۹ نفر
۲۳ دی ۱۳۹۰ - ۲۰:۳۰

ارزش واژه ایست که در هریک از علوم انسانی معنای خاص خودش را دارد اما در علوم اجتماعی به طور مستقیم با آرمانها و آرزوهای یک جامعه در ارتباط است.

در علم «جامعه شناسی»، ارزش به معنای خوب یا بد، شایسته و ناشایست، مطلوب و نامطلوب در نزد یک فرد یا گروه تعریف شده است. بعضی نیز آن را هنجار و معیارانتخاب یک فرد یا گروه در میان انتخاب های مختلف مربوط به یک موقعیت، تعریف کرده اند.

ارزشها براساس تعریف تالگوت پارسونزجامعه شناس مطرح آمریکایی چند ویژگی عمده دارند:
1ـ ارزشها ازجنس امور ذهنی و معرفتی هستند اگرچه تجلی و آثار عینی ( در قالب هنجارهای اجتماعی) دارند.
2ـ در درون ارزش ها و بین ارزش ها و سایر عناصر فرهنگ و نظام اجتماعی ارتباط سلسله مراتبی و ساختاری وجود دارد.
3ـ ارزش ها به لحاظ درجه اهمیت، موضوع و سطح به انواع مختلفی تقسیم می شوند.
4ـ تعلق ارزشی تنها یک مقدار مطلق ندارد، بلکه دارای درجات مختلف می باشد. این ویژگی موجب سلسله مراتب تعلق به یک ارزش در نزد افراد مختلف و سلسله مراتب ارزشی در نزد یک فرد یا گروه (در میان ارزش های متعدد) می گردد.

گی روشه جامعه شناس فرانسوی تحت تأثیر دورکیم و پارسونز، ارزشها را پایه نمادین کنش دانسته؛ می گوید: «ارزش شیوه ای از بودن یا عمل است که یک شخص یا جمع به عنوان آرمان می شناسد و افراد یا رفتارهایی را که بدان نسبت داده می شوند، مطلوب و متشخص می سازد». وی برای ارزش پنج ویژگی اساسی قائل است؛ این ویژگی ها به قرار زیرند: 1ـ ارزش ها در نظام آرمانی قرار دارند نه در حوادث و مسائل عینی (که بیانگر و حاکی از ارزش­ها یا الهام گرفته از آن هستند)؛ 2ـ ارزشها الهام بخش و به قول پارسونز هدایت گر کنش ها هستند؛ به عبارت دیگر کنش­ها دارای جهت گیری ارزشی هستند؛ 3ـ ارزش­ها نسبی هستند (با توجه به عامل زمان، مکان و اجتماعات)؛ 4ـ ارزش­ها دارای بار و بنیاد عاطفی هستند. 5ـ ارزش­ها دارای سلسله مراتب هستند.

چیزی که غالباً روی می دهد تغییر در سلسله مراتب ارزشها درنزد یک گروه یا فرد است و طرح ارزشهای جدید بندرت صورت می پذیرد. به همین دلیل ما باید در تغییر ارزش ها، تغییر در سلسله مراتب آنها را انتظار داشته باشیم که در فرآیند آن، ارزش­های مسلط و بالادست به مرتبه پایین می آیند و ارزش های دیگری جای آنها را می گیرند. بر این اساس آنچه در جامعه و گروه ظاهر می شود ارزش هایی هستند که در اولویت قرار دارند.

بحران ارزشی در جوامع
همانطور که ذکر شد ارزشها ارتباط مستقیمی با آرزوها و آمال یک جامعه دارد هنگامی که یک جامعه به دلایلی تغییر اساسی می کند ارزشهایش دگرگون می شود .

به عنوان مثال انقلاب ، جنگ و مهاجرت می تواند الگوهای ارزشی یک جامعه را متحول کند . اما بحران ارزشی هنگامی پیش می آید که ارزشهای مسلط یک جامعه به دلیل عملکرد گروههای مرجع اجتماعی کم اثر شود.

به عنوان مثال اگر در جامعه ای دروغ گفتن برای کسب سود در کسب و کار مزموم باشد و صداقت در تجارت یک ارزش باشدو در همین اوضاع دروغ گویی در بازار خرید و فروش باب شود آن ارزش در نزد نسل بعدی بازاری ها کم اثر می شود.

گاهی ارزشهای مورد احترام جامعه به دو بخش ارزشهای رسمی و غیر رسمی تقسیم می شود که در تعارض با یکدیگر قرار می گیرد و به عنوان مثال جوانان جامعه ای الگوهای مسلط یک جامعه را قبول ندارند لذا برای خود ارزشهای نوین می آفرینند که شاید از لحاظ جامعه و بخش رسمی آن مورد قبول نباشد اما برای خود یک نظام ارزشی است.

جنبش هیپیسم و پانکی ها مثال های خوبی از تضاد ارزشی در جامعه غرب هستند ضمن آنکه رواج موسیقی زیرزمینی در سالیان اخیردر کشور ما و گویش و پوشش مرتبط با آن سبک موسیقی و زندگی ، نوعی بحران ارزشی است که در تقایل با نظام ارزشی مسلط به وجود آمده است.

نکته مهم در مورد بحران ارزشی این است که این بحران با برخوردها سلبی و خشونت آمیز بخش رسمی حل نمی شود.شاید در کوتاه مدت تظاهرات بیرونی آن متوقف شود اما خصلت ارزشها این است که در روان گروه و فرد ته نشست کرده و بعدها در غالب رفتارهای انحرافی ، تظاهرات نامطلوب پیدا می کند.

45301

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 193651

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 8
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۲۰:۵۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
    26 9
    ارزش واقعی انسان به چیست؟ (این کلام از جناب علامه نقل به مضمون است) علامه محمد تقی جعفری (رحمه الله علیه) می فرمودند: عده ای از جامعه شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست». برای سنجش ارزش خیلی از موجودات، معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه ی آن است. اما معیار ارزش انسان ها در چیست. هر کدام از جامعه شناس ها صحبت هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه دادند. بعد وقتی نوبت به بنده رسید گفتم : اگر می خواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می ورزد.
  • بدون نام IR ۲۰:۵۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
    27 13
    کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقش ماشینش است ارزشش به همان میزان است. اما کسی که عشقش خدای متعال است ارزشش به اندازه ی خداست. علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناس ها صحبت های مرا شنیدند برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آن ها تمام شد من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود. بلکه از شخصی به نام علی (علیه السلام) است. آن حضرت در نهج البلاغه می فرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازه ی چیزی است که دوست می دارد».
  • بدون نام IR ۲۰:۵۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
    22 6
    وقتی این کلام را گفتم دوباره به نشانه ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند . . . حضرت علامه در ادامه می فرمودند: عشق حلال به این است که انسان (مثلا) عاشق 50 میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان بگویند: «آی!!! پنجاه میلیونی!!!» . چقدر بدش می آید؟ در واقع می فهمد که این حرف توهین در حق اوست. حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد چقدر پست و بی ارزش است! اینجاست که ارزش «ثار الله» معلوم می شود. ثار الله اضافه ی تشریفی است . خونی که در واقع آنقدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزش گذاری است و ارزش آن به اندازه ی خدای متعال است
  • بدون نام IR ۰۰:۲۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
    16 8
    واقعا .جدا .عرزش چيست و برادر عرزشي كيست؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
  • بدون نام IR ۰۰:۲۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
    3 5
    راجع به دروغگویی درجامعه نظر شما را قبول دارم
  • بدون نام US ۱۱:۳۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
    6 7
    مذموم درسته .مزموم غلطه.
  • بدون نام IR ۱۸:۵۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
    5 1
    چراماایرانیها تا دورغ نگویم کامان نمی شود اگر کار در اداره یا سازمانی داشه باشیم راست بگو ییم قبول نست ولیوقتی دروغ گفته می شود طرف قبول می کند شیرازی
  • بی نام A1 ۲۰:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۴
    1 3
    خیلی خوب بود ولیییییییییییییییییییییی...