها معطوف به شیوه های اجرایی می شود و در این مسیر هریک از افراد نظرات متفاوتی دارند به ترتیبی که در مقوله حجاب و عفاف برخی به برخورد های خشونت آمیز اعتقاد دارند و عده دیگری کار فرهنگی را مناسب تر می دانند اما این اختلاف سلایق را نباید به گونه ای بزرگنمایی کرد که جامعه به این نتیجه برسد که چه اختلافات زیادی در درون این جریان وجود دارد در حالیکه این مساله به هیچ وجه صحت ندارد.

مرز این اختلاف سلایق تا کجاست تا چه زمانی این مساله به انسجام جبهه اصولگرایی آسیب نمی رساند؟
اگر ارائه نظریات متفاوت در چارچوب اصول و ضمن مد نظر قرار دادن شعارهای اصلی این جناح یعنی حرکت در مسیر پیشرفت و عدالت با محوریت ولایت باشد مشکلی در انسجام این جناح به وجود نمی آید اما مشکل زمانی پدیدار می شود که این اظهارات بر پایه برخی از تعارضات صورت بگیرد و آن زمان انسجام درونی دچار مشکل می شودهرچند اختلافات درونی بین دو نماینده اصولگرا را نمی توان به کل جریان تعمیم  داد  زیرا هرگز جدی نیست .  

اما به نظر می رسد که این انسجام توسط عده ای به چالش کشیده شده و می خواهند به نوعی برای این جریان تعیین تکلیف کنند
چنین ظرفیتی فارغ از اینکه شواهدی دال بر آن مشاهده نمی شود، در جناح اصولگرا دیده نمی شود شاید فردی رفتاری را انجام دهد اما چنین مساله ای امکان پذیر نیست بخصوص اینکه جناح اصولگرا جناحی نیست که بتوان بر آن چیزی را تحمیل کرد زیرا خرد جمعی در درون این جناح حرف اول را می زند و تمام گروه هایی که در درون این جناح هستند خود را در یک ردیف می دانند و کسی خود را بالاتر از گروه دیگر نمی داند بنابراین اگر کسی چنین اراده ای داشته باشد زمینه بروز و ظهور پیدا نمی کند.

فارغ از بحث پدر خواندگی که به تایید شما نرسید شواهدی دال بر عبور از افراد باتجربه این جریان از سوی جوانانی که حرکت های تند و رادیکال را قبول دارند، وجود دارد در این مورد چه ارزیابی دارید؟
به هرحال اختلاف نظرهایی بین افراد با تجربه و جوانان وجود دارد زیرا جوانان کمتر محافظه کار هستند اما در برابر افراد با تجربه به حرکت های رادیکال باور ندارند این مساله گاه موجب می شود که تعارضاتی به وجود بیاید اما این مساله در درون این جریان  مشاهده نمی شود. به منظور جلوگیری از بروز مشکلات جدی تر جوانان باید ضمن پرهیز از خودرایی نظرات افراد با تجربه را بپذیرند با این وجود اگر زمزمه هایی در این جناح از سوی برخی شنیده می شود نمی توان آن را به کل جریان تعمیم داد به هرحال برخی در صدد هستند که از رییس جمهور یا حتی بسیاری از بزرگان عبور کنند در این میان عقلا و بزرگان این جناح باید به گونه ای باید رفتار کنند که بهانه به دست این افراد ندهند.

آقای ترقی!به نظر شما برای حفظ انسجام جریان اصولگرا چه اصولی باید مورد بازبینی قرار بگیرد و بار دیگر باز تعریف شود تا مبادا به خاطر عدم توافق نیروهای سیاسی در درون این جریان بر روی اصول، انشعاب سرنوشت محتوم این جناح نشود؟
بازتعریف برخی از موارد به منظور تصحیح دامنه اصولگرایی ضروری است با وجود آنکه این جریان دارای منشوری واحد است به مرور زمان شاید دامنه خود را به خاطر برخی از تنگ نظری ها محدود نماید یا به دلیل تساهل و تسامح دامنه خود را گسترش دهد کما اینکه جریان اصلاح طلب به جای توسعه دامنه خود به اصلاح طلبان اصولگرا خود را به اپوزیسیون خارج از کشور پیوند زد. حال اگر این تجربه در درون اصولگرایان بار دیگر تکرار شود و آنقدر دامنه اصولگرایی محدود شود که جمع محدودی در آن جای بگیرند باید این رویکرد مورد تجدید نظر قرار بگیرد. همچنانکه مقام معظم رهبری بر این باور هستند که دایره اصولگرایی می تواند گسترش یابد و چتر اصولگرایی باز شود بنابراین هر رویکردی که در برابر این اصل قرار می گیرد باید در آن تجدید نظر کرد زیرا با اصول مورد قبول در درون این جناح منافات دارد که باید از آن اجتناب کرد زیرا در دراز مدت به کل جریان اصولگرایی آسیب می زند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 85239

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 0 =