فریادهای دامـــاد عصبانی  بعد از قتل پدر و مادر همسرش: آهای مردم،من آدم کشتم

ایران نوشت:عصر دوشنبه رهگذرانی که از خیابانی در شهرک ولیعصر تهران عبور می‌کردند، با شنیدن صدای فریادهای مرد جوانی که با لباس‌های خونی روی بالکن طبقه چهارم یک ساختمان ایستاده بود و می‌گفت: «آهای مردم، من آدم کشتم؛ با پلیس تماس بگیرید.» وحشتزده توجه‌شان به وی جلب شد.

دقایقی پس از این ماجرا  مأموران کلانتری 153 شهرک ولیعصر در محل حاضر شدند. با ورود مأموران به آپارتمان طبقه چهارم، آنها با صحنه وحشتناکی مواجه شدند. اجساد خونین مردی 53 ساله و  زنی 48 ساله در اتاق پذیرایی افتاده بود  آنها  با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بودند. زن 24 ساله‌ای نیز که به سختی نفس می‌کشید و بشدت از وی خون می‌رفت، در نزدیکی اجساد قرار داشت.
با مشاهده این صحنه، پس از هماهنگی‌های قضایی مرد جوان دستگیر و بدن نیمه جان زن مجروح به بیمارستان منتقل شد و لحظاتی بعد نیز بازپرس ساسان غلامی به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت شدند.
 
 جنایت خانوادگی
بررسی‌ها نشان می‌داد که اجساد متعلق به مادرزن و پدرزن متهم است و زن جوانی که در این رابطه مجروح شده بود، همسر متهم بوده است.متهم که مردی 30 ساله و مأمور یکی از ارگان‌های نظامی است، در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: من پدر و مادر همسرم را زدم عصبانی بودم نفهمیدم چه کار می‌کنم، زنم را هم زدم.
وی وقتی در برابر بازپرس قرار گرفت، گفت: با برادر همسرم مینا،  دوست و همکار بودم. از طریق او با مینا آشنا شدم و دو سال قبل  ازدواج کردیم. پدر مینا صاحب این خانه 4 طبقه  بود. بعد از ازدواج، پدرزنم طبقه چهارم را در اختیار ما قرار داد و مادرزن و پدر زنم در طبقه دوم ساکن بودند.

 دخالت های بی جا
متهم  ادامه داد: در این دو سال با همسرم اختلاف داشتم اما خیلی جدی نبود. با این حال چون  با پدرزن و مادر زنم ساکن یک ساختمان بودیم، سر و صدای دعوای ما را می‌شنیدند و گاهی اوقات هم همسرم جزئیات دعواهای ما را به آنها خبر می‌داد. خیلی زیاد در زندگی ما دخالت می‌کردند. هر چه می‌شد، به آنها می‌گفت و من دیگر از این دخالت‌ها خسته شده بودم و نمی‌توانستم تحمل کنم.
صبح روز حادثه مینا به من گفت می‌خواهد دندان‌هایش را ایمپلنت کند و برای این کار نیاز به پول دارد. به او گفتم از نظر مالی الان در شرایطی نیستم که بتوانم این هزینه را پرداخت کنم. اجازه بده ببینم برادرت می‌تواند این مبلغ را به من قرض بدهد. مینا با شنیدن این حرف عصبانی شد و گفت مگر من با برادرم ازدواج کردم، اگر پول نداری چرا ازدواج کردی؟ شروع به بد و بیراه گفتن به من کرد و صبح روز حادثه سر همین مسأله باهم دعوایمان شد بعد مینا خانه را برای رفتن به محل کارش ترک کرد.
متهم در ادامه  گفت: همسرم در بیمارستان کار می‌کرد. من که از دست او خیلی عصبانی بودم ساعتی بعد به محل کارش  رفتم و شروع به داد و فریاد و فحاشی کردم. کار به جایی رسید که حراست بیمارستان مرا از آنجا  بیرون انداخت و من راهی خانه شدم. به دنبال من، مینا که از این ماجرا خیلی عصبانی شده بود محل کارش را ترک کرد و او نیز به خانه آمد.
او ادامه داد: مینا و مادرش وارد خانه شدند و مادرش با دیدن من شروع به سرزنشم کرد که چرا به محل کار مینا رفته‌ام و آبروریزی کرده‌ام. دعوا بار دیگر شروع شد و در همین حین، پدرزنم که در طبقه دوم بود با شنیدن صدای جر و بحث ما خود را به واحد محل سکونت‌مان رساند. او زمانی که متوجه ماجرا شد، چند سیلی به صورت من زد. از این رفتار پدرزنم بشدت ناراحت و عصبانی شدم، واقعاً نمی‌فهمیدم چکار می‌کنم. در یک لحظه چاقویی برداشته و به آنها حمله کردم. ابتدا پدرزنم و بعد از آن مادرزنم را کشتم. همسرم که با دیدن این صحنه‌ها، تلاش می‌کرد جلوی مرا بگیرد در این ماجرا چند ضربه خورد. واقعاً نمی‌فهمیدم چکار می‌کنم و بعد از آن هم به بالکن رفتم و با فریاد از مردم کمک خواستم.
تحقیقات در این خصوص به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه دارد.
23302
 
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1435464

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 30
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • جمشید IR ۰۸:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    90 23
    فقر، اینها همه از اثرات غیرمستقیم تحریم هاست. میدونم منتشر نمیکنی خبرآنلاین. چندین بار کامنت گذاشتم حذف کردین. ولی حداقل اون کسی که میخونه متوجه بشه که خودش هم سانسورچی یی بیش نیست کافیه.
    • NL ۱۳:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
      3 0
      تو محله ما تفاق افتاده قاتل از خودش یک خانه داشته و شاسی بلند داشته و کار و بارش هم خوب بوده چرا به فقرا توهین میکنی
    • IR ۱۳:۴۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
      2 4
      بیشتر فقر فرهنگی و پرتوقع شدن زنهاست
  • IR ۰۸:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    48 8
    خانواده‌های زیادی بخاطر دخالت مادرزن و در زن متلاشی شدند چرا برای مجازات دخالت قانون وجرم تعیین نمی کنند من بیست سال است که تحمل میکنم زندگی من را داغون کردن. شش سال است بخاطر فحاشی زنم‌وایرو‌ریزی تحمل ندارم مادر زنم بهش یاد داد من را به خانه راه ندهد زنم‌خوب است و بالاترین سطح تحصیلات را دارد او به مین خاطر کارش را که خیلی پر درآمد بود از پست داد ومتد. زنم‌با دروغ وشایعه پراکنیس در جدایی ما دارد من ابرو مندم وزنم وزندکی را دوست دارم خیلی سختی کشیدیم تا همسرم به این موقعیت رسید ای کاش جرات داشتم واین عفریته را. راز سر راه همه بر می داشتم چند خانواده دیگر هم بهم زده او واقعا عفریته است واین را پزشک روانشناس که خصوصیاتش را به او گفتم وبا او تماس تلفنی گرفت گفت حالا در نبود قانون چنین عفریته هایس زندگی ها را خراب می‌کنند وکیف میکنند حقی که مرگ کمترین است برایشان من حال این جوان را درک میکنم
  • محمد رضا IR ۰۹:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    38 44
    لطفا قصاص کنید والبته به ایشان بگویید نمی دانیم چرا سرت بالای دار رفت.. مردک خریت کردی زدی خانواده را پوکندی حالا میگی نمی دانم چرا
    • IR ۱۱:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
      17 5
      دقیقا بهش بگن نمی دونیم چرا بالای دار هست
  • RO ۰۹:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    40 18
    این دروغ که کنترل خودت را از دست دادی وکیلت یادت داده حالا که اعدام شدی میفهمی چه طور خودت را کنترل کنی
  • کارن IR ۰۹:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    24 5
    مردم چه کارهایی که نمیکنند..
  • IR ۰۹:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    31 0
    امان از دخالتهای بیجا و توقع های نا بجا در چنین مواقی تنها بایاید انکی صبر کرد وبه خدا پناه ببریم وتسلیم شیطان خشم وبی صبری نشویم
  • سمانه IR ۱۰:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    39 8
    سه نفر زد نفهمیدی اگه میفهمیدی چند نفر میزدی
  • IR ۱۰:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    11 0
    خدایا
  • IR ۱۰:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    23 1
    زندگی در شریطی که روز به روز سخت تر و فشار بیش از حد دیگر جایی برای فکر و تحمل نمی گذارد بیشترین اتفا ق های بد در شرایط اینچنینی پیش می ایدمتاسفانه شرایط به حدی بد شده که ادامه زندگی برای خیلی از مردم ناممکن شده و باعث طلاق فتل دزدی و اتفاقهای به این صورت می شود
  • محمدرضا IR ۱۰:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    44 3
    هم زن دادن بهش هم خونه! از کجا این کیسارو پیدا میکنین؟
    • RO ۱۷:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
      0 5
      از بی شوهریه
  • شهروند IR ۱۱:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    33 3
    مشکلات اقتصادی و معیشتی پدر خانواده ها را درآورده و در این میان هستند خانم هایی که درکی از این مشکلات ندارند و فشار میارن روی مردها که همه چیز هم داشته باشند. دخالت های خامواده زن هم اصولا در اکثر مواقع کار رو خراب تر و گره ها رو کورتر میکنه؟ چرا؟ چون نیتشان مثلا حمایت از دخترشان است اما بدون دانش و آگاهی و گاهی حتی غرض ورزانه بهرحال امان از مشکلات معیشتی که مردم را بیچاره کرده
    • IR ۱۶:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
      3 0
      تو رو خدا . خانم دیگه چی رو رعایت کنه ؟ هم خونه برای یارو فراهم کرده هم خودش شغل داشته . ببخشید که درخواست پول کرده از این مفت خور
  • IR ۱۱:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    57 7
    همه اینا نتیجه ازدواج کردنه . آخه آدم تو این شرایط اقتصادی و اجتماعی میره ازدواج میکنه ؟؟؟ اسکول
  • IR ۱۲:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    40 5
    خداهیچکسوبی پول وندارنکنه هرچی جرم وجناینکت تومملکتمون هستش منشا اکثرشون پوله
  • IR ۱۲:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    23 1
    وقتی اینقدر فشار های عصبی جامعه روی مردم هست جای روانشناسی ها خالی هست این اقا را با دو جمله میشد ارامش کرد اما کو کسی که دلش بسوزد و بخواهد دوستانه صحبت کند و ارامش کند
  • فاطمه IR ۱۲:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    33 46
    اصلا خوبی کردن به داماد نتیجش همینه
    • سارا FR ۱۵:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
      1 5
      خیلییییی موافقممم
    • حسن IR ۱۶:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
      3 0
      اتفاقا مشکل اونجاست وقتی که مثلا به داماد کمک میکنیم اونقدر بی جنبه ایم که شخصیتش رو لجن مال میکنیم. بخاطر بی منطقی و نفهمیدن زن و پشتیبانی بی چون و چرا پدر مادر یک انسان رو از تعادل خارج میکنیم و نتیجه های وحشتناک میگیریم
    • IR ۱۶:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
      0 5
      حرف حساب
  • IR ۱۳:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    1 13
    هم دختر دادن بهش هم خونه بعد میگه تو زندگیم دخالت می کردند تو که خوشت نمیومد دست زنت رو می گرفتی می رفتی یکجا دیگه . تازه معلومه هر وقت هم پول نداشته داداش خانومش بهش کمک می کرده!
  • محمد IR ۱۳:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    3 4
    وقتی نمی تونید نیازهای خودت و همسرت رو تامین کنی بیجا می کنی ازدواج میکنی، حتی نتونسته خونه اجاره کنه!!!
  • عباس IR ۱۴:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    12 2
    جنون آنی .هیچ زمان یک نفر را دربن بست روانی قرار ندهید.مقصرواقعی این حادثه مینا بوده که با درخواست های غیرمنطقی وغیر معقولانه خود همسرش را دچار بحران روحی روانی وپدر ومادرش را تحریک کرده و موجب شده این حادثه وحشتناک رخ بدهد.مینا اگر عاقل بودمی توانست براحتی مشکلات خود با همسرش را مدیریت کند واز این اتفاق ناگوار جلوگیری کند.
  • IR ۱۵:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    2 2
    جامعه خشمگينه . مردم پر از خشم هستند . متل بشكه باروت . اما متاسفانه كسي جدي نمي گيرد.
  • IR ۱۸:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    2 1
    عاقبت داماد سر خانه....!!!
  • DE ۱۸:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    0 1
    متاسفانه درایران آدم با فامیل طرف هم ازدواج می کند و چون پسر و دختر هیچیک بلوغ فکری برای ازدواج ندارند اجازه مداخله میدهند و کار به این جاها می کشد ....
  • US ۲۱:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    3 0
    مرگ بر فقر