در کلاب هاوس خبرآنلاین مطرح شد؛ اصلاحطلبان مردم را خوب حفظ می کنند و اصولگرایان دولت را/  امیدوارم اصلاحطلبان به مواضع براندازان نپیوندند

در کلاب هاوس امشب خبرآنلاین، موضوع «برخورد اصلاحطلبان با دولت سیزدهم، تعامل، تقابل یا سکوت؟ مورد نقد و بررسی افراد مختلف قرار گرفت.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، «برخورد اصلاحطلبان با دولت سیزدهم، تعامل، تقابل یا سکوت؟» عنوان بحث و گفت و گوی امشب کلاب هاوس خبرگزاری خبرآنلاین است که چهره های مختلف اصلاح طلبان،فعالان، سیاسیون و تحلیلگران رسانه ای نظراتشان را بیان می کنند.

نحوه بازی سازی حاکمیت افراد را به سمت سیاه و سفید شدن سوق می دهد

 فیاض زاهد فعال سیاسی
ذات هر جریان سیاسی برای نیل و غصب نهاد قدرت است. سیاست برای آن است که با تشکیل دولت بتوانید خواسته های خود را پیش ببرید. احزاب و جبهه ها برای این پدید می آیند تا تمایزات را نمایندگی کنند و از جامعه رای بگیرند. در ایران آلودگی جدی سیاسی داریم که احزاب بسیار گسترده وبی ربط، خانوادگی، دونفره و سه نفره که نماینده هیچ لایه و طبقه اجتماعی نیستند، داریم. برخی احزاب برای این است که در جریانات عالی رتبه حضور داشته باشند. 
جریانات از منظر ملی آرزوی پیش روی معقول فرایندها را دارند. اگر فرآیند نامعقول باشد رقیب و شما را همزمان می زند. اگر بنیان های علم سیاست بر ریل درست بنیان گذاشته نشود آدمهای فرصت طلب و رانتخوار فرصت عرض اندام پیدا می کنند. در جریان اصولگرایان آقای احمدی نژاد و در اصلاحطلبان آقای روحانی چقدر برای حامیان خود هزینه داشتند. 
گام دولت خطای رقیب است که در نتیجه نقد او، افکار عمومی متوجه شما شود. چرا مردم به سیاست می پردازند؟ سیاست امر واقعی است و به صورت اخلاقی، حق اعمال سلطه را به دست می آورند. 
پس از دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی در دوحه با محمد حسنین هیکل ملاقات می کنند. برخورد آقای هیکل بسیار با او منفی بود. آقای خاتمی فکر می کرد هیکل با همان ذهنیت است. ولی هیکل اشاره می کند شما باید نقش کلیدی ایفا کنید. آقای خاتمی می گوید من رییس جمهور دیگر نیستم. آقای هیکل می گوید شما به عنوان یک متفکر نیاز است به کمک دنیای اسلام بیایید.
این تمایز اصلاحطلبان با دیگر ارکان قدرت است. خاتمی به عنوان یک رهبر سیاسی و چهره بین المللی که اعتبار قابل احترامی داشت. همینجاها اصلاحطلبان می توانند تمایز خود را به جریان رسمی نشان دهند. ما از آنچه در افغانستان به عنوان اسلام مطرح می شود اعلام بیزاری می کنیم. اینجا عرصه ای است که احزاب سیاسی می توانند اظهارنظر کنند.
چرا افکار عمومی از اصلاحطلبی دور شده است؟ یک بخشی به دلیل پدرسالاری است که برخی خود را برای مردم خاص تصور می کنند. در سالهای گذشته انتظار می رفت نسبت به مساله اقلیتها، زنان، سبک زندگی، حقوق بشر، محیط زیست، رسانه ها، تداخل بین نهادهای امنیتی و قضایی، اصول محقق نشده قانون اساسی موضع خود را روشن کنند.
این جریانات سیاسی یا آدمها نیستند که به سمت رادیکالیزم می روند، نحوه بازی سازی حاکمیت افراد را به سمت سیاه و سفید شدن سوق می دهد. رادیکالیزم بازی دوگانه طرفیتی است. اگر فضا برای تعامل فراهم باشد شما به سمت رایکالیزم نمی روید. شما اگر فضای بازی، رسانه وحزب داشته باشید به آن سمت نمی روید. 
رادیکالیزم در فضای اقتصادی و اجتماعی شکل می گیرد. تولید ناخالص ما بسیار کاهش یافته است و تقریبا نصف شده است. کرونا به مشاغل خرد آسیب زده است. نیاز به تفکر ملی بیش از گذشته است. آقای رییسی با دولت یکدست خود که مورد تایید حاکمیت است دیگر نمی تواند بهانه بیاورد. دیگر میدان و وزارت خارجه دو ساز نمی زنند. از این جهت فرصتی است. اگر آقای رییسی می تواند پنجره را باز کند ما باید استقبال کنیم. 
اگر آقای مرعشی و اصلاحطلبان مدعی هستند دعا می کنند آقای رییسی پنجره را باز کند.این که واکسن در 4 هفته حل شد، باید دید چرا دولت قبلی نتوانست این مشکل را حل کند؟ در نتیجه خیانت وزارت بهداشت یا کارشکنی بود؟ چی شده بود که روزی 700 نفر می مردند؟ امروز واکسیناسیون هر روز دارد تسریع می شود. یک ساعت پیش دیدم آژانس می خواهد به نظارت ایران برگردد. این ثبات نیازمند سرمایه گذاران است. 
ایران دارد فقیر می شود و اگر فاصله اقتصادی ایران با دیگران زیاد شود جبران آن بسیار سخت است. کی جرات دارد سرمایه وارد کشور کند؟ آقای رییسی می گوید من تضمین دولتی می دهم. ولی واقعیت این است که هر کسی هر سرمایه ای دارد از کشور خارج می کند. اگر ایران توانا شود اصلاحطلبان هم توانا می شوند. اصلاحطلبان در جامعه فقیر شانس رسیدن به قدرت را ندارند. مردم زمانی می روند به سمت شعارهای متعالی تر که نیازهای اولیه شان رفع شده است. اگر دولت رییسی موفق نشود دیگر نه جا برای بازی اصلاحطلبان و نه اصولگرایان نداریم. چون فضا رادیکالتر می شود. حاشیه نشینی تاثیر مستقیمی بر رادیکالیزم دارد.
 

ای کاش دولت سیزدهم از ظرفیتهای اصلاحطلبان میانه رو استفاده کند

خانم داوری دولت آبادی فعال سیاسی
اصلاحطلبان جز 3 واکنشی که شما نوشته اید، تعامل، تقابل یا سکوت راه دیگری ندارند. آرزو کردم ای کاش دولت سیزدهم از ظرفیتهای اصلاحطلبان میانه رو استفاده کند. گرچه آرزویی که شاید محقق نشود. دولت سیزدهم با آن زاویه دید و نگرشی که نسبت به بانوان اصلاحطلب دارند فضای برای عمل نخواهیم داشت. بهترین واکنشی که بانوان دارند، بازیابی خود است. رصد مواضع و عملکرد را هم باید داشته باشند تا هم کسب تجربه از موفق و شکست آنها کنند.
بانوان اصلاحطلب باید همیشه آماده باشند. این امید وجود دارد در دولت سیزدهم از ظرفیتهای آنان هم استفاده شود. امیدوارم اصلاحطلبان به مواضع براندازان نپیوندند و کمتر به آنها گرایش پیدا کنند. اینطور بهتر مواضع خود را نشان می دهند. اینطور می توانند جایگاه اجتماعی خود را برگردانند.

اگر اصلاحطلبان نتوانند خود را بازسازی کند ممکن است دیگر بر سر کار نیایند

جواد نوری زاده تحلیلگر سیاسی
در تحلیل یک کنش سیاسی اعم از این که یک فرد یا حزب انجام دهد، آن را به دو دسته تقسیم می کنیم: کنش سیاسی تعاملی یا انفعالی. در یکی فعالیت محور است و در دیگری سکوت و انفعال داریم. کنش سیاسی فعال دو دسته است حمایتی یا انتقادی است. کنش سیاسی یک فرد یا حزب یا فعال حمایتی، فعال انتقادی یا انفعالی است.
در تحلیل جایگاه اصلاحطلبان، آنها دچار تعلیق شده اند و امیدوارم در این تقسیم بندی کنش سیاسی در راستای منافع ملی را برگزینند. اصلاحطلبان قطعا کنش تعاملی حمایتی نخواهند داشت. انها موافق آقای رییسی نیستند. یا باید سکوت پیشه کنند و منفعل باشند یا کنش تعاملی انتقادی داشته باشند.
در زمستان 1399 و بهار 1400 پروسه یا پروژه را داشتیم که اصلاحطلبان از حاکمیت اخراج شدند که سه دلیل کلی داشت: حمایت بی دریغ و افراطی از آقای روحانی به خصوص در حوزه اقتصاد، سوءعملکرد نهادهای حاکمیت که گمان بر این شد یک دست یا اراده ای تعمدی اصلاحطلبان را از حاکمیت خارج می کند و سوم، عدم انسجام سازمانی بود که نمی دانستند تا روز انتخابات چه کنند. 
اما اخراج جبهه اصلاحطلبان از قدرت اگر ضربه بزرگی به این جبهه وارد کرد ولی خدمتی هم کرد. اصلاحطلبان به آفت قدرت دچار شده بودند و همیشه و همواره در صدد ماندن در قدرت بودند. چه در بستر شوراهای اسلامی روستا، چه مجلس، چه خبرگان و چه ریاست جمهوری. خدمت حاکمیت با اخراج آنها این بود که اصلاحطلبان در دوره تعلیق به سر می برند. آنها باید خود را وارد نقد درون گفتمانی کنند. اقتضای نقد درون گفتمانی این است که کنش سیاسی شان از نوع تعامل انتقادی باشد. هرگاه اصلاحطلبان سکوت کردند مجالسی به وجود آمده که بدترین تصمیمات را به ضرر مردم و نظام گرفته اند. 
8 سال اصلاحطلبان از حاکمیت اخراج شدند و بهترین فرصت برای خودسازی است و بگویند چه باید بکنیم. هشتگی آقای مهاجری دارند در توییتر که می نویسند #مااصولگراها و ما چقدر لذت از نقد درون گفتمانی داریم. آرزو دارم یک هشتگ اینطوری از سوی اصلاحطلبان ببینم. چرا ما درس نمی گیریم. این در ساحت اصلاحطلبی جای خالی دارد. اگر اصلاحطلبان نتوانند خود را بازسازی کند ممکن است دیگر اصلاحطلبان بر سر کار نیایند. ابداع مفاهیمی از سنخ کاسبی دال بر این مساله است.
سومین مخاطب اصلاحطلبان مردم هستند.نقد درون گفتمانی اصلاحطلبان بدون توجه به مردم به جایی نمی رسد.این که باز هم دست به دامن خاتمی شوند که تکرار کند ولی بعد هیچ آبی تکان نخورد، فایده ای ندارد.آقای مهندس غرضی خیلی جالب گفت اصلاحطلبان مردم را خوب حفظ می کنند و اصولگرایان دولت را. امیدوارم اصلاحطلبان دوباره مردم را دوباره خوب حفظ کنند.

2323

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1553884

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 4 =