در این یادداشت آمده است:« نگارنده یادداشت قصد دارد با واکاوی مختصر بدون حمایت یکجانبه از فرد یا گروهی به این اتفاق نادر در فوتبال کشور بپردازد. اولین بحثی که پیش می آید ،چگونه است که سرمربی تیم ملی فوتبال کشور قبل از اتمام قرارداد رسمی به یکباره با تیم فوتبال باشگاهی از کشور دیگر قرار داد منعقد می کند؟! آیا چنین رفتاری به لحاظ حقوقی و حرفه ای منطقی است یا خیر؟ آیا قطبی باید صبر می کرد با کارشکنی هایی که توسط فدراسیون فوتبال در جهت تضعیف او انجام می گرفت در مسابقات جام ملتهای آسیا حضور پیدا وبه مسلخ می رفت ؟ و سپس با آن نتایج که معلوم نبود چه خواهد شد منتظر سرنوشت خود می ماند؟ از سویی دیگر وقتی شاهد هستیم در عملی غیر حرفه ای و با بی تدبیری محض در بحبوحه آماده سازی تیم ملی فوتبال کشورمان برای حضور قدرتمندانه در جام ملتهای آسیا به یکباره خبر می رسد رییس سازمان تربیت بدنی به فدراسیون فوتبال دستور داده برای تیم ملی یک مربی خارجی بیاورید دیگر چه انتظاری از افشین قطبی ، که رفتارحرفه ای داشته باشد!
جالب اینکه در این ارتباط عضو غیر قانونی هیات رئیسه فدراسیون فوتبال که قریب به دو سال بصورت غیر رسمی در فدراسیون عهده دار این مسئولیت بوده ادعای مسئولیت انتخاب سرمربی تیم ملی را علنی می کند!با این اوصا ف آیا انتظار رفتار حرفه ای از افشین قطبی متصور است؟! به راستی با این گونه رفتارهای ناپخته فوتبال ایران در چه مسیری گام برمی دارد؟ آیا در بحبوحه حضور در مسابقات جام ملتهای آسیا مطرح کردن تغییر سرمربی تیم ملی فوتبال رفتاری حرفه ای و در راستای روحیه دادن به کادر فنی و بازیکنان محسوب می شود؟
کدام عقل سلیم می پذیرد در چنین شرایطی با طرح اینگونه موضوعات بی ارزش باعث نتیجه گیری تیم فوتبال کشورمان در جام ملتهای آسیا می شویم؟!
آیا حرکت های غیر متعارف و غیر حرفه ای نشان از هرج و مرج مدیریت در مجموعه فدراسیون فوتبال نیست؟ آیا هم اکنون روحیه ای برای کادر فنی و بازیکنان تیم ملی فوتبال کشور باقی مانده است؟ وقتی بازیکنان تیم ملی فوتبال این رفتار فدراسیون نشینها راغیرحرفه ای ارزیابی می کنند، دیگر چه انتظاری برای کسب نتیجه در جام ملتهای آسیا برای فوتبال کشورمان داریم.
البته در این خصوص سوالات و ابهامات زیادی وجود دارد که امیدواریم علاقمندان به فوتبال با آگاهی هایکه دارند به نقاط مهم آن پی ببرند.
- اما نکته قابل توجه در خصوص افشین قطبی درج سوابق او در سایت باشگاه شیمیزو ژاپن بود در این سوابق ملاحظه شد قیل از حضور او در باشگاه پرسپولیس،آنالیزور تیم ملی کره جنوبی بوده است! با درج این سوابق سوالات متعدد دیگر در ذهن خطور می کند ابتدا اینکه چگونه شد فردی با سابقه آنالیزوری بعنوان سرمربی تیم بزرگی همچون پرسپولیس میشود ودرهمان سال قهرمان لیگ برتر می شود! آیا قهرمانی دست مایه تجربه و علم افشین قطبی بوده یا تدبیر و مدیریت کارآمد مدیریت وقت؟! اگر تجربه و علم افشین قطبی بوده، چرا در فصل بعد در نیمه راه پرسپولیس را با آن وضع رها کرد واز این تیم جدا شد و اگر درایت و مدریت کارآمد مدیریت وقت باشگاه بوده چگونه است همان مدیریت اکنون در بحران مدیریتی دست و پنجه نرم می کند؟! در این بخش از بحث اماها و آیاهای متعدد و همچنین ابهامات زیادی وجود دارد که بهتر است مخاطبین محترم با تحلیل خود به نتایج لازم دست یابند.و اما در خصوص افشین قطبی،هم شنیده شده و نوشته شد که بعد از رفتن او از پرسپولیس مدتها بدون تیم بود تا اینکه به یکباره از وی برای هدایت تیم ملی فوتبال دعوت می شود وقتی در پس پرده از فدراسیونی ها سوال می شود چگونه به یکباره به سراغ افشین قطبی رفته اید،می گویند او به ما تحمیل شده است! اگر چنین گفته ای صحت داشته باشد باید برای چنین رئیس فدراسیونی وهیات رئیسه بی اختیاری که عرضه انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال را ندارند،به واقع گریست . و اگر این اتفاق درست نباشد که افشین قطبی به آنها تحمیل نشده آنگاه باید به حال این فدراسیون نشینها تاسف خورد، وقتی برای انتخاب سرمربی تیم ملی کشور ملاک انتخاب قهرمانی درلیگ برترباشد دیگر چه انتظاری از این حضرات باید داشت ! چگونه متفکران درفدراسیون فوتبال به نتیجه رسیدندکه افشین قطبی صلاحیت فنی و مدیریتی برای اداره تیم ملی فوتبال کشور را دارد ؟ آنها قبل از آوردن دایی،مایلی کهن و افشین قطبی به دنبال امثال کلمنته بودند وا ز حول این انتخاب از آسانسور فرودگاه امام به پایین پرتاب شدند ! چگونه شد از کلمنته به دایی،مایلی کهن وافشین قطبی رسیدند؟! متاسفانه این رفتارهای متضاد وغیرحرفه ای که اینروزها از فدراسیون فوتبال مشاهده می شود نتیجه بی تدبیری و سوء مدیریت همه جانبه عوامل فدراسیون فوتبال است که برای باقی ماندن چند روز بیشتر به مسند ریاست حاضر هستند تن به هر دستوری از مافوق بدهند و با مدیریت دستوری و سلیقه ای دور باطل با فوتبال مملکت بزنند.»
نظر شما