۱ نفر
۱ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۵

ایران و مثلث اخوانی

روح‌الله جمعه‌ای
ایران و مثلث اخوانی

به نظر می رسد در نظم نوین جهانی، آینده منطقه غرب آسیا در چارچوب دو جریان مثلث اخوانی و ائتلاف محافظه کار منطقه ای پیش بینی شده باشد که در صورت نهادینه شدن این احتمال، قطعا مناسبات جغرافیایی و اقتصادی منطقه غرب آسیا توسط قدرتهای بزرگ از جمله روسیه، آمریکا، اروپا و چین نیز از این رهگذر و بر اساس منافع ملی خودشان تعیین و تقسیم خواهد شد.

تعلق خاطر و پیوستگی سیاسی و راهبردی جریان اخوان المسلمین به دمکراتهای آمریکا باعث شد تا افغانستان نیز سهم نو اخوانی ها شود. اگر به گذشته هم نگاهی داشته باشیم به وضوح مشاهده می شود که جریان بهار عربی هم در دوره باراک اوباما اتفاق افتاد و طی آن اخوانی ها با رویکرد جدید سیاسی/ اقتصادی دست بالا را در منطقه پیدا کرد. اما تاریخ نشان داده است که اخوان المسلمین سیاسی با هر سویه ای نهایتا منجر به افراط گرایی و رادیکالیسم مذهبی به ویژه علیه شیعه خواهد شد. هر چند خاستگاه اخوان المسلمین در مصر می باشد اما قوام و دوام این جریان و به ویژه بازوی رادیکالی این جریان ریشه در ترکیه و قطر و حمایت های مالی و سیاسی و تسلیحاتی این دو کشور دارد. هماهنگی تجزیه طلبانه این دو کشور در سوریه که منجر به احیا و رشد ایدئولوژی سلفی و تکفیری در منطقه شد از پیامدهای این هماهنگی در جریان بهار عربی بود. آنچه که از عملکرد نواخوانی ها مشاهده می شود پیشبرد اهدافی است که تغییر ژئوپلتیک منطقه از اصول اولیه آن به شمار می رود.

سقوط کابل توسط طالبان مورد حمایت برخی کشورها از جمله قطر می تواند هشدار و زنگ خطری برای شکل گیری یک اتحاد مثلث گونه رادیکالیسم اخوانی در قالب سیاست ورزی نو اخوانی در اطراف ایران باشد. در واقع با سیطره طالبان در افغانستان این کشور به همراه ترکیه و قطر در قالب سه همسایه شرقی،غربی و جنوبی مثلثی را ایجاد کرده اند که ایران در محاصره آن قرار می گیرد. مثلثی که می تواند هشدارهای جدی در مناسبات منطقه ای ایران در کوتاه مدت ایجاد کند.

دیگر نکته قابل تامل اینکه به موازات این مثلث ذاتا اخوانی شاهد نضج گیری ائتلاف نامیمون محافظه کارانه دیگری در قالب همکاری های امنیتی میان کشورهای عربستان، امارات متحده عربی، بحرین، عمان، کویت و اسرائیل هستیم. شاید روی دیگر پیمان ابراهیم ترامپ در خاورمیانه شکل گیری همین ائتلاف باشد. هر چند در ظاهر برخی از این کشورها روابط دیپلماتیک رسمی با رژیم صهیونیستی برقرار نکرده اند اما همکاری های امنیتی آشکار و هدفمندی را آغاز کرده و دنبال می کنند. 

 نقطه مشترک هر دو مثلث اخوانی و ائتلاف محافظه کار منطقه رویه خصومت بار و دشمنی ماهیتی با جمهوری اسلامی ایران است و نکته جالب آنکه عروسک گردانی هر دو محور فعال پیرامون ایران در اختیار ایالات متحده آمریکا می باشد که به طرق مختلف در حال مدیریت این مخرج مشترک می باشد. در این میان فقط کشور عراق با پیچیدگی ها و استعدادهای بالقوه در ناآرامی و ناامنی قرار دارد که در میان همسایگان ایران از پیوستگی رسمی و آشکار به دو جریان فوق مستثنی مانده است که آینده آن نیز با خروج احتمالی و قریب الوقوع آمریکا از عراق و پیامدهای ناشی از گسستهای عمیق و ریشه دار اجتماعی و سیاسی این کشور نامعلوم می باشد.

آنچه مسلم است اینکه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با چنین وضعیت بغرنج و خطرناکی قرار گرفته است که باید با عمق نگری و ظرافت و واقع بینی به اتخاذ راهبردی مشخص و قاطع برای برون رفت از توطئه های پیش رو با برنامه های کوتاه مدت و بلندمدت مشخصی بپردازد.

به نظر می رسد در نظم نوین جهانی، آینده منطقه غرب آسیا در چارچوب دو جریان مثلث اخوانی و ائتلاف محافظه کار منطقه ای پیش بینی شده باشد که در صورت نهادینه شدن این احتمال، قطعا مناسبات جغرافیایی و اقتصادی منطقه غرب آسیا توسط قدرتهای بزرگ از جمله روسیه، آمریکا، اروپا و چین نیز از این رهگذر و بر اساس منافع ملی خودشان تعیین و تقسیم خواهد شد.

*مشاور اسبق وزیر کشور

310311

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1547417

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =