حیدر بوذرجمهر:
مانور نظامی ارتش جمهوری اسلامی ایران -مانور ولایت 90 - در آبهای خلیج فارس در پی تهدیدهای غرب علیه ایران هفته گذشته انجام شد. امریکاییها اعلام کرده اند که در برخورد با ایران هسته ای همه گزینه ها از جمله اقدام نظامی را روی میز دارند و از سویی تحرکات خصمانه خود را علیه ایران با اعمال تحریمهای اقتصادی شدت بخشیدهاند. در همین رابطه ایران نیز تهدید کرده است که در صورتی که مورد تعرض قرار بگیرد تنگه هرمز را خواهد بست. تهدیدهای ایران تا چه اندازه جدی است و امریکا تا چه اندازه توان رویارویی با ایران را دارد؟ برای یافتن پاسخ این سوال خبر آنلاین مصاجبهای را با سرهنگ بازنشسته، هشام جابر، رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه لبنان انجام داده است که در زیر میخوانید:
ایران هفته گدشته مانور نظامی دریایی را آغاز کرد که نزدیک به 10 روز به طول انجامید. این مانور در تنگه هرمز انجام شد و در آن ناوهای ایرانی از دریای عمان تا خلیج عدن را در نوردیدند، به نظر شما اهمیت این مانور به ویژه از نگاه زمان انجام آن چیست؟
حقیقت این است که این مانور دریایی یک حرکت طبیعی است که هر کشوری که مورد تهدید خارجی برخی کشورها است، میتواند انجام دهد. این مانورها اساسا توسط ارتشهایی صورت میگیرد که در محیط پیرامونیشان احساس تنش میکنند. به همین دلیل امکان این که یک مانور نظامی به دلایل بسیار به یک درگیری بینجامد، بسیار زیاد است. از جمله، همین مانورهای ایران که اهداف متعددی را دنبال میکند. قبل از هر چیز هدف از انجام این مانور آموزش نیروهای مسلح ایران برای وقوع هر جنگ احتمالی است. ثانیا، انجام چنین مانورهایی باعث میشود تا از لحاظ روانی آمادگی سربازان افزایش یابد و شهروندان ایرانی و نیروهای مسلح در وقوع حالتهای جنگی آمادگی لازم را داشته باشند. از سوی دیگر پیامی را به دشمنان و متخاصمان احتمالی میدهد که آمادگی لازم برای برخورد با هر گونه حالت خصمانهای وجود دارد.
آیا گمان میکنید که ایران در صورتی که تصمیم بگیرد، میتواند تنگه هرمز را ببندد؟
این مانور مانع از بروز هر گونه جنگی میشود. بر خلاف آنچه این روزها در رسانهها و شبکههای متعدد منتشر شده است که ایران شاید تنگه هرمز را ببندد من انتتظار ندارم که چنین اتفاقی اساسا اتفاق بیفتد، وقتی که ایران مانور نظامی انجام میدهد به این معنا است که آمادگی انجام هر گونه عملیات نظامی در صورت هر گونه حمله نظامی را دارد. من معتقدم که بستن تنگه هرمز آخرین تیر یا آخرین ضربهای خواهد بود که ایران از آن استفاده خواهد کرد. این درست است که با بسن تنگه هرمز جامعه جهانی به طور کلی ضربه خواهد دید اما از سویی به صادرات نفت ایران نیز آسیب وارد خواهد آمد.
شما گفتید که این مانور بیش از یک پیام داشت. با توجه به تحولاتی که اخیرا در جهان عرب رخ داده است، به نظر شما انجام این مانور چه پیامی در خود دارد. آیا فقط پیامیهای روانی دارد یا هشدارهای جدیای را نیز باید در آن جستجو کرد به خصوص که احتمال وقوع جنگ در منطقه بسیار افزایش یافته است؟
همان طور که گفتم، انجام چنین مانورهایی باز هم افزایش خواهد یافت به دلیل این که مخاطرههای وجود منازعههای مسلحانه وجود دارد. بدین معنا که اسرائیل نیز مانورهای مسلحانه متعددی انجام داده است که از جمله آنها مانورهای تدافعی مدنی بود که هدف از آن مطمئن ساختن مردم اسرائیل از این که مساله بود که مثلا این رژیم در مقابل موشکهای حزب الله ایمن است. اصولا همه مانورهایی که این رژیم انجام میدهد بیشتر جنبه روانی دارد. اما در موضوع ایران قضیه فرق میکند. هر کشوری برای خودش محاسبات خاص خودش را دارد. ایران میبیند که خود مورد تهدید عملیات نظامی خارجی است، اگر چه بعید است رخ دهد، من در اینجا باید بر کلمه بعید تاکید کنم چرا که انجام چنین جنگی هزینه بسیاری در بر خواهد داشت. مانورهایی که ایران در حال حاضر انجام میدهد آمادهسازی برای رویارویی با هر جنگ احتمالی است. جنگی که ممکن است دیگران بر آن تحمیل کنند.
آیا به نظر شما ایران توانایی رویارویی نظامی با ایالات متحده امریکا را دارد؟
شاید ایران نتواند با آن همه نیروی پیشرفته و بسیاری که ایالات متحده امریکا دارد، با آن بجنگد ولی به هر حال هر گونه نبرد نظامی میان ایران و امریکا هزینههای سنگین نظامی بر دوش ایالات متحده امریکا خواهد گذاشت و این برای امریکاییها به هیچ وجه مطلوب نیست...
ولی ایالات متحده امریکا همین هزینه را متقبل شد و با عراق جنگید؟
موضوع ایران کاملا فرق میکند. چرا که هر گونه حمله خصمانهای به ایران کل منطقه خلیج فارس را وارد آتش جنگ گستردهای خواهد کرد. به این معنا که در آن صورت ایران همه مصالح امریکا را در این نقطه از جهان هدف قرار خواهد داد و همین مساله به تنهایی، جدای از هر چیزی، هزینههای بسیار سنگینی را متوجه امریکا خواهد کرد.
اگر بخواهید اهداف ایران را از انجام این مانور فهرستوار بیان کنید، چگونه بیان میکنید؟
این مانور اولا برای افزایش توان روانی ملت ایران بود. ثانیا، افزایش توان نیروی نظامی ایران و بر طرف ساختن تشویشهای روانی آنان است. ثالثا، پیامی روشن و صریح از سوی ایران به هر کشوری است که بگوید ایران میتواند بر دریای عمان و منطقه خلیج فارس به ویژه تنگه هرمز استیلای کامل بیابد. ما در این مانور دیدیم که ایران پیشرفتهای بسیاری در موضوع دریایی کسب کرده و این حقیقت را ایالات متحده امریکا نیز به خوبی باور کرده است. همین که ایران میتواند با قایقهای کوچکش ناوهای بزرگ و غول پیکر امریکایی را هدف قرار دهد نشان میدهد که ایران ماهها است که نیروهای انسانی و نظامی تربیت کرده که میتوانند به هر ترتیبی مثل مین یا چیزی شبیه مینهای دریایی بر بدنه ناوهای امریکایی بچسبانند و به ایران بازگردند. آنها افراد انتحاری نیستند بلکه کارشان به گونهای است که آموزش لازم را دیدهاند تا با شجاعت بسیار بتوانند چنین عملیات مهمی را انجام دهند حتی اگر در راه مبارزه با امریکا شهید شوند. در این زمینه ایران به خوبی توانسته است قدرت دریاییاش را نشان دهد.
آنچه بیش از همه امریکاییها را از ایران میترساند، چیست؟
آنچه به نظر من بیش از همه امریکاییها را از ایران میترساند و باعث میشود تا از انجام هر گونه عملیات نظامی اجتناب کنند، ارتش ایران نیست بلکه موشکهای ایران است که تمام منطقه خلیج فارس و تمامی ناوهایی را که میتواند وارد این منطقه شوند را در تیررس خود دارند. ایران از این طریق میتواند تنگه هرمز را ببندد ولی به طور کلی این که جنگی در بگیرد به نظر من بعید است.
شما گفتید که ایران می تواند تنگه هرمز را ببندد ولی به عنوان آخرین حربه از آن استفاده خواهد کرد. آیا به نظر شما این تهدید فقط صرفا جنبه هشدارآمیز به غرب دارد؟
اولا بستن تنگه هرمز به معنای اعلام جنگ است و معتقدم که ایران به محض بستن تنگه هرمز به امریکاییها این پیام را خواهد داد که آخرین تیر خود را استفاده کرده است. من شخصا با تعقیب دقیق مواضع ایران در سه سال اخیر بعید میدانم که ایران دست به چنین کاری بزند. اما تهدید به بستن آن، در چارچوب عملیات روانی قابل بحث است و این تفسیر دیگری دارد. درست است که ایران بدین ترتیب میتواند آسیبهای جدی به کل منطقه بزند و امریکا و تامین نفت آن را با مشکل جدی مواجه کند اما بستن تنگه هرمز به معنای اختلال در تامین نفت مورد نیاز ایران نیز هست. این درست است که بستن تنگه هرمز قیمت نفت را 10 برابر خواهد کرد اما همزمان این معنا را هم میدهد که ایران دیگر از همه سلاحهایی که در اختیار دارد استفاده کرده و آخرین تیر خود را نیز زده است. وقتی که تهدید میکند که تنگه را میبندد یا میگوید هر کس از آن رد شود را هدف قرار میدهد یا مانع از صادرات نفت از آن تنگه میشود فقط به این معنا است که در صورتی که مورد هجوم قرار بگیرد دست به چنین کاری میزند. ایران موشکهای زمین به دریا و دریا به دریای پیشرفته در اختیار دارد و واقعا تواناییهایش بسیار بالا است. امریکا این موضوع را درک کرده است.
به نظر شما به طور کلی در وضعیت فعلی امکان بروز جنگ میان ایران و امریکا وجود دارد؟
من بعید میدانم که چنین جنگی در بگیرد. وقوع هر جنگی در وضعیت فعلی نه به مصلحت امریکا و همپیمانانش و نه به نفع ایران است. اگر امریکا امکان حمله به ایران را داشت تا کنون انجام داده بود. اگر میتوانست با ایران بجنگد در زمان جورج بوش میجنگید نه در زمان اوباما که میخواهد بساط جنگها را جمع کند و از هزینههای نظامی امریکا بکاهد. من در وضعیت فعلی انتظار وقوع چنین جنگی را ندارم.
کشورهای خلیج فارس نیز این برداشت را میکنند که این مانور پیامی برای آنها هم داشته است؟
به اعتقاد من ایران نمیخواهد کشورهای عرب خلیج فارس را تحریک کند. اما این حقیقت هم وجود دارد که امریکا از زمانی که جورج بوش به اسرائیل رفت و پس از آن به عربستان آمد همواره تلاش کرده است که اعراب، کشورهای عرب خلیج فارس و عربستانیها را قانع کند که دشمن اول شما در منطقه ایران است.
امریکا برای رسیدن به این هدف تا کنون موفق بوده است؟
خیر موفق نبوده است. به نظر من حاکمان خلیج فارس دیگر به حرف امریکا گوش نمیدهند آنها فراموش نکردهاند که همین امریکا بود که عراق صدام حسین را تحریک کرد به ایران حمله کند، به صدام چراغ سبز نشان داد که به کویت حمله کند و این کشور را اشغال کند و پس از آن خود به عراق حمله کرد. حاکمان خلیج فارس بیش از آن که فکر میکنید از ایران واهمه دارند و از این میترسند که اتخاد هر گونه موضع سیاسی باعث شود که ایران امنیت آنها را به مخاطره بیندازد یا عملی علیه آنها انجام دهد. آنها از این بابت از ایران بسیار میترسند.
ترجمه: سیدعلی موسوی
26249
نظر شما