«صفحه آخر» و «دو تخم مرغ در مه» عنوان دو مجموعه طنز نوشته شهرام شکیباست که از سوی انتشارات نیستان منتشر شده و در طول مدتی که از انتشار آن‌ها می‌گذرد مورد استقبال مخاطبان بازار نشر قرار گرفته است. علاقه‌مندان می‌توانند این دو کتاب را تلفنی تهیه کنند.

هموطنان تهرانی برای تهیه این کتاب‌‌ کافیست با شماره 88453188 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و کتاب را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند.

به گزارش خبرآنلاین، این مجموعه 3 جلدی و یادداشت‌های طنز سیاسی - اجتماعی است که در 18 ماه گذشته نوشته و در روزنامه خبر منتشر شده است.

مجموعه «دو تخم مرغ در مه» او نیز شامل طنزنوشته‌های سینمایی او و در قالب شوخی با سینماگران مطرح امروز ایران مانند مسعود کیمیایی، تهمینه میلانی، عباس کیارستمی و ابراهیم حاتمی است.

دربخشی از کتاب «صفحه آخر» و در مطلبی با تیتر «کاندیدا نما» می‌خوانیم:

دارم می‌ترکم، به دو دلیل. اول اینکه پرتقال اسرائیلی هم از چین وارد شده. چینی‌ها دیگر آشغال ندارند بفروشند به ما، پرتقال اسرائیلی می‌فروشند. جالب است که از دو میلیارد چینی، یک نفرشان زحمت نکشیده مارک اسرائیلی را از روی پرتقال‌ها بکند و اقلاً مارک چینی بزند که دیگر برایمان از مارک و لیبل ایرانی ‌آشناتر است. چینی‌ها درباره ما چه فکر می‌کنند؟ اصلا فکر می‌کنند؟ ما چطور؟

... و اما دلیل دوم. سردبیری اجازه نداد درباره سفرهای اخیر استانی در استان تهران و سخنرانی‌ها و حواشی و... بنویسم.

لذا تفأل می‌زنم به حافظ. می‌آید:

مصلحت دید من آن است که یاران همه کار

بگذارند و سرزلف‌نگاری گیرند

چشمم به بیت می‌افتد. «مصلحت» را که می‌بینم نمی‌دانم چرا به اشتباه «نگاری» را «رضایی» می‌خوانم. این جوری

مصلحت دید من آن است که یاران همه‌کار

بگذارند و سرزلف «رضایی» گیرند

پنجشنبه علاوه بر ماجرای ساسی‌مانکن، به محسن رضایی هم پرداخته بودم و در باب ثابت‌قدمی‌ ایشان نکاتی را یادآوری کردم. قرار شد ایشان روزهای زوج کاندیدا شوند و روزهای فرد اعلام انصراف کنند.

رضایی پیشنهاد را پذیرفت و به کار بست. لذا پنجشنبه ستادش دوباره کاندیداتوری‌اش را تکذیب کرد.

چون کاندیدا تعریف دارد و به کسی می‌گویند که کاندیدا شود. لذا منبعد رضایی را «کاندیدانما» می‌نامیم، به شیوه 90 و برنهج «تماشاگرنما».

شاید سؤال کنید در ستاد این «کاندیدانما» چه می‌گذرد؟ عرض می‌کنم.

ساعت 10 و 45 دقیقه
فلانی: حاجی به نظر کاندیدا بشی خوبه‌ها!

رضایی: آقایون اعلام کنین کاندیدا می‌شیم، مملکت رو نجات می‌دیم.

ساعت 11 و ربع
بیساری: حاجی‌ شیر دستشویی خراب شده.

رضایی: حالا چیکار کنیم؟

بیساری: باید درستش کنیم.

رضایی: من الان دارم کاندیدا می‌شم گرفتارم.

بیساری: حاجی کسی رو نداریم.

رضایی: آقا تکذیب کنید. کاندیدا نمی‌شم. شیر دستشویی مهمتره، یکی دیگه مملکت رو نجات بده.

ساعت 12 و نیم
فلانی: حاجی کجا بودی؟ چرا دست و بالت سیاهه؟

رضایی: شیر دستشویی رو درست می‌کردم.

فلانی: حاجی چرا وقتت رو تلف می‌کنی. مملکت به تو احتیاج داره.

رضایی: اِ! راس می‌گی؟! آقایون اعلام کنین کاندیدا می‌شیم، مملکت رو نجات می‌دیم.

ساعت 13 و 18 دقیقه
بیساری: حاجی این قزل‌آلاها رو خودم از رودخونه گرفتم.

رضایی: دستت درد نکنه. بیساری جون زود ماهی تو بخور، سخنرانیم دیر می‌شه.

بیساری: حاجی فقط تیغشو بپا.

رضایی: خ... خِر... خِر...

بیساری: ای داد بیداد. حاجی تیغ‌ ماهی توی گلوش گیر کرده، نمی‌تونه مملکت رو نجات بده. اعلام کنین کاندیدا نمی‌شه.

ساعت 15 و 45 دقیقه
فلانی: حاجی این عکسی که روزنامه ازت چاپ کرده خیلی خوب شده‌ها.

رضایی: عکاسش هم خوب بود.

فلانی: حاجی این عکاسه خوراک ستاد انتخاباتیه.

رضایی: آقایون اعلام کنین کاندیدا می‌شیم، مملکت رو نجات می‌دیم.

ساعت 18 و 30 دقیقه
رضایی: آقایون ما داریم با خانواده می‌ریم شمال. پنجشنبه‌ هم که بین‌التعطیلیه اعلام کنین کاندیدا نمی‌شیم. هرکی تهرانه نجات بده.

ساعت 20 و 40 دقیقه
رضایی: الو، الو فلانی. می‌گن بدجوری شمال داره بارون میاد. مسافرت به هم خورد. اعلام کنین کاندیدا می‌شیم، خودمون مملکت رو نجات می‌دیم.

(این داستان ادامه دارد تا روز آخر تبلیغات)


صفحه جدید خبرآنلاین (ویژه پرفروش‌های بازار نشر) را اینجـــــــا مشاهده فرمایید.

ناشران و نویسندگان کشور می‌توانند برای معرفی تازه‌ها و آثار خود با ketab@khabaronline.ir مکاتبه کنند.

242

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 163346

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =